به بهانه شهادتش....
مسلما اگر اين قبيل درايتها و برنامه ريزي ها در ميان نيروهاي اسلام نبود انجام چنين عملياتهاي حساس در آن مناطق سخت امکان پذير نبود. فلذا برنامه ريزي براي آينده با در نظر گرفتن کليه ظرفيتها، محدوديتها و احتمالات لازمه يک سيستم پويا و فعال مي باشد. اين امر در امر مملکت داري به ويژه در شرايط سختي که کشور ما بواسطه فشارهاي غرب قرار دارد، امري خطير و گريز ناپذير براي کليه مديران و مسئولين کشور است.
2- اوج اخلاص و شکرگزاري
عمليات کربلاي 5 در يکي از سخت ترين مناطق عملياتي آغاز شد. بسياري از محورهاي عمليات در شب عمليات باز نشد و عملا طرحهاي اوليه با مشکلات عديده اي روبرو شده بود. يکي از دوستان اطلاعات عمليات تعريف مي کرد صبح روز اول عمليات با حاج حسين در حال بررسي شرايط منطقه عملياتي بوديم که به ما اطلاع دادند که يکي از محورهاي مهم با رشادت نيروهاي اسلام باز شد حاج حسين به محض شنيدن اين خبر بلافاصله سجاده خود را پهن و دو سجده شکر انجام داد.
يکي ديگر از دوستان طرح و عمليات لشکر مي گفت:” در حين درگيري شديد در حوالي نهر دوعيجي نيروهاي اسلام موفق به تصرف مواضع مستحکم دشمن شدند. حاج حسين که نزديک منطقه درگيري بود بلافاصله پس از اين خبر از پي ام پي فرماندهي خارج شد و دو سجده شکر انجام داد.”
سجده شکر سوم حاج حسين مربوط به چند ساعت قبل از شهادتش مي باشد. دشمن براي بازپس گيري مواضع از دست رفته خود در مرحله سوم عمليات کربلاي 5 فشار خيلي زيادي به رزمندگان اسلام وارد مي کرد. شرايط بسيار حساس بود. حتي دشمن شب نيز به پاتکهاي خود ادامه مي داد. از طرفي ديگر نيروهاي مهندسي رزمي تلاش زيادي را براي تحکيم مواضع رزمندگان انجام مي دادند. حاج حسين خرازي به دليل شرايط حساس خط يکي از مسئولين محورهاي خود (حاج حسين رضايي معروف به حاج حسين تانکي) را براي پيشبرد امور در خط مقدم اعزام کرده بود.
حاج حسين منشا کارهاي خير و نيک را تنها تلاشهاي شخصي نمي ديد بلکه آنها را عنايت حق مي دانست.
آن شب جلسه مهمي در مقر قرارگاه برگزار شده بود و شهيد خرازي حاج احمد موسوي مسئول اطلاعات عمليات لشکر را در مقر فرماندهي نزديک خط مقدم به جانشيني خود و براي هماهنگي گذارده بود. شرايط به حدي حساس بود که حاج حسين بارها از قرارگاه از طريق بي سيم جوياي شرايط مي شد. نيروهاي مهندسي لشکر در سخت ترين شرايط زير آتش شديد دشمن و فشار نيروهاي دشمن اقدام به ارسال امکانات و تحکيم خط نمودند. الحمدالله آن شب خط تثبيت شد و يکي از دغدغه هاي مهم عمليات برطرف شد. حاج حسين حدود ساعت 4 صبح بلافاصله بعداز جلسه قرارگاه وارد سنگر فرماندهي نزديک خط مقدم شد. حاج احمد موسوي مسئول اطلاعات عمليات گزارشي از اوضاع داد. حسين با شنيدن اين اخبار بسيار خوشحال شد و بلافاصله سجاده خود را که هميشه همراهش بود روي زمين سنگر پهن کرد و دو سجده شکر انجام داد. حسين ساعت 11 همان روز در بيرون اين سنگر دعوت حق را لبيک گفت و به آرزوي ديرينه خود رسيد.
