محبت حضرت علی علیه السلام
یا جواد الائمه علیه السلام ادرکنی
شب عطای بزرگ خداوند
پ?لیلةالرغائب?، شب استغفار فرشتگان برای انسان / چرا نباید این شب را از دست داد؟
??در این مطلب چند نکته به اختصار درباره لیلة الرغائب مرور میکنیم :??
1 - پنجشنبه، دوم فروردین ماه مصادف با اولین شب جمعه ماه پربرکت رجب (لیلة الرغائب) نام دارد. این نام طبق روایت رسول اعظم صلی الله علیه و آله از سوی فرشتگان بر این شب نهاده شده است.? (وسائل الشیعه، ج 5، ص 232)
2 - برخلاف آنچه در میان مردم متداول است، لیلة الرغائب به معنی (شب آرزوها) نیست بلکه ترجمه آن یا (شب گرایشها و رغبتها) و یا (شب عطاء کثیر خداوند سبحان) است. رغائب جمع رغیبة به معنی عطاء کثیر است و در این شب به مؤمنین وعده داده شده تا گناهان آنها آمرزیده شود و لاجرم با بخشش گناهان زمینه استجابت دعا به نحو بدیهی فراهم میشود. چه بسا مردم به دلیل فراهم بودن زمینه استجابت دعا این شب را در میان خود به (شب آرزوها) میشناسند.? (التحقیق، ماده رغب)
3 - برای این شب اعمالی از جمله نماز اولین شب جمعه ماه رجب (پس از روزه پنجشنبه) در روایت شریف ✨پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نقل شده که بدین شرح است :
روز پنجشنبه اول ماه رجب را روزه گرفته و سپس شب جمعه مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) میخوانیم. در هر رکعت یک بار سوره حمد، سه بار سوره قدر (انا انزلناه فی لیلة القدر) و دوازده بار سوره توحید (قل هو الله احد) میخوانیم. وقتی تمام شد هفتاد بار میگوییم : اللهم صلّ علی محمد و علی آله و سپس به سجده رفته و هفتار بار در سجده میگوییم : سبّوح قدوس ربُّ الملائکة و الرّوح، سر از سجده برداشته یک بار میگوییم : ربّ اغفر و ارحَم و تجاوَز عَمّا تعلم انّک اَنتَ العلیُّ الاعظم، دوباره به سجده رفته و همان که در سجده اول گفته شد را هفتاد بار میگوییم و حاجت خود را از خدای سبحان میخواهیم و ان شاء الله تعالی برآورده میشود.? (بحارالانوار، ج 98، ص 396 - وسائل الشیعه، ج 5، ص 232)
4 - وعده بزرگ به مؤمنان در این شب آن است که از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود : قسم به کسی که جانم در دست اوست، هیچ بندهای این نماز را بجا نمیآورد مگر اینکه خداوند سبحان گناهان او را میبخشد گرچه گناهان او مثل کف دریا و به عدد شنها و به سنگینی کوهها و به تعداد برگ درختان باشد و روز قیامت هفتصد نفر از خویشان خود را که سزاوار آتش باشند شفاعت میکند و در شب اول قبر هم خدای سبحان ثواب نماز را به بهترین صورت با روی گشاده و خندان و زبان فصیح برای او میفرستد که میگوید : ای حبیب من. مژده بده از هر سختی نجات یافتی. او میپرسد : تو کیستی؟ من رویی بهتر از روی تو ندیده و بویی از تو خوشتر به مشامم نرسیده است. جواب میدهد : ای حبیب من، ثواب نمازی هستم که در فلان شب، فلان منطقه، فلان ماه و فلان سال بجا آوردی، حالا امشب (شب اول قبر) آمدهام تا حق تو را ادا کنم، مونس تنهایی تو باشم و وحشت تو را از بین ببرم و زمانی که در صور دمیده میشود در قیامت بر سرت سایه افکنم. ?(بحارالانوار، ج 98، ص 396)
5 - آنطور که در وسائل الشیعه، ج 5، ص 233 از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نقل شده در لیلة الرغائب وقتی یک سوم از شب گذشت، هیچ فرشتهای در آسمان و زمین نمیماند مگر آنکه در کعبه و اطراف آن جمع میشوند و خدای سبحان به آنها میفرماید : هرچه میخواهید از من درخواست کنید. فرشتگان عرضه میدارند : حاجت ما این است که از روزهداران رجب درگذری. ✨خدای سبحان میفرماید : این کار را انجام دادم.
?(براستی چه چیزی از این بهتر و چه پاداشی از این بالاتر که انسان در این شب به معبود خود گرایش یابد و خود را وقف عبادت نماید تا هم مشمول مغفرت و هم شایسته استجابت حاجاتش و در رأس همه حاجات، فرج امام زمان علیه السلام گردد. امید که همه ما توفیق عبادت در ماه رجب بخصوص در لیلة الرغائب داشته باشیم و از مغفرت واسعه الهی بهرهمند گردیم.)
??و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
با محبت امام هادی علیه السلام
امام هادی علیه السلام و جامعه ای ماندگار
به محوريت آيات قرآن و روايات اهل بيت (علیه السلام) هيچ موجودي ارزشمندتر از انسان نيست وهيچ شئ استخراج شده اي، از معدن هستي به پاي انسان نمي رسد. خداوند متعال كه استخراج كننده اين گوهر گرانبهاست، پس از استخراج او از معدن هستي، او را به دست زرگراني متخصص قرار داده تا او را شكل دهند و ارزشمندتر نمايند. شكل دهندگان انسان در اين عالم، كسي جز اهل بيت (علیه السلام) نيستند. (ظهيري.علي اصغر/ بر كرانه عصمت/ 462)
بر اين باور جلوه هاي هدايت بخش هر يك از اهل بيت (علیه السلام) را در دوره امامت به گونه تأثير گذار شاهديم. در اين بين از مشهورترين القابي كه براي دهمين پيشواي شيعيان امام علي النقي (علیه السلام) ذكر شده است لقب ماندگار و شايسته «هادي» است. (طبرسي/ اعلام الوري/ 355) تأثير گذاري بر فرهنگ و ايده را بايد در منطق و سخن بازمانده از بانيان آن جستجو كرد.
مكتب نوراني تشيع در دايرة المعارف بزرگ و سترگ حديثي اهل بيت(علیه السلام) به قدري جذاب است كه گلچين نمودن آن بسيار سخت است، زيرا هر واژه از سخنان اهل بيت(علیه السلام) ستاره اي خاص در آسمان زندگي پيروان مي باشد كه زواياي گوناگون زندگي شيعيان را جلوه نور و هدايت بخشيده است. با اين حال، چنانچه خواسته باشيم چشم انداز معرفتي امام هادي(علیه السلام) را نظاره كنيم، معجزه آسا با جامعه اي كبيره و گسترده مواجه مي شويم كه بايستگي ها و ملزومات عقيدتي، فكري و آرماني شيعه را رهنمون گشته است. (قمي/عباس/الانوارالبهيه 287)
آنچه در اين نوشتار ارائه مي شود، دور نمايي ناقص از معرفي گنجينه ولايت و مرامنامه ولايتمداري تشيع است كه مضامين آسماني و دور از غلو زيارت جامعه كبيره آن را به ارمغان آورده است.
پيشينه زيارت جامعه كبيره
...
در ميان زيارتنامه هاي مأثور، زيارتهايي وجود دارد كه به « زيارات جامعه» مشهور است. اين زيارتنامه ها را بدان سبب «جامعه»خوانده اند كه متن آنها به گونه اي تنظيم و آموزش داده شده است كه مي توان با خواندن يكي از آنها، هر يك از پيامبران و امامان را از دور يا نزديك زيارت كرد. بنابراين اين گونه زيارتها ويژه پيامبر يا امام يا مكان يا زمان خاصي نيست. برخي از مؤلفان كتب ادعيه و زيارات، فقط به آوردن يكي از اين زيارتها توجه نشان داده اند( المفيد. كتاب المزار / 176- شهيد اول، المزار /236) اما برخي، چند فقره از آنها را در كتابهاي خويش به وديعت نهاده اند؛ چنانكه ابن بابويه قمي ملقب به «صدوق» دو فقره( من لايحضره الفقيه/2/608-609؛همو،عيون اخبارالرضا.2/271-278) آقا جمال خوانساري سه فقره (مزار/102) سيد محسن امين چهار فقره(مفتاح الجنات 2/210- 218) محدث قمي پنج فقره(مفاتيح الجنان/ 950) و محمد باقر مجلسي در«باب الزيارات الجامعه» به تعداد پيشوايان معصوم (علیه السلام) چهارده فقره(بحارالانوار99/209) از اين زيارتها را نقل كرده است. مجلسي(ره) پس از نقل آن زيارتها گوشزد مي كند كه زيارتهاي جامعه ديگري هم هست كه به سبب موثق نبودن يا تكراري بودن مضامين، از آوردن آنها چشم پوشيديم. ( سيد كاظم طباطبائي. پژوهشي درباره زيارتهاي جامعه. مطالعات اسلامي.شماره 62) وي پس از زيارت جامعه صغيره، زيارت جامعه كبيره را نقل مي كند. شيخ صدوق(ره) از دقاق، سنائي،وراق و حسين بن ابراهيم بن احمد كاتب يا مكتب و اين چهار نفر كه گويا از مشايخ صدوق (ره) بوده اند از محمد بن ابي عبدا… كوفي وابوالحسين اسدي و اين دو از محمد بن اسماعيل برمكي از موسي بن عبدا… يا عمران نجفي روايت مي كند كه به امام هادي(علیه السلام) گفتم اي زاده رسول خدا(ص) مرا تعليم فرما زيارتي با بلاغت كامل كه هر گاه خواستم زيارت كنم، آن را خوانم.
