هفته پژوهش مبارك
هفته پژوهش بر همه پژوهشگران عرصه علم و دين مبارك
هفته پژوهش بر همه پژوهشگران عرصه علم و دين مبارك
امام خامنه اي مدظله العالي:
ملت ايران با بصيرت همه ي اين اوضاع را زير نظر داشته باشد و موضع خود را مستحكم نگه دارد و بداند در اين درياي طوفاني اين منطقه و اين دنيا كه اين طوفان امروز به اروپا هم رسيده است، فرانسه را ملاحظه كنيد، در اين طوفاني كه دنيا را و بخصوص منطقه را فرا گرفته است، ملت ايران به بركت اسلام در كشتي امن و محبت اهل بيت عليهم السلام و اسلام قرار گرفتند، اين روش را حفظ كنيد، پيروزي متعلق به ملت ايران است.
امام خامنه اي مدظله العالي:
وقتي شما به فدا شدن در راه خدا به صورت يك موفقيت بزرگ نگاه كرديد، به سمت خطر به خاطر شهادت بي محابا حركت كرديد، هيچ نيرويي در دنيا نيست كه بتواند در مقابل شما ايستادگي كند. ملتي كه اين روحيه و اعتقاد را دارد، شكست براي آن ملت وجود ندارد.
به مناسبت بزرگداشت سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و همزمان با هفته پژوهش، نشست علمی- پژوهشی با موضوع بررسی شخصیت علمی و دینی حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام در مدرسه علمیه فاطمیه سلام الله علیها شهرکرد برگزار گردید.
در این نشست ابتدا به زندگینامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و وجه تسمیه ایشان به لقب حسنی پرداخته شد؛ و در ادامه خانم همتی خاطرنشان کردند که ایشان از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمّه معصومین علیهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین ، آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن ، شناخت و معرفتی وافر داشت . ستایشهایی که ائمّه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را که سؤال و مشکلی داشتند، راهنمایی می فرمودند که از عبدالعظیم الحسنی بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می شمردند و معرّفی می فرمودند .
در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از ایشان به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالی مقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشّهداء، امام حسین علیه السّلام بیان شده است.
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛ این تأکید ، هم گویای مقام برجسته حضرت است و هم می رساند که وی از طرف امام هادی علیه السّلام در آن منطقه ، وکالت و نمایندگی داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام علیه السّلام می دانستند و در مسایل دینی و دنیوی ، وجود او محور تجمّع شیعیان و تمرکز هواداران اهل بیت علیهم السّلام بود.
در پایان دو سوال از محتوای نشست مطرح و به قید قرعه به دو نفر از پاسخ دهندگان جوایزی اهدا شد.
خانهات شهیدآباد است!
(خيلي زيبا و خواندني است..)
روایتی از حاشیههای دیدار خانوادههای شهدا با رهبر انقلاب
محمدرسول ملاحسنی، نویسندهی کتاب «یادت باشد» روایت زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی
سین اول
ساعت هنوز چند دقیقهای به ۹ مانده است؛ مهمانها پیش از ورود به حسینیه پذیرایی میشوند؛ خیلی ساده: یک شیرینی گلمحمدی و یک لیوان شیرکاکائو. اصراری هم نیست که حتماً هر نفر یک شیرینی بخورد! برای همین، آنهایی که از راه دور آمدهاند، چندنفر چندنفر نشستهاند و دارند به اسم صبحانه از خودشان حسابی پذیرایی میکنند! کمی جلوتر، خادمهای حسینیه (اصرار دارم بگویم خادم، چون اینجا حسینیه است و هرکس خدمت میکند خادم) با ادب مهمانها را راهنمایی میکنند.
روبهروی جایگاه، طبق معمول شلوغتر است. بین رفتوآمدها و تلاش مهمانها برای پیدا کردن بهترین جا، اولین چیزی که خیلی به چشم میآید «سادگی حسینیه» است. من فکر میکردم اینجا فقط زمینش ساده است (داستان همان زیلوهای معروف آبی رنگ که همیشه همهجا با آقا هستند)، ولی اینجا آسمانش هم همین شکلی است؛ خبری از لوسترهای آنچنانی و گچبریهای خاص نیست. لامپهای مهتابی قدیمی با ترتیبی از نظم و بینظمیِ کنار هم، آسمان اینجا را روشن کردهاند. آری، اینجا «حسینیهی امام خمینی» است؛ به همین سادگی، که گاهی اوقات ساده بودن قشنگ است!
سین دوم
ستون به ستون، جمعیت، آهستهآهسته صحن حسینیه را پُر میکند. پدران و مادران شهدا روی صندلیهای دُورتادُور حسینیه، درست زیر پرچمهای متبرک به نام ائمه نشستهاند. کنار من پدربزرگی همراه با نوهی کوچکش ایستاده است. حدس زدم آن پدر باید پدر شهید باشد و آن پسر باید پسر شهید باشد. نوه اصرار داشت که جلوتر برود؛ همینطور هم شد و دست در دست پدربزرگ، از بین جمعیت، چند ستون جلوتر رفت؛ ولی آنقدر ازدحام بود که مجبور شدند چند قدمی برگردند و کمی جلوتر از ما بنشینند.
بین همهمهی جمعیت، هرکس با لهجه و البته شیوهی خاص خودش، صلوات چاق میکند. با هر صلوات، جمعیت نیمخیز میشود ولی فعلاً خبری نیست. پسری که لباس رزم پدر شهیدش را پوشیده، همردیف محافظها، همسایهی جایگاه اصلی ایستاده است و سعی میکند بیحرکت، چشم در چشم ما، ادای محافظها را دربیاورد!
