امام هادی علیه السلام و جامعه ای ماندگار
به محوريت آيات قرآن و روايات اهل بيت (علیه السلام) هيچ موجودي ارزشمندتر از انسان نيست وهيچ شئ استخراج شده اي، از معدن هستي به پاي انسان نمي رسد. خداوند متعال كه استخراج كننده اين گوهر گرانبهاست، پس از استخراج او از معدن هستي، او را به دست زرگراني متخصص قرار داده تا او را شكل دهند و ارزشمندتر نمايند. شكل دهندگان انسان در اين عالم، كسي جز اهل بيت (علیه السلام) نيستند. (ظهيري.علي اصغر/ بر كرانه عصمت/ 462)
بر اين باور جلوه هاي هدايت بخش هر يك از اهل بيت (علیه السلام) را در دوره امامت به گونه تأثير گذار شاهديم. در اين بين از مشهورترين القابي كه براي دهمين پيشواي شيعيان امام علي النقي (علیه السلام) ذكر شده است لقب ماندگار و شايسته «هادي» است. (طبرسي/ اعلام الوري/ 355) تأثير گذاري بر فرهنگ و ايده را بايد در منطق و سخن بازمانده از بانيان آن جستجو كرد.
مكتب نوراني تشيع در دايرة المعارف بزرگ و سترگ حديثي اهل بيت(علیه السلام) به قدري جذاب است كه گلچين نمودن آن بسيار سخت است، زيرا هر واژه از سخنان اهل بيت(علیه السلام) ستاره اي خاص در آسمان زندگي پيروان مي باشد كه زواياي گوناگون زندگي شيعيان را جلوه نور و هدايت بخشيده است. با اين حال، چنانچه خواسته باشيم چشم انداز معرفتي امام هادي(علیه السلام) را نظاره كنيم، معجزه آسا با جامعه اي كبيره و گسترده مواجه مي شويم كه بايستگي ها و ملزومات عقيدتي، فكري و آرماني شيعه را رهنمون گشته است. (قمي/عباس/الانوارالبهيه 287)
آنچه در اين نوشتار ارائه مي شود، دور نمايي ناقص از معرفي گنجينه ولايت و مرامنامه ولايتمداري تشيع است كه مضامين آسماني و دور از غلو زيارت جامعه كبيره آن را به ارمغان آورده است.
پيشينه زيارت جامعه كبيره
در ميان زيارتنامه هاي مأثور، زيارتهايي وجود دارد كه به « زيارات جامعه» مشهور است. اين زيارتنامه ها را بدان سبب «جامعه»خوانده اند كه متن آنها به گونه اي تنظيم و آموزش داده شده است كه مي توان با خواندن يكي از آنها، هر يك از پيامبران و امامان را از دور يا نزديك زيارت كرد. بنابراين اين گونه زيارتها ويژه پيامبر يا امام يا مكان يا زمان خاصي نيست. برخي از مؤلفان كتب ادعيه و زيارات، فقط به آوردن يكي از اين زيارتها توجه نشان داده اند( المفيد. كتاب المزار / 176- شهيد اول، المزار /236) اما برخي، چند فقره از آنها را در كتابهاي خويش به وديعت نهاده اند؛ چنانكه ابن بابويه قمي ملقب به «صدوق» دو فقره( من لايحضره الفقيه/2/608-609؛همو،عيون اخبارالرضا.2/271-278) آقا جمال خوانساري سه فقره (مزار/102) سيد محسن امين چهار فقره(مفتاح الجنات 2/210- 218) محدث قمي پنج فقره(مفاتيح الجنان/ 950) و محمد باقر مجلسي در«باب الزيارات الجامعه» به تعداد پيشوايان معصوم (علیه السلام) چهارده فقره(بحارالانوار99/209) از اين زيارتها را نقل كرده است. مجلسي(ره) پس از نقل آن زيارتها گوشزد مي كند كه زيارتهاي جامعه ديگري هم هست كه به سبب موثق نبودن يا تكراري بودن مضامين، از آوردن آنها چشم پوشيديم. ( سيد كاظم طباطبائي. پژوهشي درباره زيارتهاي جامعه. مطالعات اسلامي.شماره 62) وي پس از زيارت جامعه صغيره، زيارت جامعه كبيره را نقل مي كند. شيخ صدوق(ره) از دقاق، سنائي،وراق و حسين بن ابراهيم بن احمد كاتب يا مكتب و اين چهار نفر كه گويا از مشايخ صدوق (ره) بوده اند از محمد بن ابي عبدا… كوفي وابوالحسين اسدي و اين دو از محمد بن اسماعيل برمكي از موسي بن عبدا… يا عمران نجفي روايت مي كند كه به امام هادي(علیه السلام) گفتم اي زاده رسول خدا(ص) مرا تعليم فرما زيارتي با بلاغت كامل كه هر گاه خواستم زيارت كنم، آن را خوانم.
