جایگاه معلم
(لقد من الله علي المومنين اذ بعث فيهم رسولا من انفسهم يتلوا عليهم آياته و يزکيهم و يعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفي ضلال مبين) (آل عمران/ آيه 461)
کلمات رب، ربنا، ربکم، ربک، ربه، ربها، ربهم، ربي، ربهما، ربکما که در قرآن کريم آمده است بيانگر ربوبيت ذات مقدس احديت مي باشد و اصل رب تربيت است و آن عبارت از ايجاد شيء است تا به تدريج او را به مقصد کمال و تمام رهنمون سازد. با توجه به همين جايگاه تعليم و تربيت است که هدف از بعثت پيامبران تعليم کتاب و حکمت و پرورش و تصفيه روح از ناخالصي ها معرفي شده است و در کلمات رسول الله (ص) آمده است (بالتعلم ارسلت)، (بعثت معلما)، (بعثت لا تمم مکارم الاخلاق) که اين جملات بيانگر آن است که اسلام در زمينه تعليم و تربيت داراي مکتبي ممتاز، مستقل با مباني و اصولي مشخص و الهي است از جمله مباني مطرح در مکتب تعليم و تربيت اسلام اصل خدا محوري يا اخلاص، اصل تقدم اصلاح خود بر اصلاح ديگران،اصل توکل و اعتماد به نفس، اصل آيت بودن و نشانه شدن بسوي کمال مطلق، اصل مدارا و دوري از سخت گيري وتکلف، اصل عقلاني بودن نظام تعليم و تربيت و اصل حاکميت دادن به تعليم و تربيت الهي مي باشد. در مکتب تعليم و تربيت اسلام فراگيري علم و دانش همراه با تهذيب و تربيت ديني هدف رسالت نبوي شمرده شده و براي تحصيل علم نه محدوديت زماني دارد و نه مکاني و از نظر معلم مرز نمي شناسد چرا که علم و حکمت را گمشده مومن مي داند که نزد هر کس بيابد آن را مي گيرد.
در مکتب اسلام تمام افرادش بايد معلم باشند و تمام افرادش متعلم، همه بايد هم تحصيل کنند و هم تدريس نمايند و انسان ها را الهي تربيت کنند.
جايگاه معلم در مکتب تعليم و تربيت اسلامي:
اسلام معلم را به عنوان پدر روحاني معرفي مي کند و مي گويد: (اب معلمک) يعني يکي از پدران ثلاثه تو، معلمي است که به تو دانش مي آموزد و بنابراين تمام حقوقي که درباره پدر و مادر رعايت مي شود بايد در حق معلم به صورت کامل تري رعايت گردد. نام معلم چنان با عظمت است که در جاي جاي متون اسلامي از او تجليل به عمل آمده تا به آن حد که خداوند عليم خود را معلم خوانده و رسول الله (ص) فرموده اند: (انما بعثت معلما). امام خميني (ره) فرموده اند: ( معلم اول، خداي تبارک و تعالي است که اخراج مي کند مردم را از ظلمات به نور و به وسيله انبياء و آيات وحياني مردم را دعوت مي کند به نورانيت، دعوت مي کند به کمال، دعوت مي کند به عشق، دعوت مي کند به محبت، دعوت مي کند به مراتب کمالي که از براي انسان است. به دنبال او انبياء هستند که همان مکتب الهي را نشر مي دهند و آنها هم شغلشان تعليم است، معلمند، معلم بشرند، آنها هم شغلشان اين است که مردم را تربيت کنند و انسان را تربيت کنند که از مقام حيوانيت بالا برود و به مقام انسانيت برسد.
مقام معلم مقام والائي است، مقامي است که بالاتر از مقام معلم نيست و چنين است که وارثان انبياء شمرده مي شوند. چنانچه امام صادق (ع) فرموده اند: (ان العلما ورثه الانبياء) يعني دانشمندان وارثان پيامبرانند.