سین سوم
سؤال پشت سؤال؛ پُرتکرارترین سؤال این لحظهها پرسش از ساعت است. وسط جمعیت هر چند دقیقه یک نفر بلند میشود و پاهایش را ماساژ میدهد. کاش یک نفر بود که میرفت پشت تریبون و شروع میکرد به نرمش دادن؛ مثل حیاط صحن باصفای دوکوهه، کنار حسینیهی حاج همت، و اسم شهدا را میخواند: یک دو سه، و همه با هم میگفتند شهید!
بچهها جلوتر از همه، حوصلهشان سر رفته است و مدام بین پدرها و مادرها، بین پدربزرگها و مادربزرگها دست به دست میشوند. همهمهها خیلی بیشتر شده است. صندلی و میز معروف آقا را که میآورند، انگار همهچیز جدی میشود و این میشود همهی دکور؛ به همین سادگی!
سین چهارم
ساعت ۱۰ پرده کنار رفت؛ نه یک دقیقه زودتر نه یک دقیقه دیرتر! آرامِ دل خانوادههای شهدا قدم به حسینیه گذاشت، همانجا بود که همهچیز به هم خورد؛ حتی آن پسری هم که میخواست ادای محافظها را دربیاورد، بیخیال شده بود و حالا رفته بود بالای نردهها. جملهی سردر جایگاه بهصورت عملی تفسیر شد: «فَضّلَ اللهُ المُجاهدین عَلَی القاعِدین اَجراً عظیماً»
ما جلو رفتیم؛ یعنی خودمان که جلو نرفتیم، جمعیت ما را با خودش جلو برد. انگار ذات با امام بودن همین است که همه با هم رشد میکنند و جلو میروند! حتی همان پسر و پدربزرگ هم جلو آمدند. وقتی شنیدم پسر شهید به پدربزرگش گفت: «بابا اومد» یکهو دلم لرزید. آنجا بود که فهمیدم آقا چقدر دختر و پسر دارد و چقدر فرزندان شهدا دلشان برای پدرشان تنگ شده است!
سین پنجم
سکوت، مثل نور آفتاب دلانگیز پاییزی، همهجای حسینیه پهن شد. جمعیت، همراه آقا نشستند و قاری قرآن شروع کرد به تلاوت؛ از شهدا میخواند برای دل پدر و مادرها. آقا هم زیر لب آیات را زمزمه میکرد و با نگاهش به همه خوشامد میگفت؛ حتی به همان پسرهایی که روبهروی جایگاه، از دور دست تکان میدادند؛ آقا حواسش به همه بود.
بین تلاوت قرآن حواسم رفت به دوربین عکاسها؛ یک قانون نانوشتهی اینجا همین است که عکاسها که دوربین را بالا میگیرند، عکس شهدا هم بالا میآید. انگار همه میخواهند بگویند تنها نیامدهاند؛ شهیدشان هم همراهشان آمده. اصلاً این حسینیه با شهداست که قشنگ است.
صدای آشنای مداحِ مدیحهی «عشق یعنی یه پلاک» چشمها را آسمانی کرد. ذکر «یا صاحب الزمان» حاج محمود کریمی که گُل کرد، صدای گریهی مادران شهدا بلند شد. روضه به حضرت علیاکبر که رسید، پدران شهدا هم دیگر ساکت نماندند و آقا هم همراهشان شد؛ چقدر در این حسینیه ذکر «یا حسین» با شهدا میچسبد!
سین ششم
ساعت ۱۰:۳۰ آقا صحبتشان را شروع کردند؛ نه یک دقیقه زودتر نه یک دقیقه دیرتر! اول خوشامد گفتند، بعد هم شروع کردند به صحبت از قدر و منزلت شهدا. حسینیه، جغرافیای خاصی را تجربه میکرد؛ هم بوی شلمچه میآمد، هم بوی سوریه و سامرا، هم بوی مرز و شهدای مظلومش، هم عطر دلانگیز حریم حرم؛ از همهجا شهدا همراه خانوادههایشان آمده بودند!
میانهی صحبت، آقا از ۴۰ سال ایستادگی امت و خانوادههای شهدا که گفتند، نگاهم گره خورد به نگاه حضرت امام؛ که آنجا بود با همان عکس؛ با همان نگاه ساده؛ امامی که جملهی نصبشده از او در بالادست مهمانها، دل را آرام، قلب را مطمئن، روح را شاد و ضمیر را امیدوار میکرد: «ای شهیدان، در جوار حق تعالی آسودهخاطر باشید که ملت شما پیروزی شما را از دست نخواهد داد.»
«رهبر» در ادامه از یمن گفتند؛ از اشتباه دولت عربستان و نقشههای شوم شیطان بزرگ برای ایران و منطقه. تا آقا گفتند انشاءالله به کوری چشم دشمنان، بیستودوم بهمنماه، جشن ۴۰ سالگی انقلاب با حضور مردم، پُرشورتر از همیشه برگزار خواهد شد، جمعیت یکصدا تکبیر گفتند.
بعد هم آقا فرمودند: پیام شهدای شما پیام بشارت است. شهدا مایهی افتخارند. فرزندان شما ستونهای این کشورند. اگر این شهدا نبودند، اگر این صبرها نبود، ما چنین وضعیتی نداشتیم.
سین هفتم
سلام آخر؛ صحبتها که تمام شد نهتنها آن سربازی که با لباس سربازی آمده بود، که همه شعارشان این شده بود: «ما همه سرباز توایم خامنهای …»
جلوی جایگاه که خلوتتر شد، از نگاه همان پسر که لباس پدرش را پوشیده بود، خواندم که راه ادامه دارد. چند دقیقهی بعد، دیگر کسی در حسینیه نبود به جز شهدا که خانهزاد این خانهاند؛ خانهشان همینجاست. شاید برای همین است که همهی پدرها و مادرهایی که از شهرهای دور آمده بودند، اینهمه خوشحال و با انرژی از حسینیه بیرون میرفتند؛ دیدار پسر و پدر، پسر و مادر تماشایی بود!
