اطلاع نگاشت توصيه هاي رهبر انقلاب به فيلمسازان
توصيه هاي امام خامنه اي مدظله العالي به دست اندركاران فيلم سازي
توصيه هاي امام خامنه اي مدظله العالي به دست اندركاران فيلم سازي
مقام معظم رهبری، امام خامنه اي مدظله العالي:« زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.»
شهداء برای حفظ سرزمین و خاک این کشور از تمام هستی خود گذشتند و جان خویش را برای حفظ وطن و حفظ ارزشها تقدیم نمودند. احترام گذاشتن به شهداء و خانواده ایشان وظیفه دینی و اخلاقی همگان است. طلاب به عنوان یکی از اقشار فرهنگی وظیفه دارند در مناسبت ها و مراسمات همراه با دیگر اقشار مردم جهت تکریم خانواده شهدا حضور داشته باشیم؛ لذا بنا به تکلیف اخلاقی روز پنج شنبه تعدادی از طلاب و کادر مرکز تخصصی معصومیه عليها السلام در برنامه ای که به مناسبت اولین سالگرد شهید مدافع حرم منصور عباسی در گلزار شهدای شهرکرد برگزار گردید حضور بهم رسانده و با اهل بیت این شهید بزرگوار به ویژه مادر و همسر شهید دیدار و عرض تسلیت داشتند.
همزمان با 10 آذر ماه روز مبارزه با «بیماریHIV ( بیماری ایدز) » واحد فرهنگی مدرسه علمیه فاطمه الزهرا علیهاالسلام بن با دعوت از کارشناسان مرکز بهداشت شماره 2 بن اقدام به برگزاری برنامه آشنایی و راههای مبارزه و پیشگیری از این بیماری در جمع طلاب نمود. در این برنامه سرکار خانم نادری کارشناس محترم مرکز بهداشت به معرفی و بیان سابقه این بیماری ، راههای انتقال ، علائم و راههای پیشگیری این بیماری پرداختند . و در آخر برنامه به سوالات طلاب در این زمینه پاسخ دادند.
همچنین در بخش دوم این برنامه به معرفی « بیماری تیروئید » علائم و راههای درمان و پیشگیری این بیماری پرداخت. کارشناس این برنامه سرکار خانم یوسفی از کارشناسان مرکز بهداشت شماره 2 بن بودند که بحث را به صورت کامل مطرح و پاسخگو به سوالات طلاب بودند .
امام خامنه اي مدظله العالي: جمهوري اسلامي قصد آغاز جنگ با كسي را ندارد اما بايد آنچنان توانايي هاي خود را افزايش دهيد تا دشمن نه تنها از حمله به ايران بيمناك و هراسان باشد بلكه به بركت همبستگي، اقتدار و حضور مؤثر نيروهاي مسلح در ميدان، سايه تهديد نيز از سر ملت ايران دور شود. 97/9/7
گزیدهی بیانات رهبر انقلاب در مورد ویژگیهای نمایندگان مجلس
به مناسبت سالروز شهادت آيت الله سيد حسن مدرس و روز مجلس
بعضیها زود مرعوب میشوند!
مجلس باید مجلسی باشد که بتواند در مقابل زورگوییها و زیادهخواهیها و مرعوب کردنها و تطمیع کردنهای قدرتمندان جهانی بایستد و مصالح کشور و ملت را محاسبه کند و دنبال آن برود.
امام رضواناللهعلیه بارها اسم «مدرس» را میآوردند. مگر خصوصیت مدرس چه بود؟ از مدرس عالمتر هم داشتیم. مدرس خصوصیت عمدهاش این بود که هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگری در او اثر نمیکرد.
همان وقتی که علیالظاهر فضا را بر ضد او آنچنان متشنج کرده بودند که علیهش شعار میدادند، او ایستاد و حرف خودش را زد. این خصوصیت یک نمایندهی خوب در مجلس است.
بعضیها زود مرعوب میشوند! من بارها عرض کردهام که قدرتهای استکباری- یعنی همین قدرتهای سلطهگر جهانی- که مرتب روی این کشور و آن کشور دست میاندازند و دولتها و ملتها را زیر یوغ خودش میکشانند، عمدهی کارشان از ترساندن میگذرد. قدرت واقعیشان آن قدر نیست که بر زبان میآورند.
