اخلاق فرزند از مادر است.
تازه مصیبت شروع شده...
دیشب کتیبه های تو را جمع کرده اند،
غافل از اینکه تازه مصیبت شروع شده….
بی بی از منظر پدر
حضرت زهرا سلام الله عليها از منظر اميرالمومنين عليه السلام
اگر چه بيان عظمت مقام حضرت فاطمه عليها السلام در نزد حضرت علي عليه السلام خود تحقيق مستقلي مي طلبد لکن در اين جا فهرست وار، به ذکر پاره اي از موارد، پرداخته شده تا بيانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد. توجه به اين نکته نيز در نوشتار زير حائز اهميت است که، ميزان علاقه اميرالمومنين عليه السلام به همسرش الگويي براي همه خانواده هاست.
مباهات حضرت علي به همسرش فاطمه عليها السلام
شخصيت بزرگي چون علي عليه السلام به همسرش فاطمه عليها السلام افتخار مي کند و همسري با او را براي خود فضيلت و ملاک برتري بر ديگران و شايستگي پذيرش مسئوليت هاي سنگيني چون رهبري جهان اسلام مي داند. برخي از موارد که حضرت براي اثبات حقانيت خود به داشتن همسري فاطمه عليها السلام استناد فرموده اند عبارت است از:
* در پاسخ نامه اي به معاويه از جمله فضيلت ها و امتيازهايي که حضرت به آن اشاره مي فرمايند اين است که «بهترين زنان جهان از ماست و حماله الحطب و هيزم کش دوزخيان از شماست».(1)
*در جريان شوراي شش نفره که خليفه دوم براي جانشيني تعيين کرده بود حضرت خطاب به ساير اعضا فرمود: «آيا در بين شما به جز من کسي هست که همسرش بانوي زنان جهان باشد؟» همگي پاسخ دادند: نه.(2)
*حضرت علي عليه السلام در ضمن پاسخ به نامه معاويه مي نويسد: «دختر پيامبر صلي الله عليه وآله همسر من است، نوادگان حضرت احمد صلي الله عليه وآله همسر من است، نوادگان حضرت احمد صلي الله عليه و آله فرزندان من از فاطمه عليه السلام هستند، کدام يک از شما سهم و بهره اي چون من دارا هستيد».(3)
*در جريان سقيفه حضرت ضمن برشمردن فضايل و کمالات خويش و اين که بايد بعد از پيامبر، او رهبري و هدايت جامعه اسلامي را عهده دار شود به ابوبکر فرمود: «تو را به خدا سوگند مي دهم! آيا آن کس که رسول خدا او را براي همسري دخترش برگزيد و فرمود خداوند او را به همسري تو [علي] درآورد من هستم يا تو؟ ابوبکر پاسخ داد: تو هستي.(4)
فاطمه رکن علي است
صفحات: 1· 2
اطاعت از اهل بیت علیهم السلام...
شهادت مـــادر تسلیت....
غرقاب غمم دگر مرا ساحل نیست
جز اشک فراق دیگرم حاصل نیست
ای مرگ بیا! که زندگی کردن من
بی فاطمه جز خوردن خون دل نیست
شهادت حضرت صدیقه طاهره علیها السلام تسلیت باد
بشريّت مرهون فاطمه ي زهرا عليها السلام است.
فيوضات فاطمه ي زهرا عليها السلام، به مجموعه ي کوچکي که در مقابل مجموعه ي انسانيت، جمع محدودي به حساب مي آيد، منحصر نمي شود. اگر با يک ديد واقع بين و منطقي نگاه کنيم، بشريت يکجا مرهون فاطمه زهرا صلي الله عليه و آله و سلم است- و اين گزاف نيست؛حقيقتي است - همچنان که بشريت مرهون اسلام، مرهون قرآن، مرهون تعليمات انبيا و پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله و سلم است . در هميشه ي تاريخ اين طور بوده، امروز هم همين طور است و روز به روز نور اسلام و معنويت فاطمه زهرا(عليها السلام) آشکارتر خواهد شد و بشريت آن را لمس خواهد کرد.
