حدیث دوست شما....
انتظار و طلب مقام معظم رهبري (مد ظله العالي )
1)رفتار شناسي:
1/1) من وشما بايد حواسمان جمع باشد كه دشمن دراين كشور چه كار ميخواهد بكند و ما ميخواهيم چه كاركنيم. درتمام محيطهاي نظامي،بايد ايمان وتعبد وتدين به دين محوراصلي باشد. اگر اين باشد، آن وقت كار به درستي و به سرعت پيش خواهد رفت. اين هم در درجه اول دردست مديران ارشد و در درجه بعد به وسيله روحانيون صورت خواهد گرفت. كه در سرتاسر دستگاهها منتشرند. شما بايد اينهارا مورد توجه قراردهيد.
2/1) گاهي (دشمنان) احساس ميكنند مجبورند به اين راه (جنگ نظامي) متوسل شوند. اما باز يك خرده سر عقل ميآيند و ميبينند اين راه فايدهاي ندارد و بايد از راههاي بنياني وارد شوند. لذا تصميم ميگيرند فكرها و ايمانها و معرفتها را عوض كنند. اين كارها را به شدت دارند ميكنند.
3/1) اما خطر در اين جاست كه آن عامل اصلاح كننده و تضمين كننده تداوم اصلاح - يعني شما و ما مديران ارشد و مسؤولان ديني و معرّفان دين- خودش ضعيف شود، اگر انگيزههاي اينها ضعيف شد واقعاً خطرناك است، نبايد بگذاريد اين گونه بشود.
4/1)قرآن رامرتب بخوانيد، روزي نباشدكه شما تلاوت قرآن نكنيد. مابه قرآن نيازداريم، هيچ كاري رابرخواندن قرآن مقدم نكنيد. به اين معنا كه اگربناست مثلا"روزي يك حزب قرآن بخوانيد، آن راباتأمل بخوانيد واگرفرضا” ده دقيقه طول بكشد، نگوئيد كار يا درس ويامطالعه دارم. هيچ كاري، ازاين واجب ترنيست. اين ده دقيقه يايك ربع ساعت رابراي قرآن خواندن بگذاريد.
من ازبرادران طلاب خواهش ميكنم كه اين نكته را فراموش نكنند، هرروز، قرآن رابا تدبير بخوانيد وهرگزآن رارها نكنيد.
5/1) امروز جوانان ما، آن كساني كه داعيه ي هم ندارند و عالم دين هم نيستند، مقيد به نوافل و ذكر و مستحبات اند، ما بايد بيشتر از آنها مقيد باشيم، نماز باحال و توجه ، تقيد به نوافل، تلاوت قرآن با تدبر و پرهيز از گناه ، اينها عواملي هستند كه روحانيت را رونق و جلا ميدهد.
6/1- نافله بخوانيد، قرآن بخوانيد، نماز اول وقت بخوانيد كه اين سه چيز، براي طلبه واجب است. نميخواهم بگويم كه واجب شرعي است، واجب وظيفهای وشغلي است. طلبه ای كه با قرآن انس نداشته باشد، طلبه ای كه اهل نافله نباشد، طلبه ای كه نمازش را آخر وقت بگذارد، چيز مهمي را كسر دارد.
2)حفظ اعتقاد و اعتماد:
1/2) چيزي كه ما عمامه به سرها نياز داريم عبارت است از اعتماد و قبول مخاطب. اگر اين ( اعتماد و قبول) باشد، كارِ ما ممكن و آسان خواهد شد. اگر اين اعتماد و قبول از طرف مخاطب نباشد، كارِ ما نه تنها آسان نخواهد شد، گاهي ممكن هم نخواهد شد. كارِ ما اين است كه دلها را به سمت مشخص كه همان جهت و صراط مستقيم الهي است متوجه كنيم. اگر آن اعتماد و قبول ازطرف مخاطب نباشد اين كار تحقق پيدا نخواهد كرد. ممكن است به ظاهر، انجام مسؤوليتي بشود، اما اين كافي نيست. وظيفهي ما، هدايت است. هدايت فقط گفتن نيست، اين به همان اعتماد و قبول مخاطب احتياج دارد.
2/2) مقداري بد عملي بعضي از ما ها يقيناً در ايمان مردم خدشه ايجاد ميكند. اما ذهنيت عمومي ملت ما، همچنان معتمد و معتقد به علماي دين است. اين اعتماد را شما بايد در محيط خود به وجود بياوريد. اگر هست آن را زياد كنيد و يا از زوال آن جلوگيري كنيد، اينها هم كه دستوري نيست، بخشنامه، اين چيزها را درست نميكند. اين كاملاً به رفتار خود ما وابسته است.
3/2) درمحيط نظامي مثل يك امير يا مثل يك افسر ارشد عمل نكنيد. شأن شما شأن يك روحاني است. امير نظامي و افسر ارشد هم وظيفه خودش را دارد، شما هم وظيفهي خود راداريد…… در محيط نظامي اگر به دنبال ماشين و مدل آن و خانهي سازماني و خانهي شخصي آن جور و تشريفات و احترامات كذايي باشيم، ضرر كردهايم. آن وقت مثل همان نماز جماعت است كه فقط خود ما ضرر نكردهايم، محيط و روحانيت و بالاتر از همه دين ضرر كرده است. بنا بر اين خيلي مراقب باشيد.