بدیهی است این همه که اینها با این انقلاب و با این کشور بدند، اگر قدرت داشتند، تاکنون این انقلاب اینطور رشد نمیکرد و اینگونه نمیماند.
بیانات در دیدار کارگزاران حج 26/11/1378
مثل مدرس…
در زمانهای گذشته، بسیاری از رجال دولتی و نمایندگان مجلس شورای ملی در دو، سه دورهی اول که واقعاً نماینده بودند و به وسیلهی مردم انتخاب میشدند- و این، قبل از زمانی بود که رضاشاه، دست روی مجلس گذاشت- با دادن امتیازات به بیگانگان، مخالف بودند.
شخصیتهای وطندوست و ملی واقعی، حاضر نبودند امتیازات بدهند. اما در عینحال، جرأت مخالفت هم نداشتند. چرا جرأت نداشتند؟ چون مردم پشت سرشان نبودند و در واقع وجههی مردمی نداشتند.
تا یک نخستوزیر میآمد کلمهای بگوید که بوی اصطکاک با منافع خارجیها را داشته باشد، از کار برکنارش میکردند. تا یک رجل دولتی میآمد قیافهای بگیرد و حرفی بزند که بوی اعتراض به امتیازات خارجی بدهد، فوراً از قدرت ساقطش میکردند و به دنبال کارش میرفت!
اگر کسی هم مثل مرحوم مدرس رضوان الله علیه، سرسخت بود، کتکش میزدند، محبوسش میکردند، تبعیدش میکردند و بعد هم به دست قلدری مثل رضاخان، با دهان روزه، در ماه رمضان، شهیدش میکردند.
رجالی که جرأت و ایمان مدرس را نداشتند، تا یک کلمه حرف میزدند، با چشم غرهّای از طرف اربابان خارجی مواجه میشدند و فوراً سکوت میکردند. لذا امتیازات خارجیها در ایران، روزبهروز بیشتر شد.
بیانات در خطبههای نماز جمعه 14/11/1373
مدرس مجلس را مردمی کرد
قریب به بیست سال قبل از دوران پنجاه ساله هم، در این کشور، مشروطیت بود که مجموعاً، با تعطیلها و انسدادها و به توپبستنها و غیره، تقریباً در حدود چهار دوره، مجلس شورای ملی درست شده در اول مشروطیت، کار کرد.
تاریخ آن مجالس، بسیار عبرتآور است و واقعاً یکایک ملت ایران، برای اینکه بدانند جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به این کشور و این ملت چه داده است، باید آن گذشته را بخوانند. تا ندانیم چگونه بودهایم، نخواهیم دانست که امروز چه در اختیار داریم.
در آن چند سال اولیه، تا وقتی که هنوز مجلس، آن مجلس تحت نفوذ سلطان و سردار و دولت و سلطنه و سفارتخانهی خارجی نبود، مجلسی بود که با وجود ابتدایی بودن، تأثیر خود را در اوضاع کشور میگذاشت. هرجا که اندکی نشانهی سلطهی خارجی بود، آن مجلس، با قدرت تمام میایستاد. اولتیماتوم روس بود، مجلس ایستاد.
استقراض از خارجیها بود، مجلس ایستاد. قرار داد وثوقالدوله بود، مجلس ایستاد. امثال مدرسها در آن مجلس، کم و بیش بودند. آنهایی هم که گذشت زمان نشان داد نمیتوانند همیشه مدرس باقی بمانند و مثل مدرس باشند، در سایهی حضور مردان مستقل با ایمانی از قبیل مدرس، خیابانی و امثال آنها، یک حالت واقعی مردمی به آن مجلس دادند.