شايد بتوان گفت، سجده هاي حسين بهترين آموزه فرهنگ بسيجي است که منشا کارهاي خير و نيک را تلاشهاي شخصي نمي بيند بلکه آنها را عنايت حق مي داند. يکي از مديران من بعد از جنگ در يکي از ادارات حرف جالبي زد. مي گفت برخي افراد 2 درصد کار مي کنند ولي به ميزان 100 درصد آنرا عرضه مي کنند، برخي نيز 100 درصد کار مي کنند ولي به اندازه 2 درصد هم کارهاي خود را عرضه نمي کنند. راستي ما به ميزاني که ادعا مي کنيم کار مي کنيم.؟ما همگي به ويژه مسئولين چقدر معتقد و ملتزم به اين فرهنگ هستيم. کاري کنيم که شرمنده اين عزيزان در آن دنيا نباشيم. بايد هميشه جمله شهيد والا مقام شهيد بهشتي در ذهنمان باشد که بهشت را بها دهند نه به بهانه. حاج حسين و شهيدان خوب معني اين جمله را درک کرده بودند.
3- روحيه و شجاعت بالا
يکي از صفات بارز شهيد خرازي شجاعت و روحيه بالاي او در هنگام عمليات بود. دقايقي قبل از شروع عمليات کربلاي 5 با حاج حسين وارد يکي از محورهاي عملياتي شديم. دو نفر از فرماندهان ديگر از جمله شهيد حاج احمد کاظمي فرمانده لشکر نجف اشرف و احتمالا حاج علي زاهدي فرمانده تيپ قمر بني هاشم (ع) نيز به وي ملحق شدند و با شروع عمليات و افزايش حجم آتش دشمن روحيه و جسارت اين فرماندهان بيشتر مي شد. گويي تناسبي ميان شرايط سخت و افزايش روحيه آنان وجود داشت. من خيلي نگران جان حاج حسين بودم. حسين مثل گوهري در لشکر بود که همه افراد به ويژه نيروهاي همکار وي نوعي وظيفه در قبال سلامتي و حفظ جان آن احساس مي کردند. عليرغم خطرات بالاي خطوط مقدم، فرماندهان ارشد سپاه اسلام از جمله شهيد خرازي در کليه عملياتها و شرايط سخت در خط مقدم با نيروهاي بسيجي همراه بودند، اين امر هم باعث شناخت و درک آنها از شرايط عمليات و هم باعث افزايش روحيه نيروهاي بسيجي مي شد.
لازم است مديران و مسئولين نظام در تمام شرايط به ويژه در شرايط سخت فعلي با روحيه و جسارتي همانند رزمندگان و درايتي واقع بينانه با حضور در ميان مردم و حوزه وظايفي خود امورمملکت را به پيش ببرند چراکه مقاومت همراه با عقلانيت و جسارت همراه با واقع گرايي ضامن پيشرفت ملتها بوده است.
جسارت و روحيه بالاي فرماندهان و نيروهاي رزمنده همراه با درايت و عقلانيت آنها باعث موفقيت ما در جنگ شد. حضور فرماندهان در خطوط مقدم باعث شناخت و درک بهتر آنها از اوضاع بود. لازم است مديران و مسئولين نظام در تمام شرايط به ويژه در شرايط سخت فعلي با روحيه و جسارتي همانند رزمندگان و درايتي واقع بينانه با حضور در ميان مردم و حوزه وظايفي خود امور مملکت را به پيش ببرند. تاريخ بشر نشان داده است مقاومت همراه با عقلانيت و جسارت همراه با واقع گرايي ضامن پيشرفت ملتها بوده است. رزمندگان و فرماندهان جنگ به خوبي توانسته بودند ميان اين عوامل رابطه منطقي و ارزشي برقرار نمايند.
