صميمانه با رهبر انقلاب
جلسه دویست و چهل و هفتم
گزارش مشروح دیدار صریح و بیپرده دانشجویان با رهبر انقلاب
محمدصادق علیزاده
«دلمان از دست چپ و راست رئیسجمهور خون است!» صاف ایستاده پشت تریبون و روبروی شخصیت نخست سیاسی کشور دارد این جملات را بر زبان میراند. نوبت آقا که میشود اشارهای هم میکند به حرف او: «میفرمایند دل ما خون است؛ خب گیرم دل شما خون!» شلیک خنده دانشجویان فضای حسینیه را پر میکند… ذهنم فلاشبک خورده به دیدار دانشجویی یک دهه قبل که در هیأت یک دانشجو پایم به دیدار باز شده بود. شیرینیاش هنوز زیر زبان مزمزه میکند. در میان دیدارهای رهبری، دو دیدار همیشه جذابیت خودش را دارد: شعرا و دانشجویان. هر قدر اولی، لطیف و پرمطایبه است، دومی اما تندوتیز و صریح و جسورانه آنقدر که اگر شوخی و مزاحهای گاهوبیگاه خود رهبری نباشد، تندوتیزیاش ممکن است به شخصیت خیلیها خط و خش بیندازد. حالا هم حسینیه امام خمینی رحمهالله پر شده از دختر و پسرانی که قرار است دویستوچهلوهفتمین دیدار دانشگاهی آیتالله خامنهای را در سالهای پس از انقلاب رقم بزنند.
دیدارهای دانشجویی از آن دست مراسمهایی است که خطکشیها و کلکلهای مرسوم عالم دانشجویی از فنی و انسانی تا دانشجوی سراسری و آزاد و پیام نور بودن رنگ میبازد. انگاری خاصیت این تریبون آن است که آدمها و دغدغههای پشتش را یکباره بزرگ میکند. این را میشود از ترکیب دانشجویان و حرفهایی که پشت تریبون میزنند فهمید. از ساعت ۱۶ آرامآرام دانشجویانی که در به انتهای خیابان فلسطین جنوبی آمدهاند وارد حسینیه میشوند. تا آقا بیاید، مداح میآید و شعری که قرار است دستهجمعی خوانده شود را تمرین همخوانی میکند. جمعیت برای مرتبه اول همراهی میکند اما بعد از اینکه میفهمد رکب خورده و تمرینی بوده، در مرتبه بعد شل میکند. جمعیت آنقدر هیجانزده و مشتاق هست که بخواهد بدون حاشیه برود سر اصل مطلب: «ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم!»
صفحات: 1· 2