خود را شايسته ي انتساب به خاندان رسالت کنيم
برادران عزيز!آنچه ما وظيفه داريم،اين است که خود را شايسته ي انتساب به آن خاندان کنيم. البته منتسب بودن به خاندان رسالت و از جمله ي وابستگان آنها و معروفين به ولايت آنها بودن،دشواراست. در زيارت مي خوانيم که ما معروفين به دوستي و محبت شما هستيم؛(1)اين وظيفه ي مضاعفي را بر دوش ما مي گذارد .
اين خير کثيري که خداوند متعال در سوره ي مبارکه ي کوثر مژده ي آن را به پيامبر اکرم داد و فرمود :«انّا اعطيناک الکوثر»(2) که تأويل آن، فاطمه زهرا عليها السلام است - در حقيقت مجمع همه ي خيراتي است که روز به روز از سرچشمه ي دين نبوي، بر همه ي بشريت و بر همه خلايق فرو مي ريزد. خيليلها سعي کردند آن را پوشيده بدارند و انکار کنند، اما نتوانستند؛«و الله متمّ نوره و لو کره الکافرون .(3)
ما بايد خودمان را به اين مرکز نور نزديک کنيم ؛ و نزديک شدن به مرکز نور، لازمه و خاصيتش ، نوراني شدن است. بايد با عمل، و نه با محبت خالي، نوراني بشويم ؛ عملي که همان محبت و همان ولايت و همان ايمان، آن را به ما املاء مي کند و از ما مي خواهد . با اين عمل،بايد جزو اين خاندان و وابسته ي به اين خاندان بشويم . اين طور نيست که قنبر در خانه علي عليه السلام شدن، کار آساني باشد.اين گونه نيست که سلمان منّا اهل البيت»(4) شدن، کار آساني باشد . ما جامعه ي مواليان و شيعيان اهل بيت عليهم السلام، از آن بزرگواران توقع داريم که ما را جزو خودشان و از حاشيه نشينان خودشان بدانند؛ «فلان ز گوشه نشينان خاک درگه ماست ».(5) دلمان مي خواهد که اهل بيت درباره ي ما اين طور قضاوت کنند؛ اما اين آسان نيست؛ اين فقط با ادعا به دست نمي آيد ؛اين عمل و گذشت و ايثار و تشبه و تخلق به اخلاق انان را لازم دارد.
فاطمه ي زهرا در عمري کوتاه، فضايل زيادي را حايز شد
شما ملاحظه کنيد، اين بزرگواري که ما امروز ساعتي باشما پاي استماع مدايح و فضايلش نشستيم -که آنچه گفته شد، قطره يي از درياست - در چه سني اين همه فضايل را حايز شد؟ در چه مدت عمري اين همه درخشندگي را از خود بروز داد؟ در عمري کوتاه؛ هجده سال، بيست سال ، بيست و پنج سال؛ نقلها متفاوت است . اين همه فضايل، بيهوده به دست نمي آيد؛«امتحنک الله الذي خلقک قبل ان يخلقک فوجدک لما امتحنک صابره»(6)خداي متعال، زهراي اطهر- اين بنده ي برگزيده - را آزمود. دستگاه خداي متعال، دستگاه حساب و کتاب است؛ آنچه مي بخشد، با حساب و کتاب مي بخشد . او، گذشت و ايثار و معرفت و فدا شدن اين بنده ي خاص خود را در راه اهداف الهي مي داند؛ لذا او را مرکز فيوضات خود قرار مي دهد .
