روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی
ـ دسته چهارم كه اهميت آن كمتر از دسته هاي پيشين نيست نسبتا\” جديد است و در اعلاميه هاي پيشين سابقه نداشته است ( مواد 22 تا 27 ) . اين دسته مربوط به حقوق اقتصادي , اجتماعي و فرهنگي است . ماده 22 اعلام مي كند كه هر كس حق دارد از حقوق اقتصادي , اجتماعي و فرهنگي كه براي كرامت و گسترش آزاد شخصيت او ضروري است برخوردار گردد . ليكن همان ماده تصريح مي نمايد كه برخورداري از اين حقوق در پرتو كوشش ملي و همكاري بين المللي و بر طبق سازمان و منابع هر كشور خواهد بود . مواد 23 تا 27 به پاره اي از اين حقوق اشارت دارد : حق كار , حق انتخاب آزاد كار , آزاديهاي سنديكائي , حق برخورداري از تامين اجتماعي , دفاع از سلامت , حقوق مادران و كودكان , حق تفريحات , حق تعليم وتربيت , حق شركت در زندگي فرهنگي و پيشرفت علمي , حق حمايت از ابداعات علمي , ادبي وهنري .
برفراز اين چهار دسته از حقوق , نويسندگان اعلاميه در مواد 28 تا 30 اصولي را ذكر كرده اند كه ارتباط بين فرد و جامعه را نشان مي دهد . اين مواد ضرورت وجود يك نظام اجتماعي و بين المللي را كه حقوق و آزاديهاي فردي بتواند در آن اثر كامل خود را به بار آورد اعلام كرده اند . همچنين مواد مزبور تكاليف فرد را در برابر جامعه يادآور شده و حدود حقوق وآزاديهاي فردي را كه انسان نمي تواند از آن فراتر رود مشخص نموده اند : انسان بايد به حقوق و آزاديهاي ديگران احترام بگذارد و نمي تواند در يك جامعه دمكراتيك بر خلاف اخلاق و نظم عمومي و مصلحت جامعه رفتار كند , همچنين نبايد هدفها واصول سازمان ملل را زيرپا گذارد .
بدين سان اعلاميه جهاني به بيان حقوق و آزاديهاي فردي بسنده نمي كند بلكه به محدوديتهاي آن حقوق و آزاديها و تكاليف فرد در قبال همنوعان خويش نيز اشاره مي نمايد.
اينك كه محتواي اعلاميه جهاني حقوق بشر روشن شد بجاست كه مقايسه اي كوتاه بين حقوق بشر در اسلام و آنچه در اعلاميه جهاني آمده است انجام گيرد . البته بحث تفصيلي در اين باب از حوصله اين گفتار بيرون است . در جلسات تخصصي سمينار موضوعات حقوق بشر مورد بحث وتجزيه و تحليل واقع خواهد شد . لذا در اينجا فقط به نكاتي چند در باره كرامت انساني , آزادي و برابري كه سه موضوع اساسي در حقوق بشر به شمار مي آيند از ديدگاه اسلام اشاره مي كنيم .
الف ـ كرامت انساني
در مقدمه اعلاميه جهاني چنانكه گفتيم به ركامت انساني اشارت رفته است , گمان نمي رود در هيچ دين و مكتبي به اندازه اسلام بر كرامت انسان تاكيد شده باشد . در نظر اسلام انسان داراي مقام و ارزش والائي است و خدا سروري موجودات زمين و آسمان را براي او فراهم ساخته است . روح خدا در آدم دميده شده و او شايسته تكريم و تعظيم گرديده و حتي فرشتگان مامور شده اند كه بر او سجده كنند . انسان در نظر اسلام داراي مقام خليفه ا….. است . در اين زمينه آيات و روايات فراوان است . بويژه آيه 70 از سوره اسراء كرامت انساني را با وضوح هر چه تمامتر اعلام مي دارد : \” ولقد كرمنا بني آدم و حملنا هم في البرو البحر ورزقناهم من الطيبات و فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفضيلا . \”
قابل ذكر است كه از نظر اسلام , همانطور كه از پاره اي آيات از جمله آيه 29 از سوره بقره , بر مي آيد همه انسانها صرفنظر از دين و مذهب و اعتقادات و اعمال و رفتار آنها داراي كرامت هستند , هر چند كه انسان با تقوي داراي فضيلت و كرامتي بيشتر است . به ديگر سخن , هر انسان داراي كرامت ذاتي است . اما گروهي از انسانها علاوه بر كرامت ذاتي داراي كرامت ارزشي يا اكتسابي نيز هستند كه با تقوي به دست مي آيد .