معلم شمع سوزان و فروزان هدايت است که نورش بر اساس حديث مشهور (العلم نور يقذفه الله في قلب من يشاء) از منبع اصلي نور يعني خدا دريافت داشته و براي نورافشاني قلوب و بينا نمودن آنها به منظور هدايت در طرح مستقيم و رسيدن به قرب الهي که مقصد نهائي انسان است تلاش مي کند، معلم راهبر دلها به قله هاي کمال و سعادت است معلم به مثابه باغباني دلسوزاست که بذر ايمان مي افشاند و گل تقوا مي پروراند.
جايگاه و شأن معلم و استاد تا بدان جاست که رسول الله (ص) در کلامي به امام علي (ع) فرموده اند:
( يا علي اگر يک فرد بوسيله تو و (بمدد الهي) طريق هدايت را باز يابد و به حق رهنمون گردد پر ارزش تر و بهتر از آن است که ما لک شتران سرخ موي فراوان باشي)
معلمين مايه ي حرکت و برکت جامعه هستند و امام امير المومنين علي (ع) فرموده است: ( العلما باقون ما بقي الدهر اعيانهم مفقوده و امثالکم في القلوب موجوده) دانشمندان تا پايان جهان زنده اند، شخص آنها در ميان نيست اما آثارشان در قلبها موجود است و چنين است که علما به مقام شفاعيت مي رسند)
رسول الله (ص) فرموده اند: (يشفع يوم القيامه الانبياء ثم العلما، ثم الشهداء) روز قيامت نخست انبياء شفاعت مي کنند، سپس علما و بعد از آنها شهيدان، و چنين است که از خدا مي ترسند و به مقام عالي خشيت مي رسند، يعين تنها دانشمندانند که از خدا مي ترسند و خشيت يعني ترس از مسوليت توأم با درک عظمت مقام پروردگار و اين حالت خشيت مولود سير در آيات آفاقي و انفسي و آگاهي از علم و قدرت پرودگار و هدف آفرينش است. در نظام تعليم و تربيت اسلام معلم مسؤل تمام مقدراتي است که براي يک کشور يا جامعه پيش مي آيد و مسول تمام مقدراتي است که براي يک کشور يا جامعه پيش مي آيد و مسول تمام انسان هائي است که زير دست او بايد تربيت بشوند. معلم اگر خودسازي کند و تهذيب نفس نمايد و حاکم برخود باشد افراد يک جامعه صالح و صالحه خواهند بود و اگر خداي ناخواسته معلم تربيت ديني نداشته باشد سبب انحراف نسلها و عصرها مي گردد و جامعه اي را به خرابي مي کشاند و همه سعادت ها و همه شقاوت ها از مدرسه هاست و کليدش به دست معلم است و اين موضوع حکايت گر جايگاه خطير و بسيار مهم معلم و مربي است، امام باقر (ع) فرموده اند: (عالم ينتفع بعلمه افضل من سبعين الف عابد)
رسالت معلمان و مربيان:
پس از نهاد خانه و خانواده که کانون پر مهر و محبت پدر و مادر است مدرسه مهم ترين مکان براي تعليم و تربيت است جائي که محل بروز و ظهور رسالت خطير معلمي است که اگر او معلمي کند راه انحراف بسته مي شود و در زندانها مسدود مي گردد. مکتب تعليم و تربيت اسلامي رسالت هاي مهمي را براي معلم و مربي ترسيم کرده است که به ترتيب به طرح آنها مي پردازيم.
1-دعوت به سوي خدا و تربيت الهي:
يکي ازاهداف عاليه در دعوت انبياء که سر لوحه کار آنها محسوب مي شود دعوت به خدا و تربيت مردم براي حرکت در مسير کمال معبود است. خداوند متعال از زبان پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد: (الا تعبدوا الا الله ) نخستين دعوت من اين است که به جز خداي يگانه را نپرستيد.