فرمود: چون به درگاه حرم رسيدي بايست و پس از غسل در حالي كه شهادتين را زمزمه مي كني، در لحظه ديدن قبه و قبر، سي مرتبه «ا…اكبر» بگو، سپس با وقار و آرامش گام بردار، بايست و سي مرتبه«ا…اكبر» بگو پس از آن نزديك قبر مطهر برو و چهل مرتبه«ا… اكبر» بگو تا صد تكبير تمام شود، آنگاه بگو: السلام عليكم يا اهل بيت النبوه…(عيون اخبار /2/272-278؛من لا يحضره الفقيه2/609؛طوسي، تهذيب 6/95؛ مجلسي.محمدباقر.بحارالانوار 99/127-134؛ قمي.مفاتيح الجنان/950) به واسطه اين «جامعه» همه امامان (علیه السلام) به غير از حضرت زهرا(علیه السلام) زيارت مي شوند، زيرا آنچه در اين زيارت آمده است، همگي شهادت بر شؤون ويژه حجت هاي خدا بر خلق خدا مي باشد و بديهي است به فرموده امام عسكري (علیه السلام) كه فرمود:«ما امامان حجت هاي خدا بر مردم و خلق خدا هستيم و فاطمه حجت خدا بر ما مي باشد». مقام حضرت زهرا(علیه السلام) تا چه اندازه رفعت دارد و با پيوند دو سخن ارزشمند پيامبر (ص) كه فرمود:«فاطمه روحي التي بين جنبي» و «ظاهري النبوه و باطني الولايه» مي توان چنين نتيجه گرفت كه حضرت زهرا (علیه السلام) مظهر نبوت و ولايت است. (الاسرارالفاطميه/ 17)
ارزيابي اسناد جامعه كبيره
چنانچه قواعد علم حديث شناسي و تعابير و اصطلاحات آن را بشناسيم، به خوبي به تاريخچه ابداع اصطلاحاتي همچون «صحيح» نزد متأخريني همچون علامه حلي و استادش احمد بن طاوس دست مي يابيم.
در دوره علامه حلي به واسطه از بين رفتن قراين خارجي و مشوش شدن مجاهيل با روايات صحيح، قانون حديث شناسي جديدي تحت عنوان تقسيم روايات به حديث صحيح، حسن موثق و ضعيف رسميت يافت.
از اين دوره به ويژه در زمانه معاصر برخي بدون توجه به حديث صحيح و غير صحيح نزد قدما به نقد احاديث شيعي در بين كتابهايي همچون كافي، استبصار، تهذيب، عيون اخبار الرضا و … پرداختند و اعلام داشتند كه روايات غير صحيح فراواني در بين احاديث يافت مي شود.
اين ديدگاه بايد واكاوي شود، ولي با ذكر اين مقدمه، چنانچه سلسله راويان زيارت جامعه كبيره به محوريت قانون حديث شناسي متأخرين و معاصرين پي گيري شود، نتيجه آن چيزي به جز همان داوري علامه مجلسي (ره) نيست. علامه مجلسي (ره) كه در حديث شناسي يكي از مفاخر و مشاهير شيعه است، با توجه به ديدگاه قدما درباره حديث، همچنين ملاحظه فصاحت و بلاغت متن زيارت جامعه كبيره در ديگر داوري اش مي نويسد: «اين زيارتنامه صحيح ترين زيارتنامه ها از نظر سند و جامع ترين و فصيح ترين و بليغ ترين و والا مرتبه ترين آنهاست» (بحارالانوار 99/144- ملاذ الاخبار 9/278) خوشفكراني همچون وحيد بهبهاني و سيد عبدا… شبر نيز فارغ از اصطلاح صحيح نزد متأخرين، زيارت جامعه كبيره را به لحاظ قوت و استحكام متن همچون خطبه هاي نهج البلاغه، صحيفه سجاديه و دعاي ابي حمزه ثمالي صحيح دانسته اند ( الفوائد الرجاليه / 60- الانوار اللامعه في شرح الزيارة الجامعه/ 25)
متن زيارت جامعه كبيره به گونه اي است كه هر منصفي صدور اين معارف بلند را غير معصوم محال عادي مي داند. افزون بر آنكه خطوط كلي آن را با خطوط كلي معارف قرآن كريم- كه مرجع نهايي در بررسي روايات است- هماهنگ مي بيند و اين چيزي است كه ما را از بحث سندي آن بي نياز مي كند» ( جوادي آملي، ادب فناي مقربان1/87). علاوه بر اين رويكرد عالمانه، مي توان به مواردي اشاره داشت كه از هر جهت زيارت جامعه كبيره را به عنوان يادگار و اثر امام هادي (علیه السلام) براي شيعيان ، باز مي شناسد:
1- مرحوم محدث قمي پس از بيان زيارت جامعه كبيره به نقل از كتاب «نجم الثاقب» حكايت «سيد احمد بن سيد هاشم بن سيد حسن موسوي رشتي» تاجر رشت را مي نويسد كه چگونه در سفرش به بيت ا… الحرام به محضر امام زمان (علیه السلام) مي رسد و آن جناب وي را سفارش به خواندن زيارت جامعه كبيره مي كند.( مفاتيح الجنان / 961)
2- اهتمام دانشمندان و علما به نوشتن شروح متنوع بر زيارت جامعه كبيره كه از آن جمله مي توان به شرح مجلسي اول در خلال كتاب روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (5/451-499) شرح مجلسي دوم در خلال بحارالانوار ( 99/134-144) و كتاب ملاذالاخبار،الاعلام اللامعه في شرح زيارة الجامعه نوشته سيد محمد بن عبدا… الكريم طباطبائي بروجردي، شرح الزيارة الجامعه الكبيره، نوشته شيخ احمد بن زين الدين احسائي و … اشاره كرد .
3- استشهاد فقها به متن اين زيارت در بحثهاي فقهي،اخلاقي و تفسيري ( كفعمي . ابراهيم. محاسبة النفس / 10)
پاسخ برخي از شبهات
يكي از شبهاتي كه درباره زيارت جامعة الكبيرة مطرح شده توهم غلوگرايي اين متن است( ر.ك : روزنامه شرق Online جمعه 6 آبان 1384) به يقين يكي از شاخصه هاي فرهنگي پيشوايان شيعه ارائه صراطي مستقيم و بي پيرايه از مفاهيم غلوآميزي بوده است (نهج البلاغه، خطبه 175، بحارالانوار 38/247، كافي1/90) همان گونه كه فرموده اند: راه راست و مستقيم در دنيا، راهي است كوتاه تر از غلو و بلندتر از تقصير، (صدوق. معاني الاخبار 1/33) ره آورد چنين بينشي راه اعتدال است كه شيعيان بايد بر آن گام نهند. با اين حال چنانچه مراد و مفهوم از غلو به خوبي آشكار نشود، نتيجه آن انكار و باور نداشتن بسياري از حقايق و آموزه هاي ديني است.
«غلو» آن است كه ما براي كسي به جز خداوند استقلال در ذات يا صفات يا افعال قائل شويم. همان گونه كه در دعاي جوشن كبير، اسما و صفات فراواني از خدا ذكر شده و خدا با هزار جلوه در اين دعا برون آمده تا دعا كننده او را با هزار ديده تماشا كند، معرفتش به او بيشترشود و خود را بدان صفات متصف گرداند، امام هادي(علیه السلام) نيز در اين زيارت، ائمه اطهار را با جلوه هاي گوناگون معرفي كرده تا زائر، ائمه(علیه السلام) را از دريچه هاي مختلف تماشا كند، سپس آن را الگو و اسوه خويش قرار دهد و با تأسي به آنها به تعالي و تكامل خود همت گمارد.به بيان ديگر دعاي جوشن كبير، سفره اي است كه مهمانان آن با هزار نوع غذاي توحيدي پذيرايي مي شوند، زيارت جامعه نيز سفره اي است كه مهمانان آن با انواع گوناگون غذاهاي امام شناسي مورد تكريم قرار مي گيرند. بدين ترتيب دعاي جوشن كبير به انسان مي فهماند كه سراسر نظام هستي را اسماي حسناي الهي اداره مي كند. و جاي خالي وجود ندارد تا غير خداي سبحان اداره آن قسمت را برعهده گيرد.
از اين رو بايد چشم طمع نيز از غير خدا فرو بست و به كسي جز او اميدي نداشت. زيارت جامعه نيز در مقام خلافت الهي و امامت،جايي خالي باقي نمي گذارد تا ديگران آن را پر كنند. پس بايد دست آز از ديگران كوتاه كرد و ديده اميد به خانه اهل بيت (علیه السلام) دوخت.
