شهادتت مبارک....
حیات با برکت صادق آل رسول
نويسنده:ابراهيم شفيعى سروستانى
ششمين امام معصوم در17 ربيع الاول سال 83 ق در مدينه منوره به دنيا آمد. پدر ارجمندش حضرت محمد بن على الباقر، عليهماالسلام و مادر گرانقدرش «ام فروه »، دختر «قاسم ابن محمد بن ابى بكر»، بود. (1)
نام مبارك آن حضرت «جعفر» و كنيه هاى حضرتش، ابوعبدالله، ابواسماعيل و ابوموسى بود. آن جناب را القاب بسيارى بوده كه از آن جمله صادق، فاضل، طاهر و قائم از همه برجسته ترند. (2)
امام صادق ،عليه السلام، در دوران حيات جد بزرگوارش حضرت على بن الحسين، عليهماالسلام، به دنيا آمد و در آن تاريخ كه سيدالساجدين جهان را بدرود مى گفت، صادق آل محمد ، عليه السلام، كودكى دوازده ساله بود و به سال 114 ق كه حضرت باقر ، عليه السلام، رحلت مى كرد، وى 31 سال داشت و از آن تاريخ به بعد به مدت 34سال امامت وراهبرى شيعيان را بر عهده گرفت. (3)
از خصوصيات ظاهرى آن حضرت اينكه ايشان متوسط القامة، ميانه بالا، افروخته رو، داراى بدنى سفيد، بينى كشيده و موهاى سياه و مجعد بوده و برصورت زيبايش خال سياه هاشمى بود كه بر ملاحتش مى افزود. (4)
آن امام چهره اى جذاب داشت و در نهايت جلالت و هيبت بود چنانكه هر بيننده اى رامسحورخويش مى ساخت.
انتقال امامت به حضرت صادق، عليه السلام
صفحات: 1· 2
سیره نظامی پیامبر اکرم (ص)
پیامبران از طرف خداوند مأمور به هدایت مردمند و برای این که مردم را به سوی خداوند متعال هدایت کنند نیازمند به تشکیل حکومت در جامعه هستند. زیرا با تشکیل حکومت قدرت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به دست آنها میافتد و در سایه این قدرت به آسانی میتوانند این وظیفه الهی را انجام دهند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز در ابتدا مأمور بود که این هدایت را بدون جنگ و خون ریزی انجام دهد اما چون مشرکان دست از لجاجت خود بر نداشتند و تصمیم گرفتند با پیامبر بجنگند، وی نیز در مقابل آنان به دفاع پرداخت. پس جنگ از طرف پیامبر دفاعی است نه تهاجمی.
رسول خدا (ص) در این جنگها از شیوههایی استفاده کردند که در زمان خود بی نظیر بود. این اصول هم اکنون نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در این مقاله برآنیم که ویژگیهای برجسته این فرمانده بی نظیر و هم چنین تاکتیکهایی که در نبردها بکار میبردند را بیان کنیم.
به این امید که سیره نظامی پیامبر خدا (ص) سر مشق مدافعین و پاسداران اسلام قرار گیرد.
صفحات: 1· 2
وحدت، شاهکار رسالت محمدی و مهدوی
آدمی، فطرتاً کمالجوست و از عیب، نقص، پستی و زشتی، گریزان؛ از این رو در پی یافتن کمال مطلق و متصل شدن به منبع قدرت مطلق، علم مطلق و زیبایی مطلق است./> او میداند که به جز خدای متعال، همه موجودات ـ به حسب مراتب و درجات ـ از نقصی نسبی برخوردارند؛ بدین جهت، جان آدمی در فرار از این نقصانها، آرامش خود را تنها در نام و یاد خدا باز مییابد که: «ألا بِذِکِر الله تَطْمَئِنُّ القُلوب». اما دریغ و صد دریغ که هم از یاد و خاطرش، غافل و هم در عبادتش، کامل؛ پس نه به لقایش، واصل و نه طمأنینة قلبش، حاصل.