بیانات در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی 11/03/1373
مركز تخصصي معصوميه عليها السلام شهركرد نشستی با موضوع ولایت فقیه با محوریت پاسخ به سوالات و شبهات مطرح شده توسط طلاب را برگزار كرد. جناب حجت الاسلام والمسلمين دكتر نادري به عنوان ارائه دهنده بحث در مقدمه به تبیین نظام سیاسی اسلام پرداختند. ايشان بیان داشتند که نظام رایج در عصر حاضر دموکراسی است، رجوع به آراء اکثریت تعیین تکلیف بر موضوع است؛ اگر چه اشکلاتی نیز بر این دموکراسی از نظر اسلام وارد است: الف ) اشکال بیرونی ب) اشکال درونی؛
برای اداره امور جامعه ،حکومت لازم است. باید در قرآن ومتون دینی جستجو کنیم و شخصی را انتخاب کنیم که خدا نسبت به حکومت وی راضی باشد یعنی اجازه داده باشد.حاکم اسلامی مادامی که ظاهرا بر اساس ضوابط شرع حرکت می کند واجب است از نظام حمایت کرد. امام حسین عليه السلام قیام کرد چون همه چیز اسلام داشت از بین می رفت. امام خمینی رحمه الله عليه تقیه را دیگر جایز ندانستند فرمودند قیام کنید. ولایت مطلقه فقیه اختیار دخالت در تمام اموری که از طریق عادی قابل حل نیستند را دارند و در ادامه به پاسخگویی سوالات مطرح شده طلاب پرداخته شد.
شیخ مفید؛
مرزبان تشیّع
سدهی چهارم هجری به واسطهی وجود مردی بزرگ، فتحالفتوح تاریخ شیعی است زیرا که او توانست «دایرةالمعارف جامعی» از معارف اسلامی را تدوین کند که نزدیک به پنجاه سال، پرچمدار عرصههای علمی، فکری و فرهنگی مسلمین گردد. سرانجام کار به جایی رسید که دوست و دشمن زبان به تمجید او گشودند و قلم به تعریف او برگرفتند، این انسان بزرگ کسی نیست جز شیخ مفید.
متن ذیل بخشی از پیام حضرت آیتالله خامنهای دامظله به کنگره هزاره شیخ مفید است که در تاریخ ۱۳۷۲/۰۱/۲۸ صادر شده است:
هزار سال پیش از این، در یکی از روزهای پر حادثهی بغداد، میدان «اشنان»، بر مردمی که به خاطر واقعهیی غمانگیز در آن انبوه شده بودند تنگ آمد. و هزاران چشم بر مردی که مرگش حادثهیی بزرگ بود، گریست. و دهها هزار نفر بر جنازهی انسان والایی نماز گزاردند که پنجاه سال، چون مشعلی تابناک، بخش گستردهیی از جهان اسلام را با دانش و معرفت خود، روشن ساخت، و در کرانهی دجلهی بغداد، دجلهی دیگری از علم و معرفت به راه انداخته بود. تندباد حوادث تلخ و خونین در پایتخت عباسی و طوفان تعصبها و بد دلیها نتوانسته بود چراغ علم و عملی را خاموش سازد که به شجرهی زیتونهی علوم قرآن و معارف اهلبیت (علیهمالسّلام)، متصل گشته و با مصباح خِرَد بشری تلألؤ یافته بود. و خار و خاشاک کجفهمیها و بدسگالیها نتوانسته بود در برابر آن شطّ خروشانی سدّ گردد که فقه و کلام و عقل و نقل را در بستر پر فیضش به سرزمینهای حاصلخیز رسانیده بود.
حضور مفید در محشر آراء و افکار زندهی علمی و کلامی، به نشر کتب یا ذکر آراء او نیست - اگر چه نشر کتب و ذکر آراء او مقتضای شکر منت او بر همهی متکلمان و فقهای پس از اوست - بلکه این حضور درخشان، به تداوم روند و خط سیری است در فقه و کلام که او گشاینده و مؤسس آن بوده است.
نکته دربارهی «جایگاه مفید در خط سیر تفکر علمی تشیع در دو زمینهی کلام و فقه» است و آن نکته در عبارتی کوتاه این است که: شیخ مفید در سلسلهی علمای امامیه، فقط یک متکلم و فقیه سر آمد و برجسته نیست، بلکه فراتر از این، وی مؤسس و سرحلقهی جریان علمی رو به تکاملی است که در دو رشتهی کلام و فقه، تا امروز در حوزههای علمی شیعه امتداد یافته و با وجود برکنار نماندن از تأثرات تاریخی جغرافیایی و مکتبی، ویژگیهای اصلی و خطوط اساسی آن همچنان پابرجاست مانده است.
