خاندان ويراني 1
خاندان ويراني 1 : از جيب مردم
خاندان ويراني 1 : از جيب مردم
با ما همراه باشيد با نمايشگاه پوسترهاي خاندان ويراني
( به مناسبت سالگرد خروج شاه از ايران )
روز شانزدهم آبان ماه ۱۳۵۷ محمدرضاشاه سر ساعت ۱۰ صبح در دفترش حاضر شد. كوتاه زمانى وزير دربار شاهنشاهى را پذيرفت. سپس رئيس تشريفات كشيك « منوچهر صانعى » را فراخواند و به او گفت: « گروه راديو و تلويزيون ملى قرار است به زودى برسند.» صانعى پاسخ داد: « اينجا هستند قربان.»
شاه در دفتر كار پهناور خود گام مى زد و انتظار مى كشيد. در راهروها همه مى پرسيدند چه كسى متن سخنرانى او را تهيه كرده است.
معمولاً شجاع الدين شفا اين كار را مى كرد كه در آن هنگام در ماموريتى خارجى به سر مى برد و در داخل كشور نبود. شاه سه دقيقه بعد دوباره صانعى را فراخوانده و پرسيد: « رضا قطبى كجاست؟ قرار است نوشته متن سخنرانى را بياورد.» صانعى جواب داد: رضا قطبى به همراه حسين نصر در دفتر شهبانو حضور دارند. محمدرضا سخت برآشفت و گفت: نزد شهبانو چه مى كنند؟ اين پيام من است. اصلان افشار رئيس تشريفات سريعاً تماس گرفت و سخن شاه را براى آنها بازگو كرد. چند دقيقه اى گذشت تا سرانجام سروكله آن سه نفر پيدا شد و وارد دفتر شاه شدند. يادداشت عرضه شد و شاه با ديدن آن اعلام كرد كه مطلقاً نبايد چنين چيزهايى بگويد. رضا قطبى پاسخ داد: «نه اعليحضرت ديگر هنگام آن فرا رسيده كه شما هم در كنار ملت قرار بگيريد و سخن هايى بگوييد كه ملت بپسندد.» شاه تسليم شد و گروه راديو و تلويزيون را فراخواند و ديگر كوچكترين نگاهى به نوشته نينداخت. او روبه روى دوربين اينگونه شروع كرد: «ملت عزيز ايران در فضاى باز سياسى كه از دوسال پيش به تدريج ايجاد شد، شما ملت ايران عليه ظلم و فساد به پا خاستيد. انقلاب ملت ايران نمى تواند مورد تائيد من به عنوان پادشاه ايران و به عنوان يك فرد ايرانى نباشد.» او بعد از توضيحاتى درباره نالايقى ها و موج اعتصاب ها به استقلال مملكت اشاره كرد و ادامه داد كه براى برقرارى حكومت قانون و ايجاد نظم و آرامش به دنبال يك دولت ائتلافى است تا جلوى تكرار اشتباهات گذشته و فساد مالى و فساد سياسى را بگيرد و در انتها نيز متعهد شد كه جلوى خطاهاى گذشته و بى قانونى و ظلم و فساد را بگيرد و تاكيد كرد كه «من نيز پيام انقلاب شما ملت ايران را شنيدم» كه در ادامه با عنوان صداى انقلاب معروف شد. آخر سر هم با قول دادن و تعهد درباره استقرار آزادى، اجراى اصلاحات و برقرارى انتخابات آزاد و دموكراسى اين پيام به آخر رسيد. سر آنتونى پارسونز سفير انگلستان در يادداشت هاى روزانه اش درباره اين پيام نوشت: آيا شاه به راستى مفهوم سخنى را كه مى گفت، مى دانست؟ پيام پخش شده تاثير مورد نظر را به بار نياورد.