آوار شهوات و حجاب کثرات، آدمی را از قبله فطرت خویش غافل ساخت و تلبیس ابلیس و تزیین این حطام ناچیز، یاد حضرت دوست را در دل وی میراند و از یکتاپرستی باز داشت.
ربّ رحیم ـ عزّ اسمه ـ که ضلالت عباد را بر نمیتافت، خُلَّص احبّاء و کُمّل اولیای خود را برگزید و به سوی مردمان، گسیل داشت تا طومار توحید را که در پگاه اَلَست با مرکب فطرت و مُهر «بلی» ممهور ساخته بودند، از آنان مطالبه کنند؛ خِرَدهای ایشان، این رسولان درونی، را بر آشوبند؛ شامه جانشان را با رایحة روحنواز جان جانان معطر سازند؛ مرغ دلشان را در بهر بیکران لاهوت به پرواز در آرند؛ کاه وجودشان را در حوزة مغناطیس کهربای کبریایی در اندازند و این جویندگان وصل را به اصل خویش رهنمون گردند.
در مقطع غیبت و دورة خدا گریزیهای مدرن و خدا ستیزیهای پَسامدرن آخرالزمان، حضرت بقیة الله الاعظم(عجل الله تعالی الفرجه الشریف)، آن ذخیرة الهی و اَبَرمرد آسمانی، گلبانگ یکتاپرستی را در زیر این گنبد مینا فریاد خواهد کرد و درفش توحید، چونان آذرخش، بر سر طواغیت خدا ستیز فرو خواهد آمد. آنگاه که زمین از لوث وجود دین ستیزان تطهیر شد، آن علم منصوب، و علم مصبوب با سیره خویش و رفتار و گفتارش، اسرار کتب آسمانی و پیام وحی الهی را برای تفقه جویان تفسیر خواهد کرد. آن محمد(صلی الله علیه و آله) با بعثتش، قرآن را برای بشریت به ارمغان آورد و این م ح م د (عجل الله تعالی الفرجه الشریف) اهداف قرآن را در جامعه بشری محقق خواهد ساخت تا مردم را به آن هدف عالی برساند.
میم وحاء و میم و دال آمد برون در کف او ذوالفقاری آبگون
دعوت او دعوت پیغمبری صولت او ذوالفقاری حیدری
غیبت او آمده عین حضور در بطونش جلوهگر نور ظهور
حیدر صفدر، امیرالمؤمنین گفت اندر خطبه با اهل یقین
کأولّ ما جز محمد(صلی الله علیه و آله) نیست کس و آخر ما هم محمد(صلی الله علیه و آله) دان و بس
مهدویت، عامل اتحاد
وحدت و یکپارچگی مسلمانان و لزوم اتحاد و اتفاق کلمه میان ایشان، بلکه ضرورت توحیدِ کلمه بر محور کلمه توحید برای همه خداپرستان و موحّدان روی زمین، از تعالیم و آموزههای اساسی آیین اسلام و از اصول فرهنگ قرآنی است. بر همین اساس، قرآن کریم یکی از عمدهترین و سازندهترین اهداف رسالت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) را تألیف قلوب و ایجاد انس و تفاهم به جای خصومت و دشمنی بیان میدارد؛ به گونهای که اگر کسی در تاریخ به دیده عبرت بنگرد، این اتفاق را از شاهکارهای رسالت محمدی(صلی الله علیه و آله) مییابد.
بعد از رحلت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) اوصیای معصوم او کوشیدند تا آن وحدت و یکپارچگی را حفظ کنند و به همین جهت، از حقوق شخصی خود چشم پوشیدند و نه تنها همواره از دامن زدن به آتش خصومت بین مسلمانان بر کنار بودند، بلکه دیگران را به اتحاد و تفاهم فرا میخواندند.