با ظهور شیخ مفید و گسترش صیت دانش او بتدریج بغداد که مرکز سیاسی و جغرافیایی قلمرو اسلامی بوده به مرکز اصلی علوم و معارف شیعی نیز بدل می شود و نه فقط مرجع حل مسائل فکری و دینی شیعه که کعبهی آمال طالبان علم نیز میگردد.
بی شک محور و نقطهی درخشان و مایهی درخشش این حوزه شیخ مفید بوده است. او با نبوغ و استعداد خارق العاده و تلاش بی وقفهی خود و با بهرهگیری از موقعیت استثنایی شهر بغداد به عنوان مرکز سیاسی و جغرافیایی جهان اسلام و رفت و آمد چهرههای علمی مذاهب مختلف به آن، به جامعیتی بی نظیر دست یافته، و آنگاه چون قطب و محور جذابی، عنصر متمایز کنندهی حوزهی شیعی بغداد در زمان خود شده است. با نظر به آثار علمی این شیخ بزرگوار و سایر قرائن، آشکار میگردد که مفید مجمع و ملتقای شگفت انگیزی است از بیشتر ویژگیهایی که چهرههای شاخص شیعه تا آن زمان بدان اشتهار داشتهاند: در او فقه قدیمین و ابن بابویه و جعفربنقولویه، کلام ابن قبه و بنی نوبخت، علمالرجال کشی و برقی، حدیث صدوق و صفار و کلینی به اضافهی قدرت جدل و هماوردىِ فکری بی نظیر و بسی برجستگیهای دیگر یکجا گرد آمده بود. آنان البته هر یک مشعلی بر سر یکی از راههای معارف اهلبیت اند. اما مفید، چون چلچراغی، مجمع و ملتقای همه آنها به شمار میرود. و این چیزی است که پیش از او در هیچ یک از شخصیتهای علمی شیعه سراغ نداریم. در یگانه بودن او همین بس که ابنندیم (م ۳۸۰) وی را در سنین پیش از ۴۴ سالگیاش سر آمد همهی شیعه در فقه و کلام و حدیث معرفی میکند. و ذهبی که در تاریخ الاسلام با لحنی کینه آلود و دور از انصاف از وی سخن گفته، در عین حال از ابن ابی طی دربارهی او نقل میکند که: او در همهی علوم، یگانه بود: در اصولین، در فقه، در اخبار و معرفت رجال، در قرآن و تفسیر، در نحو و شعر … در همهی این علوم وی سر آمد همگان بود و با پیروان هر عقیدهیی مناظره میکرد.
باری، مفید کسی است که علوم گذشتگان در تکامل خود، در او مجتمع گشته بود و به برکت چنین شخصیت جامع و چند بعدی و همه جانبهیی، حوزهی علمی شیعه بدانگونه که قرنها پس از آن استمرار یافت، پایه گذاری شد که در آن فقه و کلام و اصول و ادب و حدیث و رجال در کنار یکدیگر و مکمل یکدیگر تدریس و تحقیق و متکامل می شد. و همین حوزه است که در نقطهیی بس والا، سید مرتضی و در اوج قلهی کمال، شیخ الطائفه محمّد بن الحسن الطوسی را پدید آورد.
با توجه به آنچه دربارهی بی سابقه بودن پدیدهی شیخ مفید و حوزهی بغداد معاصر او گفته شد، حقاً باید مفید را بنیانگذار حوزههای علمی شیعه با قوارهیی که در قرنهای پس از آن دیده میشود، دانست یعنی جایی که در آن مجموعهیی از دانشهای عقلی و نقلی اسلامی آموخته و تدریس میشود و متخرج آن در همه یا اکثر آن علوم تبحر مییابد.
برای تبیین این نکته لازم است نقش مؤثر و تعیین کنندهی مفید:
۱ - در تثبیت هویت مستقل مکتب اهل بیت (علیهمالسّلام)
۲ - در بنیانگذاری شکل و قالب علمی صحیح برای فقه شیعه
۳ - در آفرینش شیوهی جمع منطقی میان عقل و نقل در فقه و کلام …
تعریف شود.