فرمود: چون به درگاه حرم رسيدي بايست و پس از غسل در حالي كه شهادتين را زمزمه مي كني، در لحظه ديدن قبه و قبر، سي مرتبه «ا…اكبر» بگو، سپس با وقار و آرامش گام بردار، بايست و سي مرتبه«ا…اكبر» بگو پس از آن نزديك قبر مطهر برو و چهل مرتبه«ا… اكبر» بگو تا صد تكبير تمام شود، آنگاه بگو: السلام عليكم يا اهل بيت النبوه…(عيون اخبار /2/272-278؛من لا يحضره الفقيه2/609؛طوسي، تهذيب 6/95؛ مجلسي.محمدباقر.بحارالانوار 99/127-134؛ قمي.مفاتيح الجنان/950) به واسطه اين «جامعه» همه امامان (علیه السلام) به غير از حضرت زهرا(علیه السلام) زيارت مي شوند، زيرا آنچه در اين زيارت آمده است، همگي شهادت بر شؤون ويژه حجت هاي خدا بر خلق خدا مي باشد و بديهي است به فرموده امام عسكري (علیه السلام) كه فرمود:«ما امامان حجت هاي خدا بر مردم و خلق خدا هستيم و فاطمه حجت خدا بر ما مي باشد». مقام حضرت زهرا(علیه السلام) تا چه اندازه رفعت دارد و با پيوند دو سخن ارزشمند پيامبر (ص) كه فرمود:«فاطمه روحي التي بين جنبي» و «ظاهري النبوه و باطني الولايه» مي توان چنين نتيجه گرفت كه حضرت زهرا (علیه السلام) مظهر نبوت و ولايت است. (الاسرارالفاطميه/ 17)
ارزيابي اسناد جامعه كبيره
چنانچه قواعد علم حديث شناسي و تعابير و اصطلاحات آن را بشناسيم، به خوبي به تاريخچه ابداع اصطلاحاتي همچون «صحيح» نزد متأخريني همچون علامه حلي و استادش احمد بن طاوس دست مي يابيم.
در دوره علامه حلي به واسطه از بين رفتن قراين خارجي و مشوش شدن مجاهيل با روايات صحيح، قانون حديث شناسي جديدي تحت عنوان تقسيم روايات به حديث صحيح، حسن موثق و ضعيف رسميت يافت.
از اين دوره به ويژه در زمانه معاصر برخي بدون توجه به حديث صحيح و غير صحيح نزد قدما به نقد احاديث شيعي در بين كتابهايي همچون كافي، استبصار، تهذيب، عيون اخبار الرضا و … پرداختند و اعلام داشتند كه روايات غير صحيح فراواني در بين احاديث يافت مي شود.
اين ديدگاه بايد واكاوي شود، ولي با ذكر اين مقدمه، چنانچه سلسله راويان زيارت جامعه كبيره به محوريت قانون حديث شناسي متأخرين و معاصرين پي گيري شود، نتيجه آن چيزي به جز همان داوري علامه مجلسي (ره) نيست. علامه مجلسي (ره) كه در حديث شناسي يكي از مفاخر و مشاهير شيعه است، با توجه به ديدگاه قدما درباره حديث، همچنين ملاحظه فصاحت و بلاغت متن زيارت جامعه كبيره در ديگر داوري اش مي نويسد: «اين زيارتنامه صحيح ترين زيارتنامه ها از نظر سند و جامع ترين و فصيح ترين و بليغ ترين و والا مرتبه ترين آنهاست» (بحارالانوار 99/144- ملاذ الاخبار 9/278) خوشفكراني همچون وحيد بهبهاني و سيد عبدا… شبر نيز فارغ از اصطلاح صحيح نزد متأخرين، زيارت جامعه كبيره را به لحاظ قوت و استحكام متن همچون خطبه هاي نهج البلاغه، صحيفه سجاديه و دعاي ابي حمزه ثمالي صحيح دانسته اند ( الفوائد الرجاليه / 60- الانوار اللامعه في شرح الزيارة الجامعه/ 25)
متن زيارت جامعه كبيره به گونه اي است كه هر منصفي صدور اين معارف بلند را غير معصوم محال عادي مي داند. افزون بر آنكه خطوط كلي آن را با خطوط كلي معارف قرآن كريم- كه مرجع نهايي در بررسي روايات است- هماهنگ مي بيند و اين چيزي است كه ما را از بحث سندي آن بي نياز مي كند» ( جوادي آملي، ادب فناي مقربان1/87). علاوه بر اين رويكرد عالمانه، مي توان به مواردي اشاره داشت كه از هر جهت زيارت جامعه كبيره را به عنوان يادگار و اثر امام هادي (علیه السلام) براي شيعيان ، باز مي شناسد:
1- مرحوم محدث قمي پس از بيان زيارت جامعه كبيره به نقل از كتاب «نجم الثاقب» حكايت «سيد احمد بن سيد هاشم بن سيد حسن موسوي رشتي» تاجر رشت را مي نويسد كه چگونه در سفرش به بيت ا… الحرام به محضر امام زمان (علیه السلام) مي رسد و آن جناب وي را سفارش به خواندن زيارت جامعه كبيره مي كند.( مفاتيح الجنان / 961)
2- اهتمام دانشمندان و علما به نوشتن شروح متنوع بر زيارت جامعه كبيره كه از آن جمله مي توان به شرح مجلسي اول در خلال كتاب روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (5/451-499) شرح مجلسي دوم در خلال بحارالانوار ( 99/134-144) و كتاب ملاذالاخبار،الاعلام اللامعه في شرح زيارة الجامعه نوشته سيد محمد بن عبدا… الكريم طباطبائي بروجردي، شرح الزيارة الجامعه الكبيره، نوشته شيخ احمد بن زين الدين احسائي و … اشاره كرد .