در روزگار ما نیز، طرح اندیشه وحدت جهان اسلام، یکی از دغدغههای اساسی حضرت امام(قدس سره الشریف) بود که در طول دوران فعالیت اجتماعی ـ سیاسی خود، چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب، لحظهای از آن غفلت نورزید. وفاداری صادقانه امام به موضوع وحدت، نه تنها او را به برجسته ترین شخصیت انقلابی جهان اسلام تبدیل نمود، بلکه جایگاه رفیعی در میان فرقههای اسلامی به ایشان بخشید.
حضرت امام، تعلیم و تربیت را زیر بنای حرکت سیاسی دانسته و اولین وظیفه مردم و مسئولان را تبلیغ، تعلیم و تربیت بیان میکرد و در این زمینه میفرمود: «وظیفه ما این است که از حالا برای پایهریزی یک دولت حقه اسلامی کوشش کنیم؛ تبلیغ کنیم؛ تعلیمات بدهیم؛ همفکر بسازیم؛ یک موج تبلیغاتی و فکری بوجود آوریم تا یک جریان اجتماعی پدید آید. جریان برادری، اتحاد و به وحدت رسیدن»؛ چرا که «انما المومنون اخوة؛ جز این نیست که مردم با ایمان با یکدیگر برادرند» و «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا؛1 تحقیقاً کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام میدهند، خداوند بخشاینده، آنان را (در میان مردم) محبوب قرار میدهد».
در حدیثی معروف از ابو بصیر آمده است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: «المُؤمنُ أخُو المومن کَالجَسد الواحدِ إن أشتَکی شیئاً مِنهُ وُجِدَ اَلَمُ ذلک فی سائِر جَسده؛2 مؤمن، برادر مؤمن و مانند اعضای جسد واحد است. اگر عضوی ناله کند، درد آن عضو را در سایر اعضای جسدش در مییابد».
ارواح مؤمنین از یک حقیقت و متصل به روح خداوند هستند و اعتقاد به منجی، به زیبایی، این ارواح و اجساد را به هم مرتبط و در نهایت به خدا متصل میکند. این اتحاد، عالیترین و با ارزشترین نوع اتحاد است؛ زیرا اختیاری بوده و ناشی از انجذاب ارواح رشد یافته به یکدیگر میباشد.
مسألة مهدیت در اسلام ـ و بالأخص در تشیع ـ یک فلسفة بزرگ اجتماعی است، که در شعاع زندگی یک قوم، ملت و یا یک منطقه و نژاد نیست؛ بلکه در شعاع زندگی بشریت است. این طور نیست که موعود اسلام، فقط شیعه یا مسلمانان جهان را نجات میدهد؛ بلکه او با ظهور و قیام خویش، اوضاع زندگی بشر را در عالم، دگرگون خواهد کرد، در جهت صلاح و سعادت بشر، تغییر ایجاد خواهد داد و البته این جز در سایه وحدت و یکدلی مردم متحقق نخواهد گردید.
پي نوشت ها :
*. دانش پژوه مرکز تخصصی مهدویت.
1. مریم/96.
2. اصول کافی.
3. سوره آلعمران/103.
منبع:: نشریه امان ،شماره 28 ،اسفندماه 1389
نویسنده: سید جواد میر صادقی
وحدت در سيره پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)
پيامبراعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) ، وحدت امت اسلامي را ازراهبردهاي بنيادين اقتدارامت اسلامي درتمام زمانها ومكانها دانسته است وبراي برپايي وتحقق بخشيدن آن، تلاشهاي فراواني نمودهاند بهگونهاي كه اقتدار وعزت جامعه نو پاي اسلامي در عصر رسالت، برآيند وحدت وراهكارهاي ارايه شده ازسوي پيامبر خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده است. علاوه بر گفتارهاي آن حضرت پيرامون ضرورت، اهميت وفوايد وحدت، از سيره سياسي، اجتماعي و فرهنگي پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ، بهدست ميآيد كه آن حضرت بنيانگذار وحدت امت اسلامي درجامعه عربي آن زمان بوده است.