و معلم بايستي همه چيزش براي خدا باشد (اقراء باسم ربک الذي خلق) آموزشش براي خدا، تربيتش براي خدا، اعمالش براي خدا، نشستنش براي خدا، سکوتش براي خدا، با توجه به خداست که مي شود تربيت الهي نمود.
2- دعوت به سوي نور و تربيت نوراني:
در قرآن کريم آمده است ( رسولا يتلوا عليکم آيات الله مبينات ليخرج الذين آمنوا و عملوا الصالحات من الظلمات الي النور) يکي از اهداف عاليه در دعوت انبياء اخراج مردم از ظلمات به سوي نور بوده است که با تلاوت آيات الهي آنها را از ظلمت هاي کفر، جهل، گناه و فساد اخلاق بيرون آورده به سوي نور ايمان و تقوي و سعادت هدايت مي نمايد.
رسالت معلم درجامعه همان رسالت خداوند است که فرموده است: ( الله ولي الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الي النور) يعني
خداي تبارک و تعالي ولي مومنين است و آنها را از ظلمات به سوي نور خارج مي کند. نقش سرپرستي، دلسوزي و خروج آگاهانه افراد از ظلمات به سوي نور به عهده معلم گذاشته شده است، معلم همانند انبياء که معلم بشريت هستند، بشريت را معلمي مي کند و چه بسا با تربيت نوراني يک نفر جهاني را متحول کند.
3-دعوت به سوي اصلاح جامعه و تربيت صالح:
در قرآن کريم آمده است (ان اريد الا الاصلاح ما استطعت و ما توفيقي الا بالله) من جز اصلاح تا آنجا که توانائي دارم و توفيق من جز به خدا نيست. اين شعار تربيتي همه ي انبياء الهي بوده که توأم با عمل تربيتي آنها اسباب اصلاح در تفکر، انديشه، اخلاق و نظامات فرهنگي، اقتصادي و سياسي جامعه را در همه ي ابعاد پديد آورده است. و رسالت معلمي نيز چنين است که با کسب توفيق الهي به اصلاح فرهنگ و تربيت فکر و مغزهاي متفکر مي پردازد تا تمامي عرصه هاي جامعه به سمت اصلاح حرکت نمايد.
4-دعوت به پاکسازي و تربيت اخلاقي :
در قرآن کريم آمده است (فقولا قولا لينها لعله يتذکر او يخشي) اين آيه اشاره لطيفي به اين حقيقت است که رسالت انبياء براي پاکسازي انسان ها و بازگرداندن طهارت فطري نخستين به آنها است. نخستين دستور قرآن برخورد ملايم و توأم با مهر و عطوفت انساني است. هدف آن است که مردم جذب بشوند، متذکر شوند راه پيدا کنند. توقع اصلاح جامعه بدون اصلاح مربيان و معلمان آن جامعه توقعي بي جا و نارواست. لذا پاکسازي و خودسازي را هر کس بايد خودش شروع کند و عقايد و اخلاق و اعمالش را تطبيق با اسلام بدهد آن وقت به اصلاح ديگران بپردازد. تربيت اخلاقي کند و احساس مسئوليت اخلاقي را در همه عرصه ها در متربيان رشد دهد و آنها را متعهد به جامعه اسلامي تحويل دهد.
5-دعوت به سوي علم و دانش و تربيت قرآني :
در قرآن کريم آمده است (قل هل يستوي الذين يعلمون و الذين لا يعلمون) يعني بگو آيا کساني که مي دانند با کساني که نمي دانند يکسانند، مهمترين دعوت انبياء بسوي علم و دانش بوده به طوري که رسول الله (ص) فرموده اند: (بالتعليم ارسلت) يعني من براي تعليم فرستاده شده ام و بايد دانست علم در آيات قرآن به معني داشتن يک سري اصطلاحات و الفاظ نيست بلکه منظوراز علم آن معرفت و آگاهي خاصي است که انسان را به اطاعت پروردگار و ترس و اميد از خدا دعوت مي کند. اگر در يک قلب تربيت شده اين علم وارد بشود عطرش عالم را مي گيرد و همه استعدادها در پرتو آن شکوفا مي شود و جامعه به سوي اصلاح و کمال حرکت مي نمايد. و چنين علمي در پرتو تربيت قرآني ميسر مي گردد تربيتي که نورعلم را در وجود انسان جلوه گر مي سازد.
