خوش خلقی
خوش خلقي به چيست؟
از امام صادق (عليه السلام) سؤال شد اندازه چيست؟ حضرت فرمود: تلين جانبك و تطيب كلامك و تلقي اخاك ببشر حسن
ملايم و فروتن باشي و سخن خود را پاكيزه كني و با برادرت با روي زيبا و گشاده ملاقات كني. (5)
براي رسيدن به اين صفت الهي بايد به فضيلت اين صفت پسنديده همچنـان كه ذكر شد توجه كرد و سپس به ضررهاي بد اخلاقي از نظر روحي تـــوجه كرد كه چگونه انسان را در ميان مردم مورد تنفر قرار مي دهد و روح آدمي را ناآرام و متشنج كرده و آدمي را از نعمت محبت و انس با ديگران و لذت بردن از دوستان و از زندگي محروم مي كند و بدتر از همه در پيشگاه الهي خوار و اعمال او نيز كم ارزش مي شود.
سپس دائماً بايد مراقب سخنان و رفتار خود بوده تا مبادا به تندي گرايش يابد، و يكي از بهترين راههاي خوش خلقي، تبسم نمـودن همراه با اظهار محبت و سلام و احوالپرسي صميمي كردن است. اين كارها به هيچ وجه سخت و يا داراي هزينه مالي نيست ولي به شدت موجب محبت و صفا و شيريني زندگي و رضايت خداوند مي شود.
و كسي كه بتواند خشم خود را كنترل كند تا حد بسياري از نعمت خوش خلقي بهره مند خواهد شد.
نكوهش بد اخلاقي
پيامبــر گرامي اسلام (صلي الله عليه و اله) فرمود: بد اخلاقي، اعمال نيك را از بين مي برد همچنانكه سركه عسل را فاسد مي كند و به آن حضرت خبر رسيد زني است كه روزها و شبها را به عبادت مشغول است ولي بداخلاق است و با زبان خـود همسايگان را آزار ميدهد! حضرت فرمود: در او خبري نيست او از اهل جهنم است. (6) (سـوء الخلق يفسد العمل كما يفسد الخل العسل).
سيماي خوش خلقي
خلق خوش محمدي (صلي الله عليه و آله)
1ـ روزي پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) در مسجد نشسته بودند كه خدمتكار يكي از انصار وارد شد و گوشه لباس حضرت را كشيد! پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) به خاطر او از جاي برخاست (تا اگر كاري دارد) بگويد اما اوچيزي نگفت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) نيــز چيزي نفرمود (و اعتراض ننمود) براي بار دمو و سوم نيز اين كار تكرار شد، در دفعه چهارم كه پيامبـــر به خاطر آن زن از جاي برخاست، آن زن از حاشيه لباس حضرت رشته اي جدا كرد و برگشت!
مردم كه از حركات او آشفته شده بودند به او گفتند: خدا به تو چنين وچنان كند، سه مرتبه پيامبر را معطل كردي و چيزي نگفتي و حضرت نيز به تو چيزي نگفت تو با پيامبر چه كار داري؟
زن گفت: در خانه ما بيماري است و خانوادهام مرا فرستادند تا از حاشيه لباس حضرت رشته اي براي شفا برگيرم ، هر بار كه خواستم اقدام كنم حضرت از جاي بر مي خواست و من خجالت مي كشيدم در مقابل ديد حضرت آن را جــدا كنم و از طرفي نيز مايل نبودم كه از حضرت درخواست كنم، اين بود كه خــودم (در دفعه چهارم) آن را برگرفتم. (اصول كافي، تأليف ثقة الاسلام كليني ، متوفي 329 هجري)
2ـ خواجه نصير الدين طوسي از بـــزرگان تاريخ علم و ادب و فرزانه روزگار است. او در فلسفه و كلام و رياضي و علـــم هيئت و ساير علوم رايج زمان سرآمد روزگار بود. روزي شخصي به اونامه اي نوشت و در ضمن نامه به وي جسارت كرده نوشته بود: اي سگ پسر سگ! ايــن عالم بزرگوار با كمال آرامش و اخلاق نيكو در پاسخ وي نوشت:
اما اينكه گفتي اي سگ پسر سگ، درست نيست، زيرا سگ چهار پاست و پارس ميكند و ناخنهاي بلند دارد ولي من قامت كشيده دارم، پوست بدنم پوشيده از (مو نيست) و ناخنهايم نيز پهن است نه بلند، قوه عقل و خنده دارم (كه سگ ندارد) اين مشخصات غير از آنهاست (كه در سگ است) و سپس ساير سخنان وي را نيز با همين منطق و اخلاق نيكو بدون اينكه سخن ناهنجاري بگويد پاسخ گفت!