با وجود معصوم مجالي براي غير معصوم نخواهد ماند… به يقين هر يك از صفات امام معصوم (علیه السلام) دريچه اي به سرچشمه امام شناسي است… بدين ترتيب دعاي جوشن كبير يك دوره كلاس توحيد و خداشناسي است كه معارف آن را امين وحي بر رسول اكرم (ص) القا كرده، زيارت جامعه نيز يك دوره امام شناسي است كه هادي آل محمد (ص) حضرت امام علي النقي (علیه السلام) به رهپويان مكتب امامت و سالكان طريق ولايت آموخته است. ( ادب فناي مقربان 1/84) با اين ديدگاه ديگر مجالي براي توهم «غلو» در زيارت جامعه كبيره باقي نمي ماند، به چند دليل:
1- اين زيارت موافق عقيده شيعيان و مؤمنان است. ( تبريزي. ميرزا جواد. صراط النجاة 2/568 سؤال 1759 و ج 3/418 سؤال 1225)
2- در متن زيارت جملاتي آمده است كه امكان غلو را نفي مي كند. مفاد اين جملات اين است كه امامان شيعه(علیه السلام) در راستاي توحيد و نشر خداپرستي گام برداشته اند و آنچه از ويژگي ها بهره برده اند از ناحيه خدا بوده است:
الف:«الي ا… تدعون و عليه تدلون وبه تومنون و له تسلمون و بامره تعملون و الي سبيله ترشدون و بقوله تحكمون»
ب:«السلام علي الدعاة الي ا… و لا دلاء علي مرضاة ا… والتامين في محبة ا… و المخلصين في توحيد ا… و المظهرين لامرا…»
3- شارحين اين زيارت درباره فلسفه تكبير گفتنهاي آغازين زيارت و بيان شهادتين فرموده اند: گفتن شهادتين از مقدمترين درجه هاي ايمان است . و رمز گفتن تكبير در هنگام ديدن عظمت و بزرگي ايشان، اقرار به بزرگي خدا، جلال و عظمت پرودرگار است.( شبر، عبدا… مترجم.گلشيخي. عباسعلي. با اختران تابناك ولايت/43)
چنانكه مجلسي اول(ره) گفته وجه تكبير اين باشد كه اكثر طباع مايلند به غلو ، مبادا از عبارات امثال اين زيارت به غلو افتند يا از بزرگي حق سبحانه و تعالي غافل شوند.( مفاتيح الجنان/ 950)
از سوي ديگر به نظر مي رسد برخي بدون تمركز در دائره علميت موضوع، تنها به بهانه پيوندهاي سياسي ويژه خود، به توهم غلو در زيارت جامعه كبيره دامن زده اند، در حالي كه پيشتر خود به مواردي اشاره داشته اند كه بايد بر اساس آنها وي را مروج غلو دانست با اين كه غلو نيست و حقيقت مي باشد. (ر.ك: عبدالكريم سروش. روزنامه شرق Online جمعه 6 آبان 1384) به مواردي از اين ديدگاه اشاره مي شود:
1- عارفان مسلمان معتقد بودند كه پيامبر (ص) ولي اعظم خداوند و انسان كامل است.
2- شيعيان معتقدند كه اين نوع ولايت از طريق پيامبر (ص) به امام علي (علیه السلام) و فرزندان ايشان انتقال پيدا كرده است.
3- انسان كامل بنابر تئوري عارفان، مظهر همه اسماي الهي است به همين دليل او را «مظهرجامع الهي» مي نامند و براي او رفيع ترين منزلت را در هستي قائلند.
4- انسان كامل، آئينه بزرگي است كه بازتابنده همه انوار الهي است و همان كسي است كه عارفان معتقدند قوام اين عالم به اوست.
5- او بزرگترين خليفه و نماينده به حق الهي در اين عالم است.
6- خداوند در مكان و زمان نيست، حضور خداوند حضور اولياي اوست.
نویسنده: محمدحین پاکدامن
سلام آقا....
عيد را روز بي تصادف كنيم
حضرت امام خامنهای مدظله العالي:«یک مسئلهی اساسی این است که نقاط حسّاس را، نقاط ضعف را، جستجو کنید و پیدا کنید. فرض بفرمایید قضیّهی جادّهها را و تصادفهایی که در جادّهها پیش میآید. سهم نیروی انتظامی در جلوگیری از حوادث جادّهای چقدر است؟ این را باید بررسی کرد. البتّه عوامل گوناگونی و دستگاههای مختلفی در این زمینه سهم دارند؛ سهم نیروی انتظامی، سهم وزارت راه، سهم دستگاههای گوناگونِ صنعتیِ دیگر در این حادثه چه اندازه است؟ کاری کنیم که مردم عزیز ما این بخش حادثهخیز و تلخ و دردناک را در زندگی خود نداشته باشند.» ۹۶/۶/۲۶
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «روز بیتصادف» را منتشر میکند.
سپهر دانش
امام باقر و نشر فرهنگ شيعى
دوران زندگانى امام باقر (علیه السّلام) مقارن با افول قدرت و هيبت امويان و اقتدار عباسيانشده بود. در دورهاى كه جامعه هنوز در تب و تاب بزرگترين و تأثير گذارترين انقلاب صدر اسلام؛ عاشورا مىسوخت و طواغيت زمان كمر به ريشه كن نمودن جنبشهاى ناشى از اين انقلاب سترگ بسته بودند امام باقر (علیه السّلام) در سنگرى ديگر مبارزه را ادامه داد و تمام لحظات عمر با بركت خويش را صرف تعالى فرهنگ ناب شيعى نمود. امام باقر (علیه السّلام) به عنوان شخصيت ممتاز علمى عصر، با تكيه بر اين ويژگى خود، بزرگترين خدمات ممكن را در عصر خود به اسلام نمود. شخصيت علمى امام باقر (علیه السّلام) در دوران حيات او، بسيار برجسته و محضر او همواره مملو از دانشمندان و دانشورانى بود كه در جست و جوى سرچشمه دانش بودند.
1. پويايى تلاشهاى علمى امام باقر (علیه السّلام)
...
امام از كودكى شكافنده دانشها خوانده مىشد؛ چرا كه سرآمد دانشمندان و عالمان روزگار بود. آوازه دانش امام (علیه السّلام) به تمامى سرزمينهاى اسلامى رسيده بود و مردم، به ويژه دانشوران شيفته نام و آوازه او بودند و اين شيفتگى در بين مردم عراق بيشتر به چشم مىخورد و دوست و دشمن زبان به ستايش دانايى او گشوده بودند. آمده است: هشام بن عبدالملك - خليفه وقت - او را در مسجد الحرام ديد، در حالى كه بر دست غلامش تكيه كرده بود، پرسيد: «آيا او همان كسى است كه مردم عراق شيفته و بهت زده [علم] اويند؟» پاسخ داد: آرى. سپس به غلامش دستور داد تا نزد او برود و امام را براى پاسخ به پرسشهاى خليفه فرا خواند. خليفه پرسشهايش را مطرح كرد و امام به گونهاى پاسخ داد كه هشام خاموش ماند و هيچ نتوانست بگويد.
با اين مقدمه نيكوست نگاهى به تلاشهاى سودمند و كارآمد امام در مسير پيشبرد اهداف اسلامى و اشاعه فرهنگ ناب علوى انداخته شود.
2. پىريزى تدوين حديث
در پى انحرافات عميقى كه پس از رحلت رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) به وجود آمد، رخداد تأسف برانگيزى دامنگير جهان اسلام شد و آن جلوگيرى از تدوين احاديث اهلبيت (عليهمالسلام) بود كه آثار زيانبار آن ساليان دراز بر پيشانى فرهنگ دينى مردم باقى ماند. نزديك به يك قرن از نگاشتن و محفوظ داشتن احاديث نبوى (صلى الله عليه و آله) و سخنان تابناك اهلبيت (عليهمالسلام) جلوگيرى شديدى به عمل آمد و به جاى آن سيل عظيمى از تحريفات در زمينه احاديث نبوى و جعل آنها به فرهنگ و اعتقاد مردم روى آورد كه به «اسرائيليات» شهرت يافت؛ تا سال 100 هجرى كه «عمر بن عبدالعزيز» فرمان تدوين احاديث را به «ابوبكر بن محمد انصارى» صادر كرد.
او كه از رجال و بزرگان تابعين به شمار مىرفت و از اصحاب على (علیه السّلام) شمرده مىشد، به بازگرداندن فدك به اهلبيت (عليهمالسلام) و تدوين حديث كمربست. امام باقر (علیه السّلام) از اين فرصت استثنايى كمال بهرهرا برد و بيان احاديث را آغاز كرد و راويان مختلف از ايشان دهها هزار حديث نقل كردند. در واقع، امام باقر (علیه السّلام) نماينده مكتب اهلبيت (عليهمالسلام) و نخستين سرو سامان دهنده احاديث تابناك معصومان (عليهمالسلام) بود.
از اين رو، بسيارى از محدثان وقت با ديدن تلاشهاى بى دريغ امام، به نگاشتن و نگاهدارى سخنان امام كمر بستند و بدين سبب، بيشتر احاديث اهلبيت (عليهمالسلام)، از امام باقر و امام صادق (عليهمالسلام) است.
3. اصول استنباط احكام فقهى
يكى از شاخههاى بزرگ علوم اسلامى «علم اصول» است كه با بهرهگيرى از آن احكام شرعى را از ادله شرعيه استخراج مىكنند. از اين رو، اجتهاد متوقف بر آن است و مجتهد براى استنباط احكام شرعى به آن نياز مبرم دارد و ملكه اجتهاد براى او حاصل نمىشود، مگر اينكه به تمامى بحثهاى آن آشنايى كامل داشته باشد.