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین و السّلام علی شهدائنا الابرار المکرّمین.
سلام خدای متعال و بندگان صالحش و ملائکهاش بر ارواح طیّبهی شهیدان؛ همهی شهیدان تاریخ، شهیدان اسلام، شهیدان انقلاب اسلامی و شهیدان دفاع: از انقلاب، از اسلام، از حریم اهلبیت، و از امنیّت کشور تا امروز. خیلی خوشآمدید خانوادههای محترم شهدا، پدرها، مادرها، همسرها، فرزندها. قدر خانوادهی شهدا و پدرها و مادرها و همسرها و فرزندان و برادران و خواهران شهدا و داغداران شهدا را بندگان صالح خدا میدانند؛ علّت هم این است که خدای متعال بر شما سلام و درود فرستاده است: اُولئکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَ رَحمَـة؛(۱) [اینکه] خدا صلوات بفرستد، خدا درود بفرستد، خیلی رتبهی والا و مهمّی است؛ چون صبر کردید، چون مصیبتِ فقدان فرزند را که برای اغلب مردم دنیا یک عزا است، شما تبدیل کردید به یک عید، به یک تبریک؛ از اینکه خدای متعال جوان شما را در جوار خود «اَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون»(۲) قرار داده است، شما تسلّی پیدا کردید؛ این صبر خانوادهی شهدا یک چنین ارزشی دارد.
پیام شهیدان حقیقتاً پیام بشارت است؛ ما باید گوشمان را اصلاح کنیم که این پیام را بشنویم؛ بعضی نمیشنوند پیام شهدا را، لکن این [آیهی] قرآن کریم است: وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون،(۳) پیام شهیدان، پیام نفی ترس و اندوه است. البتّه این [نفی] ترس و اندوه، مصداق اتمّش برای خود آنها است؛ در آن نشئهی پُر از ترس و پُر از اندوه که همهی انسانها گرفتار خود هستند، پیام کسانی که در راه خدا به شهادت رسیدند -یعنی همین جوانهای شما؛ چه آنهایی که در دفاع مقدّس به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در دفاع از مرز به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در دفاع از امنیّت به شهادت رسیدند، چه آنهایی که در دفاع از حرم و از حریم اهلبیت به شهادت رسیدند- بشارت است برای خودشان و همچنین برای مخاطبانشان؛ اینکه امام بزرگوار فرمود ملّتی که شهادت دارد اسارت ندارد، به این خاطر است. وقتی شما به فدا شدن در راه خدا به صورت یک موفّقیّت بزرگ نگاه کردید، به سمت خطر -بهخاطر شهادت- بیمحابا حرکت کردید، هیچ نیرویی در دنیا نیست که بتواند در مقابل شما ایستادگی کند.
غلبه و قدرت متعلّق به آن ملّتی و آن مردمی است که معتقدند اگر در این راه برایشان خطری پیش بیاید، ضرری پیش بیاید، شهادت و از دنیا رفتن پیش بیاید، آنها برنده هستند، بازنده نیستند؛ آن ملّتی که این روحیه را، این اعتقاد را دارد، شکست برای آن ملّت وجود ندارد؛ این ملّت پیش خواهد رفت، همچنانکه ملّت ایران در راهِ بسیار پُرخطر و پُرزحمت خود، تا امروز پیش رفته است. شوخی است؟ همهی قدرتمندان فاسد ظالم خبیث عالم دست به دست هم بدهند، در مقابل ملّت ایران بِایستند، هیچ غلطی هم در طول چهل سال نتوانند بکنند و این نهال تازهپا تبدیل بشود به این درخت مستحکم، شجرهی طیّبه و غیر قابل تکان دادن! این را چه کسی کرد؟ اعتقاد به شهادت، این سرنوشت افتخارآمیز را برای کشور به وجود آورد؛ یعنی همین جوانهای شما. گریه میکند، آرزو میکند که در راه خدا شهید بشود؛ به پدرش، به مادرش، التماس میکند میگوید من رفتم در عملیّات شهید نشدم، چون شما راضی نبودید؛ شما راضی بشوید تا من شهید بشوم. در شرح حال یکی از همین شهدای [مدافع] حرم خواندم که به همسرش میگوید شما راضی نبودی من شهید بشوم، شما نمیگذاری من شهید بشوم؛ التماس میکند به همسرش که تو راضی بشو تا من شهید بشوم. دنیای مادّی معنای این حرفها را نمیفهمد، درک نمیکند. این روحیه و این اعتقاد است که جوانِ مؤمنِ انقلابیِ ما را در مقابل حوادث، مثل کوه استوار نگه میدارد. بله، بارها گفتهایم بعضی از عناصر انقلابی از راه برگشتند؛ انقلاب ریزش داشته است، دلِ کسانی بستهی به دنیا شد. صدر اسلام هم همینجور بود؛ در صدر اسلام هم یک عدّه انقلابیّونِ اوّلِ کار، بعد شدند دنیادارانِ اواسط و اواخر عمر. بله، این هست؛ امّا در کنار این ریزش، چند برابر، ما رویش داریم؛ رویش انقلاب؛ معجزهی انقلاب این است. بعد از چهل سال شما میبینید جوان مؤمن مسلمان که نه امام را دیده است، نه انقلاب را دیده است، نه دوران دفاع مقدّس را دیده است، نه آن حماسهها را از نزدیک دیده، امّا امروز با روحیهی انقلابی، مثل همان جوانِ اوّلِ انقلاب -مثل همّت و خرّازی و بزرگانی از این قبیل- میرود وسط میدان و با علاقه، با احساس مسئولیّت، با شجاعت تمام در مقابل دشمن میایستد. اینکه من میگویم جوانهای مؤمنِ امروز، از لحاظ انگیزه از جوان اوّل انقلاب اگر جلوتر نباشند عقبتر نیستند، یعنی این. اینها رویشهای انقلابند. این معجزهی انقلاب است، این معجزهی نظام جمهوری اسلامی است که میتواند همان روحیههای پُرتلاش و قوی و فولادین را بازآفرینی کند به شکل همین شهدای امروز شما؛ اینها مایهی افتخارند، اینها ستونهای این انقلاب و این کشورند؛ جوانهای شما هستند که این کشور را نگه داشتهاند، جوانهای شما؛ این خونهای پاکِ برزمینریخته هستند که مانع شدهاند که مستکبرین عالم، آمریکای جنایتکار، مثل دوران طاغوت بر این کشور مسلّط بشود؛ اینها نگذاشتند، جوانهای شما نگذاشتند. اگر این شهادتها نبود، اگر این شجاعتها نبود، اگر این صبرهای پدر و مادرها و همسرها نبود، معلوم نبود وضع کشور چگونه میشد، معلوم نبود این کشور بتواند در مقابل این جبههی مستکبر ایستادگی کند. ایستادگی کردیم چون این کشور جوانهایی مثل شما داشت؛ و همچنان جوانها هستند؛ ملّت هم قدر اینها را میداند.