3ـ يك نفر مسيحي به امام پنجم حضرت باقر (عليه السلام) جسارت كرد و گفت : تو بقر هستي! (بقر يعني گاو) حضرت فرمود نه من باقر(شكافنده علوم) هستم، او ادامه داد كه تو پسر زن آشپز هستي!
حضرت فرمود: طباخي كار اوست (و عاري نيست)
او گفت: تو پسر زن سياه پوست بد دهن هستي! حضرت فرمود اگر راست ميگويي خداوند او را ببخشد و اگر دروغ ميگويي خداوند تو را بيامرزد.
آري اين است اخلاق خوش اهل بيت (عليهم السلام) با اينكه مرد نصراني دروغ بلكه بهتان مي زد چرا كه مادر حضرت باقر (عليه السلام) دختر امام مجتبي (عليه السلام) است كه امام صادق (عليه السلام) فرمود او صديقه اي بود كه در خانواده امام مجتبي (عليه السلام) مانند او نيامده است ، ولي حضرت چنان بـــرخورد زيبا و نيكو با او نشان داد كه نصراني با ديدن اين اخلاق نيكو مسلمان شد . (7)
4ـ پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) از راهي عبور ميكرد كه ناگاه مرد خشني نزد حضرت آمد و لباس حضرت را گرفت و محكم كشيد يكي از همراهان حضرت ميگويد : به گردن پيامبر نگاه كردم ديدم كه آن لباس كه غليظ هم بود بر اثر شدت كشيدن بر روي گردن ايشان اثر گذارده است آن مرد صدا زد : اي محمد از مال خدا كه نزد توست چيزي به من بده ! حضرت در حالي كه تبسمي بر لب داشت به او توجه نمود و فرمود تا عطايي به او بدهند . (8)
و اينچنين بود كه اخلاق پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) همانند معجزه او مردم را به اسلام دعوت ميكرد و دين او بردلها حكومت نمود وجهان را تحت تأثيرقرارداد.
ماه فــرو مانـد از جمـال محمد
ســرو نباشــــد به اعتدال محمد
قدر فلك راكمال و منزلتي نيست
در نظـر قــدر با كمال محمد
وعده ديدار هركسي بـــه قيامت
ليله اس ــ ري شب وصـال محمد
آدم و نوح وخليل و موسي و عيسي
آمــده مجمـوع در ظلال محمد
عرصـه گيتي مجال همت او نيست
روز قيامت نگـــر مجال محمد
وآنهمه پيرايه بسته جنت فردوس
بــو كه قبولش كنــد بلال محمد
همچو زمين خواهــد آسمان كه بيفتد
بدهــد بـوسه بــر نعال محمد
شمس و قمر در زمين حشــر نتابند
نــور نتابـد مگــر جمال محمد
شايـــــد اگر آفتاب و ماه نتــابد
پيش دو ابروي چون هلال محمد
چشم مــرا تا به خواب ديد جمالش
خواب نمي گيـرد از جمال محمد
سعدي اگــر عاشقي كني و جواني
عشق محمد بس است وآل محمد
پي نوشت ها :
1-بحارالانوار ، ج 68 ، ص 387.
2-بحار ، ج 68، ص 395 و 385
3-بحار ، ج 68 ، ص 385
4-بحار، ج 68، ص 393
5-بحار ، ج 68، ص 389
6-بحارالانوار ، ج 68 ، ص 395
7-فوائدالرضويه ، ص 609
8-لئالي الاخبار ، ج 2، ص 150
منبع:http://www.almaktab.net
صفحات: 1· 2