تمامى دانشمندان شيعى بر اين باورند كه امام باقر (علیه السّلام)، نخستين كسى بود كه اين علم را تأسيس كرد و قواعد آن را به وجود آورد وبدين وسيله دروازه اجتهاد را به روى دانشمندان اسلامى گشود. قواعدى را كه امام تأسيس كرد به اين نامها در بين اصوليين شهرت يافت.
استصحاب، قاعده تجاوز، قاعده فراغ، قاعده نفى ضرر، علاج تعارض بين اخبار و… تمامى اين قواعد به همراه اخبارى كه از امام در مورد آنها صادر شده است، در كتابهاى اصولى موجود است. به گونهاى كه هر يك از اين روايات، درون مايه تأسيس قاعدهاى بزرگ در اصول فقه قرار گرفت و آن را مبناى قواعد اصولى قرار دادند.
امام باقر (علیه السّلام) وقتى باب اجتهاد را به روى دانشمندان گشود، عدهاى با اتخاذ برخى شيوههاى نادرست در اجتهاد، مانند «قياس» و «استحسان» استنباط احكام شرعى را با خطرى جدى روبهرو كردند. آنان با قوانينى اين گونه، گاه به مخالفت با نصّ كتاب و سنّت و سيره رسول خدا (صلى الله عليه و آله) برخاستند.
از اين دانشمندان، مىتوان از «نعمان بن ثابت» نام برد كه به نام «ابو حنيفه» شهرت يافت. او فتاواى عجيب و قياساتى را وارد كرد و بر پايه گمان و سليقه خود فتواهايى داد كه اين فتاوى اكنون در دست است. از ديگر اين افراد مىتوان از «سفيان بن سعيد بن مسروق» مشهور به «سفيان ثورى» نام برد كه برخى نيز او را از اطرافيان امام صادق (علیه السّلام) ذكر كردهاند. از او نيز رواياتى در دست است كه دلالت بر كژ انديشى او دارد. آنان گاه مورد لعن اهلبيت (عليهمالسلام) نيز قرار مىگرفتند.
آنچه اهميت دارد اين است كه اين گونه برداشتهاى اشتباه و به كارگيرى شيوههاى نادرست در استنباط احكام، همواره مورد ذمّ اهلبيت (عليهمالسلام) بوده و بخشى از تلاشهاى امام باقر (علیه السّلام) را نيز در زمينه مبارزات فرهنگى به خود اختصاص مىداده است. امام براى زدودن اين شيوه و به كارگيرى كاركردهاى صحيح اجتهاد به اصحاب وارسته خود مىفرمود: «سنت رسول خدا قياس بردار نيست. چگونه مىتوان قياس را ملاك [استنباط حكم] قرار داد، در حالى كه بر زن در دوران قاعدگىاش قضاى روزه واجب است، ولى قضاى نماز واجب نيست؟»
4. بازيافت بهرهگيرى صحيح از قرآن
هر چند سياست جلوگيرى از تدوين احاديث نبوى (صلى الله عليه و آله) با شعار «كافى بودن قرآن» پيش مىرفت، اما از عمل به قرآن خبرى نبود و فقط از آن به صورت ابزارى براى جلوگيرى از نشر معارف اهلبيت (عليهمالسلام) استفاده مىشد. كتاب خدا به ابزارى براى دست يابى به اغراض سياسى و سركوبى پيروان اهلبيت (عليهمالسلام) با تأويل و تفسير به رأى، به ابزار سركوبى مخالفان تبديل شده و در واقع، قرآن در انزواى شديد بود.
امام باقر (علیه السّلام) در جايگاه بهترين مفسّر قرآن با بازگو كردن تفسير درست آيات، بسيارى از ابهامها را زدود و مشت مخالفان و سودجويان را باز كرد. او همواره براى به اثبات رسانيدن مدّعاهاى خود از آيات قرآن بهره مىجست و كلام خدا را گواه بر سخن خويش مىگرفت و مىفرمود:
«هر آنچه را مىگويم از من سؤال كنيد كه در كجاى قرآن آمده تا آيه مربوط به آن را برايتان تلاوت نمايم».
امام به اندازهاى بر آيات قرآن تسلط داشت كه «مالك ابن اعين جهنى» شاعر هم عصر امام درباره او سرود:
اگر مردم در صدد جست وجوى علوم قرآن برآيند، بايد بدانند كه قريش بهترين داناى آن را دارد و اگر امام باقر (علیه السّلام) در علوم قرآنى لب به سخن گشايد، فروع زيادى براى آن ترسيم خواهد نمود…»
شايان ذكر است كه امام كتابى در تفسير قرآن نگاشت كه «زياد بن منذر» و بسيارى از بزرگان چون «ابو بصير» از آن روايت مىكردند.
5. مرجعيت فقهى
از ديگر تلاشهاى چشمگير امام در جهت نشر تعاليم اسلامى، مرجعيت عملى امام در پاسخگويى به مسائل فقهى مردم بود. «ابو حمزه ثمالى» مىگويد:
«نزد امام باقر (علیه السّلام) در مسجد پيامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نشسته بودم كه مردى نزد من آمد و سلام كرد و پرسيد: كيستى اى بنده خدا؟ گفتم: از كوفيان هستم، چه مىخواهى؟ گفت: آيا ابا جعفر را مىشناسى؟ گفتم: بله، كارت با او چيست؟ گفت: چهل مسئله آماده كردهام و در پى جواب آنم تا بدانم به كدام بايد عمل كنم… در اين هنگام، امام وارد شد؛ در حالى كه جماعتى از اهل خراسان و ديگر استانها همراه وى بودند ودر مورد مسائل حج از امام مىپرسيدند. آن مرد نيز نزديك امام نشست و پرسشهاى خود را مطرح كرد و پاسخ گرفت».
همچنين، بسيارى از دانشمندان چون «قتادة بن دعامة»، «طاووس يمانى»،«عاصم بن عمر»، هرگاه حضرت را مىديدند براى پاسخ گرفتن پرسشهاى خود از لحظات بهره مىجستند و در هر حالى از امام سؤال مىكردند. نمونههاى زيادى از اين گونه گفت و گوها و پرسش و پاسخها در تاريخ آمده است.
6. رهيافت شناساندن جايگاه امام
امام باقر (علیه السّلام) تلاش فراوانى براى جلب دلها به سوى دوستى اهلبيت (عليهمالسلام) مبذول مىداشت و در صدد بود تا با اين شيوه، جايگاه امامت را به گونهاى روشنتر براى مردم ترسيم كند و وسيله نجات و رستگارى را به آنان بنماياند. «حكم بن عتيبه» طى داستان تأثير گذارى در اين باره مىگويد:
«من كنار ابا جعفر (علیه السّلام) در مجلس پر ازدحامى نشسته بودم كه پيرمردى عصا زنان وارد مجلس شد. بر آستانه در ايستاد و گفت: درود و رحمت خدا بر تو اى پور پيامبر. امام پاسخ سلامش گفت. سپس رو به حاضران كرد و به آنان نيز سلام نمود. سپس پيش روى امام آمد و گفت: اى پسر فرستاده خدا! مرا نزديك خود جاى ده كه جانم فدايت باد! به خدا سوگند كه من شما (اهلبيت) را دوست مىدارم و با هر كه شما را دوست بدارد دوستم و به خدا سوگند كه اين دوستى با شما (اهلبيت) و دوستدارانتان به خاطر مطامع دنيوى نيست. من از دشمنان شما بيزارم و سوگند كه دشمنىام با آنان به خاطر گمراهى و زبونىشان است. سوگند كه حلال شما را حلال مىدانم و حرامتان را حرام و دستورتان را بر چشم قرار دادهام. فدايت شوم، آيا بر من اميدى [از رستگارى [هست؟ امام به او فرمود: جلوتر بيا. و او را آنقدر به پيش خواند كه پهلوى خود نشاند و فرمود: اى پيرمرد! مردى از پدرم على بن الحسين (علیه السّلام) همين را پرسيد و پدرم پاسخ داد: آنگاه كه از دنيا رخت بر بستى، نزد جدم رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، حسن (علیه السّلام) و حسين (علیه السّلام) و فرزندانش وارد مىشوى.
دلت سرور مىيابد، خاطرت آسوده مىگردد، چشمت [به ديدارشان] روشن مىشود و به بهترين گونه نزد پروردگارت حاضر مىشوى و آن گاه كه جانت به اينجا رسيد - و به گلوى پيرمرد اشاره فرمود - در بالاترين منزلگاه با ما خواهى بود و زندگانى آخرت، روشنى چشمت خواهد شد.
پيرمرد از خرسندى پرسيد: چگونه؟ امام باز هم برايش گفت. پيرمرد با شور و اشتياقى بسيار گفت: اللّه اكبر! آيا به راستى آن گاه كه بميرم نزد پيامبر و خاندانش وارد مىشوم و [از ديدارشان] ديده روشن مىكنم؟ …
اشك شوق بر رخسار پيرمرد تراويد، زانوانش سست شد، گريهاش بالا گرفت و بر زمين نشست. حاضران نيز با ديدن اين عشق بازى اشك شوقشان بيرون تراويد. امام اشك از چشمان پيرمرد پاك كرد. پيرمرد گفت: اى فرزند فرستاده خدا! فدايت گردم دستت را به من بده. دست امام را گرفت بوسيد و بر صورت و چشمانش كشيد. آن گاه گريبان گشود و دست امام را بر روى قلب خود گذاشت و گفت: سلام خدا بر شما (اهلبيت (عليهمالسلام)) باد و رفت. امام به حاضران رو كرد و فرمود: هر كه دوست دارد مردى از اهل بهشت را ببيند به او نگاه كند. راوى مىگويد: هرگز مجلسى را چنين حسرت زده نديده بودم».
