میلاد مادر
امام(ع)، ذيل اين آيه قرآن که مي فرمايد:«ستاره اي درخشنده چون مرواريد»(5)، فرمود:«فاطمه ستاره درخشان و فروزاني از ميان جمله زنان عالم است.»(6)
4. انسان بزرگ الهي
امام باقر (ع)درباره آيه «همانا آن از مسائل مهم است(و) هشدار و انذاري است براي همه انسان ها»(7) فرمود:«يعني فاطمه»(8). واژه «کُبَر»جمع«کبري» و تأنيث اکبر است. بنابراين، آيه مذکور چنين معنا مي شود:«فاطمه زهرا(ع) يکي از بزرگان است»(9).
در بياني کوتاه مي توان گفت: اين تفسير، عظمت معنوي آن بانوي بزرگوار اسلام را بازگو مي کند که در اثر آراسته شدن وي به سجايا و کمالات الهي برايش حاصل گشته است.
5. درياي فضيلت
ذيل اين آيه که مي فرمايد:«(خداوند) دو دريا را در کنار يکديگر قرار داد؛ در حالي که با هم تماس دارند. در ميان آن دو، برزخي است که يکي بر ديگري غلبه نمي کند.»(10)، از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:«علي و فاطمه، آن دو بحر عميقي اند که هيچ يک را بر ديگري برتري نيست. بين آن دو، واسطه اي است که همان رسول خداست و محصول اين بحر عميق، لؤلؤ و مرجان است که آن دو، حسن و حسين هستند.»(11)
ثعلبي در تفسير خود، از سفيان ثوري نقل مي کند:«مرج البحرين يلتقيان» يعني فاطمه و علي، و منظور از «يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» حسن و حسين و مراد از «بينهما برزخ» رسول خداست.»(12)
ابوسعيد خدري نيز آيات ياد شده را همين سان تبيين و تفسير مي کند.(13)
6. کوثر رسول الله(ص)
حضرت خديجه براي پيامبر(ص) فرزند پسري به دنيا آورده بود که عبدالله نام گرفت، اما پس از مدتي از دنيا رفت. روزي از روزها، يکي از سران مشرکان به نام عاص بن وائل، پيامبر(ص) را هنگام خروج از مسجدالحرام ملاقات کرد و با وي به گفتگو پرداخت. گروهي از سران قريش که اين گفتگو را ديده بودند، به محض ورود عاص بن وائل به مسجد از او پرسيدند: با چه کسي گفتگو مي کردي؟ گفت: با آن «ابتر»(14)! خداوند در حمايت از پيامبر(ص) خويش، سوره کوثر را نازل کرد و فرمود:«( اي پيامبر(ص))! ما به تو کوثر( خير و برکت فراوان) عطا کرديم. پس براي پروردگارت نماز بخوان و قرباني کن و بدان که دشمن تو قطعاً بريده نسل و دم بريده خواهد بود.»(15)
مفسران کلام الهي، «کوثر» را خير و برکت بسيار معنا کرده و گفته اند:«مقصود از آن، فراواني نسل و ذريه پيامبر(ص) است و اين معنا از طريق فرزندان فاطمه (ع)محقق شده است؛ به گونه اي که عدد ذريه او از شمارش خارج است و اين روند تا روز قيامت تداوم دارد.»(16).