امام علي (علیه السلام) ميفرمايند:
«پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شكافهاي اجتماعي را به وحدت، اصلاح وفاصلهها را به هم پيوند داد.»[1] اقبال لاهوري نيز ميگويد:
صفحات: 1· 2
استراتژي حفظ وحدت در سيره معصومين (عليهم السلام)
وحدت
خداي بزرگ، جهان آفرينش را بر اساس نظم و هماهنگي کامل، خلق کرده است و انسان هم در اين عالم هستي بايد از هماهنگي موجودات ديگر بهره گرفته، زندگي خويش را بر مبناي آن پي ريزي کند، تا به کمال، دست يافته، به مقام والاي خليفه اللهي برسد.
همه ي پيامبران در طول تاريخ، انسانها را به وحدت در عقيده و عمل، دعوت مي کردند. پيامبر گرامي اسلام (ص) با ايجاد وحدت بين طوايف و قبائل مختلف مسلمان، بگونه اي انسجام و هماهنگي به وجود آورد که جنگهاي صد ساله ي قبيله هاي «اوس» و «خزرج» در سايه ي اسلام به محبت و مودت مبدل گشت.
قرآن همه ي مسلمانان را دعوت به «وحدت» و تمسک به «حبل الله» مي کند و مي فرمايد:
«و اعتصموا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا… » (1)
و همگي به ريسمان خدا (قرآن، پيامبر و اهل بيت) چنگ زنيد و پراکنده نشويد.
پايه هاي اين اعتصام و محورهاي وحدت در بين همه ي مسلمانان وجود دارد، چه اينکه همه ي مسلمانان «الله» را پرستش مي کنند و حضرت «محمد» صلي الله عليه و آله پيامبر؛ قرآن، کتاب و کعبه، قبله ي آنان است گرچه با حفظ اين چهارپايه مي توانند به وحدت رسيده و اختلافهاي ديگر را منشأ تفرقه نسازند، ولي عده اي آگاهانه يا ناآگاهانه بعضي مسائل ديگر را به رخ کشيده و سعي در تفرقه بين مذاهب مختلف اسلامي داشته، و دارند.
صفحات: 1· 2
قرآن و عترت دو محور وحدت و حركت
نويسنده:آيت الله جوادي آملي
منبع:سايت انديشه قم
خداي سبحان همهي مؤمنان را به وحدت بر محور ريسمان الهي كه همان قرآن كريم و عترت طاهرين ـ عليهم السّلام ـ ميباشد دعوت مينمايد: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها»[1] يعني همگي به ريسمان خدا چنگ زنيد و به راههاي متفرّق نرويد و به ياد آريد اين نعمت بزرگ خدا را كه شما با هم دشمن بوديد و خدا در دلهاي شما الفت و مهرباني انداخت و به لطف خداوند برادر ديني يكديگر شديد و در پرتگاه آتش بوديد كه شما را نجات داد.
انسان موجودي تكاملطلب و متصاعد است و براي بالا رفتن و تعالي يافتن نياز به دستگيره و ريسمان الهي دارد كه همان قرآن و عترت است. قيد «جميعاً» در آيه نشان ميدهد كه چنگ زدن فردي به ريسمان محكم الهي كافي نيست بلكه بايد همگي با هم در خدمت قرآن و عترت باشند و بدان اتصال داشته باشند. بنابراين، در اين كريمه يك تكليف براي همة مؤمنان است كه اداي آن با چنگ زدن جمعي حاصل ميشود، نه اينكه هر شخصي دستور داشته باشد به تنهايي به ريسمان خدا تمسّك جويد.