7. نيايش؛ كانون ترويج آموزههاى دينى
يكى از فعاليتهاى بارز امامان در زمينه نشر تعاليم دينى و آموزههاى بلند عرفانى، بهرهگيرى از زبان نيايش براى اشاعه فرهنگ ارتباط با خدا در تمامى حالات زندگى است. آنان در هنگامى كه جامعه را امواج تلاطم فساد و تباهى، زورگويى و زر سالارى و خفقان و اسلام ستيزى در نورديده بود، با خداى خويش راز و نياز مىكردند و براى بيان بخشى از عقايد و فرهنگ اسلامى از دعا بهره مىگرفتند و در سنگر دعا، مردم را به توجه بيشتر به پروردگار و مبارزه با زورگويان فرا مىخواندند. هر چند مقصود اصلى آنان در اين نيايش، بندگى و پرستش خداى بزرگ بود، با توجه به تعابيرى كه در نيايش آنها وجود دارد از لابهلاى آن، مفاهيمى چون خلافت اهلبيت (عليهمالسلام)، عدم سكوت در برابر ظلم و… را نيز مىتوان دريافت.
در بيشتر ادعيه، جمله صلوات بر محمد و آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به چشم مىخورد و اين در حالى است كه دشنام به اهل بيت (عليهمالسلام) به ويژه امير مؤمنان (علیه السّلام) سكه رايج حكمرانان وقت شده و آيات خدا به دست فراموشى سپرده شده بود. امام باقر (علیه السّلام) در نيايشى براى دريافت خواستههاى خود از خدا، چنين مىفرمايد:
«… پروردگارا! تو را به تمامى نامهايت مىخوانم كه آنها را خود ناميدى و يا در كتابت فرو فرستادى، و يا آنها را بر برخى از بندگانت فرا آموختى كه بر محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و خاندان او درود فرستى و قرآن را بهار قلبم و آن را نور چشمم و وسيله از بين بردن غمهايم قرار دهى…».
امام در ديگر دعاهاى خود افزون بر اين مسائل، اعتقادات درست اسلامى را در زمينه يگانه پرستى، خدا محورى، رسالت، بازگشت به سوى خدا، وسوسههاى شيطان و… نيز بيان مىفرمود.
8. توسعه فرهنگ انتظار
تلاشهاى گسترده و عميق امام باقر (علیه السّلام) در نشر معارف اسلام ناب، مردم را به سوى فرهنگ انتظار امام آخرين (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) سوق مىداد. او در تبيين اين فرهنگ بر آن بود تا با روشن كردن زواياى پنهان فرج آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و پاسخ دادن به پرسشهاى گوناگون، غيبت وظهور او را امرى خدادادى و خارج از اختيار معرفى و نيز منتظران را به انتظار ظهور او ترغيب كند. «ام هانى ثقفية» مىگويد: «بامداد، خدمت سرورم محمد بن على الباقر (علیه السّلام) رسيدم و گفتم: سرورم! آيهاى از كتاب خدا بر دلم خطور كرده و مرا پريشان ساخته و خواب از چشمم در ربوده است. فرمود: بپرس اى امّ هانى. گفتم:«فَلا اُقسِم بِالخُنَّسِ الجَوار الكُنّسِ» (تكوير: 15 و 16) فرمود: اى امّ هانى! خوب مسئلهاى پرسيدى. او مولودى در آخر الزمان است. او مهدى اين دودمان است و براى او غيبتى خواهد بود كه اقوامى در آن گمراه مىشوند و گروهى نيز هدايت مىيابند و خوشا بر تو اگر او را دريابى و خوشا به حال كسى كه او را دريابد.»
برگرفته از : یاس - اسفند 1385، شماره 48
منبع : http://www.hawzah.net
/خ
ماه رجب ، جویباری از بهشت
ایام مقدس
اگرچه اجزاء زمان همانند یکدیگرند، خداوند متعال برخی امور یکسان را از طریق اعطای حرمت و قداست افزونتری به آنها، از ویژگی خاصی برخوردار ساخته که دیگر امور از این خصوصیتبیبهرهاند، امتیاز دادن به پارهای از ماهها به لحاظ برخورداری این ایام از حرمتی بیشتر، از آن جهت است که خداوند متعال حرمت را در این اوقات سختتر و ناخوشایندتر از هتک حرمت در سایر ماهها مقدر فرموده که عصیان در برابر حق و ارتکاب گناه در چنین ایامی مجازاتی شدیدتر در پی داشته و اعمال حسنه در آنها پاداشی دو چندان را برای صاحبش به ارمغان میآورد، برخی مؤمنان و وارستگان به درک و حرمت نهادن چنین اوقاتی شائقند و سعی بر آن دارند که از طریق ذکر، عبادت و دعا این مقطع از زمان را احیا کرده و در واقع یک تمایل درونی برای برخورداری از فضائل چنین لحظاتی گرانبها را در خود احساس مینمایند و به شکوفایی آن مبادرت میورزند، وقتی خداوند متعال خواستار آن است که با بنده خود از در دوستی و عاطفه درآید او را در اوقات و فرصت های پرفضیلتبا اعمالی برتر، والا و شایسته مشغول مینماید.
بنابراین آن که آهنگ دریافت مهر الهی را در اعماق قلب خویش میپروراند ضرورت دارد تمام توان خویش را به کار گیرد تا در چنین اوقات فروزانی در غفلتبه سر نبرد چرا که چنان اوقات شریفی موسم خیرات و سوداگریهایی است که منافع فراوانی را برای او به دنبال میآورد، در غیر این صورت از پیروزی و رستگاری محروم میماند و از قافله پرهیزگاران فاصله میگیرد .
...
رشته رحمت
هفتمین ماه از سال هجری قمری رجب نام دارد که نباید فضیلت آن را به بوته فراموشی سپرد زیرا در میان ماههای دوازدهگانه تنها و بدون ائتلاف با ماههای دیگر از حرمت و قداستبرخوردار میباشد، در واقع چهار ماه در قرآن کریم با تعبیر «حرم» (1) یعنی برخوردار از حرمتیاد شده است که یکی از آنها فرد است که رجب نام دارد و در آن قتال و کشتار حرام میباشد . رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودهاند: «رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلتبه پایه آن نمیرسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور میگردد .» (2)
امام هفتم (علیه السّلام) فرمودهاند: رجب نام نهری است در بهشت که از شیر، سفیدتر و از عسل، شیرینتر است; هر کس یک روز از آن را روزه بدارد خداوند از آن نهر به او بیاشامد . (3) از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده که حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: رجب ماه استغفار امت من است، پس در این ماه طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است و رجب را «اصب» میگویند زیرا که رحمتخداوند در این ماه بر امت من بسیار ریخته میشود پس بسیار بگوئید استغفر الله و اسئله التوبة (4) .