شما ببینید در تشییع جنازهی این پیکرهای پاک -همین شهدای این روزها؛ شهدای مرز، شهدای دفاع از حرم، شهدای گوناگون امنیّت و امثال اینها- مردم چه میکنند! دیروز در کهکیلویه و بویراحمد دیدید این جمعیّت عظیم، تشییع جنازه کردند پیکر مطهّر یک سرباز شهید را؛ قضیّه اینجوری است، این مردم قدر میدانند. چهار نفر آدم کجفهمِ کجفکرِ دلبستهی به دنیای مادّیِ غرب حرف میزنند، تحلیلهای بیربط و بیمعنا میکنند؛ بکنند، [امّا] واقعیّت قضیّه غیر از آن چیزی است که آنها میگویند. جمهوری اسلامی نیرومند است با معنویّتش، با فکرش، با انسانهای فداکارش، با ایمانش، با پدر و مادرهای مؤمن، با همسرهای مؤمن و با جوانان مؤمن. جوانی که از خانوادهاش صرف نظر میکند، از همسر محبوبش صرف نظر میکند، از کودک شیرینزبانش صرف نظر میکند، میرود در راه خدا مبارزه میکند و جان خودش را به خطر میاندازد؛ کشور را اینها نگه داشتهاند؛ نیرومندی انقلاب به وجود یک چنین انسانهایی و یک چنین ایمانهایی است؛ دشمن نمیفهمد.
و من به شما عرض بکنم؛ دشمنانِ سرشناسِ ایرانِ اسلامی غرق در لجنند؛ لجن فساد اخلاقی، لجن فساد سیاسی؛ غرقند. امروز دولتمردان آمریکا را نگاه کنید؛ پولپرستیشان، حقکُشیشان، بیاعتنائیشان به جان و مال انسانها و ملّتها را نگاه کنید؛ یک نمونهاش در یمن است. در یمن جنایت را سعودیها دارند میکنند امّا شریک این جنایت، آمریکاییها هستند؛ خودشان هم اقرار میکنند. بیمارستان را میزنند، بازار را میزنند، مجلس را میزنند، محلهای [حضور] جمعیّت را میزنند؛ بحث دعوای نظامی نیست، با ملّتها مخالفند؛ اینها جنایتکارند، غرق در لجنند؛ چهرهی آمریکا این است. ملّت ایران اگر میخواهد آمریکا را و استکبار را -که مظهرش آمریکا است- درست بشناسد، نگاه کند به امروز، به کارهای این رئیسجمهور(۴) و دولتمردان کنونی آمریکا؛ همهشان همینجور هستند، مخصوص اینها [هم] نیست؛ اینها با صراحت، آن چهرهی زشت و نفرتانگیز را آشکار کردند، وَالّا همهشان همینجور هستند؛ ایران اسلامی در مقابل اینها ایستاده است. ایران اسلامی در مقابل حقکشی، در مقابل بیعدالتی، در مقابل فساد اخلاقی و فساد سیاسی ایستاده است. ایران اسلامی با استقلال خود، با ایستادگی خود البتّه موجب دشمنی جهانخواران میشود؛ آنها مایلند تسلّط پیدا کنند، مایلند سیطره پیدا کنند؛ آنها دلشان میخواهد ایران، مثل ایران قبل از انقلاب باشد که بر همهی امورش مسلّط بودند؛ مثل کشورهای ضعیف دیگری که امروز هستند. میبینید با یک کشوری دست دوستی میدهند، [ولی] اموال او را میمکند و میبرند، بعد هم میگویند اینها گاو شیرده ما هستند. آنها دلشان میخواهد ایران عزیز، ایران بزرگ، ایران پُرافتخار و ملّت شجاع ایران مثل آن کشورها، زیرِ دست آنها باشند؛ به این هدف نرسیدند و قطعاً به این هدف نخواهند رسید.