وقتي انسان ميبيند كه بار امانت الهي را همه بايد بردارند، احساس سبكي و نشاط ميكند، وقتي به بيند كه تمسّك به ريسمان الهي همگاني است و مسئوليتهاي ديني تنها متوجّه او نيست، احساس تنهايي و افسردگي نميكند و طبق اصل «فإنَّ يدالله مع الجماعة»[2] قدرت و توان چند برابري مييابد؛ علاوه بر اين كه اساساً عمل به دين و اجراي احكام نوراني قرآن كريم بدون حضور همه جانبهي افراد جامعه امكان پذير نيست.
اگر چه هر اجتماعي محوري دارد، ولي اگر اين محور، ريسمان الهي نباشد، آن جامعه در ضلالت است و ره به مطلوب و سعادت نخواهد يافت؛ از اين رو، هر اجتماع و اتّحادي مطلوب و پسنديده نيست، بلكه وحدت بر محور قرآن و عترت است كه انسان را از تاريكيهاي وابسته به غير خدا خارج ميسازد و به «الله» كه نور مطلق است ميرساند.
حضرت اميرالمؤمنين ـ سلام الله عليه ـ ميفرمايد: ما پيش از اسلام با هم بوديم، نظام اسلامي بين ما تفرقه افكند؛ زيرا آن اتحاد بر محور شرك و جاهليّت بود و اسلام طبق دستور « وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الُْمجْرِمُونَ»[3] صف مسلمانان را از صف مشركان جدا ساخت و همهي مسلمانان را با يكديگر متحّد ساخت. آن حضرت در خطبهي «شقشقيه» خود را محور حكومت و سياست معرّفي مينمايد. همانگونه كه سنگ آسياب برمحور خود ميچرخد و به آن محور نياز دارد. «أما والله لقد تقمّصها ابن أبي قحافة و إنه ليعلم أنّ محلّي منها محلّ القطب من الرحا».[4]
در اين صعود و پرواز جمعي، آنها كه قدرت پرواز دارند، بايد پر و بال خويش را براي بيپناهان و بيپر و بالها بگسترانند تا پس از پرورش، خود آنها نيز بتوانند به آسمان معرفت و معنويّت و قرب خداي سبحان پر كشند؛ چنانكه خداوند به رسول خود ميفرمايد: « وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»[5] تو كه قدرت پرواز داري و ميتواني تا حدّ «دَنا فَتَدَلَّى* فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى»[6] اوجگيري، تنها به محضر ما نيا، بلكه بكوش تا مؤمنان را نيز با خود بياوري!
مانند كبوتري كه پرخود را پهن ميكند تا جوجههايش را زير بال پرورش خود قرار دهد و زماني برسد كه آنها نيز توان پرواز داشته باشند و به آنها آيين پرواز ميآموزد، تو نيز براي فرزندان ايماني خود خفض جناح كن يعني بالهايت را پايين بياور و آنان را تحت پرورش آسماني خود قرار ده تا بتوانند به همراه تو به آشيانهي قرب خدا پر بكشند.
پی نوشت ها:
[1] ـ سورة آل عمران، آية 103.
[2] ـ نهج البلاغه، خطبة 127؛ دست خدا با جماعت است.
[3] ـ سورة يس، آية 59؛ (و به آنها ميگويند: ) جدا شويد امروز اي گنهكاران!
[4] ـ نهج البلاغه، خطبة 3؛ به خدا سوگند و (ابوبكر) رداي خلافت را بر تن كرد در حالي كه خوب ميدانست من در گردش حكومت اسلامي همچون محور سنگهاي آسيابم.
[5] ـ سورة شعرا، آية 215.
[6] ـ سورة نجم، آيات 8 و 9؛ نزديكتر و نزديكتر شد، تا آنكه فاصلهي او (با پيامبر) به اندازهي فاصلهي دو كمان يا كمتر بود.