حضرت امام خامنهای مدظله العالي: رفتارهای زشت و سخیف این رئیسجمهور کنونی آمریکا، کارهایی است که از اوّل هم میکردند؛ در دوران دولت گذشتهی آمریکا یکجور بود، دوران قبل از او یکجور بود؛ در هر دورهای یکجوری اینها خباثتهای خودشان را نشان دادند. خیلی از آنها استخوانهایشان هم خاک شد، بدنشان هم در زیر خاک خوراک کرم و مور و مار شد، امّا جمهوری اسلامی همچنان خواهد ایستاد. ۱۳۹۷/۰۲/۱۹
بعضی از دولتمردان آمریکا وانمود میکنند دیوانهاند؛ بنده البتّه این را قبول ندارم، امّا حقیقتاً احمقهای درجهی یک هستند. ۱۳۹۷/۱۰/۱۹
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بهمناسبت فرارسیدن سالروز ولادت حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها و روز «پرستار» گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی دربارهی پرستاران را منتشر میکند.
پرستاری جزو ارزشمندترین حرفهها است
اگر بخواهیم ارزش خدمات مختلفی را که قشرهای مردم به یکدیگر تقدیم میکنند، اینگونه محاسبه کنیم که هر خدمتی که مستقیماً به انسان ارتباط پیدا میکند، هر خدمتی که نوعی غمگساری نسبت به انسانهای دیگر است، هر خدمتی که تقدیمکننده آن خدمتْ رنج بیشتری میبرد و هر خدمتی که از روی علم و معرفت و آگاهی و تحصیلات است، ارزشش بیشتر است، در این صورت گمان میکنم که خدمت پرستاری، جزو ارزشمندترین حرفهها و خدمتگزاریها خواهد بود. چون پرستار، هم مستقیماً با انسان سر و کار دارد، هم غمگسارِ انسانی است که به غمگساری و همدردی و کمک او نیاز دارد و هم اینکه، بحمداللَّه، کاری از روىِ دانش و تحصیلات و علم است.
کلیپ صوتی: پرستاری؛ ارزشمندترین حرفهها
پرستار چون با بیمار سر و کار دارد، با بیداری و دردکِشی سر و کار دارد و رنجش بیشتر از دیگران است؛ بنابراین حرفهاش حرفه عزیز و باارزشی است. اینها حقایق است؛ نه اینکه مردم بخواهند با پرستاران - چه مرد و چه زن - تعارف کنند. واقع مطلب چنین است. وقتی کاری خیلی بزرگ و خیلی عزیز باشد، دو طرف در مقابل آن مسؤولند: یکی مردمند؛ که باید آن کار را عزیز به حساب بیاورند و صاحب آن را معزّز بشمارند؛ دیگری خودِ آن شخص است که این شیء عزیز و این کار بزرگ در اختیار اوست. خود او هم باید آن را گرامی بدارد.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۳/۰۷/۲۰
نقش پرستار نقش احیاگر و زندهکننده است
نقش پرستار و همچنین قابله در نظام سلامت کشور یک نقش بسیار مهمی است؛ نقش بسیار عظیمی است. اگر پرستار دلسوز و مهربانی در کنار بیمار نباشد، گمان اینکه معالجهی پزشک در آن بیمار تأثیری نبخشد، بسیار زیاد است. آن عنصر و آن موجود فرشتهگونی که بیمار را در واقع از مسیر طولانی و دشوارِ مرض و شدت آن عبور میدهد، عبارت است از پرستار. این را هر کدام از ما که دچار بیماری شده باشیم و در جریان بیماریهای سخت و عملهای جراحی دشوار قرار گرفته باشیم - از جمله خود من - بالعیان احساس کردیم و احساس میکنیم. نقش پرستار، نقش احیاگر است؛ زنده کننده است. این هم اهمیت این. قابلهها هم همینجور؛ نقششان در سلامت نوزاد، در سلامت مادر، نقش حیاتی و تعیین کننده است. اینجا هم من عرض میکنم به پرستاران - چه برادران، چه خواهران پرستار - و همچنین به قابلههای محترم که قدر این خدمت، این نعمت بزرگ را بشناسند؛ همچنانی که مردم به چشم تکریم به آنها باید نگاه کنند، خودشان هم به این شغل خود به چشم تکریم نگاه کنند، که خودِ این کرامت دادن به خود، قدر خود را دانستن، نقش عظیمی دارد در همهی قشرهای گوناگون در کیفیت انجام کار.