بسياري از بزرگان علماي شيعه، وجود مبارک فاطمه زهرا(ع) را روشن ترين مصداق کوثر قلمداد کرده اند؛ زيرا شأن نزول آيه، بيانگر اين است که بت پرستان مکه، پيامبر(ص) را متهم به مقطوع النسل بودن مي کردند و قرآن ضمن نفي گفتار آنان، به پيامبر(ص) مي فرمايد:«ما به تو کوثر عطا کرديم.» از اين تعبير چنين برداشت مي شود که اين خير کثير(کوثر)، همان فاطمه زهرا (ع)است.(17)
7. شاخه اي از شجره الهي
خداي متعال کلمه طيبه را به شجره طيبه اي مانند مي کند و مي فرمايد:«آيا نديدي که خداوند چه سان مثل زده؟ کلمه طيبه( سخن و ايمان پاک) همانند درختي پاک است که ريشه اش ثابت و شاخه اش در آسمان است.»(18)
يکي از ياران امام باقر(ع) نقل مي کند: خدمت آن حضرت رسيدم و درباره آيه ياد شده پرسيدم. حضرت (ع)پاسخ داد:
«آن درخت(شجره طيبه)، محمد مصطفي (ص)است. تنه آن درخت، اميرمؤمنان علي(ع)، ميوه آن، امام حسن و امام حسين(ع)، شاخه اصلي آن فاطمه(ع) است و شاخه هاي کوچک آن، ائمه اطهار از فرزندان فاطمه(ع)، و برگ هاي اين درخت، شيعيان و دوستداران ما اهل بيت اند.»(19)
8. حقيقت شب قدر
امام صادق(ع) درباره آيات نخستين سوره قدر(20) فرمود:«ليله( مقصود حقيقي از آن شب)، فاطمه است و قدر، خداوند است. بنابراين هرکس فاطمه را آن سان که حق معرفت اوست، بشناسد، شب قدر را درک کرده است و حقيقت اين است که فاطمه (ع)فاطمه ناميده شد، چون خلايق از شناختش ناتوان گشتند.(21)
9. فاطمه(ع)، صراط مستقيم الهي
حداقل ده مرتبه در نمازهاي شبانه روز، از خداي بزرگ مي خواهيم که ما را به «صراط مستقيم» هدايت و راهنمايي کند. پيامبر(ص) عظيم الشأن اسلام در تفسير صراط مستقيم مي فرمايد:«همانا خداوند، علي(ع)، و همسرش و فرزندانش را حجت خويش بر خلق خود قرار داده است و آنها دروازه هاي علم در امت من اند. هرکه به سوي آنان رهنمون شود، به صراط مستقيم هدايت گشته است.»(22)
10. ايمان به فاطمه(ع)، شرط هدايت
امام باقر(ع) در تفسير آيه 136 و 137 سوره بقره مي فرمايد:«از آيه «آمنا بالله و ما انزل الينا»، علي، حسن، حسين و فاطمه اراده گشته و اين حکم، بر امامان پس از ايشان نيز جاري است» و نيز فرمود:«فان آمنوا»يعني: مردم. «بمثل ما آمنتم به» يعني: به علي، فاطمه، حسن، حسين (ع)و ائمه پس از آنان. «فقد اهتدوا و ان تولوا فانما هم في شقاق»(23).
11. پذيرش توبه با توسل به فاطمه(ع)
قرآن کريم مي فرمايد: وقتي حضرت آدم (ع)و همسرش حوا (ع)به رغم نهي الهي، از ميوه درخت ممنوعه تناول کردند، به سبب تخلف از دستور الهي از بهشت اخراج شدند و به زمين هبوط کردند. «سپس آدم از سوي پروردگارش کلماتي دريافت کرد( و با آن کلمات توبه کرد) و به درستي که خداوند، توبه پذير و مهربان است.»(24)
ابن عباس مي گويد: از رسول خدا (ص)درباره کلماتي که حضرت آدم از پروردگار خويش دريافت کرد و با آن کلمات توبه کرد، پرسيدم. فرمود:
«از خدا خواست که به حق محمد، علي، فاطمه، حسن و حسين(ع) توبه اش را بپذيرد. خداوند نيز پذيرفت.»(25)
12. صالح درگاه الهي
قرآن کساني را که فرمان بردار خدا و رسول وي اند، به هم نشيني با آناني وعده مي دهد که از نعمت هاي بي پايان و ابدي الهي بهره مندند.(26) انس بن مالک مي گويد: يک روز صبح، پس از آنکه نماز صبح را با پيامبر(ص) به جاي آورديم، به آن حضرت عرض کردم: يا رسول الله! آيا اين سخن خداي را برايمان تفسير مي کني که مي فرمايد:«و کسي که خدا و پيامبر(ص) را اطاعت کند، ( در روز رستاخيز) هم نشين کساني خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده، از پيامبران و صديقان و شهدا و صالحان، و آنها رفيقان خوبي اند.»(27) فرمود: مقصود از «پيامبران» منم. منظور از «صديقان» برادرم علي (ع)است. مقصود از «شهدا» عمويم حمزه است و مقصود از «صالحان» نيز دخترم فاطمه(ع) و دو فرزندش ( حسن و حسين(ع)) اند.(28)
13. مقرب الهي و ناظر اعمال نيکان
خداي متعال در کتاب آسماني خويش هنگام خبردادن از مواهب عظيم و نعمت هاي روح پرور بهشت براي نيکوکاران مي فرمايد:«نامه اعمال ابرار و نيکان در عليين است و تو چه مي داني که عليين چيست؟! نامه اي است رقم خورده و سرنوشتي است قطعي که مقربان( خاصان و برگزيدگان درگاه الهي) شاهد آن اند.»(29)
امام باقر(ع) در تفسير اين کلام الهي مي فرمايد: منظور از آن «مقربان» پيامبرخدا(ص)، علي، فاطمه، امام حسن و امام حسين(ع) است.(30)
بنابراين فاطمه (ع)يکي از مقربان و خاصان درگاه الهي است و شاهد و ناظر بر نامه اعمال نيکان در روز رستاخيز خواهد بود.
