ابلاغ پیام کربلا
مويه كبوتران مدينه
مدينه داغدار است. بوى غربت و مظلوميت، كوچه كوچه شهر را در برگرفته و آسمان، غمبارتر از هميشه، به بقيع مى نگرد. خشت خشت خانه هاى كوچه بنى هاشم، ناله الوداع سر داده اند و كبوتران مدينه، مويه جدايى آغاز كردهاند، خاطرات سالهاى نه چندان دور، تازه شده است؛ خاطرات تشييع شبانه گل ياس رسول و تدفين غريبانه اش، خاطرات جسارتهاى بى شمار شيطان بر پيكر بى جان حسن عليهالسلام و تشييع جگرسوزش، خاطرات وداع كاروان كربلا با مدينه در سفرى بىبازگشت… .
اكنون، آخرين يادگار حسين و بزرگترين حماسه سراى كربلا، غريبانه و مظلومانه به سوى بقيع تشييع مى شود و از «زينت عبادت كنندگان» فقط خاطرات جانسوز و مناجاتهاى آسمانىاش بر جاى مى مانَد…
نقش امام سجاد (ع) در رساندن پيام كربلا
نويسنده : مهدي جنتي
قيام سيد الشهداء ابعاد مختلفي داشت كه مي توان بخوبي از رفتار و گفتار امام (عليه السّلام) از ابتداي حركتشان از مدينه تا آخرين لحظات عمر شريفشان متوجه آن شد. امور متعددي به عنوان عوامل قيام امام حسين (عليه السّلام) محسوب شده اند كه به بعضي از آن ها اشاره مي كنيم:
الف) پرهيز از بيعت با يزيد:
يزيدي كه جام شراب را بر حوران بهشتي ترجيح مي داد[1] و عاقبت هم بر اثر افراط در شرابخوري از دنيا رفت.[2]يزيدي كه پس از شهادت امام حسين (عليه السّلام) آرزو كرد: «اي كاش بزرگان ما كه در جنگ بدر كشته شدند امروز زنده مي شوند و مي گفتند: اي يزيد آفرين بر تو باد».[3] يزيدي كه به تأسي از پدرش درصدد مسخ تدريجي اسلام بود.
ب) دعوت كوفيان:
اهل كوفه از ايشان دعوت كردند تا براي به دست گرفتن رهبري مردم عراق و تشكيل حكومت اسلامي به كوفه بروند.[4]
ج) اصلاح امت:
امر به معروف و نهي از منكراتي همچون محو سنت ها و رواج بدعت ها عامل بعدي قيام امام بود. به تعبير ديگر عامل سوم، اصلاح امت اسلامي بود.[5]
يزيد كه بعد از شهادت امام پايه هاي حكومتش را متزلزل ديد، تنها راه فرار خود از سرزنش و شورش مردمي را عوام فريبي و تبليغات مسموم دانست؛ لذا درصدد ترور شخصيتي امام (ع) و اهل بيت او برآمد و به عنوان اولين مبارزه منفي، امام (ع) و اهل بيت در شام او را «خارجي» ناميد و آن ها را به عنوان شورشيان بر خليفه مسلمين (كه مجازاتشان تبعيد و اعدام است) معرفي كرد. و با برپايي مراسم جشن و شادي اين جنايت را پيروزي قلمداد كرد و سعي كرد از شناخته شدن حسب و نسب اسرا و اهل بيت امام (ع) بين مردم جلوگيري كند.[6]
متأسفانه مردم شام هم كه اسلامشان را فقط از طريق معاويه و يزيد گرفته بودند، بدعت هاي آن ها را چشم و گوش بسته، احكام الهي محسوب مي كردند. اين تقليد كوركورانه تا حدي فضاحت بار بود كه حتي معاويه، نماز جمعه را در روز شنبه اقامه كرد و هيچ كس اعتراض نكرد.[7]
دستگاه تبليغاتي يزيد در شام ابتدا توانست حقيقت را پنهان كند؛ لذا اهل شام با پايكوبي و هلهله به استقبال كاروان اسرا و سرهاي بر روي نيزه آمدند و آنرا پيروزي سپاه اسلام دانستند[8]
اگر نقشه يزيد در تحريف وقايع عاشورا و تحريف تاريخ عملي مي شد امروز عاشورا به جاي اينكه الگوي ظلم ستيزي باشد الگوي ظلم ستائي بود.
صفحات: 1· 2