بیانات در دیدار جمعی از معلمان و پرستاران و کارگران ۱۳۸۸/۰۲/۰۹
نقش پرستار مانند نقش یک پزشک ماهر است
حضرت امام خامنهای مدظله العالي در دیدار مردم قم (۱۹ دی ۹۷) ضمن تشریح نتایج غلط نظام محاسباتی استکبار و مقایسه آن با نظام محاسباتی توحیدی، به قیام مردم قم در سال ۵۶ اشاره کردند و فرمودند: «قیام مردم قم تقابل دو دستگاه پیشبینی و تقویم و محاسباتی را نشان داد.»
کتاب «دیار بصیرت، جهاد و اجتهاد» مجموعه گفتارهایی از دیدارهای سالیانۀ رهبر معظّم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنهای مدظله العالي با مردم قم بهمناسبت سالگرد قیام نوزده دی میباشد که توسط انتشارات انقلاب اسلامی تنظیم و منتشر گردیده است. آنچه در ادامه میآید، گزیدهای از این گفتارها است که به تحلیل برخی ابعاد ماجرای قیام مردم قم در نوزدهم دیِ سال 1356 پرداخته است.
به عقیدۀ امام خامنهای مدظله العالي، ماجرای نوزده دی 1356 را میتوان یکی از مؤثرترین و سرنوشتسازترین وقایع تاریخ ایران دانست. ایشان معتقد است که هنوز مسئلهی مهم حادثۀ نوزدهم دی سال 56 درخورِ تأمل و تدقیق است و ابعادی در این حادثه وجود دارد که قابل بازگوکردن و درسگرفتن است. ایشان خود به تحلیل ابعادی از این ماجرا پرداخته و میفرماید: این حادثه آنقدر با عظمت و باشکوه است که همچون یک مقطعِ تاریخیِ گویا و زباندار، جا دارد به رخِ مستکبران عالَم کشیده شود.
1- درک دقیق و عمیق از جریانات سیاسی
یکی از ابعاد اهمیتداشتنِ این حادثه، از آنجهت است که مردم قم، حادثهای را پیش از وقوعِ آن حس کردند. قضیۀ اهانت به امام بزرگوار در یک روزنامه و به قلم یک مزدور دربار طاغوت، از نظر خیلی از مردمِ سطحینگر و ظاهربینِ آن روز، چندان اهمّیتی نداشت؛ اینان عمق این قضیه و بخش پنهانیِ این توطئه را احساس و درک نمیکردند. وقتی انسان یک توطئهای را احساس نکند، طبعاً عکسالعملی هم در مقابل آن نشان نمیدهد. اما مردم و جوانان قم، درک کردند و اهمّیت حادثه را فهمیدند. این مهمترین بخشِ از حادثهای است که در تاریخ انقلاب ما اتفاق افتاد. اگر مردم قم آن درک را پیدا نمیکردند، به خیابانها نمیآمدند، دفاع نمیکردند، شهید نمیدادند و آن رسواییِ بینظیر را برای دستگاه طاغوت بهوجود نمیآوردند، معلوم نبود که جریان مبارزات به این شکلی که اتفاق افتاد، پیش رفته و ادامه پیدا کند. مردم قم نشان دادند که میدانند پشتسر این مقالهای که علیهِ امام (رضواناللهعلیه) در روزنامه درج شده است، چه توطئهای نهفته است؛ چون توطئه را فهمید، لاجرم وادار به عکسالعمل شد. این یک مقطع مهم بود. ملّت ایران میتوانست سکوت کند و از سر این اهانت بگذرد. اما نتیجه چه میشد؟ نتیجه این میشد که آن اهانتکنندگان، جریّتر میشدند و این رشته ادامه پیدا میکرد و جبهۀ اسلام و دین و انقلاب بهکلی تضعیف میشد. اما مردم قم در مقابل این اقدام، قیام کردند.