امام بزرگوار ما آمریکا را «شیطان بزرگ» نامگذاری کردند؛ شیطان یعنی چه؟ شیطان آن موجودی و آن عنصری است که همهی انسانهای دیندار و موحّد عالم باید در مقابل او بِایستند؛ امام با این نامگذاری در واقع بسیج کردند همهی موحّدین عالم را، همهی دینداران عالم را، همهی ملّتهای با انصاف عالم را در مقابل آمریکا؛ و این هدف تا حدود زیادی توفیق پیدا کرده است و بیش از این هم توفیق پیدا خواهد کرد؛ دشمن هم تلاش میکند بلکه بتواند ملّت ایران را منصرف کند. البتّه نقشههای آمریکا در مورد ملّت ایران لو رفته؛ نقشهای که بتوانند آن را عمل بکنند و ضربه وارد کنند دیگر ندارند، هر کاری که میتوانستند کردهاند، نقشههای آیندهشان هم لو رفته است. هدف و نقشهی آمریکا با این کارهای اخیر -این کارهایی که در این یکی دو سال گذشته کردند که قلم درشتش تحریم همهجانبهی اقتصادی است- و کارهایی که دارند میکنند، توطئههایی که دارند میکنند که مأمورین مخصوصی برای مقابلهی با ایران میگذارند، به دشمنان گوناگون ایران -منافقین و امثال اینها- کمک میکنند، این است که بلکه بتوانند به کمک تحریم و به کمک کارهای ضدّامنیتّی و مانند اینها در جمهوری اسلامی، در کشور عزیز ایران اسلامی ما دو دستگی و اختلاف و جنگ داخلی و مشکلات ایجاد کنند؛ هدفشان این است، همهی تلاش خودشان را هم در این راه مصرف کردند.
اینها اوّل امسال که سال ۹۷ است -یا اندکی قبل از امسال، اوایل سالِ جاریِ مسیحی- اعلام کردند که ایران تابستان داغی خواهد داشت؛ مقصودشان این بود که ما در تابستان به سراغ ایران میرویم و نقشههای ما در ایران تحقّق پیدا خواهد کرد؛ یعنی همین اختلاف و دعوا و این را بکِش به خیابان و آن را بیاور در عرصه و [بین] این گروه با آن گروه، آن گروه با آن گروه [دیگر]، جنگ راه میاندازیم، دعوا راه میاندازیم؛ هدفشان این بود. به کوری چشم آنها تابستان امسال یکی از بهترین تابستانهای سال بود. بعد هم گفتند جمهوری اسلامی چهلسالگی را نمیبیند؛ یعنی در پاییز و زمستان امسال همان توطئهها را عمل خواهیم کرد. ملّت ایران با استحکام تمام ایستاده است؛ به توفیق الهی در بیستودوّم بهمن، این ملّت سالگرد چهلم انقلاب اسلامی را با شکوه بسیار بهتر از سالهای قبل برپا خواهد کرد.
ملّت بیدار است. مسئولین هم مشغولند؛ کار میکنند، تلاش میکنند؛ البتّه بیشتر باید تلاش کنند. من هم به ملّت عزیزمان عرض میکنم این بیداری را حفظ کنید؛ اینکه اینها گفتند در سال ۹۷ ما چنین میکنیم، چنان میکنیم، و نقشههایی را برای جمهوری اسلامی ابراز کردند -یعنی در واقع نقشهشان لو رفت- این ممکن است فریب باشد؛ ممکن است جنجال را برای سال ۹۷ بکنند، نقشه را برای سال ۹۸ بکشند؛ مِنباب مثال. همه باید حواسشان جمع باشد؛ به همهی ملّت عرض میکنم. آمریکا دشمن خبیثی است، دشمن حیلهگری است، دستش با صهیونیستها و مرتجعین منطقه در یک کاسه است و همهی آنها دشمن ایران اسلامی و دشمن ملّت ایرانند؛ ما باید بیدار باشیم. البتّه ما قویتر از آنها هستیم؛ آنها با این انگیزهی قوی علیه جمهوری اسلامی، تاکنون هیچ غلطی نتوانستهاند بکنند، بعد از این هم نمیتوانند بکنند؛ در این تردیدی نیست. دشمن ضعیف است؛«اِنَّ کَیدَ الشَّیطـانِ کانَ ضَعیفا»(۵) آیهی قرآن است ولیکن ما نباید غافل بشویم، ما نباید به خواب برویم.
توصیهی من به همهی جوانهایمان، به همهی مجموعههای گوناگون کشور، به همهی اصناف کشور، به همهی جریانهای سیاسی کشور این است که مراقب باشند به دشمن پهلو ندهند،(۶) مراقب باشند میدان را برای دشمن آماده نکنند؛ بیدار باشند. اگر ما غافل بشویم، ما به خواب برویم، همان دشمن ضعیف زهر خودش را خواهد ریخت؛ باید همه بیدار باشیم؛ همچنان که بحمدالله امروز همهی ملّت بیدارند و در طول این سالها هم ملّت بیدار بودند؛ این بیداری را باید حفظ کنیم؛ توصیهی من به جوانهایمان این است؛ همه، در هر جایی که هستند، برای کشور کار کنند؛ برای تقویت کشور، برای تقویت اقتصاد کشور، برای تولید داخلی -که امسال را ما برای تولید داخلی به صورت شعار اعلام کردیم- هر کسی در هر جایی که هست تلاش خودش را بکند؛ تولیدکننده یک جور، مصرفکننده یک جور، تصمیمگیرنده یک جور، قانونگذار یک جور، مجری یک جور، دولت یک جور، مجلس یک جور، قوّهی قضائیّه همینطور؛ هر کدام با بیداری و هشیاری کامل وظایفشان را انجام بدهند؛ این توصیهی ما به مردم است.
به مسئولین کشور هم توصیه میکنیم تلاششان را مضاعف کنند؛ مراقب باشند فریب زبانبازی و ظاهرسازی دشمن را نخورند؛ مراقب باشند دشمن خبیث را که از در بیرون میکنند، از پنجره داخل نشود. دشمن انواع و اقسام شیوهها و ترفندها را به کار میبرد برای اینکه بتواند نیش بزند و زهر خودش را بریزد؛ باید مسئولین مواظب باشند. آنچه بنده نسبت به مسائل اقتصادی و مشکلات اقتصادی مردم احساس میکنم که باید انجام بگیرد برای رفع مشکلات، تقویت تولید داخلی است، به مسئولین هم سفارش کردهام؛ باید به تولید داخلی اهتمام ورزیده بشود؛ مشکلات اقتصادی مردم انشاءالله کم خواهد شد، اگر چنانچه به این سمت و در این جهت حرکت جدّی و خوبی انجام بگیرد.
