چادر مشکی ام یعنی : تا ابد سیاه پوش حسینم....
04 آبان 1393 توسط خادم الشهداء
برگرفت و نعمت و خوشىاش را از ما دریغ کرد. جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود [ولى اکنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشکش حکایت از شبهاى بس تاریک دارد و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است».
بى مهر رخت، روز مرا نور نمانده است و ز عمر، مرا جز شب دیجور نمانده است
بنابراین، سیاهپوشى، به دلیل رمز و رازى که در این رنگ نهفته است به عنوان یک رسم طبیعى و سنت منطقى نشان حزن و اندوه دارد و پیروان اهلبیت (ع) در ایام عزادارى، لباس سیاه بر تن مىکنند زیرا لباس سیاه، نشانه عشق و دوستى به ساحت آنان، اعلام جانبدارى از سرور آزادگان، در جبهه ستیز حق و باطل و اظهار تیره شدن آفاق حیات معنوى است.(4)
لباس مشکین در عزادارى امامان نور (ع)- خصوصاً سالار شهیدان- جسمى تیره، ولى جانى روشن دارد. در ظاهر سیاه است ولى در باطن سپید و چه خوش گفته است شیخ محمود شبسترى در گلشن راز:
سیاهى گر بدانى نور ذات است
به تاریکى درون، آب حیات است
چه مىگویم، که هست این نکته باریک
شب روشن میان روز تاریک
پی نوشت :
(1) نگاه کنید به: یادداشتهایى در زمینه فرهنگ و تاریخ، صص 272- 372.
(2) ابن اثیر یکى از مورخان برجسته مىنویسد: ابومسلم خراسانى روزى خطبه خواند. مردى برخاست و پرسید: این علامت سیاه که بر تو مىبینم، چیست؟ گفت: ابوزبیر از جابر بن عبدالله انصارى روایت کرده است که گفت: پیغمبر) ص (هنگام فتح مکه عمامه سیاهى بر سر داشت و این لباس هیبت و لباس دولت است.) ترجمه الکامل، ج 9، ص 411).
(3) بحارالانوار، ج 43، صص 471- 081.
(4) نگا: سیاهپوشى در سوگ ائمه نور، صص 13- 35.
بى مهر رخت، روز مرا نور نمانده است و ز عمر، مرا جز شب دیجور نمانده است
بنابراین، سیاهپوشى، به دلیل رمز و رازى که در این رنگ نهفته است به عنوان یک رسم طبیعى و سنت منطقى نشان حزن و اندوه دارد و پیروان اهلبیت (ع) در ایام عزادارى، لباس سیاه بر تن مىکنند زیرا لباس سیاه، نشانه عشق و دوستى به ساحت آنان، اعلام جانبدارى از سرور آزادگان، در جبهه ستیز حق و باطل و اظهار تیره شدن آفاق حیات معنوى است.(4)
لباس مشکین در عزادارى امامان نور (ع)- خصوصاً سالار شهیدان- جسمى تیره، ولى جانى روشن دارد. در ظاهر سیاه است ولى در باطن سپید و چه خوش گفته است شیخ محمود شبسترى در گلشن راز:
سیاهى گر بدانى نور ذات است
به تاریکى درون، آب حیات است
چه مىگویم، که هست این نکته باریک
شب روشن میان روز تاریک
پی نوشت :
(1) نگاه کنید به: یادداشتهایى در زمینه فرهنگ و تاریخ، صص 272- 372.
(2) ابن اثیر یکى از مورخان برجسته مىنویسد: ابومسلم خراسانى روزى خطبه خواند. مردى برخاست و پرسید: این علامت سیاه که بر تو مىبینم، چیست؟ گفت: ابوزبیر از جابر بن عبدالله انصارى روایت کرده است که گفت: پیغمبر) ص (هنگام فتح مکه عمامه سیاهى بر سر داشت و این لباس هیبت و لباس دولت است.) ترجمه الکامل، ج 9، ص 411).
(3) بحارالانوار، ج 43، صص 471- 081.
(4) نگا: سیاهپوشى در سوگ ائمه نور، صص 13- 35.
صفحات: 1· 2