به همین دلیل چنین روزی در تاریخ معاصر، در حقیقت سرآغاز دورۀ مهمی از تاریخ انقلاب بود. اینکه قمیها، از روحانیان و غیرروحانیان و جوانان و آحاد مردم قم، در صحنۀ خونین انقلاب پا گذاشتند و مبارزهای خونین را شروع کردند، چیز کمی نیست و همین روَند بود که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند.
2- موقعشناسی و پاسخ به نیازِ زمانه
جوانان قم، مرد و زن، طلبه و غیرطلبه، در این روز یک پاسخِ مؤمنانه و قهرمانانه به نیازِ زمان دادند. مهم اینست که هر ملّتی، هر شخصی و هر مجموعهای بتواند به نیاز زمانۀ خویش پاسخ دهد. لذا یکی از دلایل اصلی شکست ملتها و اشخاصِ توسریخور، همین است که اقتضای زمانۀ خود را درک نمیکنند. اگر هم مردم قم در نوزدهم دی 56 قیام نمیکردند و آن حوادث عظیم را پیدرپی بهوجود نمیآوردند، احتمالاً حوادث به سمتوسوی دیگری میرفت. اما آنها ابتکار به خرج دادند. نقطۀ اصلی و ثقل این کار هم بر دوش جوانها بود؛ پس پیشروانِ حرکت فراگیر انقلاب اسلامی، مردم قم بودند. این حرکت موجی را بهوجود آورد که در کشور هیچ عاملی نمیتوانست و نتوانست آن موج را فروبنشاند.
یعنی در یک روز، مادرها جلوِ جوانانشان را نگرفتند، جوانان از مأمور پلیس خفقانگرِ شاه نترسیدند، روحانیون در مدرسهها و خانهها نماندند و همه به وظایف خودشان عمل کردند. بعداً این حرکت، سلسله حرکاتی را به وجود آورد؛ که اگر این ارادۀ مردم قم با ارادۀ بعدیِ مردمِ شهرهای دیگر –تبریز و یزد و قزوین و تهران و مشهد و…- همراه نمیشد، اثری که باید ببخشد را نمیبخشید. این سنت الهی است. لذا شهدای پیشروِ نوزدهم دی، جزو «سابقون» و «اوّلون» این راه محسوب میشوند.
آن روز خشم عمومی نسبت به رژیم پهلوی در همه جای ایران گسترده بود؛ منتها مثل همۀ حوادث دیگر لازم بود نقطۀ آغازینی بهوجود آید؛ قهرمانی پا وسط میدان بگذارد و شروع کند. یک حرکتِ هوشمندانه و بهجا لازم بود تا این گردونه به حرکت درآید. این شروعکننده، مردم قم و حوزۀ علمیۀ قم بودند. اهمیت قضیّه اینجاست. این حادثه، طوفان را آغاز کرد؛ طوفانی که هلاک در آن، برای نیروهای ضدّ حق، نیروهای طغیان و نیروهای شرّ قطعی شده بود. لذا این قیام به برکت «اخلاص» به قیام جهانی اسلام منتهی شد. لذا نقطۀ شروع خیلی مهم است.
3- مجاهدت مؤمنانه
مردم قم در شرایط خفقانبار و تسلط عجیب امنیتیای که دستگاه پهلوی داشت، از خطر نترسیدند؛ آن سلطه را ملاحظه نکردند و بهخاطر دفاع از حقیقت، در یک اجتماع عظیم شرکت کردند. دستگاه هم از روی خامی و نشناختن مردم، فکر کرد آنها را بترساند که همین منجر به درگیری شد. در این حادثه، اگرچه مردم شهید دادند؛ اما دستگاه طاغوت شکست خورد. چون هدفی که مردم دنبال میکردند، از جانشان بزرگتر بود. لذا نتیجه این شد که حادثۀ قم، ایران را تکان داد و دیوار ترس را در دلهای دیگر مردم شکست. در دنبالۀ این حادثه بود که در تبریز و دنبالۀ آن در شهرهای دیگر اتفاقاتی روی داد و نهایتاً چنان انقلاب عظیمی پدید آمد که نه فقط رژِیم سلطنت را در ایران، بلکه آمریکا را در منطقه و استکبار را در دنیا و همۀ رژیمهای مرتجع را در کشورهای خودشان به لرزه در آورد و همه را وادار کرد که یک قدم عقب نشستند و حکومت اسلامی به وجود آمد. با این کار، قم مظهر قیام مؤمنانۀ مردم، مظهر اعتماد به حبلالله و مظهر «تقوموا لله مثنی و فرادی» شد. به همین دلیل روز نوزدهم دی، نقطۀ عزیمت در نهضت و انقلاب اسلامی ایران است.