کسانی در دنیای اسلام با دشمن پیوند دوستی بستهاند. حرکتی که آل سعود دارد انجام میدهد، این جنایتی که در یمن به وسیلهی آنها دارد انجام میگیرد برای اشغالگری یمن و در مقابل ملّت مظلوم یمن، به ضررشان تمام میشود؛ این را بفهمند؛ این به ضررشان تمام میشود. امروز حدود چهار سال است، نزدیک به چهار سال است که اینها دارند در یمن جنایت میکنند؛ اینها خیال میکردند در ظرف چند روز یا حدّاکثر چند هفته خواهند توانست مسلّط بشوند بر یمن و اختیار و زمام امر را در آنجا به دست بگیرند، [امّا] چهار سال است که نتوانستهاند. هرچه جلوتر بروند، سقوطشان سختتر و ضربهای که بر آنها وارد خواهد آمد مؤثّرتر خواهد بود. چطور میشود یک دولتی که بر یک ملّت مسلمان، بر یک کشور اسلامی حکومت میکند، بشود عامل دست دشمنان اسلام، عامل دست آمریکا، گاو شیرده آمریکا؟ چرا؟ خادم حرمین شریفین باید «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار»(۷) باشد، نه «اشدّاء علی المؤمنین»؛ اینها «اشدّاء علی المؤمنین» هستند، «اشدّاء علی الیمن» هستند، «اشدّاء علی البحرین» هستند؛ مردم مؤمن را زیر فشار قرار میدهند؛ این یک سیاست بسیار ابلهانهای است که خشم الهی را برمیانگیزد.
ملّت ایران با چشم باز، با بصیرت، همهی این اوضاع را زیر نظر داشته باشد و موضع خود را مستحکم نگه دارد و بداند در این دریای طوفانیِ این منطقه و این دنیا -این طوفان، امروز به اروپا هم رسیده است؛ فرانسه را ملاحظه کنید؛ کشورهای اروپایی هم اسیر طوفانند- در این طوفانی که دنیا را و بخصوص منطقه را فراگرفته است، ملّت ایران به برکت اسلام در کشتی امن محبّت اهلبیت و اسلام قرار گرفتهاند. این بصیرت را حفظ کنید، این روش را حفظ کنید، این مسیر را انشاءالله با قدرت ادامه بدهید؛ پیروزی متعلّق به ملّت ایران است.
رحمت خدا، صلوات خدا و سلام خدا بر شهیدان و برخانوادهی شهیدان! بنده مجدّداً به پدران، مادران، همسران، فرزندان، برادران و خواهران شهدا اظهار اخلاص و ارادت خودم را تکرار میکنم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۵۷؛ «بر ایشان درودها و رحمتى از پروردگارشان [باد] …»
۲) سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۶۹؛ «… زندهاند که نزد پروردگارشان روزى داده میشوند.»
۳) سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۷۰؛ «… براى کسانى که از پى ایشانند و هنوز به آنان نپیوستهاند، شادى میکنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین میشوند.»
۴) دونالد ترامپ
۵) سورهی نساء، بخشی از آیهی ۷۶؛ «… نیرنگ شیطان [در نهایت] ضعیف است.»
۶) سود رساندن
۷) سورهی فتح، بخشی از آیهی ۲۹؛ «… بر کافران سختگیرند. …»
گلچینی از سخنان رهبر انقلاب پیرامون زندگی پربرکت حضرت عبدالعظیم حسنی عليه السلام
آبروی ری
ری مرکز بسیار مهمّی از لحاظ علمی و فرهنگی در تاریخ ماست و سرسلسلهی بزرگان هم -جناب عبدالعظیم- با اینکه اهل ری نیست، اما حقّاً و انصافاً به ری و تاریخ ری آبرو داد و حقّ عظیمی به گردن همهی تهرانیها و اهل ری دارد.
بیانات در دیدار اعضای برگزارکنندهی کنگرهی حضرت عبدالعظیم الحسنی ۱۳۸۲/۳/۵
شخصیّت جناب عبدالعظیم برای اغلب مردم ناشناخته است
جناب عبدالعظیم مرد بسیار بزرگی است. مردم مقامات علمی این بزرگوار را نمیدانند. به نظرم میآید یک وقت جناب آقای «ریشهری» احادیث این بزرگوار را استخراج کرده بودند و شما مثل اینکه روی آن دیوار همهاش را نوشتید. این خیلی کمک میکند به اینکه مردم از مقام محدّثىِ ایشان آگاه باشند. تجلیل از جناب عبدالعظیم، تجلیل از علم و جهاد و زهد و تقواست. ایشان صائم النّهار و قائم الّلیل بوده است. در حالات ایشان نوشتهاند: در مدتی که ایشان در ری زندگی میکرد، همهی روزها را روزه میگرفت و همهی شبها را مشغول عبادت بود. اینها حقّاً و انصافاً چیزهای خیلی مهمّی است. در فضیلت ایشان روایات معروفی وارد شده است. حضرت هادی علیهالسّلام به یکی از اهالی ری که از زیارت امام حسین علیهالصّلاةوالسّلام میآمد، فرمود: «اگر میرفتی عبدالعظیم را زیارت میکردی، ثوابی را که از زیارت امام حسین نصیبت شده است به تو میدادند.» ما در جوار جناب عبدالعظیم زندگی میکنیم، شوق کربلا هم داریم؛ امّا کمتر توفیق پیدا میکنیم به زیارت این بزرگوار برویم.