14. فاطمه(ع)، مبرا از هر ناپاکي
آيه تطهير در خانه ام سلمه بر پيامبر(ص) فرستاده شد:«خداوند مي خواهد که پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور کند و شما را کاملاً پاک سازد»(31). علت نزول آن نيز چنين است که پيامبر(ص) خدا اميرمؤمنان علي، فاطمه، امام حسن و امام حسين (ع)را فراخواند. عبايي را روي آنها کشيد و وقتي هر پنج نفر زير عبا قرار گرفتند، فرمود:«بار خدايا! اينان اهل بيت من اند. پس آلودگي و ناپاکي را از ايشان دور ساز و پاک و پاکيزه بگردانشان».(32)
زمخشري مي نويسد: رسول خدا(ص) عباي پشمينه سياه رنگي بر دوش داشت. وقتي امام حسن(ع) به محضرش شرفياب شد، پيامبر(ص) وي را به زير عباي خود فراخواند. پس از مدتي امام حسين (ع)آمد، او را نيز بدانجا فراخواند. پس از وي فاطمه(ع) و سپس اميرمؤمنان (ع)آمد و به زير عباي رسول الله (ص)رفتند. پس از آن، پيامبر(ص) فرمود:«انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت…»(33)
ابوسعيد خدري تصريح مي کند: اين آيه در شأن پيامبر(ص) خدا، علي، فاطمه، امام حسن و امام حسين (ع)نازل شده است.(34) ام سلمه نيز بدين مطلب تصريح دارد.(35) ابن حجر هيثمي نيز اذعان مي کند که اکثر مفسران بر اين عقيده اند که آيه تطهير در شأن علي، فاطمه و حسن و حسين (ع)نازل شده است.(36)
15. فاطمه(ع)، بهترين الگو
خداوند به پيامبر(ص) خويش مي فرمايد:«خانواده ات را به نماز فرمان بده و بر آن پايدار باش.»(37) در اين زمينه مي نويسند: از زماني که اين آيه نازل شد، پيامبر(ص) خدا پيوسته، هنگام نماز، بر در خانه علي و فاطمه(ع) حاضر مي شد و مي فرمود:«خداوند، شما را رحمت کند؛ هنگام نماز است. به درستي جز اين نيست که خداوند مي خواهد پليدي و ناپاکي را از شما اهل بيت دور کند.(38)»(39).