درست است که در آن حادثه، مردم قم داغدار شدند و جوانان و عزیزانی از آنها به خاک و خون غلتیدند، لیکن در محاسبات کلان بشری در تاریخ، آنچه مهم است، نتایج و آثاری است که بر اقدامهای مهم مترتّب میشود. در آن سکوت خفقانانگیزی که هیچکس در سرتاسر این مملکت اجازه نداشت یک کلمه بر خلاف مصالح ابرقدرتها بگوید، شهر قم این سکوت را شکست. مردم قم با این قیام ثابت کردند که همان احساساتی را دارند که مسلمین صدر اسلام در حوادث خونین و دشوار نشان دادند.
مردم قم در این حادثه نشان دادند که به عهدِ الهی وفادارند: «و مَن أوفی بما عاهَدَ علیهُ اللهَ فَسَیُؤتیه أجراً عظیماً»؛ آنها و همۀ مردم ایران پای حرفشان ایستادند، وفاداری نشان دادند و خدای متعال هم اجز عظیم را به آنها داد: پیروزی در همۀ میدانها در مقابل ابرقدرتها. خداوند متعال آنطوری که وعده داده است : «و لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه» نصرت خودش را شامل حال این ملت کرد.
4- تأثیر تاریخیِ این قیام بر سرنوشت ایران و جهان
یک حادثه، گاهی بهقدری عمیق و حکیمانه و بهجا در طول زندگی یک ملت اتفاق میافتد که تأثیرات آن برای سالهای متمادی، گاهی برای قرنهای متوالی باقی میماند. یقیناً روز نوزدهم دی برای تاریخ ایران از جملۀ همین حوادث بود.
از باب تمثیل، میتوان چنین گفت که برای ساختن یک بنا، اوّل باید پایههای محکم آن را کار گذاشت. هرچه بنا بزرگتر و سنگینتر و ماندگارتر باشد، پایههای آن محکمتر و قویتر و شکستناپذیرتر خواهد بود. اگر ما مبارزۀ ملت ایران را که بهطور عمومی و تعیینکننده، از سال 56 آغاز شد و به پیروزی رسید، به یک بنای رفیع و مستحکم تشبیه کنیم، پایههای قوی و شکستناپذیر و ماندگار این بنای مستحکم، در قم و در ماجرای 19 دی 56 نشانده و کار گذاشته شد. اما چگونه؟ توضیح تأثیر اینست که:
همۀ روزها از لحاظ وضع طبیعی در این گیتی یکسانند؛ ولی بعضی از روزها بهخاطر تقدیرات الهی که بسیاری از آن تقدیرات هم با ارادۀ انسان رقم زده میشود، وضع خاصی پیدا میکنند. روز عاشورا از آن جمله است، که از مجرای ارادۀ شخص مطهّر و مقدّس معصوم علیهالسلام و همراهانش تراوش کرد. این سنخ جریانات (چه مثبت و چه منفی) و حرکتها دائمی است. همهجای تاریخ پر از نشانههای تأثیر انسانها بر نوارِ گذرای ایام و لیالی است. روز نوزدهم دی یکی از همین روزهای درخشنده، نهفقط در تاریخ قم، بلکه در تاریخ کشور ما است. در آن روز، مردم قم تصمیم گرفتند و با ارادهشان این روز را بزرگ و عزیز کردند. این روز بهخاطر آثاری که در تاریخ بر جای گذاشت و جریانی که بهوجود آورد، در تاریخ ثبت شد. لذا این حادثه، شروعکنندۀ یک راه تازه در زندگی ملّت ایران و بهتبع آن در تاریخ معاصرِ دنیای اسلام بود. آغاز یک راه و بهارِ یک مجموعه از زندگی جامعه و انسان بود. این روز بدون شک یکی از «ایّام الله» است. چرا که در تاریخِ بعد از خود و مسیر حرکت جامعه تأثیر اساسیای داشت.