/4)اتفاقا” يكي ازمثالهايي كه براي امام زدم، همين بودكه گفتم، مردم كنارخيابان ايستادهاند ومنتظر تاكسي هستند، يك وقت ميبينند آقا ي عمامه سبزي، جلوي يك بنز نشسته وسيگاري هم به انگشت گرفته وازخيابان ورود ممنوع رد ميشود، اين كار، واقعا” باروحانيت وباوجهه روحانيت دربين مردم چه ميكند؟ وايراد ميكندديگر « آرامش سر و، زپيراستن است» زيبايي ما در بي پيرايه گي مااست، محبوبيت روحانيت ، درتجمل واشرافي گري نيست ، درسادگي وبي پيرايگي است. چه رسد به اين كه معلوم شود اين شخص،فلان عمل خلاف راهم انجام ميدهد، فلان سوءاستفاده مالي راهم ميكند، فلان سوء استفاده درقدرت راهم مرتكب ميشود، فلان عمل جنسي راهم انجام ميدهد، فلان كار ناسالم را هم ميكند، باديدن چند مورد ازاينها، دندان روي جگر ميگذارندولي وقتي زيادشد ميگويند اين طايفه هم فاسدگرديد.
5/2- برادران عزيز، طلاب و فضلا! بدانيد كه آبروي ما دراين ملت خودمان ودرجهان به بي اعتنايي ما به زخارف دنيوي است…« آراستن سرو، ز پيراستن است» زيبايي ما، دربي پيرايهگي است . محبوبيت روحانيت ، درتجمل و اشرافي گري نيست، درسادگي و بي پيرايگي است.
6/2- برادران عزيز، از خودمان بايد شروع كنيم، مردم به عمل ما نگاه ميكنند. روحاني ، آن وقتي سخن نافذ خواهد داشت كه عملا” نشان بدهد كه به زخارف دنيا بي اعتنا است و آن حرصي كه بر دلهاي دنياداران و دنيامداران حاكم است، براو حاكم نيست.
1) مظاهر روحاني:
1/3) روحاني بايد مظهر دو چيزباشد: يكي مظهر دانايي، در محيط كار و درهمان رشته خود، نه در هر رشتهاي. يعني آدم عوام و بيسوادي نباشد، اين را بايد مخاطب حس كند. دوم، مظهر پرهيزگاري. مردم بايد بفهمند روحاني پرهيز گار است و الا روحاني اگر در محيط، كاري كرد كه آدم ناپرهيزگاري شناخته شد، حرف او هيچ اثري ندارد، بلكه به عكس اثر خواهد كرد. اين را بايد خيلي مراقب باشيد.
2/3) من غالباً به رفقاي طلبه اين سفارش را ميكنم، ما بايد ببينيم مخاطبمان چه كساني هستند و ظرفيت ذهن آنها چيست، به تناسب آن، خود را براي روشنگري و تعليم و تزريق معرفت و يا به تعبير صحيحتر تاباندن انوار معرفت بر ذهن آنان آماده كنيم.
3/3) علاوه بر منابع دست اول ما كه قرآن و سنت است و من واقعاً به دوستان توصيه ميكنم كه هم در قرآن تدبر كنند و درتلاوت قرآن تداوم داشته باشند و هم در روايات غور كنند، بخصوص در راوياتي كه از لحاظ طريق و سند صحيح هستند يا در منابع صحيح گرد آوري شدهاند، چون اينها خيلي راه گشاست. بايد از كتابهايي هم كه نوشته شده است استفاده كرد. كتابهاي شهيد مطهري يك ذخيرهي لايتناهاست. من بارها گفتهام حرفهاي مرحوم شهيد مطهري (ره) حرفهاي يك دوره خاصي نبود. حرفهاي ماندگار است. مال زمان خود او هم نبود، مال زمانهاي بعد بود كه همين زمان ما ازجمله آن زمانهاست . به اينها بايد مراجعه كرد و در آنها غور كرد و برآنها افزود. اينها ميشود آن مجموعه معارف ديني.
3/4) براي آن كه اين عمامه، براي شمامبار باشد، به توفيق واعانة من الله احتياج داريد كه اين باتوسل والحاح وتضرع ودعا وگريه وخواستن ، به دست ميآيد…. بايد انسان باخداي متعال حرف بزند واقعا” باالحاح وتضرع، ازاو بخواهد آن وقت خداي متعال هم به انسان خواهد داد.
3/5) شما ارگ خداي ناكرده، جانب وصل به خداوند واتصال به معنويت راازدست بدهيد، باتوجه به اين كه مراجعه ديني به شما زياداست ، اندكيبگذرد، خالي خواهيدشد.
بنابراين خيلي لازم است همچنان كه دستي براي فض بخشيدن به سوي مردم داريد،دستي هم براي فيض گرفتن ازمعنويت داشته باشيد واين ممكن نيست مگر باتوجه به ذكر وخشوع و توسل.
3/6) درآموزشها، اخلاق وادب ومهرباني، عطوفت ،دايما” درمدنظرتان باشد…. طوري برخورد كنيد كه شاگرددرشما احساس مهرباني بكنند، دراين صورت است كه سخن حق ،جاي خودش رابازخواهد كرد. خداي متعال به پيامبرش كه برترين آموزگار وقويترين صاحب بيان ،از اول تاآخر تاريخ است ميفرمايد( ولوكنت غليظ القلب لاتفضوا من خولك) اگربداخلاق بودي، ازاطراف است، متفرق ميشدند با اين كه حرف پيامبر، حرف درستي است واطرف ايشان حرفي محكم تروجود ندارد، اما همين صاحب حرف محكم، اگر بداخلاق بود، حرف اش راقبول نميكردند.
1)منشور روحانيت حضرت امام خميني(ره)2-) بيانات مقام معظم رهبري (مدظله العالي)
3)منشور روحانيت حضرت امام خميني(ره)