این یک روایت، که مقام معنوی حضرت عبدالعظیم را نشان میدهد. آن روز، امام هادی علیهالسّلام میخواستند این مشعل در این نقطه از ایران بدرخشد. بیخود تعریف نمیکردند. میخواستند دلهای آحاد ملّتِ مسلمان را در این نقطهی عالم به وسیلهی نور این مشعل که از انوار اهل بیت علیهمالسّلام است و آن روز از دنیا هم رفته بود و دیگر خطری او را تهدید نمیکرد، روشن کنند.
بیانات در دیدار اعضای برگزارکنندهی کنگرهی حضرت عبدالعظیم الحسنی ۱۳۸۲/۳/۵
ابعاد شخصیتی حضرت عبدالعظیم حسنی
شخصیّت جناب عبدالعظیم هم شخصیت علمی بوده، هم شخصیت جهادی بوده و هم ابتکاراتی داشته است. مرحوم «شیخ نجاشی» میگوید: «ایشان خطب امیرالمؤمنین را جمعآوری کرد.» با این حساب، ایشان در حدود صد و هفتاد سال قبل از تألیف نهجالبلاغه، خطب امیرالمؤمنین را جمعآوری کرده است؛ این کارِ خیلی مهمّی است. هیچ بعید نیست که سیّدرضی رضواناللَّهعلیه از نوشتهی ایشان استفاده کرده باشد.
از سوی دیگر ایشان به دلیل شخصیت جهادی خود، با حال اختفاء و فرار به ری آمده است. شیخ نجاشی میگوید: «حارباً من السّلطان»؛ ایشان از دست خلیفهی عبّاسی از عراق و حجاز گریخت و به ری آمد؛ چون ری مرکز و محل تجمّع شیعیان بود. هم در مدینه و هم در عراق، همهی اینها مجبور نبودند از دست خلیفه بگریزند. این، مبارز بودن ایشان را نشان میدهد. مشخّص میشود ایشان اهل نشر معارف امامت بوده؛ بخصوص در دوران حضرت جواد و حضرت هادی علیهماالسّلام که ایشان حداقل راوی این دو امام است. دوران عجیبی بوده است؛ دوران اختناق شدید نسبت به ائمّه و درعینحال دوران نشاط عجیب شیعه در سراسر دنیای اسلام. این چیز مهمّی است که در هیچ زمانی از دوران زندگی ائمّه، شیعیان این همه فعّالیت و نشاط و تحرّک و سازماندهی و گسترش در دنیای اسلام نداشتهاند که در دوران این سه امام - یعنی حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری علیهمالسّلام - داشتهاند؛ این در حالی است که این سه امام خودشان در مدینه و بغداد و در سامرا زیر نظر و تحت فشارهای خیلی شدیدی قرار داشتند. معلوم میشود در آن دوران، این بزرگوار شخصیت مهم و فعّالی بوده که مورد توجّه خلیفه قرار گرفته و تحت تعقیب بوده و به ری گریخته است.
بنابراین هم شخصیت جهادی است، هم شخصیت علمی است و هم محدّث است و حداقل از امام جواد و امام هادی علیهماالسّلام روایت نقل کرده است.
بیانات در دیدار اعضای برگزارکنندهی کنگرهی حضرت عبدالعظیم الحسنی ۱۳۸۲/۳/۵
حضور رهبر انقلاب در مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و سخنرانی در جمع مردم شهر ری ۱۳۷۳/۸/۵
مرجع علم دین در زمان امام هادی علیهالسلام
یک روایت از حضرت هادی علیهالصّلاةوالسّلام است که هم جنبهی علمی حضرت عبدالعظیم و هم جنبهی معنوی آن بزرگوار را نشان میدهد.
کسی خدمت امام هادی علیهالسّلام رسید. حضرت به او فرمودند: تو در کجا هستی؟
گفت: در ری.
فرمودند: هر مشکلی در امر دین داشته باشی، میتوانی از عبدالعظیمبنعبداللَّه الحسنی بپرسی.
یعنی امام هادی علیه السّلام، عبدالعظیم الحسنی را به عنوان یک مرجع علم دین به شیعیان خودشان معرفی کردند. بعد در همین روایت هست که حضرت فرمودند: سلام مرا به او برسان. این هم جنبهی معنوی.
حضور رهبر انقلاب در مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و سخنرانی در جمع مردم شهر ری ۱۳۷۳/۸/۵
سال 1370
بیانات در دیدار آیتاللّه العظمی گلپایگانی رحمه الله عليه
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
برکات این شهر مقدس و این افاضات معنوییی که همیشه در این شهر هست، خستگیهای ما را رفع کرد. من با اینکه در این چند روز یک مقدار اشتغال داشتم، اما اصلاً هیچ احساس خستگی نمیکنم. بله، الحمدللَّه این شهر از همه جهت محفوف(۱) به برکات است؛ و یکی از بالاترین برکاتش، وجود آقا(۲) و امثال ایشان است که واقعاً از وجودهای استثنایی هستند. دعا میکنیم که خداوند انشاءاللَّه ایشان را محفوظ و برکاتشان را مستدام بدارد. این حال نشاط روحی هم که بحمداللَّه در ایشان هست و هنوز هم مطالعه میکنند، خیلی مغتنم است.
