لیله القدر اهل بیت علیهم السلام
کلام نوراني ديگري از امام صادق (ع)نشان مي دهد که ،نيمه شعبان نيز در حدّ خويش ،واجد يکي از درجات تقدير امور است . ايشان در برابري اين سنّت با ليالي مبارکه قدر فرمودند :«انّها الليلة الّتي جعلها الله لنا أهل البيت(ع)بإزاء ما جعل اللّيلة القدر لنبيّنا »يعني همان طور که خداوند به پيامبر اکرم (ص)شب قدر مرحمت فرمود ،به ما اهل بيت (ع)نيز نيمه شعبان را عطا کرد . همچنين امام باقر (ع)در پاسخ پرسشي درباره فضيلت شب نيمه شعبان فرمود که :«بافضيلت ترين شب ،پس از ليلة القدر ،شب نيمه شعبان است که خداوند در اين شب ،فضلش را بر بندگان خويش ارزاني مي دارد و با منّ و کرم خود ،آنان را مي آمرزد. پس براي نزديکي به خدا در اين شب بکوشيد».پيامبر گرامي اسلام (ص)نيز در شب نيمه شعبان به عايشه فرمودند که :«در اين شب ،اجل ها نوشته و روزي ها تقسيم مي گردد و خداي عزّ و جلّ ، بيش از موهاي گوسفندان قبيله بني کلب ،بندگانش را مي آمرزد و فرشتگان را به آسمان دنيا و از آن جا به زمين نازل مي کندو در اين نزول ،ابتدا در مکّه فرود مي آيند».
راز همتايي شب ميلاد امام زمان (ع)با شب قدر
آيت الله جوادي آملي درباره حکمت شب قدر بودن شب ميلاد امام زمان (ع)مي نويسد:«انسان کامل معصوم ،که مصاديق آن ،منحصر در عترت طاهره اند ،عدل (=معادل )و همتاي قرآن حکيم است و بر اساس حديث متواتر ثقلين،به هيچ وجه از يکديگر جدايي نمي پذيرند . قرآن تجلّي کتاب تدوين خدا وانسان کامل معصوم ،تجلّي کتاب تکويني اوست . همان طور که با نزول قرآن در ظرف زماني معيّن ، آن ظرف معهود،قدر يافته و شب قدر مي شود ،با تجلّي امام معصوم و تنزّلش از مخزن غيب الهي در ظرف زمان معيّن ،آن ظرف شخصي نيز قدر پيدا مي کند و شب قدر مي شود.
زيرا هر چند ممکن است زمان و زمين به واسطه صدورشان از منبع غيب الهي ،خطّي از قداست داشته باشند،امّا آنچه مايه شرافت زمان است همانا متزّمن (در زمان گنجيده )است. بر طبق اين بيان جامع ،ميلاد وليّ معصومي که کون جامع و معادل قرآن مجيد است . حقيقت او و نبوّت و امامت او مستلزم شب قدر شدن خواهد بود و بر همين اساس آنچه درباره صدّيقه کبرا ،فاطمه زهرا (س)و نيز درباره ميلاد حضرت خاتم الاولياء مبني بر تطابق حقيقت آن ذات مبارک با ليلة القدر يا معرفي ميلاد آنان به عنوان شب قدر مطرح مي گردد،از سنخ تمثيل است نه تعيين.
از آنجايي که حضرت خاتم الاوصياء حجّت بن الحسن المهدي (ع)،عصاره فضايل اهل بيت وحي (ع)بلکه تمام انسان هاي کامل است ،ظرف زماني تجلّي او از مخزن غيب الهي در عالم ملک ،در ميان ساير ايّام مبارک و مواليد حجج الهي (ع)برجستگي خاص و ويژه اي يافته است که در پرتو آن ،هم طراز ليالي قدر ،بلکه شبي از شب ها محتمل قدر به شمار مي رود . گويا در عصر ما ،که زمان ولايت آن آخرين وليّ معصوم است ،مقدّرات عالم در مراتبي رقم مي خورد که از شب ميلاد آن حضرت در نيمه شعبان آغاز گرديده و در شب هاي ماه مبارک رمضان يکي پس از ديگري تثبيت مي شود».(3)
آداب و آيين شب نيمه شعبان
چنانچه اشاره شد، براي اين شب شريف و شکوهمند ،به خاطر قدر بودن يا همتاي قدر بودن آن ،اعمال ،آداب و آيين فراواني در کتاب هاي دعا مثل «اقبال الاعمال »سيّد بن طاووس ،«مصباح المجتهد »شيخ طوسي و بخشي از آنها در «مفاتيح الجنان »محدّث قمي و ديگر کتاب هاي مربوط به حضرت مهدي (ع)آمده است که شيعيان و دوستداران امام عصر (ع)قدر و قيمت آنها را خواهند دانست و به اندازه ظرفيّت بهره خواهند برد. هر چند اين مقاله در مقام بيان تفضيلي آن آيين نمي باشد امّا از يک نکته نمي تواند بدون اشاره بگذرد وآن را فروتنانه به شيفتگان امام عصر (ع)ياد آوري نکند و آن اينکه :شب نيمه شعبان ،شب زيارتي سيّد الشّداء (ع)است . سيّد بن طاووس در «اقبال الاعمال»در بيان فضيلت زيارت امام حسين (ع)در شب نيمه شعبان مي نويسد :ابوحمزه ثمالي نقل کرده است که از امام سجّاد (ع)شنيدم که مي فرمود :«هر کس دوست دارد که با 124هزا رپيامبر مصافحه کند (دست بدهد)،در شب نيمه شعبان به زيارت امام حسين (ع)برود ،زيرا در آن شب ،فرشتگان و ارواح پيامبران براي زيارت آن حضرت از خدا اجازه مي گيرند و خداوند به آنان رخصت مي دهد. خوشا به حال کسي که با پيامبران مصافحه نمايد و آنان نيز با او مصافحه کنند».