برگزاری کارگاه پژوهشی روش نویسندگی ومطالعه در مدرسه الزهراء علیها السلام لردگان
به همت معاون پژوهش مدرسه علمیه الزهراء علیها السلام لردگان و باتوجه به نیازسنجی به عمل آمده از طلاب این مدرسه در زمینه نگارش های پژوهشی، کارگاه کارورزی پژوهشی درمدرسه علمیه الزهراء سلام الله علیها برگزارگردید. این کارگاه به منظورتوسعه و تعمیق بخشیدن به بنیه های علمی طلاب وهمچنین جهت دهی پژوهشی وکاربردی ساختن آن با دو محور برگزار گردید.
1- آشنایی بانرم افزارهای پژوهش نورو…. باحضور جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای یاراحمدیزیدعزه با رویکرد نحوه به کارگیری نرم افزارهای پژوهشی به عنوان ابزارهای لازم در امر پژوهشگری.
2- روش نویسندگی و مطالعه باحضوراستادگرامی آقای حمیدیزیدعزه وبا پرداختن به فنون نویسندگی، انواع نوشته ها، توصیف های علمی وادبی، روش های صحیح مطالعه و تندخوانی برگزار گردید.
وحدت بر محور نظام تربیت نبوی
وحدت مسلمانان جهان از ضروری ترین مسایل روز جوامع اسلامی و همه باید بر محوری جامع و فراگیر که تمامی مذاهب و اندیشه های دینی، آن را قبول داشته باشند، گردهم آمده یک پارچه و هماهنگ حرکت نمایند. امروز مشکلات جهان اسلام اغلب ناشی از اختلاف مسلمانان است که فرقه های مختلف اسلامی بدون توجه به معیارهای وحدت به هر راهی روانند. فرقه هایی همانند وهابیت که نه مذهب سنی را قبول دارند و نه مذهب شیعه را عهده عامل اختلاف در جهان اسلام اند. غافل از این که دشمنان اسلام مانند صهیونیست و آمریکا از این اختلافات نفع می برند و برای نابودی اسلام به وسیله خود مسلمانان تلاش می کنند. از این رو، بر همه مسلمانان، به ویژه علما و روحانیون مذاهب اسلامی لازم است برای وحدت مسلمین تدبیری بیندیشند تا همه کشورهای مسلمان بر محور آن اجتماع نموده، به دستورهای آن عمل نمایند.
به نظر می رسد، وجود مقدس پیامبر اعظم (ص) مناسب ترین محور وحدت مسلمانان است؛ چرا که همه مسلمین ایشان را قبول دارند و آن حضرت را به عنوان بنیان گذار نهضت اسلامی شناخته و از رهنمودهای او پیروی می کنند. سیره پیامبر اکرم (ص)، به خصوص سیره تربیتی ایشان که در قالب مبانی، اهداف و اصول تربیت نبوی قابل تبیین و ارایه می باشد، نقش عمده ای در وحدت جامعه اسلامی داشته و دارد؛ زیرا مهم ترین هدف پیامبر خدا (ص)، تعلیم و تربیت انسان ها بوده و در این زمینه فعالیت های فراوانی انجام داده است. در حقیقت اگر به متون اسلامی که مهم ترین آن قرآن کریم است، نگاه کنیم، به این نتیجه رهنمون خواهیم شد که نظام تربیت نبوی، عمده عامل اتحاد میان مسلمانان به حساب می آید. از این رو، در این مقاله، به نظام تربیتی پیامبر اعظم (ص) که عناصر اصلی آن عبارتند از: مبانی، اهداف، اصول، روش ها، عوامل تربیت و مراحل تربیت، می پردازیم. البته، از آن جا که بررسی همه این عناصر در یک مقاله نمی گنجد، ناگزیر به سه عنوان اول، یعنی مبانی، اهداف و اصول تربیت نبوی که اساس نظری نظام تربیتی پیامبر اعظم (ص) را تشکیل می دهند، اشاره می کنیم.
صفحات: 1· 2