4- انجام وظيفه از روي عشق و اخلاص
در اواخر مرحله اول عمليات کربلاي 5 بوديم. شرايط سختي بر گردانها و واحدهاي عملياتي لشکر تحميل شده بود و لازم بود که يک سازماندهي مجددي صورت پذيرد. در اين اثني ماموريت انجام عمليات دشواري براي تحکيم خط مقدم به لشکر واگذار شده بود. برخي از مسئولين لشکر اعتقاد داشتند با توجه به شرايط ويژه لشکر اين عمليات يا توسط يگانهاي ديگر انجام شود يا حداقل چند روز ديگر برگزار گردد. شهيد خرازي عليرغم علم بر اوضاع و درک مشکلات لشکر، به همه واحدها و گردان عملياتي (به فرماندهي حاج علي مزروعي) دستور آمادگي براي انجام عمليات را داده بود. صبح قبل از عمليات با شهيد خرازي عازم قرارگاه فرماندهي کل شديم. من در بيرون سنگر فرماندهي منتظر ايشان بودم که ديدم حاج حسين و آقا رحيم صفوي (فرمانده فعلي سپاه) از جلسه بيرون آمدند و با يکديگر مشغول صحبت شدند. آقا رحيم در يک لحظه به حاج حسين گفت شرايط لشکر را درک مي کنم ولي عمليات امشب را نه فقط به عنوان يک وظيفه بلکه بايستي از روي عشق بايد انجام دهي و راهي نيز غير از اين نداريم. حاج حسين پس از شنيدن اين مطلب (انجام وظيفه از روي عشق) سرش را لحظاتي پائين انداخت و بعد رو به من کرد و گفت برو به همه نيروها بگو براي انجام عمليات آماده باشند. بلافاصله عازم منطقه عملياتي شدم و به همه واحدها دستور حاج حسين ابلاغ شد. وقتي با شهيد علي مزروعي فرمانده گردان عملياتي مواجه شدم و دستور حاج حسين را به وي گفتم او نيز همان برخورد عاشقانه شهيد خرازي با دستور انجام داد.
اگرچه در جنگ ما درايت و برنامه ريزي دقيق وجود داشت، ولي با توجه به نابرابري امکانات و حمايت گسترده ارتجاع منطقه و استکبار جهاني از صدام موفقيت ما مديون رشادت، اعتقاد و توکل بر خدا، توسل به ائمه و انجام وظيفه از روي اخلاص و عشق بود. نهادينه کردن فرهنگ بسيجي و منش رزمندگان دفاع مقدس در تمام حوزه هاي اجتماعي به ويژه در سيستم دولتي وظيفه فردي و جمعي همه ما مي باشد.
5- جذبه و قاطعيت مديريتي
حاج حسين در عين اينکه متخلق به اخلاق اسلامي و داراي روحيه اي لطيف و حساسي بود، در خلال امور اجرايي به ويژه در هنگام عمليات از مديريت قوي و جذبه بالايي برخوردار بود. اين امر به نحوي بود که همه فرماندهان و مسئولين لشکر بدون استثناء از دستورات ايشان در هر شرايطي پيروي مي کردند و اين تنها به خاطر سلسله مراتب نبود بلکه نشانه اي از اعتقاد قلبي آنها نسبت به تجربه و قابليت حاج حسين و در عين حال عشق و علاقه آنها نسبت به ايشان بود. در واقع حاج حسين داراي جذبه اي بسيار بالا و مثبت بود. عشق و علاقه نيروهاي لشکر به حاج حسين به حدي بود که هيچ کس از برخوردهاي موردي ايشان نه تنها ناراحت نمي شد، بلکه آنرا نوعي توجه حاج حسين به خود مي دانست. حتي فرماندهان لشکرهاي ديگر و حتي فرماندهان مافوق حاج حسين در برخي اوقات نظرات ايشان را از دريچه يک دستور ملاحظه مي کردند. صبح روز عمليات کربلاي 5 فرماندهان برخي لشکرها از جمله برادر قاليباف فرمانده وقت لشکر 5 نصر به همراه فرمانده قرارگاه قدس برادر عزيز جعفري در سنگر شهيد خرازي در حال بررسي اوضاع منطقه عملياتي بودند. در عمده مباحث نظرات حاج حسين مورد توجه و مبناي تصميم گيري اين فرماندهان بود.
با توجه به قاطعيت فرماندهان جنگ بايد بدانيم که مديريت کارا بر اساس اصولي چون تجربه، علم و دانش، روابط صحيح انساني و ويژگي هاي شخصيتي افراد شکل مي گيرد. در اين ميان در صورتي که متغيرهاي ديگري چون خلوص نيت و دلسوزي و اعتقادات ديني به آن افزوده شود ميزان کارايي اين مديران افزايش خواهد يافت. مجموعه اين شرايط مي تواند ميزان تاثير گذاري آنها در امور اجرايي را حتي فراتر از حوزه مسئوليت، حدود اختيارات آنها را بالا ببرد. در اين شرايط نهادها و حوزه هاي ديگر با درک اين قابليتها و اخلاص مسلما براي مصالح حوزه وظايف خود به نظرات اين افراد توجه مي نمايند. تحقق اين شرايط نيازمند صعه صدر، درک بالا و وجود نوعي تفاهم و احساس مشترک نسبت به اهداف و وظايف سازماني است. اين موضوعي است که بايد سرمشق تمام مسئولين و مديران نظام قرار داشته باشد. مصداق واقعي و الگوي عملي چنين مفاهيمي رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس هستند
6- دوري از هرگونه حب مقام و پست
يکي از صفات بارز شهيد خرازي بي اعتنايي وي به امور دنيا و موقعيت و مقام داشتن بود. پذيرش فرماندهي لشکر 14 را نيز تنها به دليل يک وظيفه قبول کرده بود. در خلال عمليات کربلاي 5 در سنگري در نزديک خط مقدم بوديم. فشار دشمن بسيار زياد بود. هر لحظه خبر شهادت نيروها و برخي فرماندهان را به حاج حسين مي دادند. حاج حسين شروع به خواندن بخشي از خطبه حضرت علي (علیه السلام) در خصوص مالک اشتر نمود و پس از لحظه اي با ياد عزيزان از دست رفته و بغضي در گلو گفت:” کجايند دوستداران پست و مقام که اين لحظات سخت را ببينند.”