اعراب وقتی که دریاها مواج میشد، رودها جاری میگردید و درختان رشد و نمو میکرد میگفتند موسم رجب است و آن را تعظیم مینمودند و طی آن از جنگ و خونریزی اجتناب مینمودند و «رجبته ترجیبا» به معنای بزرگداشت میباشد و این ماه را به «مضر» اضافه میکردند و میگفتند: «رجب مضر» زیرا قبیله «مضر» بیش از سایر قبایل به این ماه حرمت مینهادند . (5) در روایات منقول از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اهل بیت (علیهم السّلام) نام هایی برای «رجب» ذکر شده است از جمله آنها «رجب الفرد الاصب» میباشد، زیرا در این ماه رحمت الهی همچون بارانی که از آسمان میآید بر بندگانش فرو میریزد، به این ماه «اصم» هم گفتهاند زیرا از نظر فضیلت کمتر ماهی به آن میرسد و حتی در زمان جاهلیت مورد تعظیم و احترام اعراب بوده و حرمت آن را نگه میداشتهاند . رجب به «شهر الاستغفار» هم معروف است زیرا در این زمان عباد خداوند با طلب آمرزش و مغفرت از سیئات فاصله میگیرند و به رحمت الهی نزدیک میشوند و در واقع در این جویبار روح و روان خویش را از هرگونه آلودگی منزه ساخته و رذائل و خباثتها را از قلب خود میزدایند، در برخی منابع روایی این ماه را «شهر امیرالمؤمنین (علیه السّلام)» نامیدهاند یعنی ماه ولایت زیرا در سیزدهم رجب ولادت آن امام متقین و پیشوای پرهیزگاران روی داده است همچنان که شعبان را ماه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و رمضان را ماه خدا گفتهاند، رجب را «حبل الهی» نیز نامیدهاند، زیرا ریسمان رحمت الهی و لطف ربوبی برای بندگان از عالم ملکوت آویخته میشود تا هر کس بخواهد توسط آن به مقام قرب راهی یابد، (6) از خاتم رسولان روایتشده است: خداوند را در آسمان هفتم فرشتهای به نام «داعی» است، هرگاه ماه رجب فرا برسد در تمامی لیالی آن از آغاز تا بامداد این ملک چنین ندا میدهد: ذاکران، مطیعان، مستغفران، توبه جویان، مژده، مژده، بشارت، بشارت، من مانوس با کسی هستم که با من همنشین شود و مطیع کسی هستم که از من پیروی کند، بخشنده آنم که از من طلب بخشش کند، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من است، هر کس مرا در این ماه بخواند او را اجابت میکنم و هر فردی که از من چیزی بخواهد خواستهاش را برآورده مینمایم، هر کس از من راه بخواهد، هدایتش مینمایم، این ماه را رشته پیوند میان خود و بندگانم قرار دادهام، هر که بدان دستیازد، به من رسد . (7)
اوقات مراقبت
ماه رجب حاوی ارزشهایی معنوی و فواید ملکوتی است که متاسفانه به تدریجسنتحسنه توجه به قداست ایام سال در نزد مردم کم میشود و رو به تحلیل میرود، در گذشته در زندگی مردم و بخصوص اهل ایمان و تقوا این آداب روحانی جاری و ساری بود و کودکان و فرزندان با انس نسبتبه چنین مواقعی تربیت میشدند و طراوت و عطر اذکار و عبادات و مراسم معنوی ماه رجب با رگ و پوستخانوادهها عجین میگشت، اصولا این که دارد ماه رجب فرا میرسد مشخص بود، گویی به استقبال آن میرفتند و برای چنین موسمی لحظه شماری میکردند، برای رؤیت ماه در شب اول میکوشیدند و اهل محل با شادمانی ضمن احوالپرسی عادی تاکید میکردند ماه رجب آمد، اعمالش را بجا آورید . در واقع ماه رجب و شعبان مقدمات و پیش درآمدهای ماه مبارک رمضان هستند . استاد شهید آیة الله مرتضی مطهری ذیل تفسیر سوره ملک میگوید: «ما که بچه بودیم در منزل خود ما - من از هفت و هشتسالگی کاملا یادم است - اصلا این که ماه رجب دارد میآید مشخص بود، میگفتند یک هفته به ماه رجب مانده . . . سه روز مانده، امشب احتمالا اول ماه رجب استبرویم برای استهلال در مسجد که جمع میشدند همه صحبتها از آمدن ماه رجب بود . . . من از بچگی این را میدیدم، مرحوم ابوی ما و مرحوم والده ما غیر از اول و آخر ماه رجب و غیر از ایام البیض، نجشنبهها و جمعهها روزه بودند و بلکه مرحوم ابوی ما در بعضی از سالها دو ماه رجب و شعبان را پیوسته روزه میگرفتند و به ماه مبارک رمضان متصل میکردند . . . اصلا این ماه، ماه استغفار و توبه وعبادت است . . .» (8)
پوینده طریق بندگی و سالک راه ملکوت و رهسپار وادی معرفت و چشم انتظار بهار طاعت و مشتاق دعا و مناجات و مسئلت که شیر روز و زاهدی در دل ظلمت است و با اقلیم توحید آشنایی دارد و از جام محبت و دلدادگی جرعه هایی جانبخش نوشیده و طالب قرب، کرامت، تعالی و فضیلت میباشد گاه رسیدن پربرکتسال همچون رجب، شعبان و رمضان همچون انسان هایی تشنه و مشتاق در انتظار گمشده آشنای خود در این مواقع بسر میبرد تا از آب گوارا و نوشین حیات و معنویتسیراب شده و روح و روان خود را جانی نوین و طیب و طاهر ببخشد و با نظافتخانه دل و آراستن درون، خود را برای میهمانی خدا و درک لیلةالقدر ماه مبارک مهیا کند . آنان که در وادی مراقبه و شهود در محضر خدای متعال گام برمیدارند چه خوب قدر چنین ایامی را میدانند و بسیار سختتر و هوشیارتر و جدیتر از دنیاطلبان که به دنبال آن هستند تا مبادا سودی فانی و متاعی ارزانی از این نشئه از دستشان بیرون رود، مراقبند تا نکند نفعی باقی و تجارتی راقی برای آخرت، از کفشان ربوده گردد که زیان و نقصان را در این میبینند از این روست که حضرت امام خمینی در چنین مناسبت هایی عنایت افزونتری به خلوت و انس با خدای بیهمتا و دوری از اغیار و کثرت این دیار نشان میدادند .
بر کسی که میخواهد به تصفیه درون بپردازد لازم است که برای دستیابی به خرسندی خداوند تمامی توش و توان خود را به کار گیرد و برای خالص نمودن اعمال و احوال خویش و مصون نگه داشتن آنها از هر گزندی، در ایام ماه رجب مبادرت ورزد که اگر بندهای به اندک عملی به این شیوه و با این خصوصیات توفیق یابد او را کفایت میکند زیرا پاداشی که پروردگار برای عمل ناب و عاری از آلودگی خودخواهی و شرک و نفاق، در نظر گرفته از حساب و شماره بیرون است .
عروج معنوی
نماز راستین و نیز باطن این عبادت به روح آدمی صعود میدهد چنانچه در منابع روایی نماز معراج مؤمن معرفی شده است اما بجا آوردن این فریضه در ماه رجب ترقی معنوی آدمی را مضاعف میسازد و موجب میشود که او با موفقیت افزونتری از نردبان آسمان بالا رود و با عرشیان و قدسیان مانوس گردد، رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کس در ماه رجب شصت رکعت نماز به جای آورد، هر شب دو رکعت و در هر رکعتیک بار حمد و سه بار قل یا ایها الکافرون و یک بار قل هو الله احد را بخواند و پس از سلام دستها را بالا ببرد و دعایی را که سفارش شده زمزمه کند . (9) پس از اقامه این نمازها سزاوار است که تا وقت فرارسیدن نماز شب به اموری بپردازد که با حال روحی او انطباق داشته باشد و آن گاه نماز شب به جای آورد و پس از رکعت هشتم به سجده رود و در این حال دعایی را که در کتاب اقبال الاعمال به نقل از امام معصوم (علیه السّلام) آمده بخواند و از مضامین آن غافل نماند و پس از نماز وتر نیز دعایی را که در ماخذ یاد شده درج شده زمزمه کند . (10)
سید بن طاووس در کتاب معروف خود، اقبال الاعمال، از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت کرده که آن حضرت فرمودهاند هر که در ماه رجب یک روز روزه بدارد و چهار رکعت نماز گزارد و دررکعت اول صد مرتبه آیةالکرسی و در رکعت دوم دویست مرتبه قل هو الله احد، مرگش فرا نخواهد رسید تا آن که جای خود را در بهشت مشاهده کند و یا برایش این جایگاه رفیع را ببینند . (11)
تمرین تزکیه
فضیلتها و ثواب هایی که برای روزه داری در ماه رجب ذکر شده آنقدر زیاد و قابل عنایت میباشد که غفلت از آن با خسرانی مبین توام است، ابن بابویه (شیخ صدوق) به سند معتبر از سالم روایت کرده که گفت: به محضر امام صادق (علیه السّلام) مشرف شدم در حالی که چند روز به اواخر ماه رجب مانده بود، چون نظر آن حضرت بر من افتاد، فرمودند: آیا در این ماه روزه گرفتهای؟ عرض کردم: نه، فرمودند آنقدر ثواب را از دست دادهای که اندازهاش را جز خداوند نمیداند همانا این ماهی است که خداوند آن را بر ایام دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و برای روزه داران آن کرامتش را واجب گردانیده است، عرض کردم: یابن رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) اگر در اوقات باقی مانده روزه بدارم آیا به برخی از ثوابهای روزه داران میرسم؟ فرمودند: ای سالم، هر کس یک روز از آخر این ماه را روزه بدارد خداوند او را از شدت سکرات مرگ، هراس بعد از موت و از عذاب قبر مصون گرداند، و کسی که دو روز آخر رجب را صائم باشد بر صراط به سهولت عبور کند و آن فردی که سه روز از آخر این ماه را روزه بدارد از وحشت روز قیامت و از هول و هراس آن روز ایمن گردد و مجوز بیزاری از آتش دوزخ را به وی بدهند . (12) حضرت امام کاظم (علیه السّلام) فرمودهاند: هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنم از او فاصله میگیرد و هر کس سه روز آن را روزه بگیرد بهشتبر او واجب میشود . (13) و در روایتی دیگر از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده که هر کس تمامی روزهای رجب را روزه بدارد سروش آسمانی چنین مژدهاش میدهد: بنده خدا گذشته هایت همه بخشوده شد، اینک کار خویش را از نو شروع کن . . . در فرازی از این روایت آمده است که از آن حضرت پرسیدند اگر کسی به هر عذر پذیرفتهای نتواند آن را روزه دارد از چه راهی میتواند به چنین پاداشی دستیابد؟ فرمود: اگر به جای هر روزه نانی صدقه دهد به همین پاداش بلکه بیش از آن خواهد رسید، ثوابی که اگر همه آسمانیان و اهل زمین برای اندازهگیری آن اجتماع کنند حتی یک دهم آن را نمیتوانند احصی کنند . (14)
متفکر شهید آیة الله مطهری خاطر نشان نموده است: یادم است در ماه مبارک رجب در سال 1321 ه . ش - که تابستان بود و به اصفهان رفته بودیم - میرفتیم به درس آقای حاج آقا رحیم ارباب . . . که از بزرگان هستند من این ذکر را اول بار از این مرد شنیدم (ذکری که در سطور بالا آن را درج کردیم)، میدیدم که خیلی کند صحبت میکند و ا ذکار را بالخصوص خیلی با تانی و حضور قلب میگوید . . . میدیدم این مرد مرتب اینها را میگفت، چون پیرمرد بود و نمیتوانست روزه بگیرد آن را با این (ذکر) جبران میکرد و باز یادم نمیرود که در همان سالها روز بیست و پنجم رجب بود . . . ما در مدرسه نیماورد اصفهان بودیم، بعد از ظهر بود، خوابیده بودیم، از خواب که بیدار شدیم یک وقت صدای مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی (15) را شنیدم، ما در آن مدرسه غریبه بودیم، به عنوان تابستان رفته بودیم ولی طلبههای آن مدرسه به دفعات از ایشان خواهش کرده بودند، آمده بود برای طلبهها موعظه میکرد و بعد هم ذکر مصیبت، حدیث دارد که در قیامت فریاد میکشند: «این الرجبیون» رجبیون کجایند! این مرد با همان آهنگی که داشت و با آن حال و روحی که داشت این تعبیر را به کار برد: آن وقتی که بگویند: این الرجبیون و ما در پیشگاه پروردگار شرمسار باشیم در ماه رجب هیچ چیز نداشته باشیم و اصلا جزء رجبیون شمرده نشویم، چه خواهیم کرد؟ غرض این است: این ماه، ماه استغفار و عبادت و روزه است و این سنتها در میان ما به کلی دارد فراموش میشود، ماه رجب میآید بزرگهایمان [متوجه نمیشوند] تا چه رسد به بچهها کم کم اگر به بچهها بگوئیم ماههای قمری را از محرم تا ذی الحجه بشمار نمیتوانند، اصلا فراموش میکنند که چنین ماههایی هم وجود داشتها است، ولی به هر حال تکلیف هرگز از ما ساقط نمیشود . (16)
از اعمال مهم و ارزشمند ماه رجب خواندن اذکار و ادعیهای است که از سوی معصومین روایت گردیده است . به پیروی از امام سجاد (علیه السّلام) در همه این ماه در سجدهها خواندن دعای: عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک تاکید شده است و نیز هر صبح و شام پس از هر نماز خواندن دعای: یا من ارجوه لکل خیر . . . توصیه گردیده است فضیلت زیارت خانه خدا و زیارت قبور اهل بیت (علیهم السّلام) خصوصا زیارت حضرت امامرضا (علیه السّلام) در ماه رجب بسیار زیاد است . (17) شیخ مفید گفته است: عمره رجبیه فضیلتبسیاری دارد و در فضائل آن روایات فراوان وارد شده است، امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: عمره بر مردم واجب است مثل حج و افضل عمره، عمره رجب است . (18) هم چنین خواندن زیارت امام حسین (علیه السّلام) در آغاز و میان این ماه توصیه شده است (19) در چند روایت نیز بیان شده که زیارت امام رضا (علیه السّلام) در ماه رجب میباشد .