بنابراین در تعبیر دقیقتر باید بگوییم که اگر حادثۀ نوزدهم دی را یک «مبدأ تاریخی برای تحوّلات جدید دنیا» بدانیم، شگفتآور نیست و سخنی به گزاف گفته نشده است. حوادث جامعۀ بشری و این عالَم بزرگ، متأثر از قانونِ «تأثیر متقابل» است. حوادث بر روی هم تأثیر میگذارند و زنجیرۀ حوادث تاریخی، وقایع بزرگ را بهوجود میآورند. با این تحلیل، حرکت مردم قم در روز نوزدهم دی سال 56 و این خونهایی که در خیابان چهارمردان شهر قم ریخته شد، یک جرقهای در فضای ظلمانیِ عجیبِ خفقانِ آن روز بود؛ این جرقه در حقیقت به انبار و آذوقهی ذخیره عظیم ایمانی این مردم اصابت کرد و ناگهان فضا را منقلب نمود.
راهکارهای کاهش اضطراب امتحان
پرسش :
چه کنم تا در امتحاناتم موفق باشم و اضطراب از من دور شود؟
شرح پرسش :
من خیلى درس مىخوانم، حتّى بعضى مواقع صفحههاى دفترم نیز هنگام امتحان یادم مىآید؛ ولى جواب ها را فراموش مىکنم. هنگام امتحان چنان نگران مىشوم و در دلهره فرو مىروم که هیچ کارى نمىتوانم بکنم! به من بگویید چه کنم تا در امتحاناتم موفق باشم و اضطراب از من دور شود؟
پاسخ :
از سؤال شما چنین فهمیده مى شود که اضطراب امتحان، شما را رنج مى دهد. این نوع اضطراب فرد را در خصوص توانایى هایش دچار تردید مى سازد و توان او را براى مقابله با موقعیت امتحان کاهش مى دهد. فردى که اضطراب امتحان دارد، ممکن است درس را بداند؛ امّا شدت اضطراب، وى را از آشکار ساختن معلوماتش باز دارد. این اضطراب مى تواند دو علت عمده داشته باشد: آشکار و پنهان.
1. علت آشکار؛ علت آشکار اضطراب امتحان، هراس از تحقیر و آبروریزى است. فرد احساس مى کند اگر موفق نشود، در برابر دوستان یا خانواده اش تحقیر مى شود و آبرویش مى رود. در واقع احساس مى کند عزت نفس و غرورش با موفقیت ارتباط دارد و اگر امتحان را خراب کند، از احترام دیگران محروم مى شود یا از دانشگاه اخراج مى گردد.
2. علت پنهان؛ گاه انسان بدان سبب که خود را به حرکت در مسیر طراحى شده، به وسیله دیگران ناگزیر مى بیند، دچار اضطراب مى شود.
برخى از پژوهشگران عواملى مانند فقدان مهارت هاى مطالعه را سبب اضطراب مى دانند و مى گویند: «چون فرد نمى داند چگونه و به چه روشى مطالعه کند، مطالب را خوب دریافت نکرده، هنگام امتحان مضطرب مى شود». در این صورت، باید به مهارت هاى مطالعه توجّه کافى مبذول شود و مطالب علمى و درسى با برنامه ریزى صحیح و بهره گیرى از روش هاى صحیح مطالعه شود تا هنگام امتحان مشکلى پیش نیاید.
روش هاى کاهش اضطراب امتحان:
1. یاد خدا؛ با وضو در جلسه امتحان حاضر شوید، نام خدا را با توجّه کامل بر زبان جارى کنید و از او یارى جویید.