بنای رفیعی که فقهاء و متکلمین شیعه در طول ده قرن گذشته برافراشته و گنجینهی بی نظیری که از آثار علمی خود پدید آوردهاند همه بر روی قاعدهیی است که شیخ مفید با این سه بعد جهاد علمی خود پی افکنده است.
۱ - تثبیت هویت مستقل مکتب اهل بیت (علیهمالسّلام)
پس از آغاز دوران غیبت و به ویژه بعد از انتهاء دورهی ۷۴ سالهی غیبت صغری و انقطاع کامل شیعیان از امام غائب (ارواحنافداه)، یکی از خطراتی که کلیت مکتب اهل بیت را تهدید میکرد این بود که اشتباه و انحراف عمدی یا غیر عمدی کسانی از منسوبین به این مکتب، چیزهایی را از آن کاسته یا به آن بیافزاید، و یا بر اثر کم رنگ شدن مرزبندیهای اصولی مکتب، خطوط انحرافی با آن آمیخته و انحرافات مسلکهای اعتقادی یا مذهبهای جعلی با حقایق آن ممزوج گردد.
اینجاست که یکی از مهمترین وظایف رهبران امت در آن برهه از زمان رخ مینماید، وظیفهیی که درست به انجام رسیدن آن میتوانسته است به معنای حفظ مذهب و معادل جهادی سرنوشت ساز باشد. و آن وظیفه عبارت است از اینکه تشیع به مثابهی یک نظام فکری و عملی، مرزبندی شود و برای آن از لحاظ عقیدتی و عملی با استفاده از میراث ارزشمند سخنان ائمه (علیهمالسّلام) چهار چوبی ترسیم گردد. و بدین گونه هویت مستقل و مرز بندی شدهی مذهب اهل بیت (ع) مشخص گشته در معرض فهم و استفادهی پیروانش قرار گیرد. این کار به علماء و متفکران شیعه این امکان را میداد که انحراف اصولی یعنی خروج از حیطهی مبانی مذهب در فقه و کلام را، از اختلاف نظرهایی که در داخل محدودهی مکتب پیش می آید، بتوانند جدا کرد.
بی شک این کار تا پیش تا پیش از زمان مفید (ره) انجام نشده است. وجود گرایش قیاسی در فقه ابن جنید و گرایشهای معتزلی در کلام خاندان نوبخت، بهترین دلیل بر این مدعا است و این فقط دو نمونه از نتایج و تبعات مرزبندی نشدن مکتب تشیع در زمینههای اصول و فروع دین است. در عرصهی فقه، بهره نگرفتن از مبانی عقلی و اصولی استنباط و تفریع فرع بر اصل که از تعالیم مسلم ائمه (علیهمالسّلام) است، و یا در طرف مقابل، لغزیدن به وادی قیاس، دو سوی انحراف غیر عمدی از مکتب و نتیجهی مرزبندی نشدن و عدم ترسیم چهار چوب روشن برای آن محسوب می گردد. و در عرصهی کلام، مظهر عمدهی انحرافی که ناشی از عدم تحدید حدود مذهب است، همانا خلط کلام شیعی با کلام معتزلی است. در مورد اخیر، عوارض ناشی از مرزبندی نشدن مذهب بسی زیاد و خسارتبار بوده است.
این نابغهی بزرگوار با احساس نیاز زمان و با تکیه بر قدرت علمی خود وارد این میدان دشوار شد و کار بی سابقه و بس مهم و حساسی را آغاز کرد و به حق باید اذعان کرد که از عهدهی این کار بزرگ بر آمده است. مدعا این نیست که پس از کار مفید هیچکس در فهم محتوای تشیع دچار جهل و گمراهی نشده یا نمیتوانسته بشود. بلکه مدعا این است که فهم این مکتب و شناخت حدود و مرزهای آن برای آن کس که در طلب آن بوده، میسر گردیده و در فقه و کلام، مدرسهی اهل بیت(ع) بی آنکه با نحلهی دیگری مشتبه شود با نشانهها و ویژگیهای خاص خود همواره در معرض فهم و شناخت پژوهشگران قرار گرفته است.