همچنين امام صادق (ع)فرمود:«وقتي که اوّل شعبان فرا مي رسد ،منادي اي از عرش ندا در مي دهد :اي کساني که به زيارت امام حسين (ع)آمده ايد ،مبادا شب نيمه شعبان ،از زيارت آن حضرت دست بداريد . اگر مي دانستيد که چه [اسرار و برکاتي ]در آن نهفته است،سالي ديگر در کنار آن حضرت مي مانديد تا شب نيمه شعبان سال آينده را دريابيد».
سيد بن طاووس در سرّ ثواب فراوان زيارت سيّد الشّهدا(ع)در چنين شبي ،مي آورد :«تسليم [محض]بودن سالار شهيدان در برابر فرمان خدا ،آنگاه که به شهادت فراخوانده شد و جان عزيز خود را ـ خالصانه ـ تقديم کرد،تقديم کرد ،از امورخارق العاده است ،زيرا آن حضرت به واسطه اطّلاع دادن جدّ و پدر بزرگوارش (ع)به تفصيل از حوادث هولناک آينده آگاه بود . بنابراين هر اندازه که خداوند آن حضرت ببخشد و عطا کند و همچنين هر اندزه که آن حضرت براي زائران خود ، از خداوند درخواست کند، باز هم نزد خداي اندک است ،چون خداوند ذاتا و به خودي خود ،قادر ،رحيم و کريم است و هر قدر که ببخشايد ،عطايايش کاستي نيافته ،بلکه افزوني هم مي يابد».(4)
مرحوم ملکي تبريزي نيز در «مراقبات»، رمز و راز اين پاداش فراوان را اين گونه توضيح مي دهد :«بنده بايد در اين شب بينديشد که چرا خداوند متعال اين همه ثواب هاي سترگ و پاداش هاي بزرگ براي زيارت سيّد الشّهدا(ع)قرار داده است ،به گونه اي که در روايات آمده است که :«زيارت امام حسين(ع) در چنين شبي، مانند زيارت خداوند در عرش مي باشد »البتّه همه نمي توانند به علّت اين امر پي برند ،حتّي علّامه عالي مقدار آيت الله سيّد مهدي بحر العلوم (ره )نيز سبب را از شيخ و عارف بزرگ ،شيخ حسن معروف به نجف مي پرسد.
يک پرسش و پاسخ
روزي سيّد از شيخ مي پرسد :«چرا در روايات اين همه پاداش براي زائران و سوگواران سيّد الشّهداء(ع)وارد شده است ؟آخر عقل چگونه اين همه پاداش را براي اين اعمال کم بهاو کوچک بپذيرد؟»شيخ پاسخ مي دهد :«امام حسين (ع)با تمام مقام ها و فضايلي که داشت مخلوق محتاج و بنده کوچک خدا بود . امّا با اين حال ،همه هستي و تمام وجود خود را از مقام ،مال ،آبرو ،برادران ،فرزندان و…گرفته تا جان و بدن خود را براي دوستي و رضاي خدا داد. حال اگر خداوند همه دارايي خود را به امام حسين (ع)بدهد ،زياد باشد ».سيد به اين پاسخ قانع شد و فرمود :«نيکو جوابي بود».(5)
سخن را با توصيه اي از سيّد اهل مراقبه ،ابن طاووس ،به پايان مي بريم و از همگان در اين شب شريف التماس دعا داريم :«وقتي نيمه شعبان به پايان خود رسيد،اعمال خود را به معصومي که واسطه ميان تو و خدايت در برآوردن حاجت و آرزوهايت مي باشد ـ يعني اما عصر(ع)ـ بسپار و به او توسّل کن !و با توجّه به ايشان ،به آستان خدا روي آور تا عبادت هاي تو را بدون کاستي و همراه با گذشت و مغفرت به خداوند بسپارد و درهاي قبولي اعمال را گشاده و کردارت را در درجات برتر بالا ببرد…».(6)
پی نوشت ها :
1ـ حسن زاده آملي ،هزار و يک نکته، صص429ـ430.
2ـ ناصري محمّد ،آب حيات ،ص39.
3ـ جوادي آملي امام مهدي (ع)موجود موعود ،صص60ـ63.
4ـ سيّدابن طاووس ،اقبال الاعمال ،ج2صص921ـ919.
5ـ ملکي تبريزي ،المراقبات ،صص187ـ188
6ـ اقبال الاعمال ،ج2،ص942.
منبع:نشريه موعود شماره 102
صفحات: 1· 2