2. روى آوردن به خودگویى مثبت؛ برخى افراد در خلال موقعیت هاى اضطراب (نظیر امتحان)، در حالت خودگویى منفى فرو مى روند و عباراتى چون «با هیچ چیز درست نخواهد شد» و «من در این امتحان موفق نمى شوم» را بر زبان مى رانند! این خودگویى ها به افزایش سطح اضطراب و کاهش کارآمدى فرد مى انجامد. بنابراین، فرد باید به جاى خودگویى هاى منفى، به خودگویى هاى مثبت روى آورد؛ مانند «گام به گام پیش مى روم»؛ «مى توانم بر این موقعیت امتحان مسلط شوم».
3. فرمان به خویشتن؛ هنگام امتحان به خود بگویید: اضطراب قبل از امتحان، پدیده اى طبیعى است و هر کس ممکن است دچار آن شود. این اضطراب سبب نمى گردد امتحانم را خراب کنم و حتّى باعث مى شود خود را بیشتر و بهتر آماده سازم.
4. بیان اغراق آمیز اضطراب؛ اندکى قبل از امتحان احساس اضطراب خود را به طور اغراق آمیز بیان کنید؛ مثلاً بگویید: قلبم از شدت تپش مى خواهد بیرون بزند. حتّى به دوستانتان بگویید: «بچه ها این قدر ترسیده ام که گویا قلبم از سینه بیرون زده است». سعى کنید این احساس خود را پنهان نسازید. هر قدر این احساس در شما بماند، شدتش بیشتر مى شود. آشکار کردن این احساس، باعث مى شود دوستانتان تذکر دهند: جاى نگرانى نیست، ما هیچ احساس بدى نداریم. تو بى جهت چنین احساسى پیدا کرده اى. همین گفت و گوها و آشنایى با موقعیت هاى دوستانتان، اضطراب را کاهش مى دهد.
5. زودتر در محل آزمون حضور یافتن؛ ساعتى قبل از امتحان در محل حاضر شوید؛ ولى از مطالعه و بحث درباره امتحان بپرهیزید.
6. پدید آوردن آرامش فیزیکى؛ وقتى روى صندلى آزمون نشستید، دقایقى پیش از شروع امتحان - بى آنکه توجّه کسى را جلب کنید - چند نفس عمیق بکشید. سپس همه عضلات بدن را یکباره منقبض سازید، چند ثانیه صبر کنید و آن گاه همه را رها کرده، به آرامشى که از نوک پنجه هاى پا به طرف بالا مى آید توجّه کنید. در این هنگام، آرامش را به تمام نقاط بدنتان ببرید و آرام و آرام تر شوید. دوباره چند نفس عمیق بکشید و به خود چنین تلقین کنید: «راحتم، خیلى راحتم، آماده ام به خوبى امتحان دهم».
7. پدید آوردن آرامش روانى؛ هنگام امتحان، وقتى جاى مناسب یافتید و نشستید، چشم هایتان را ببنیدید و منظره زیبایى را که قبلاً دیده اید (رودخانه آرام، کوهستان پر برف، چمن زار زیبا و…)، در ذهن مجسم کنید. خود را در آن محل زیبا ببینید و آرامشى را که مى توانید در آن مکان داشته باشید، احساس کنید. پس از چند ثانیه، چشم هایتان را باز کنید و با این احساس آرامش به استقبال امتحان بروید.
8. پاسخ گزینشى به پرسش ها؛ قبل از پاسخ دادن به پرسش ها، به اجمال در آنها بنگرید. نخست به پرسش هایى که پاسخش را کاملاً مى دانید، پاسخ دهید و سپس سراغ دیگر سؤال ها بروید.
امیدواریم با توجّه به آنچه درباره اضطراب و «اضطراب امتحان» بیان شد و اهتمام کامل و دقیق به راه کارهاى ارائه شده، اضطراب امتحان را به حداقل ممکن کاهش دهید. البتّه این هدف به تدریج به دست مى آید.
بى تردید با اجراى پیوسته نکات کاربردى یاد شده، به موفقیت کامل دست خواهید یافت.
منبع: اختلالات رفتارى، ابوالقاسم بشیرى؛ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، قم: دفتر نشر معارف، 1387.
هفته پژوهش بر همه پژوهشگران عرصه علم و دين مبارك