مفید برای تأمین این هدف بزرگ، به یک سلسله کار علمی دست زده، که هر یک درخور بررسی و تحقیقی مستقل است. من به اشارهیی به فهرست این کارها در دو عرصهی فقه و کلام بسنده میکنم .در فقه کتاب مقنعه را که یک دورهی تقریباً کامل فقه در آن گرد آمده تصنیف کرد و، در آن، صراط مستقیم و خط میانهی استنباط فقهی را که ترکیبی از استخدام ادلهی لفظیه و قواعد اصولیه است، و با اجتناب از قیاس و استحسان و دیگر ادلهی غیر معتبر، پیمود .
به علاوه کتاب «التذکرة باصول الفقه» را ابداع کرد و در آن تا آنجا که با تکیه بر وجود کتاب و نوشتهیی بشود گفت، برای نخستین بار قواعد استنباط فقهی را گرد آورد و براساس آن فتوا داد …
کار وسیعتر و مهمتر مفید در این زمینه - یعنی تثبیت هویت مستقل مکتب تشیع - در عرصهی علم کلام انجام گرفته است. در این میدان شیخ بزرگوار ما با دقت و تیز بینی بر آن است که مرز میان عقاید تشیع و دیگر نحلههای کلامی را مشخص کند و از ورود عناصر اعتقادی دیگر فرق اسلامی یا شیعی، به محدودهی عقاید امامیه و نیز از نسبت دادن افکار غلطی که شیعهی امامیه از آن مبرا است، به مکتب تشیع جلوگیری نماید. بدین جهت است که وی با اینکه در مقام مجادله با مذاهب دیگر، همهی مکاتب زمان خود را به مباحثه فرا میخواند و با اشعری و معتزلی، مرجئی و خارجی، مشبه و اهل حدیث، غالی و ناصبی، و دیگر شعب فرق کوچک و بزرگ منتسب به اسلام به بحث و گفتگو بر میخیزد، اما در این میان با مکتب اعتزال و شاخههای معروف آن بیش از همه مواجههی فکری می یابد و در کتب و رسائل کوچک و بزرگ متعددی به نقد و رد نظرات معتزله در مباحث مختلف میپردازد. سرّ این مطلب آن است که در میان فرق مختلف اسلامی، معتزله به خاطر شباهت میان برخی از اصول آنان با اصول تشیع، در معرض این شبهه قرار گرفتهاند که مکتب آنان اصل و منشاء بسیاری از عقاید شیعه است و یا حتی بالاتر از این، اعتزال همان تشیع است با تفاوتهایی در میان. و این به نوبهی خود این گمان غلط را پدید آورده که مجموعهی کلام شیعه، زاییدهی کلام معتزلی، یا اصول کلام شیعی همان اصول کلام معتزلی است و همانطور که قبلاً گفته شد تبعاتی بر این پندار غلط مترتب گشته است. در حقیقت پرداختن به عقاید معتزله در کتب مفید، مصداق برجستهیی است از همان خصوصیت مرزبانی از کلیت مکتب تشیع و اثبات استقلال و اصالت نظام کلامی آن است.
دراینباره مهمترین اثر شیخ عالی مقام، کتاب معروف «اوایل المقالات فی المذاهب و المختارات» است که برای بیان فرق میان شیعه و معتزله نوشته شده است. بنابر آنچه خود آن بزرگوار در مقدمهی کتاب نوشته است حتی اختلاف این دو فرقه در بعضی مسائل اصولی مورد اتفاق مثل مسألهی عدل نیز در آن مورد توجه قرار گرفته و جدایی آنها از یکدیگر بیان شده است.
…شیخ مفید، آن نابغهی بزرگ تاریخ شیعه، نخستین کسی است که در فقه و کلام، مکتب تشیع را مرز بندی و منضبط ساخته، در علم کلام یک نظام فکری منسجم و محدد را از مجموع عقاید شیعه فراهم آورده و از اشتباه آن با دیگر مذاهب و فرق اسلامی و شعب غیر امامی مذهب شیعه، جلوگیری کرده و در علم فقه با روش استنباط مبتنی بر اصول متخذه از تعالیم اهل بیت (علیهمالسّلام) یک دوره فقه فراهم آورده و راه را بر روشهای نامعتبر همچون قیاس، یا ناقص و ابتدایی همچون روش اهل حدیث، مسدود ساخته است.