… دیروز ما توفیق پیدا کردیم و رفتیم کتابخانهی فیضیه را دیدیم؛ متأسفانه آنجا یک انبار کتاب است! این آقای حاج آقا مجتبی عراقی خیلی زحمت میکشند؛ لیکن واقعاً آنجا یک انبار است! انسان خیلی تأسف میخورد؛ حیف است که این کتابخانه با این نسخ نفیس و خطی و خطوط بزرگان، به این شکل درآمده است. البته آقای فاضل چند ماه پیش از این در تهران گفتند که آن طرف فیضیه زمینی را در نظر گرفتهاند؛ بناست چند طبقه در آنجا ساخته شود؛ ما هم گفتیم حرفی نداریم. امروز بعد از دیدن این کتابخانه، برای ساختن یک کتابخانهی مستقل، عزم من جازمتر شد. واقعاً کتابخانهی به این عظمت، حیف است؛ صدهزار کتاب دارد، چند هزار کتاب خطی نفیس دارد؛ و اینها همینطور مثل انباری، مملو از کتاب شده است. سالن مطالعهاش هم با این نسبت طلبه - بیش از بیست هزار نفر طلبهی قم - در حقیقت سالن مطالعه نیست!
… بنده یادم هست که در این حوزهی شریف، آن وقتی که ما اینجا مشغول درس و بحث بودیم، اولین مدرسهی منظم و برنامهدار را - حتّی قبل از مدرسهی حقانی - حضرتعالی ایجاد کردید؛ ما این را همیشه در مجامع گوناگونی هم که در تهران بوده، گفتهایم؛ اینجا هم در جلسهیی(۳) بحث بود، به آقایان گفتیم. این نشاندهندهی آن است که نظر شریف حضرتعالی از قدیم به نظم و ترتیب و امتحان و ادارهی مرتب و منظم طلاب بوده است. بیش از بیست هزار نفر طلبه در این حوزهی بزرگ هستند که خیلی احتیاج به رسیدگی از لحاظ این جهات دارند؛ حضرتعالی انشاءاللَّه به این آقایان فضلا و بزرگان حوزه بفرمایید که این کارها را بکنند. این حوزه مثل انبار بزرگی از معلومات شده؛ مادامی که اینها طبقهبندی نگردد و از اینها استفادههای خوب نشود، نمیتواند پابهپای نیازهای زمان پیش برود. ما الان در هزاران جا محتاج مبلّغ هستیم؛ مبلّغ را باید حوزه بدهد؛ اما آقایان فضلا که از حوزه تکان نمیخورند و هیچکس از حوزه بیرون نمیآید؛ بعضی از طلبهها هم که میآیند، ما نمیخواهیم؛ چون نیازها را برآورده نمیکنند!
باسمه تعالی
محکومیت کشتار زنان و کودکان بی گناه در یمن
نصر من الله و فتح قریب
چند سالی است که شاهد جنایات فجیع آل سعود نسبت به مردم یمن هستیم. این جنایات، یک روند سازماندهی شده است که ریشه در طرح نسل کشی مسلمانان دارد. در پنج نسل کشی درد آور علیه مسلمانان در سالهای اخیر ده ها هزارمرد، زن و کودک بی گناه کشته شدند؛ حمله به اردوگاه صبرا و شتیلای پناهندگان فلسطینی در لبنان، بمبارن شیمیایی حلبچه در سلیمانیه عراق، تیر باران مردم در شهر سربرنیتسا در صربستان، حمله طالبان به روستای شیعه نشین پاراچنار در پاکستان، کشتار خونین مسلمانان میانمار و اکنون جهان نظاره گر کشتار هزاران مرد، زن و کودک بی گناه یمنی است. اقدامات نظامی آل سعود بر علیه یمن، علاوه بر کشتار زنان و کودکان بی گناه، منتهی به معلولیت، بی سرپرستی، عدم دسترسی آنها به آموزش، بهداشت، مواد غذایی و.. شده است. در واقع رژیم سفاک ال سعود، پا جا پای رژیم صهیونیستی کودک کش گذاشته و گویا در کشتار کودکان بی گناه، گوی سبقت را از اربابان صهیونیست خود ربوده است.
اگر سکوت مجامع بین المللی نبود، این جنایات ادامه پیدا نمی کرد؛ در حالی که در اسناد بین المللی خشونت علیه زنان و کودکان ممنوع شده است و دولت ها در عرصه بین المللی با تصویب قرارداد و معاهدات حقوق بشری متعهد گشتند برای تحقق حقوق بشر و مقابله با تجاوز به حقوق و آزادی های اساسی زنان تلاش نمایند. (مانند اعلامیه رفع خشونت نسبت به زنان، مصوب سال 1993 و سند پکن مصوب 1995؛ بند4 ماده 38 پیمان نامه حقوق کودک)
لذا مدیریت حوزه های علمیه خواهران با حمایت از مردم یمن و محکومیت کشتار بی رحمانه زنان و کودکان اعلام می دارد که خون زنان و کودکانی که در یمن ریخته می شود، امروز چهره و جایگاه قاتلان آنها را آلوده و نقاب را از چهره واقعی آنها بر می دارد. در واقع، کشتار جمعی کودکان و زنان در یمن نشان دهنده ورشکستگی سیاسی و نظامی و نا امیدی بزرگ دشمن است. دشمنان گمان می کنند که توانایی به زانو در آوردن ملت یمن را دارند؛ اما عقب نشینی و سر سپردگی مردم یمن به هیچ وجه امکان پذیر نیست. لازم است سازمان های بین المللی و منطقه ای و همه کشورها از تمامی ظرفیت های قانونی خود در حمایت از بشریت و زنان و کودکان در کشور یمن استفاده نمایند تا برخورد با ناقضان حقوق بشردوستانه از طریق ظرفیت های قانونی و بر اساس یک عزم و اراده بین المللی محقق گردد. در پایان تاکید می کنیم پایداری ملت یمن در مقابل حمله متجاوزان و اشغالگران به یاری خدا و به رغم تجاوز سعودی آمریکایی و متحدانش به پیروزی این ملت می انجامد ” ان ینصرکم الله فلا غالب لکم“.