يکي از دلايل موفقيت در دفاع مقدس، نوع نگاه فرماندهان جنگ به موقعيتها پستهاي فرماندهي بود. آنها حتي الامکان از پذيرفتن مقام خودداري مي کردند و در صورتي که توان آن را نداشتند به هيچ عنوان زير بار آن نمي رفتند و پذيرفتن آنرا تنها با معيار کارايي و به عنوان وظيفه قبول مي کردند و در صورتي که فردي را بهتر و کاراتر از خود مي ديدند حتما مقام خود را واگذار مي نمودند. اين روحيه و رفتار باعث افزايش کارايي سپاه اسلام و عنايت خدا به آنها در جنگ با صدام شد. در صورتي که اين روحيه و معيارهاي واقعي بر مبناي سلامت نفس و کارايي و تجربه افراد ملاک اداره کشور قرار گيرد ميزان توانمندي هاي نظام و اعتماد مردم به آن زيادتر خواهد شد. به راستي هر کدام از ما که موقعيت يا مقامي را در هر سطحي در اختيارگرفته ايم چقدر لياقت آن را داريم و چقدر حق آن را ادا مي کنيم. بدانيم براي همه اين موقعيتها روزي پاسخگو مي باشيم که جبران آن امکان پذير نيست.
7- وظيفه شناسي و ديد کلان داشتن
در خلال عمليات کربلاي 5 قرارگاه با حاج حسين خرازي تماس گرفته بود و در خصوص عدم استقرار نيرو در برخي نقاط حوالي خط مقدم در محدوده لشکر 14 گزارش داده بود. حاج حسين به من و يکي از نيروهاي اطلاعات عمليات لشگر دستور داد سريع اوضاع را در خط بررسي و در صورت صحت گزارش قرارگاه، يک گروهان نيرو عازم خط شود. پس از بازديد از خط متوجه شديم که هيچ فاصله اي ميان نيروهاي لشکر 14 وجود ندارد و مشکل مربوط به يکي از يگانهاي همجوار مي باشد. وقتي به حاج حسين گزارش بازديد را داديم. با حالت خاصي برگشت و به ما گفت:” در جبهه خط لشکر 14 يا لشکر ديگر نداريم، همه اين خط متعلق به اسلام است. سريع يک گروهان نيرو در همان نقطه مستقر نماييد.” حاج حسين بلافاصله پس از دستور فوق و استقرار نيروها در خط با قرارگاه نيز تماس گرفت و گزارش اوضاع را داد و خواست تا يگان مربوطه نيز وظيفه خود را انجام دهد.
تقسيم وظايف و ايجاد حدود و اختيارات در عرصه مسائل اجتماعي به ويژه در امر مملکت داري امري لازم مي باشد. ليکن اگر همه يک هدف اساسي و آن حفظ ارزشهاي انقلاب اسلامي و ارتقاء کشور در عرصه هاي مختلف را مد نظر قرار دهند و با ديدي کلان و همه جانبه به اوضاع نگاه کنند و از برداشتها و رفتارهاي تنگ صنفي و جناحي خارج شوند، مسلما کاستي ها و مشکلات با کمک يکديگر سريعتر حل مي شود. بايستي درک کنيم تلاش براي انداختن تقصيرات به گردن ديگران و انحصار کردن موفقيتها و پيشرفتها نزد خودمان نه تنها باعث ايجاد بدبيني و از بين رفتن همدلي مي شود، بلکه مغاير با رقابتهاي سالم و مصالح نظام و ملت مي باشد. اگر همانند بسيجيان و رزمندگان اقداماتمان براي خدا باشد و پاداش را هم از او ببينيم، بسياري از اين خصلتها ناپسند کنار خواهد رفت.