و به عبارت دیگر: او کسی است که هویت مستقل مکتب اهل بیت (علیهمالسّلام) را تثبیت کرده است.
۲ - بنیانگذاری شکل و قالب علمی صحیح فقه شیعه
فقاهت به معنای استنباط حکم شریعت از منابع کتاب و سنت، در شیعه دارای سابقهیی طولانی است. …میان آنچه فقهای اصحاب ائمه (علیهمالسّلام) در باب فقاهت و افتاء انجام میدادند، با آنچه از فقاهت در دورانهای شکوفایی فقه شیعه فهمیده میشود یعنی رد فروع به اصول و استنباط صدها قاعدهی کلیه و هزاران حکم فقهی پیچیده و مشکل از کتاب و سنت و حکم عقل، و تفریع فروع بیشماری که قادر باشد در غیبت امام معصوم همهی سؤالهای مکلفین را از شریعت پاسخ گوید و حلال و حرام خدا را در همهی ابواب با همهی جزئیات بیان کند، فاصلهیی ژرف وجود داشت و این فاصله باید به مرور و با پیشرفت تدریجی فقاهت پر میشد.
بی شک فقهای پیش از مفید قدمهای ارزندهیی در این راه برداشتهاند، لیکن این شیخ بزرگ با قدرت فکری نبوغ آسای خود، در این عرصه نیز مبدأ یک تاریخ پر تحول و سر سلسلهی یک جریان زاینده و رو به عمق و افزایش، محسوب میگردد. گویا پس از چند قرن جمع آوری منابع فقه یعنی کلمات صادره از معصومین و افتاء براساس متون و ظواهر روایات، در مقطعی از تاریخ فقه لازم بوده است که این ذخیره و سرمایهی ارزشمند به قالب اندیشهی علمی زده شود و شیوهیی فنی برای استنباط ابتکار گردد.
پیش از شیخ مفید دو جریان متفاوت در فقه شیعه وجود داشته است یکی جریانی است که فرد شاخص آن علی بنبابویه (متوفی ۳۲۹) است و شاید بشود آن را جریان قمیین نامید و به گمان زیاد، استاد مفید در فقه یعنی جعفربن قولویه (متوفی ۳۶۸) نیز از آن زمره است. فقاهت در این جریان به معنای افتاء بر طبق متون روایات است.
جریان دوم نقطهی مقابل این جریان و متکی به استدلال و به ظن غالب، متخذ و سرمشق گرفته از فقه سنی است و دو چهرهی معروف این جریان حسن ابی ابی عقیل العمانی و ابن جنید الاسکافی (متوفی احتمالاً ۳۸۱) می باشند.
چنانکه ملاحظه میشود هر یک از دو جریان فقاهت از جهتی ناقص است. در جریان اول، فتوا همان متن روایت است بدون تفریع و رد فرع بر اصل و بحث و مناقشه و نقد و استنتاج. اجتهاد به معنای مصطلح آن، در فقاهت دخالت و تأثیری ندارد. و در جریان دوم اگر چه استدلال و نظر هست، لیکن گویا آن نیست که به اقتضای تعالیم مکتب اهل بیت (علیهمالسّلام) باید باشد، با قیاسی همراه است و یا به نحوی است که به آراء شاذه، منتهی میشود و بگونهیی است که در حوزهی فقاهت شیعه قابل دوام نیست.
فقه مفید از این هر دو عیب، پاک و دارای هر دو مزیت است: هم تکیه بر روشهای معتبر نزد امامیه و هم استفاده از اجتهاد مصطلح و دخالت دادن عنصر استدلال و استنباط نظری در فقه. بنابر این او همان کسی است که قالب علمی مقبول و معتبر نزد شیعه را به دست آورد و مواد مأثور و اصول متلقاة را نظم علمی بخشید و آن را در حوزهی فقاهت شیعه باقی گذارد، و این همان است که بعد از او تا قرنها و تا امروز، جریان قانونمند فقاهت، آن را دنبال کرده و به شکوفایی و رشدی که امروز از آن برخوردار است رسانده است.