برآيند تربيت قرآني اين است که:
1-تربيت يافته گان با تقوا و خدا ترس باشند
2-تربيت يافته گان خادم اسلام و قرآن و مردم باشند.
3-تربيت يافته گان برنامه دار و هدفمند به سوي سعادت جامعه حرکت کنند.
4-تربيت يافته گان موجبات رشد و ارتقاء مقام انساني را براي مردم فراهم کنند.
5-تربيت يافته گان نه خود و نه ديگران را بنده طاغوت نکنند.
6-تربيت يافته گان نيازهاي زمانه و علوم
مربوط به آن را براي خدا فرا گيرند و بکاربندند.
ويژگي هاي يک معلم خوب:
با بررسي آيات و روايات و کلمات بزرگان دين ويژگي هائي که مي تواند ارزشمندي و خوبي يک معلم را نمايان سازد احصاء نموده ايم که به ترتيب عبارتند از:
1-اخلاص در نيت و عمل: ريشه اساسي اخلاص در نيت و عمل همان تصفيه و تزکيه و پالايش در ون باطن از همه ي آلودگي هاست.
2- تقيد به عمل صالح: امام صادق (ع) مي فرمايد: (کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاه بالسنتکم)، امام صادق همچنين مي فرمايند: اثر تعليم معلم بدون عمل صالح را به باراني تشبيه مي کند که روي صخره مي ريزد و بر روي آن مي لغزد و تأثيري ندارد.
3-حسن خلق و فروتني: امام صادق (ع) فرموده اند: (رأس العلم التواضع)
4-علو همت و عفت نفس: رسول الله فرموده اند: ( الفقها امناء الرسل)
5-عالم به مقتضيات زمان: بچه هاي ما در هر زماني موافق آن زمان بايد تربيت شوند.
6-توجه به مسوليت معلمي و احساس مسئوليت (احساس بعثت) در همه حالات و زمان ها.
7-ايجاد زمينه براي شکوفائي و رشد تفکر و تعقل و معنويت در متربيان.
منابع :
قرآن کريم
نهج الفصاحه
امام خميني، روح الله، صحيفه نور، مجلدات 5 تا 17، چاپ موسسه تنظيم و نشر آثار امام، تهران
حجتي، محمدباقر، آداب تعليم و تعلم در اسلام، چاپ اميرکبير، تهران
رشيدپور،مجيد،چگونه بايد تربيت کرد،
تهران، انتشارات انجمن اولياء و مربيان
شهيدي،سيد جعفر، ترجمه نهج البلاغه، کلمات قصار امير المومنين علي (ع)
طباطبائي،سيد محمد حسين، تفسير الميزان،
تهران، بنياد علمي فرهنگي علامه طباطبائي، چاپ پنجم، 76
ظهيري، احمد تعليم و تربيت از ديدگاه شهيد ثاني و امام خميني، چاپ قم
کليني، يعقوب، اصول کافي، جلد يک، باب فضل علم، قم
مجلسي، محمدباقر، بحارالاوار، بيروت، دار الاحياء التراث العربي، چاپ سوم
مطهري، مرتضي، 1378، تعليم و تربيت در اسلام، چاپ صدرا، تهران .
مجموعه مقالات کنگره بررسي انديشه و آثار تربيتي حضرت امام خميني، اثر موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، تهران
مکارم شيرازي، ناصر، 1374، تفسير نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلاميه
محمدي ري شهري، 1379، ميزان الحکمه، ترجمه حميدرضا شيخي، نشر دارالحديث، قم، چاپ سوم.
منبع:نشريه کوثر،شماره 32
صفحات: 1· 2