پيامبرخدا (ص)با عبارات «خداوند مي خواهد پليدي را از شما اهل بيت دور کند»، به همگان فهماند که آيه تطهير، در شأن اهل بيت است و
علت دعوت به نماز، بي تفاوتي علي و فاطمه (ع)به عبادت نيست، بلکه از باب الگودهي به مسلمانان است و آن دو بزرگوار، مبرا از هر قصور و تقصيري در اجراي دستورهاي الهي اند. برخي از اصحاب در اين رابطه نقل مي کنند: پيامبر(ص) نه ماه پي در پي اين کار را انجام داد.(40)
16. پاداش بيکران براي فاطمه(ع)
صادق آل محمد(ع) نقل مي کند: رسول خدا (ص)وارد خانه فاطمه (ع)شد؛ در حالي که فاطمه لباس خشني از پشم شتر بر تن داشت، با يک دست، آسياب مي کرد و با دست ديگر، کودکش را شير مي داد. با مشاهده اين وضعيت، اشک از چشمان پيامبر(ص) سرازير شد. فرمود: «دخترم! تلخي دنيا را در برابر شيريني آخرت تحمل کن؛ زيرا خداوند اين آيه را بر من نازل کرده است: به زودي پروردگارت آن قدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوي(41).»(42)
17. سربلند از امتحان الهي
عبدالله بن مسعود در تفسير اين آيه که مي فرمايد:«امروز آنها را به سبب صبر و استقامتشان پاداش بخشيدم؛ آنها پيروز و رستگارند»(43)، مي گويد: يعني امروز به سبب اينکه علي بن ابي طالب، فاطمه، حسن و حسين(ع) بر طاعت، گرسنگي، فقر، و امتحانات الهي در دنيا صبر پيشه کردند، بهشت را بدانان پاداش دادم و به درستي که آنها رستگار و سربلند از حساب و کتاب الهي هستند.(44)
18. اسوه ايثار و اخلاص
امام حسن و امام حسين(ع) در خردسالي بيمار شدند. رسول الله(ع) همراه جمعي از ياران خويش به عيادت آنها آمدند. سپس به علي(ع) فرمودند: اي اباالحسن! خوب است براي شفاي دو فرزند خويش، نذري کني. از اين رو، علي(ع)، فاطمه(ع) و فضه خادمه، هر سه نذر کردند که در صورت شفاي اين دو کودک، سه روز «روزه » بگيرند…
در پايان داستان ايثار و فداکاري اهل بيت (ع)آمده است که فرشته وحي الهي نازل شد و فرمود: اي محمد! خداوند با چنين خانداني به تو تهنيت مي گويد. سپس، سوره «هل اتي» را بر او خواند.(45)
خداوند در اين سوره، سه صفت آشکار و برجسته اين خانواده را- که فاطمه(ع) نيز يکي از آنان است- متذکر مي شود که عبارت است از :1. وفاي به نذر: «به نذر خود وفا مي کنند و از روزي که شر و عذابش گسترده است، بيمناک اند»(46)؛
2. ايثار:«و غذاي خود را با اينکه به آن علاقه و نياز دارند، به مسکين و يتيم و اسير مي دهند»؛ (47)
3. اخلاص:«ما، شما را فقط به خاطر خدا اطعام مي کنيم و هيچ پاداش و سپاسي از شما نمي خواهيم».(48)
19. برترين زن مسلمان
هنگامي که پيامبر(ص) با مسيحيان نجران درباره مسيحيت و نفي الوهيت حضرت عيسي(ع) گفتگو مي کرد و آنان با وجود استدلال آن حضرت، سخن او را نپذيرفتند، خداوند به پيامبر(ص) خويش دستور داد با آنها «مباهله » کند. آن حضرت در حالي که براي مباهله حضور يافت که حسين (ع)را در آغوش داشت و دست حسن(ع) را گرفته بود و فاطمه (ع)پشت سرش مي آمد و علي هم پشت سر فاطمه(ع) قرار گرفته بود. پيامبر(ص) به اهل بيت خود فرمود:«وقتي دعا کردم، آمين بگوييد».
اما اسقف نجران با ديدن آن چهره هاي پرجاذبه الهي گفت: اگر آنان از خدا بخواهند کوه را از جايش برکند، مي کند، مباهله نکنيد که هلاک مي شويم و بر روي زمين يک نصراني تا روز قيامت باقي نمي ماند.
بنابراين، آنان مباهله نکردند و خواستند بر دين خود باقي بمانند و در نهايت، با آن حضرت توافق کردند که جزيه بپردازند.(49)
اين واقعه زماني بود که خداوند فرمود:«هرگاه بعد از علم و دانشي که ( درباره مسيح) به تو رسيده، ( باز هم) کساني با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت کنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنيم، شما هم از نفوس خود؛ آن گاه مباهله کنيم و لعنت خدا بر دروغگويان قرار دهيم.»(50)
ابن عباس در تفسير اين آيه مي گويد: منظور پيامبر(ص) از فرزندان ما، حسن و حسين، مقصود از زنان ما، فاطمه و منظور از نفوس ما، شخص پيامبر(ص) و علي است.(51)
ابوسعيد خدري نيز مي گويد: زماني که اين آيه نازل شد، رسول الله، علي و فاطمه و حسن و حسين (ع)را فراخواند و فرمود:«بارخدايا! اينها اهل من اند.»(52)
درواقع، تعبير «ابنائنا» و «نسائنا» و «انفسنا» درباره اين چهار معصوم، بيانگر برتري و فضيلت آنان بر سايرين است؛ زيرا پيامبر(ص) از ميان همگان، فقط آن چهار نفر را برگزيد.