بايد در عمل، پيرو فاطمه ي زهرا باشيم
ما بايد اين راه را برويم. ما هم بايد گذشت کنيم، ايثار کنيم، اطاعت خدا کنيم، عبادت کنيم. مگر نمي گوييم که «حتّي تورّم قدماها »(7) اين قدر در محراب عبادت خدا ايستاد!ما هم بايد در محراب عبادت بايستيم . ما هم بايد ذکر خدا بگوييم . ما هم بايد محبت الهي را در دلمان روز به روز زياد کنيم. مگرنمي گوييم که با حال ناتواني به مسجد رفت، تا حقي را احقاق کند؟ ما هم بايد در همه حالات تلاش کنيم، تا حق را احقاق کنيم . ما هم بايد از کسي نترسيم. مگر نمي گوييم که يک تنه در مقابل جامعه ي بزرگ زمان خود ايستاد؟ ما هم بايد همچنان که همسر بزرگوارش فرمود «لا تستوحشوا في طريق الهدي لقلّة اهله»(8) از کم بودن تعدادمان در مقابل دنياي ظلم و استکبار نترسيم و تلاش کنيم. مگر نمي گوييم که آن بزرگوار کاري کرد که سوره ي دهر درباره ي او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ايثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قيمت گرسنگي کشيدن خود؛« و يؤثرون علي انفسهم و لو کان بهم خصاصه».(9) ما هم بايد همين کارها را بکنيم.
اين نمي شود که ما دم از محبت فاطمه ي زهرا عليها السلام بزنيم، در حالي که آن بزرگوار براي خاطر گرسنگان،نان را از گلوي خود و عزيزانش - مثل حسن و حسين عليهما السلام و پدر بزرگوارشان عليه السلام- بريد و به آن فقير داد، نه يک روز، نه دو روز؛ سه روز! ما مي گوييم پيرو چنين کسي هستيم؛ ولي ما نه فقط نان را از گلوي خود نمي بريم که به فقرا بدهيم، اگر بتوانيم، نان را از گلوي فقرا هم مي بريم!
اين رواياتي که در «کافي» شريف و بعضي از کتب ديگر در باب علامات شيعه هست، ناظر به همين است؛ يعني شيعه بايستي آن طوري عمل کند. ما بايد زندگي آنها را در زندگي خود- ولو به صورت ضعيف - نمايش بدهيم .ما ازما بزرگترها کجا، آن استان بلند کجا؟ معلوم است که ما حتّي به حدود دور دست او هم نمي رسيم؛ اما بايد تشبيه کنيم نمي شود در نقطه ي مقابل زندگي اهل بيت حرکت کنيم، ولي ادعا کنيم که ما جزو مواليان اهل بيتيم !چنين چيزي ممکن است ؟ فرض بفرماييد کسي در زمان امام بزرگوار ما،ازدشمنان اين ملت- که امام دايم عليه آنها حرف مي زد- تبعيت مي کرد؛ آيا او مي توانست بگويد من تابع امام ؟! اگر چنين چيزي از زبان کسي صادر مي شد ،آيا شماها نمي خنديديد؟! همين قضيه در باب اهل بيت عليهم السلام هم هست .
با تشريفات و تجمّل گرايي،نمي شود پيرو فاطمه ي زهرا بود
ما بايد شايستگي خود را ثابت کنيم.مگر نمي گوييم که جهيزيه ي آن بزرگوار چيزهايي بود که انسان با شنيدن آنها اشکش جاري مي شود؟ مگر نمي گوييم که اين زن والا مقام، براي دنيا و زيور دنيا هيچ ارزشي قائل نبود؟ مگر مي شود که روز به روز تشريفات و تجمل گرايي و زر و زوير و چيزهاي پوچ زندگي را بيشتر کنيم و مهريه ي دخترانمان را زيادتر نماييم؟!
اوايل که گاهي بعضيها مهريه ي عقد را يک خرده گران قرار مي دادند،ما شوخي مي کرديم و مي گفتيم شما که مي خواهيد مثلاً فلان قدر سکه قرار بدهيد، پس يکباره بگوييد 72سکه! اما حالا مي بينيم که تعيين مهريه هاي گران قيمت، واقعي شده است! واقعاً چه خبراست؟ شما که پدر آن دختر هستيد، آيا مي توانيد ادعا کنيد که پيرو پدر فاطمه عليها السلام هستيد؟ اين طوري نمي شود؛ ما بايد به حال خودمان فکري بکنيم (10)
پي نوشت ها :
1-«و معروفين بتصديقنا ايّاکم» مفاتيح الجنان، زيارت جامعه ي کبيره.
2-کوثر:1.
3-صف :8.
4-بحارالانوار ، ج22،ص326.
5-به حاجب در خلوت سراي خاص بگو فلان زگوشه نشينان خاک درگه ماست «حافظ».