( ان الله اكرمكم عندالله اتقاكم ) . در اسلام اين كرامت بويژه مورد تاكيد واقع شده در حالي كه در اعلاميه جهاني حقوق بشر قوانين موضوعه كشورها به اين كرامت توجه چنداني نشده است . هرچند كه محدوديت آزاديها به موجب قانون چه بسا مبتني بر ارتكاب اعمال ناشايسته مجرمانه است كه از كرامت ذاتي انسان مي كاهد .
ب ـ آزادي
در اينجا نخست از حقوق و آزاديهاي شخصي كه در موارد 3 تا 11 اعلاميه جهاني حقوق بشر ذكر شده و سپس از آزاديهاي عمومي و حقوق سياسي كه در مواد 18 تا 21 اعلاميه آمده است سخن مي گوئيم .
1 ـ حقوق و آزاديهاي شخصي
حقوق و آزاديهاي شخصي كه در مواد 3 تا 11 اعلاميه جهاني , حقوق بشر ذكر شده در اسلام مورد تاكيد قرار گرفته است . در حقوق اسلام هر كس حق زندگي , آزادي و امنيت شخصي دارد ( اصل 22 قانون اساسي جمهوري اسلامي ) . از نظر اسلام همه انسانها آزاد آفريده شده اند و حق دارند آزاد زندگي كنند 1 . اسلام با برده داري و برده فروشي موافق نيست و گامهاي بزرگي در راه آزادي آنان برداشته است . اگر اسلام بردگي را يكباره لغو نكرد بدان جهت بود كه در هنگام ظهور اسلام برده داري يكي از اركان عمده زندگي اقتصادي و اجتماعي جهان آن روز به شماره مي آمد و اسلام نمي توانست يك باره آنرا لغو كند . معهذا در كتاب و سنت هيچ نصي كه دستور برده داري بدهد وجود ندارد بلكه برعكس نصوص بسياري موجود است كه به آزاد كردن بردگان دستور مي دهد . 2 . اسلام در موارد بسياري آزاد كردن بردگان را مقرر داشته است كه در كتب فقهي ذكر شده اند . اسلام علل بردگي را كه در قديم متعدد بوده محدود كرد . بردگي به علت فقر يا عجز از پرداخت دين يا ارتكاب برخي از جرائم كه در ميان اقوام و ملل قديم رواج داشت , در حقوق اسلام وجود ندارد , فقط بردگي به علت اسارت جنگي در صدر اسلام وجود داشته كه آن هم يك عمل متقابل بوده است , يعني اقوام و ملل ديگر نيز هرگاه در جنگ با مسلمانان پيروز مي شدند آنان را به بردگي مي گرفتند . حتي در اين زمينه نيز اسلام گامهاي موثري براي آزادي بردگان برداشته است , به گونه اي كه نتيجه دستورها و سفارشهاي اسلام لغو تدريجي بردگي بوده است . بنابراين مي توان گفت لغو بردگي در عصر جديد با اصول و روح اسلام كاملا\” سازگار است .
اسلام با شكنجه و آزار انسان و هتك حيثيت او مخالف است . در اسلام زندگي هر شخص مصون از تعرض است و تجاوز به حيات يا تماميت جسمي بشر جرم است و مجازات دارد ( اصول 38 و 39 قانون اساسي جمهوري اسلامي ) . در احترام به جهان و حق حيات تفاوتي بين مسلم و غيرمسلم نيست . قتل نفس جز در مواردي كه قانون مقرر داشته از نظر اسلام جرم و گناهي بزرگ محسوب مي شود و حتي در قرآن كشتن يك نفربه منزله قتل همه مردم به شماره آمده است 1 ; زيرا قتل نفس جرمي است كه پي آمد آن متوجه همه انسانيت است .
در اسلام هر كس حق دارد در برابر اعمالي كه حقوق او را مورد تجاوز قرار مي دهد به محاكم صالحه مراجعه كند و دادخواهي حق مسلم هر فرد است وهر كس مي تواند به منظور دادخواهي به دادگاه صالح رجوع كند ( اصل 34 قانون اساسي ج 1 ) . در حقوق اسلامي هر يك از اصحاب دعوي حق دارند براي احقاق حق خود از طريق قضائي , وكيل بگيرند ( اصل 35 قانون اساسي ) .
در اسلام اصل برائت شناخته شده است . هيچكس را نمي توان گناهكار شناخت مگر اينكه جرم او در دادگاه صالح به اثبات رسيده باشد ( اصل 27 قانون اساسي جمهوري اسلامي ) .اصل عطفبه ماسبق نشدن قوانين نيز در اسلام وجود دارد و علماي اسلام گاهي آن را تحت عنوان قبح عقب بلابيان مطرح كرده اند و در قانون جمهوري اسلامي اصل 169 به آن اختصاص يافته است .
…….
صفحات: 1· 2