دعای رجبیه از جمله ادعیه کوتاه و مختصر، اما عمیق و پرمعناست که از ناحیه مقدسه امام مهدی (عج) صادر شده است امام عصر در آغاز توقیع شریف خطاب به ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید - نایب خاص آن حضرت - دستور فرمودند که شیعه در هر روز از ایام ماه رجب این دعا را بخواند . (20) زیارت رجبیه نیز از ناحیه مقدسه حضرت حجة بن حسن عسکری صادر شده و شیخ طوسی از ابوالقاسم حسین بن روح - نایب خاص حضرت مهدی (عج) - روایت کرده که فرمود زیارت کن در مشهد هر امامی که باشی آن پیشوا را در ماه رجب به این زیارت . (21)
فرازهای فضیلت
شب اول ماه رجب بسیار شریف است و از حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایتشده که هر که درک کند این ماه را، و در اول، وسط و آخر آن غسل کند، از گناهان بیرون میآید، زیارت حضرت امام حسین (علیه السّلام) هم توصیه شده و نیز اقامه بیست رکعت نماز، بعد از نماز مغرب به ترتیبی که در کتب ادعیه ذکر شده نیز مورد تاکید قرار گرفته و شیخ طوسی در «مصباح المتهجد» روایت کرده است از ابوالبختری وهب بن وهب از امام صادق (علیه السّلام) از جدش حضرت علی (علیه السّلام) که آن امام را خوش میآمد که خود را در چهار شب در حال احیاء نگه دارد که یکی از آن شبها، اولین شب رجب بود، خواندن دعاهای ویژه به هنگام دیدن ماه رجب چیزی است که درباره آن سفارش شده است، بجاست که سالک طریق حق در این دعا شعبان و رمضان را هم به یاد آورد و از خداوند بخواهد تا او را آمادگی و توانایی بدهد تا آن دو ماه را به شایستگی پذیرا شود و حق آنها را ادا کند . (22) روزه گرفتن در اولین روز این ماه نیز ثواب بسیاری دارد و روایتشده که حضرت نوح (علیه السّلام) در این روز به کشتی سوار گردید و دستور داد کسانی که با او همراهند روزه بگیرند، علاوه بر آن به جای آوردن نماز سلمان و خواندن دعاهایی ویژه که در کتاب «اقبال الاعمال» آمده است، از مهمترین اعمال این روز است .
اگر نخستین شب رجب، شب جمعه باشد «لیلة الرغائب» نام دارد که سزاوار است اعمال آن به جای آورده شود، از مصطفای پیامبران حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایتشده که آن حضرت فرمودند از نخستین شب جمعه رجب غافل نمانید که فرشتگان آن را لیلةالرغائب نامیدهاند، آنگاه که یک سوم این شب سیر میشود ملائکه در کعبه و اطرافش اجتماع میکنند در این حال خداوند بدانان فرماید: فرشتگان من چه خواستهای دارید؟ جواب میدهند: تقاضای ما این است که بر روزه داران رجب ببخشایی، خداوند میفرماید: بخشیدم . رجب طلایهدار انس و محبتبا خدای یکتاست و حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) طلیعه آن ماه خجسته، آفتاب دین ودانش از مطلع رجب جان افسردگان خاکی را گرمی روحانی میافزاید، کیست که با ماه رجب انسی داشته باشد و پنجمین فروغ امامت را نشناسد و کیست که امام رجب را اقتدا کرده باشد و ماه امام را درنیافته باشد، در روز جمعه نخستین روز ماه رجب سال 57 هجری کودکی در مدینه دیده به جهان گشود که او را محمد نامیدند و ابوجعفر کنیه و باقرالعلوم لقبش بود و به هنگام تولد او هالهای از شکوه و عظمت این نوزاد نورانی را فرا گرفت . (23)
در روز سوم رجب سال 254 هجری حضرت امام هادی (علیه السّلام) پس از 33 سال مجاهدت علمی و فرهنگی و صیانت از دیانت در حالی که 41 سال و چند ماه از عمر بابرکتش میگذشتبا دسیسه معتز عباسی توسط سم به شهادت رسید و پس از آن که امام عسکری (علیه السّلام) بر پدر خود نماز گذارد پیکر پاک آن حضرت در خانهاش در سامرا دفن گردید که بارگاه مبارکشان در نهایتبلندپایگی و درخشندگی تا امروز به آسمان فخر میفروشد . (24)
نسیم صبح جمعه دهم رجب سال 195 هجری میوزد و مشعلی دوباره در راهبری عاشقان ولایت گشوده میشود، حیاتی سراسر بخشش و کرامت جهان را در بر میگیرد و جوادالائمه آن چراغ عالمافروز تقوا و احسان بر عرصه جهان قدم مینهد، گویی که تمام کائنات به این وجود ملکوتی حسرت میبرند و ملائکه برای تماشای سیمای سرشار از معنویت او صف بستهاند، جلوهای از اشراق انوار هدایتبر طالبان کمال پرتو افشانی میکند چه این که نوری از درون نوری دیگر پدید آمده است و توسط آن منازل معرفت الهی گشوده میشود حضرت امام رضا (علیه السّلام) خطاب به شیعیان پس از ولادت فرزندشان فرمودند: خداوند فرزندی نصیبم کرد که همچون موسی بن عمران شکافنده دریاهاست و مادرشان به سان مادر عیسی پاک و مقدس است ولی او به ظلم کشته میشود، به طوری که فرشتگان آسمان بر او میگریند و خداوند بر دشمن او و هر کس که به وی ستم نماید غضب میکند و به عذاب الیم گرفتار مینماید . (25)
مستحب است در شب سیزدهم رجب انسان دو رکعت نماز بخواند که در هر رکعت آن حمد یک مرتبه و سوره یاسین و تبارک الملک و توحید بخواند . روز جمعه سیزدهم رجب، سال سی بعد از حادثه عامالفیل فاطمه بنت اسد در خانه کعبه فرزندی را به دنیا آورد که عرشیان و قدسیان از این بابت در موجی از شعف و شادی فرو رفتند و اهل زمین در حیرت قرار گرفته، نوزادی که شیوه ولادتش نقطه عطفی در سیر تاریخی بشر پدید آورد و خداوند در آن حد برایش اعتبار قائل گردید که در حریم مطهر خود او را پاک به دنیا آورد ولیاقت آن را داشت که از خدا نیز نامی گیرد و «علی» نامیده میشود . شان و شکوه و حق و حقوق هر روز با میزان ظهور الطاف و عنایات الهی در آن سنجیده میشود و در سیزده رجب با ولادت حضرت علی (علیه السّلام) لطف الهی در پایهای تجلی کرده که به راستی توصیف آن بلکه درک و دریافت آن از توان ما بیرون است زیرا ولایت آن بزرگوار رکن ایمان بلکه روح ایمان است، پس بجاست که شیعیان روز تولد آن پیشوای پرهیزگاران و تقسیم کننده بهشت و دوزخ و پناه محرومان را عید بزرگ خود بشمارند و بالاترین شان و شکوه را برای آن قائل شوند و خداوند را در برابر چنین نعمتی سپاس گویند . خوشا به حال کسانی که در چنین ایام پربرکتی در کنار کعبه یعنی زادگاه حضرت علی (علیه السّلام) به انجام مراسم عمره توفیق یابند و در زادروز مولود کعبه به نشانه ارج نهادن بر پایمردی قهرمان توحید، پروانه وار بر گرد سمبل توحید طواف کنند .