6-مفاتيح الجنان ، زيارت حضرت زهرا عليها السلام.
7- مناقب، ج3،ص341.
8- نهج البلاغه ، خطبه ي 201.
9- حشر:9.
10- ديدار مدّاحان ،1370/10/5.
منبع : شخصيت و سيره ي معصومين(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامي(جلد 2)،( شخصیت و سیره حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)) ،ناشر موسسه فرهنگي قدر ولايت - 1383
فضايل قرآني فاطمه(سلام الله علیها )
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) يگانه بانوي بزرگ اسلام است كه شناخت حقيقي ابعاد وجودي اين سرور زنان دو جهان تنها در عهده ائمه اطهار عليهم السلام و از طريق قرآن مجيد و كلام معصومين(علیهم السلام) امكان پذير خواهد بود و از همين رو ادعاي شناخت و معرفت حقيقي اين شخصيت با عظمت فقط برازنده انسان كامل و معصوم است.
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در تاريخ اسلام بانويي نمونه و يگانه است كه در عرصه هاي مختلف جايگاه درخشنده اش بروز و ظهور پيدا كرده است و شان و منزلت اين كوثر پرعظمت در روايات و احاديث و تفاسير و تاويل هايي كه از سوي معصومين به آن اشاره گرديد بارها يادآوري شده است.
احاديثي كه فضايل حضرت زهرا را بيان مي كند بسيار زياد است اما آنچه كه در اين نوشتار به آن پرداخته شده، رواياتي است كه در تفسير و تاويل و بيان شان نزول برخي از آيات قرآن درباره فاطمه(سلام الله علیها) وارد شده است. بديهي است كه اين مطالب تنها گوشه اي از فضايل شخصيت باعظمت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است كه اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
صفحات: 1· 2
ام المومنین
السلام علیک یا ام المؤمنین، السلام علیک یا زوجه سید المرسلین
السلام علیک یا ام فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین….
بهانه خلقت 2
الگوي زيست فاطمه(س)
با در نظر گرفتن منزلت هاي سه گانه اي كه به آنها اشاره شد،رفتار اجتماعي فاطمه(س)در شبكه هاي منتخب اجتماعي، گوياي آن است كه آن حضرت در سيره ي اجتماعي خود بر آن بودند تا الگوي زيست خود را همسان با توده هاي مردم ارائه نمايند تا زمينه براي تحقق فرانقش هدايتگري فراهم آيد.حضرتش به گونه اي مي زيست كه هيچ گاه فاصلهاي با زندگي عامه ي مردم نداشته باشد و اگر گاه رفتاري انجام مي داد كه امكان داشت از آن برداشتي جز اين شود،در كوتاه ترين زمان، رفتار خود را تغيير مي داد.آنچه از مجموع گزارش هاي مرتبط به اين موضوع بدست مي آيد، اين است كه فاطمه به پيروي از پدرش نه در پي تجمل گرايي بود و نه در پي زهد فروشي و دوري جستن از هر آنچه بوي آسايش طلبي و زيباگرايي از آن به مشام رسد.
درباره ي روايي سخن گفتن از سيره ي اجتماعي فاطمه با وجود عمر كوتاه ايشان هم بايد گفت :اين گزاره، گزارهاي معني دارد و توجيه پذير است؛ زيرا ايشان از سويي به باور ما شيعيان برخوردار از جوهره ي عصمتاند و لذا رفتارهاي ايشان فراتر از زمان و زمين زيستشان شايسته ي بازخواني و الگوبرداري است و از سوي ديگر، فراواني آثاري كه در طول تاريخ به صورت فزاينده درباره ي ايشان پديد آمده است،(1)نشان دهنده ي اين است كه زندگي ايشان سرشار از نكاتي است كه همواره فهم هايي نو و متناسب با بايستگيهاي زمانه را برمي تابد.يادآور مي شود كه گرچه سخنان واژه سيره و نقش اجتماعي بيشتر ناظر به رفتارهاست، ولي در اين متن، گاه-گرچه اندك-به سخنان آن حضرت هم استناد شده است.
صفحات: 1· 2