20. محبت کوثر، مزد رسالت
خداوند خطاب به پيامبر(ص) خويش مي فرمايد:«بگو هيچ پاداشي از شما ( بر رسالتم) درخواست نمي کنم، جز دوست داشتن نزديکان را»(53). اين آيه، مودت و محبت نسبت به نزديکان پيامبر(ص) را به عنوان اجر و مزد رسالت پيغمبر(ص) معرفي مي کند و آن را از امت مسلمان مي خواهد. ابن عباس روايت مي کند: وقتي اين آيه نازل شد، به پيامبر(ص) عرض کردند:«يا رسول الله! آناني که محبت و مودت آنها بر ما واجب شده است، چه کساني اند؟» فرمود:«علي، فاطمه، حسن و حسين(ع)»(54).
پي نوشت ها :
1. «في بيوت اذن الله أن ترفع و يذکر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال…»نور/36 و 37.
2. الکشف و البيان(تفسير ثعلبي)، تحقيق: ابومحمد ابن عاشور، بيروت، دار احياء التراث العربي، چ1، 1422ق، ج7، ص 107.
3. «مثل نوره کمشکاة فيها مصباحٌ…»نور/35.
4. مناقب الامام علي بن ابي طالب، ابن مغازلي، بيروت، دارالاضواء، چ3، 1424ق، ص 263، ح361.
5. «کانها کوکبٌ درّي».نور/35.
6. مناقب الامام علي بن ابي طالب، ص 263، ح 361.
7. «إنها لاحدي الکبر نذيراً للبشر».مدثر/ 35 و 36.
8. تفسير نورالثقلين، عبدعلي بن جمعه عروسي حويزي، تحقيق: سيد هاشم رسولي محلاتي، قم، مؤسسه اسماعيليان، چ4، 1412ق، ص 458، ح22.
9. همان.
10. «مرج البحرين يلتقيان بينهما برزخ لا يبغيان». الرحمن/ 19 و 20.
11. ينابيع الموده، سليمان قندوزي، تحقيق: علاء الدين اعلمي، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، چ1، 1418ق، ج1، ص 139.
12. الکشف و البيان، ج9، ص 182.
13. مناقب الامام علي بن ابي طالب، ص 277، ح390.
14. «مشرکان مکه، پيامبر(ص) را پس از وفات پسرانش از روي طعنه «ابتر» صدا مي زدند؛ چون فرزند پسري نداشت.»
15. «انا اعطيناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر».کوثر/1-3.
16. مجمع البيان في تفسير القرآن، فضل بن حسن طبرسي، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، 1415ق، ج10، ص 458-460.
17. برگزيده تفسير نمونه، احمد علي بابايي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چ6، 1379ش، ج5، ص 599-560.
18. «الم تر کيف ضرب الله مثلاً کلمة طيبه کشجرة طيبة اصلها ثابت و فرعها في السماء». ابراهيم/ 24.
19. شواهد التنزيل، حاکم حسکاني، تحقيق: محمد باقر محمودي، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، چ1، 1393ق، ج1، ص 311.
20. «انا انزلناه في ليله القدر».قدر/1.
21. تفسير فرات کوفي، تحقيق: محمد الکاظم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1416ق، ص 581 و 582، رقم 747؛ بحارالانوار، تحقيق: محمود درياب، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، چ1، 1421ق، ج18، ص 52.
22. شواهد التنزيل، ج1، ص 58، ح 89.
23. التفسير للعياشي، تحقيق: قسم الدراسات الاسلاميه مؤسسه البعثه؛ قم، بنياد بعثت، چ1، 1421ق، ج1، ص 159، رقم 212/ 111.
24. «فتلقي ادم من ربه کلمات فتاب عليه انه هو التواب الرحيم»بقره/37.
25. ينابيع الموده، ج1، ص 112؛ الطرائف، سيد بن طاووس، قم، نشر خيام، چ 1371ق، ص 112، ح 166؛ الدرالمنثور، جلال الدين سيوطي، بيروت، دارالفکر، 1414ق، ج1، ص 19.
26. «و من يطع الله و الرسول فاولئک مع الذين انعم الله عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئک رفيقا». نساء/69.
27. همان.
28. بحارالانوار، ج10، ص 361.
