دلیل جالبی بر حقانیت اسلام
*دلیل جالب بر حقانیت اسلام
خدا رحمت کند آن خانم اصفهانی که یک ورقه اجتهادش از نجف بود، یکی هم از حضرت آیتالله آقا سیدعلی نجفآبادی - آن خانم، مجتهده بود؛ اما شماها هنوز اول راهید! «ما همچنان در اول وصف تو ماندهایم»، ایشان قم آمد، از ایشان پرسیدند: دلیل بر حقانیت اسلام چیست؟ ایشان به نقل از استادشان حضرت آیتالله آقا سیدعلی نجفآبادی رحمةالله فرمود: دلیل بر حقانیت اسلام این است که همه ما کلنگ داریم و به سهم خودمان گوشهای از بنای اسلام را خراب میکنیم - همان بنایی که باید آقایان اهل علم نگاه بدارند - اما هنوز این بنا پا بر جا و محکم است؛ از لندن که برای حفظ اسلام نمیآیند، داداش جان! آنها همینالساعه برنامه درست کردهاند و سمینار گرفتهاند که چه نقشههایی را اجرا کنند برای اینکه تأثیر اسلام را خنثی کنند.
این را نقل کردند و من خیلی شادمان شدم؛ البته بنده رادیوهای آنها را گوش نمیدهم، اما بعضی اوقات پروردگار حق را بر اساس دشمنان دین القا میکند و حجت هم بر آنها تمام میشود، کسی که نژادش انگلیسی است، یک چنین حرف حقی بود، خوب! بر خودش دیگر حجت است، نقل کردند او گفته: با اینکه تمام جراید، تمام رسانهها و تمام تبلیغات دنیا بر علیه جمهوری اسلامی اقدام کردهاند؛ اما یک نفر که حضرت آیتاللهالعظمی خمینی باشد یک نفره ثابت کرد در دنیا که اسلام زنده است. در مقابل همه این تبلیغات که حقکشی میکنند، یک نفر در دنیا ثابت کرد که اسلام هنوز نمرده و زنده است، خوب فضل چیزی است که خصم شهادت بر آن بدهد، چرا انسان بیانصافی بکند؟
همه کلنگ داریم، ولیکن این بنای اسلام روی حقانیت خودش سر پا مانده! خیلی مهم است، عجیب جوابی ایشان داد، مثلاً من حالا اسلام را یاری میکنم! چه یاری؟ چه یاری داداش جان؟ هفتهای دو شب صحبت کردن که باری را بار نمیکند! حالا شما تصور میکنید هفتهای دو شب آمدیم، بار از روی دوش ما برداشته شد؟
صبح کن در حالیکه: عالم یا متعلم یا مستمع باشی که الحمدالله دو سه تا حیثیت در شما جمع است؛ هم متعلمید و هم مستمع، یعنی هم گوش میدهید، هم یاد میگیرید بابا جان من! «أو محبّاً لهم ولاتکن الخامس فتهلک» یا دوستدار، اگر پنجمی باشی هلاک شدی.
*اهمیت بیان معارف و احادیث
شخصی عرض کرد: یا رسولالله! یک نفر نماز میخواند و مثلاً عبا را سر میکشد میرود و یک نفر دیگر وقتی که نمازش تمام میشود مینشیند و برای ما مسئله میگوید و حدیث میخواند و موعظه میکند.
حضرت(ص) فرمود: نسبت دومی به اولی مثل نسبت ما به شما است، ببین داداش! این شغل، شغل انبیاست، شهید رحمةالله در آدابالمتعلمین میفرماید: آن عالم عاملی که اسلام را در میان مردم پیاده میکند، آن شخص نسبت به مقام نبیین یک درجه فاصله دارد؛ اینقدر درجهاش بالاست بابا جان من! در قیامت، اول انبیا شفاعت میکنند، بعد علما، بعد شهدا؛ این هم برای توجه دادن به موقعیت شما.
آیتالله آقا شیخ عیسی رضواناللهعلیه که منبر میرفتند، یک ساعت مسئله و احکام، یک ساعت اخلاق، یک ساعت توحید میفرمودند؛ ولی ما در عوض هر یک ساعت، هفت هشت دقیقه از شما اجازه برای صحبت گرفتیم! ببینید چقدر ذوقیات فرق کرده است.