8- توجه به مسائل خرد در عين ديد کلان داشت
توجه به مسائل جزئي تحت امر در عين داشتن يک ديد کلان نسبت به امور يکي ديگر از صفات حاج حسين بود. در خلال عمليات کربلاي 5 ايشان را به خط مقدم مي بردم. در مسير جنازه يک شهيد را مشاهده کرديم. حسين گفت:” سريع به تعاون لشکر بگو براي بردن جنازه اقدام شود.” ايشان در خط مقدم پس از گفتگو با فرمانده خط و بررسي اوضاع، با نيروهاي بسيجي مستقر در خط نيز گفتگو کرد و از هر يک پرسيد وظيفه آنها چيست و در صورت پاتک دشمن چگونه مي جنگند. يکي از اين نيروها امدادگر بود. حاج حسين به او گفت:” اگر زخمي نداشتي و دشمن هم به خط نزديک شده بود چه مي کني؟” او هم جواب داد:” با همين نارنجکها با آنها مي جنگم.” حسين به او گفت:” مي تواني نشان بدهي، آن بسيجي هم يکي از نارنجکها را به سمت دشمن پرتاب کرد. حاج حسين از آمادگي و جسارت نيروها لذت برد و نيروهاي بسجي نيز از حضور فرمانده لشکر در خط مقدم ، تواضع و توجه او نسبت به خودشان خوشحال شدند.
اگر همه يک هدف اساسي و آن حفظ ارزشهاي انقلاب اسلامي و ارتقاء کشور در عرصه هاي مختلف را مد نظر قرار دهند و با ديدي کلان و همه جانبه به اوضاع نگاه کنند و از برداشتها و رفتارهاي تنگ صنفي و جناحي خارج شوند، مسلما کاستي ها و مشکلات با کمک يکديگر سريعتر حل مي شود.
يکي از دوستان تعريف مي کرد حاج حسين به نحوه تغذيه نيروها به ويژه درخلال عمليات و در خط مقدم توجه خاصي داشت. بر همين اساس تدارکات لشکر برنامه ريزي قوي اي در اين زمينه داشت. خود من بارها شاهد بودم که مسئولين پشتيباني لشکر به ويژه برادر شريفي مسئول تدارکات لشکر خود با اولين ماشينهاي تدارکاتي وارد خط مقدم مي شد. اين امر باعث شده بود لشکر 14 در بيشتر اوقات سه نوع غدا براي نيروها طبخ نمايد. مثلا براي نيروهاي مستقر در خط مقدم يک نوع، براي نيروهاي مستقر در منطقه اي عملياتي نوعي ديگر و براي نيروهاي مستقر در عقبه لشکر غذاي متفاوت تهيه مي کرد.
يکي از دوستان تعريف مي کرد نيروهاي مستقر در خط مقدم در جاده خندق (يکي از دشوارترين خطهاي عملياتي) با بي آبي مواجه شده بودند. وضعيت اين نقطه از خط به نحوي بود که ارسال اقلام تدارکاتي و حتي تردد افراد و جابجايي نيروها تنها در شب انجام مي شد و در خلال روز هرگونه رفت و آمد بسيار خطرناک بود. حاج حسين به محض شنيدن بي آبي بچه ها خود شخصا بدون اينکه به کسي چيزي بگويد به همراه يکي از نيروها يک بشکه آب به آن نقطه برده بود. اين اقدام باعث افزايش روحيه رزمندگان لشکر و جسارت آنها در اين نقطه حساس پدافندي شده بود.
انسانها در زندگي شخصي و اجتماعي خود با مسائل بزرگ وکوچک درگير مي باشند. غافل شدن از هر کدام از اين جبنه ها هزينه هاي خود را دارد. در امر مملکت داري مسئولين و مديران بايد در عين اينکه مسائل کلان کشور و برنامه هاي عديده و درازمدت را دنبال مي نمايند بايد به مسائل خرد و روزمره مردم و امور جزئي کشور نيز توجه لازم داشته باشند. اين امر نيازمند ديد و درايتي قوي و دقيق دارد.
منبع: خبرگزاری مهر
صفحات: 1· 2