29. «ان کتاب الابرار لفي علييين و ما ادريک ما علييون کتاب مرقوم يشهده المقربون». مطففين/18-21.
30. بحارالانوار، ج10، ص 361.
31.احزاب/ 33.
32. ينابيع الموده، ج1، ص 125.
33. الکشاف، تحقيق: عبدالرزاق المهدي، بيروت، داراحياء التراث العربي، چ2، 1421ق، ج1، ص 396.
34. الکشف و البيان، ج8، ص 42؛ ينابيع الموده، ج1، ص 127؛ شواهد التنزيل، ج1، ص 25، ح 661؛ ذخائر العقبي، مکتبه القدسي، 1356ق، ص 24؛ فرائد السمطين، ابراهيم بن محمد جويني، تحقيق: محمدباقر محمودي، بيروت، مؤسسه المحمودي للطباعه و النشر، چ1، 1400ق، ج2، ص 10، ح356؛ جامع البيان عن تأويل آيات القرآن، محمد بن جرير طبري، تحقيق: صدقي جميل العطار، بيروت، دارالفکر، 1415ق، ج22، ص 9، ح 21727.
35. مناقب الامام علي بن ابي طالب، ص 254، حديث 345؛ الاصابه في تمييز الصحابه، ابن حجر عسقلاني، تحقيق: عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دارالکتب العلميه، چ1، 1415ق، ج8، ص 265؛ اسد الغابه، بيروت، دارالفکر، چ1، 1419ق، ج6، ص 225.
36. الصواعق المحرقه، تحقيق، عبدالوهاب عبداللطيف، مکتبة القاهره، چ2، 1385ق، ص 143.
37. «وامر اهلک بالصلاة و اصطبر عليها». طه/132.
38. «الصلاة رحمکم الله «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت».
39. شواهد التنزيل، ج1، ص 381، ح 526.
40. الکشف و البيان، ج8، ص 42.
41. «و لسوف يعطيک ربک فترضي». ضحي/5.
42. مجمع البيان، ج10، ص 382؛ الکشف و البيان، ج10، ص 225؛ موفق؛ مقتل الحسين خوارزمي، ابن احمد مکي، تحقيق: محمد سماوي، قم، انوارالهدي، چ1، 1418ق، ج1، ص 105، ح34.
43. «اني جزيتهم اليوم بما صبروا انهم هم الفائزون».مؤمنون/ 111.
44. شواهد التنزيل، ج1، ص 408، ح 665.
45. الکشاف، ج4، ص 670 و 671؛ التفسير للعياشي، ج3، ص 163-165؛ الکشف و البيان، ج10، ص 99-101؛ مجمع البيان، ج10، ص 209 و 210؛ شواهد التنزيل، ج2، ص 300-302، ح 1042؛ تذکرة الخواص، ابن جوزي، بيروت، مؤسسه اهل البيت، 1401ق، ص 281-283؛ ينابيع الموده، ج1، ص 108 و 109.
46. «يوفون بالنذر و يخافون يوماً کان شره مستطيراً».انسان/ 7.
47. «و يطعمون الطعام علي حبه مسکينا و يتيما و اسيرا». انسان/ 8.
48. «انما نطعمکم لوجه الله لا نريد منکم جزاءً و لا شکورا». انسان/ 9.
49. ر.ک: الکشاف، ج1، ص 396 و 397؛ الکشف و البيان، ج3، ص 85 و 86.
50. «فمن حاجک فيه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علي الکاذبين». آل عمران/61.
51. مناقب الامام علي بن ابي طالب، ص 264، ح 362؛ شواهد التنزيل، ج1، ص 142، ح 194.
52. «اللهم هؤلاء اهلي»، ذخائر العقبي، احمد بن عبدالله طبري، ص 25.
53. «قل لا اسئلکم عليه اجرا الا المودة في القربي». شوري/ 23.
54. ينابيع المودة، ج1، ص 124؛ الطرائف، ص 112، ح 167؛ الکشف و البيان، ج8، ص 310؛ مجمع البيان، ج9، ص 48؛ مناقب الامام علي بن ابي طالب، ص 258، ح 352؛ فرائد السمطين، ج2، ص 13، ح 359؛ بحارالانوار، ج10، ص 196.
منبع:نشريه فرهنگ کوثر، شماره 77.
صفحات: 1· 2