*ارزش نماز و ذکر الهی
خوب! «وَاَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصُّلاةَ تنهی عَنِ الفحشاءِ وَالمُنکَرِ وَلَذِکرُاللهِ اَکْبَرُ» اگر چه این آیه را مفسرین معنا کردهاند؛ اما بعضی از تفسیرهایشان رضایتبخش نیست، حضرات صوفیه خذلهمالله میگویند: مثلاً اگر ما دور هم بنشینیم و ذکر یا هو یا علی بگوییم، این ذکر افضل از نماز است! خود خدا فرموده نماز از فحشا و منکر نهی میکند، ولذکرالله أکبر، اما تفسیر درست این است که یکی از اثرات نماز این است که شما را از فحشا و منکر باز میدارد؛ اثر دیگر نماز که بزرگتر است چیست؟
این است که شما را به یاد خدا میاندازد، آخر، هر بخش نماز، شما را به یاد خدا میآورد؛ قرائت حمد و سوره، رکوع، سجود، اذکار و ادعیه این همان خاصیت است؛ یعنی علاوه بر اینکه جنبه رفع مانع (= دور شدن از فحشا و منکر) دارد، ایجاد مقتضی (= یاد خدا) به نحو احسن میکند؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا» خب ببینید آقا آن وقت در اینجا میفرماید: «مَن اَحَبَّ اَن یَعلَمَ اَقُبِلَت صَلاتُهُ اَم لَم تُقبَل؟ فَلیَنظُرُ: هَل مَنِعَت صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنکَرِ؟ فَبِقَدرِ ما مَنَعَتهُ قُبَلَت مِنهُ» ببیند چقدر نمازش نهی از فحشا و منکر میکند؟
*نماز میزان انسان است
این حدیث هم برای آنهایی است که درست وارد نماز میشوند که حضرت فرمودند: «الصلوة میزان»، میزان زحمات شما را در نماز ارائه میکنند، امام صادق است که میفرماید: یکی یک رکعت نماز را با حضور قلب میخواند در رکعت دوم ذهن و قلبش شلوغ میشود، این به قدر یک رکعت زحمت کشیده است، یکی دو رکعت، یکی سه رکعت و یکی چهار رکعت و بعضیها هم هستند که نمازشان هیچ توجه ندارند و روایات دارد که این چنین نمازی مانند خرقه و کهنه در هم پیچیده میشود و به روی صاحبش زده میشود، خدا نکند که ما جز آنها نباشیم، لااقل از کسانی باشیم که إنشاءالله یک رکعت لااقل نمازمان با توجه باشد.
به پیغمبر(ص) از جوانی او گفتند: آقا یا رسولالله این جوان گناهکار است و خیلی کارها میکند، ولی در عین حال، نمازش را هم میخواند، قشنگ هم میخواند! حضرت فرمود: «دعه إِنَّ صَلَاتَهُ تَنْهَاهُ یَوْماً»، یک روز نماز بالاخره زورش میرسد و او را از این گناه باز میدارد، طولی نکشید که به محضر پیامبر(ص) عرض کردند: آنچه فرمودید، اتفاق افتاد و این شخص جز عباد و زهاد شد؛ همین که گرفتار خطا بود، همین که گناه میکرد، همین که فلان کار را میکرد، توبه کرد و از عباد و زهاد شد.
*نماز ستون دین است
باز یکی دیگر بخوانم: «الله الله فیالصلاة فانها عمود دینکم»، نماز ستون دین است، اگر عمود و ستون خیمه بشکند، پایین میآید و اعمال دیگر نتیجه ندارد، نماز: اول «ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ» است، اولین چیزی است که از اعمال بنده محاسبه میشود؛ «فان قُبِلَت قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ واذا رُدَّت رُدَّ علیه سائر عَمَلِهِ»، اگر قبول شود، سایر اعمالش نیز قبول میشود و اگر رد شود، سایر اعمال رد میشود، اول که نکیرین بیایند داداش جان! ابتدا که ملائکه میآیند میگویند بررسی کنید نمازشان چطور است؟
این بود که امام رضا(ع) فرمودند: بعد از شناخت پروردگار عزیز جلّ و عزّ عملی بالاتر از این نماز نمیشناسم، حالا هی نمازت را از اول وقت عقب بینداز؛ وقتی هم که میآیی قرائتت را میخوانی، بعد از چهل سال: الحمدالله قرائت میکنی!
نماز صحیح به دردت میخورد! همین نماز آن دزد را نجاتش داد؛ همین نماز او را جز عباد و زهاد کرد و بعد به مناسبت «وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ» در مجمع البیان از رسولالله(ص) نقل میفرماید: «لا صلوة لمن لم یطع الصلاة و طاعه الصلاة أن ینتهی عن الفحشاء و المنکر»، اگر غیبت بکنید، عمل بد بکنید، نظر به نامحرم بکنید، شما اطاعت از نماز نکردهاید، «لا صلاة» یعنی نمازش نماز نیست؛ اطاعت خود نماز آن است که نهی آن را که از فحشا و منکر است به کار ببندید. پروردگار میداند که شما نماز و ذکر او را چطور در خارج به جا میآورید و إنشاءالله همه شما را بر وفق کردار و عمل خودتان پاداش خواهد داد، خوب!
آب ار چه همه زلال خیزد/ از خوردن پرملال خیزد
هر چقدر که من و شما تشنه باشیم و آب گوارا باشد، اما باید به اندازه بخوریم، درباره موقعیت خودمان هم عرض کردم که باید یا معلم باشیم یا متعلم باشیم یا مستمع باشیم یا محب اهل علم باشیم؛ پنجمی نباشیم که در هلاکت واقع بشویم. این موقعیت خودمان را هم دانستیم؛ نماز را هم فهمیدیم، آن آیه را هم توجه کردیم.
سایت راسخون
صفحات: 1· 2