روز سیزدهم رجب نخستین روز از «ایام البیض» است که تا روز پانزدهم ادامه دارد و چون ماه از آغاز تا پایان این ایام به درستی میدرخشد بدین عنوان شهرت یافته است . (26) ثواب بسیاری برای روزهداری در ایام البیض وارد شده و اگر کسی بخواهد عمل ام داوود را به جای آورد باید این روز را صائم باشد، اعتکاف در این سه روز فضیلت دارد و رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودهاند: هر کس از روی ایمان و برای رسیدن به ثواب معتکف شود، گناهانش آمرزیده میگردد . (27)
در کتاب «اقبال الاعمال» آمده استحضرت آدم از خداوند پرسید خدایا محبوبترین روزها و گرامیترین زمانها نزد تو کدامند؟ خداوند به وی وحی کرد: محبوبترین روزها نزد من پانزدهم رجب است، ای آدم در این روز بکوش تا با قربانی کردن، میهمانی دادن، روزه داشتن، نیایش کردن، بخشش خواستن و لا اله الا الله گفتن به من تقرب جویی، چنین تقدیر کردهام که فرزندی از احفاد تو را به پیامبری برانگیزم و روز نیمه رجب را به او و امتش اختصاص دهم که در آن روز چیزی از من نخواهند جز آن که بدانان ببخشم . . . حال که نیمه رجب چنین شکوهی دارد بر سالک عاقل است که به خود آید و چنین فرصتخوبی را برای درمان گناهان گذشتهاش و برای جبران اوقات از دست رفتهاش غنیمتبشمرد و آن را به آسانی از دست ندهد و بکوشد تا با اخلاص در یک روز خرابیهای عمر را بازسازد . خواندن دعای استفتاح (عمل ام داوود) با همه شطر و شرطهایش، زیارت امام حسین، به جای آوردن چهار رکعت نمازی که حضرت امیر (علیه السّلام) در این روز به جای میآورد و پس از آن خواندن دعای یا مذل کل جبار و سپس نیازهای خود را از خدا خواستن، به جای آوردن نیمه دوم نماز سلمان، صلوات بر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرستادن، روز مذکور را با توسل به اولیای الهی به پایان بردن از جمله اعمال این زمان است . (28)
ناگفته نماند که 15 رجب آغاز مهاجرت مسلمانان مکه به حبشه در سال پنجم بعثت است و در همین روز بود که قبله مسلمانان از بیتالمقدس به جانب بیت الله الحرام و خانه کعبه تغییر یافت . در 15 رجب سال 62 هجری حضرت زینب کبری (س) رحلتیافت همان بانویی که استوار و مقاوم به دفاع از حق و تهاجم به ستم پرداخت و ناروایی امویان را افشا نمود و با تازیانه کلماتش در دل کارگزاران یزید هراس افکند، کوله بار اسارت را بر دوش کشید و کاروانی را که لطف خدا بدرقه آن بود از شهری به شهری دیگر هدایت کرد و در صیانت از نهضت عاشورا کوشید بانویی که به هیچ ذلتی تن نداد و نمونه آشکاری از انسانیت و پرهیزگاری گشت و در رسانیدن پیام امام سوم کوتاهی نکرد .
در روز 25 رجب سال 183 ه . ق هفتمین فروغ امامت توسط هارون - خلیفه عباسی - به شهادت رسید و بدین گونه فروغی فروزان پس از سالهای متمادی تحمل حبس و شکنجه و فشارهای سیاسی و مجاهدتهای ارزشمند در مسیر انسان سازی جامعه اسلامی، عبد صالحی با چنگال انسان فاجری در بارگاه قدس و ملکوت آرام گرفت .
شب و روز بیست و هفتم رجب یکی از شبها و روزهای بسیار ارجمند و بلکه ارزشمندترین شب و روز سال در کتاب «اقبال الاعمال» از امام جواد روایتشده است که آن حضرت فرمود: در رجب شبی است که برای مردم از هر چه آفتاب بر آن تابیده بهتر است و آن شب بیست و هفتم این ماه است که فردای آن روز بعثت پیامبر روی داد و به جای آوردن اعمال ویژه آن پاداش برابر شصتسال عبادت دارد . (29)
در روز 27 رجب نفخهای آسمانی همراز روحی گشته که با عالم ملکوت انس دارد، ستارهای که با طلوعش آتشکدهها را به دست فنا سپرد و کنگرههای کاخ استبداد کسری را فرو ریخت، اینک پیام رسالت را نجوا میکند راهی از نور در امتداد آسمان تا زمین مکه و افق تا افق فرشتگان صف در صف ایستادهاند و غار حرا در هالهای از نور با خورشیدی در میان، جبرئیل آرام بر زمین گام میگذارد، نبض زمان تند میزند، شب میگریزد و چلچراغ دستی به استقبال میگشاید . سرانجام روز موعود فرارسید و وعدههای الهی تحقق یافت، بعثت پیامبر اسلام همچون آذرخشی کویر منحط و خفقان گرفته انسانیت را پرتو افشانی نمود و طلیعه وحی با فرمان قاطع «اقرا» نمودار گشت و موجی از نور الوهیت در غار حرا برخاست و جام جان پیامبراکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را لبریز از معنویت و روانش را از انوار معرفت مبتهج نمود . در کتب ادعیه اعمالی از قبیل روزه داری، غسل کردن، زیارت حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و حضرت علی (علیه السّلام) و به جای آوردن دوازده رکعت نماز قبل از ظهر، خواندن دعای: «یا من امر بالعفو و التجاوز . . .» توسل به معصومین برای این روز ذکر شده است که به جای آوردن آن ثوابی عظیم دارد . در آخرین روز ماه رجب ضرورت دارد که سالک طریق عبودیت اعمال و عبادات یک ماهه خودش را به خدای واگذارد و عذرخواهانه زبان به پوزش بگشاید و از پیشگاه پیامبران و امامان توسل جوید و آنان را شفیع خویش سازد و نیمه سوم نماز سلمان را به جای آورد . (30)
پینوشتها:
1) اشاره استبه آیه 36 از سوره توبه: منها اربعة حرم . . . .
2) فضائل الاشهر الثلاثه، ابن بابویه قمی، تحقیق غلامرضا عرفانیان، ص24 .
3) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج97، ص37 .
4) مفاتیح الجنان، ص228 .
5) فصلنامه میقات حج، سال چهاردهم، شماره 16، تابستان 1375، ص22 و 23 .
6) در این مورد بنگرید به کتاب بحارالانوار، ج97، ص26 - 55; تحفالعقول ابن سعید حرانی، ص304 - 511 .
7) المراقبات فی اعمال السنة، میرزا جواد ملکی تبریزی، (متن ترجمه) ص70 .
8) آشنایی با قرآن، شهید مطهری، ج8، ص233 .
9) این دعا در مآخذ قبل و نیز آثاری چون اقبال الاعمال ; تحفه حلوانی و مفاتیح الجنان آمده است .
10) المراقبات، ص78 - 79 .
11) مفاتیح الجنان، ص24 .
12) فضائل الاشهر الثلاثة ابن بابویه قمی، ص18 .
13) بحارالانوار، ج97، ص37، ماخذ قبل، ص23 .
14) امالی شیخ صدوق، ترجمه آیت الله کمرهای، ص539 - 540 .
15) در خصوص شرح حال این عالم وارسته و استاد اخلاق نگاه کنید به کتاب ناصح صالح از نگارنده .
16) آشنایی با قرآن، ج8، ص234 - 235 .
17) مستدرک الوسایل، میرزا حسین نوری، ج8، ص7 .
18) شرح زیارت رجبیه، شیخ محمد باقر بیرجندی، ص129 - 130 .
19) المراقبات، ص108 .
20) شیخ طوسی در مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، سید بن طاووس در اقبال الاعمال و شیخ عبدالله کفعمی در کتاب مصباح و نیز علامه مجلسی در بحارالانوار این دعا را روایت کردهاند .
21) نک: مصباح الزائر، سید بن طاووس و تحفة الزائر علامه مجلسی و نیز منابع پیشین .
22) المراقبات، ص78، مفاتیح ص243 - 244 .
23) مصباح المتهجد شیخ طوسی، ص557 .
24) نک: تاریخ یعقوبی، ج2، ص503; حیات الامام الهادی، باقر شریف قرشی، ص348 .
25) نک: اصول کافی، ج2، بحارالانوار، ج50 و ارشاد شیخ مفید .
26) تفسیر روح البیان، ج3، ص422 .
27) کنزالعمال، حسام الدین هندی، حدیث 24007 .
28) المراقبات، ص116 .
29) در ماخذ قبل، ص117 - 121 این اعمال ذکر شده است .
30) المراقبات، ص122 .
منبع: http://www.hawzah.net