برای اینکه با ارزش و اهمیت کار فقهی مفید آشنایی اجمالی پیدا شود به سر فصلهای سه گانه در این مورد اشاره میکنیم:
الف) کتب مقنعه: مقنعه یک دورهی تقریباً کامل فقه است، هیچ کتاب فقهی پیش از آن با این خصوصیت وجود ندارد.
ب - رسالههای فقهی: این رسالهها به وجود حجم کم، گویای عمق دانش فقهی شیخ بزرگوار است
ج - کتاب التذکرة باصول الفقه: در شیعه اولین کتاب اصول را (تا آنجا که میدانیم) شیخ مفید نوشته است، و آن همین کتاب کوچک و پر محتوای «التذکرة باصول الفقه» است که احتمالاً انتخابی است که به وسیلهی شاگرد وی شیخ ابوالفتح کراجُکی (م - ۴۴۹) از اصل کتاب مفید - که آن نیز خود کتاب مختصری بوده است - انجام یافته است. این کتاب با همهی اختصار دارای اهمیت زیادی است. زیرا: اولاً این نخستین کتاب در اصول فقه در شیعه است…ثانیاً در آن، مباحث بسیاری با عبارات کوتاه آمده و بخصوص در مباحث الفاظ، سرفصلهای متعددی مشتمل بر ابحاث مهم در آن مشاهده میشود. ثالثاً در بعضی از مباحث آن، نظر شیخ بزرگوار به آنچه در زمانهای بسیار متأخر از سوی محققان اصولی ذکر شده، بسی شبیه و نزدیک است. از آنچه گفته شد آشکار میگردد که شیخ بزرگوار ما با نگارش کتاب اصول، مقدمات لازم برای ابداع یک قالب علمی و فنی جهت استنباط فقهی را تدارک میدیده است. علم اصول برای او مجموعهیی از معارف ذهنی و شبه کلامی نیست.
۳ - آفرینش شیوهی جمع منطقی میان عقل و نقل در فقه و کلام
در اینجا نیز شیخ عالی مقام راه تازهیی میان عقل گرایی مطلق معتزله و پیروان آنان از شیعه - مانند بنی نوبخت - و حدیث گرایی شیخ صدوق گشوده است.
…کار بزرگ مفید اثبات این مطلب است که عقل مستقلاً از فهم همهی مباحثی که در علم کلام مطرح میشود، ناتوان است، مثلاً در باب صفات باری مانند اراده و سمع و بصر و امثال آن، عقل به مدد وحی است که میتوان در وادی معرفت درست گام نهد و به تنهایی وارد شدنش در این وادی که مربوط به حضرت حق (جلّوعلا) است، ورود در ورطه ضلالت است، و این در واقع مضمون همان روایاتی است که آدمی را از تکلم در باب خدای متعال نهی میکند. پس کار مفید، محروم کردن عقل از قلمرو متعلق به او - که در آن سمع و وحی را راه نیست - یعنی وادی اثبات صانع و استدلال بر وجود باری یا توحید یا نبوت عامه نیست، بل محدود کردن عقل به همان حدودی است که خالق عقل برای او معین کرده است تا به گمراهی نیفتد.
بدینگونه مشخص میگردد که جمع میان حجّت عقلی و دلیل نقلی در مشی کلامی مفید یکی از کارهای برجسته و ابداعی آن استاد کلّ است.
…آن نابغهی عالیمقام این جهاد علمی طولانی و پی افکندن کاخ دانش فقه و گشودن راه میانه در کلام را در اوضاع و احوال اجتماعی دشواری انجام داده است. حکومت آل بویه در بغداد اگر چه فضای مناسبی برای بحث آزاد علمی پدید آورد، اما بههیچوجه مشکل برخوردهای تعصب آمیز فقهاء حنبلی و فشارهای دستگاه حکومت عباسی بر شیخ مفید و عموم شیعیان را نتوانست حل کند.
امام خامنه اي مدظله العالي: تكيه بر نيروي انساني جوان، مؤمن و پرانگيزه كليد حل مشكلات در همه بخش هاي كشور است.