3- استشهاد فقها به متن اين زيارت در بحثهاي فقهي،اخلاقي و تفسيري ( كفعمي . ابراهيم. محاسبة النفس / 10)
پاسخ برخي از شبهات
يكي از شبهاتي كه درباره زيارت جامعة الكبيرة مطرح شده توهم غلوگرايي اين متن است( ر.ك : روزنامه شرق Online جمعه 6 آبان 1384) به يقين يكي از شاخصه هاي فرهنگي پيشوايان شيعه ارائه صراطي مستقيم و بي پيرايه از مفاهيم غلوآميزي بوده است (نهج البلاغه، خطبه 175، بحارالانوار 38/247، كافي1/90) همان گونه كه فرموده اند: راه راست و مستقيم در دنيا، راهي است كوتاه تر از غلو و بلندتر از تقصير، (صدوق. معاني الاخبار 1/33) ره آورد چنين بينشي راه اعتدال است كه شيعيان بايد بر آن گام نهند. با اين حال چنانچه مراد و مفهوم از غلو به خوبي آشكار نشود، نتيجه آن انكار و باور نداشتن بسياري از حقايق و آموزه هاي ديني است.
«غلو» آن است كه ما براي كسي به جز خداوند استقلال در ذات يا صفات يا افعال قائل شويم. همان گونه كه در دعاي جوشن كبير، اسما و صفات فراواني از خدا ذكر شده و خدا با هزار جلوه در اين دعا برون آمده تا دعا كننده او را با هزار ديده تماشا كند، معرفتش به او بيشترشود و خود را بدان صفات متصف گرداند، امام هادي(علیه السلام) نيز در اين زيارت، ائمه اطهار را با جلوه هاي گوناگون معرفي كرده تا زائر، ائمه(علیه السلام) را از دريچه هاي مختلف تماشا كند، سپس آن را الگو و اسوه خويش قرار دهد و با تأسي به آنها به تعالي و تكامل خود همت گمارد.به بيان ديگر دعاي جوشن كبير، سفره اي است كه مهمانان آن با هزار نوع غذاي توحيدي پذيرايي مي شوند، زيارت جامعه نيز سفره اي است كه مهمانان آن با انواع گوناگون غذاهاي امام شناسي مورد تكريم قرار مي گيرند. بدين ترتيب دعاي جوشن كبير به انسان مي فهماند كه سراسر نظام هستي را اسماي حسناي الهي اداره مي كند. و جاي خالي وجود ندارد تا غير خداي سبحان اداره آن قسمت را برعهده گيرد.
از اين رو بايد چشم طمع نيز از غير خدا فرو بست و به كسي جز او اميدي نداشت. زيارت جامعه نيز در مقام خلافت الهي و امامت،جايي خالي باقي نمي گذارد تا ديگران آن را پر كنند. پس بايد دست آز از ديگران كوتاه كرد و ديده اميد به خانه اهل بيت (علیه السلام) دوخت.
با وجود معصوم مجالي براي غير معصوم نخواهد ماند… به يقين هر يك از صفات امام معصوم (علیه السلام) دريچه اي به سرچشمه امام شناسي است… بدين ترتيب دعاي جوشن كبير يك دوره كلاس توحيد و خداشناسي است كه معارف آن را امين وحي بر رسول اكرم (ص) القا كرده، زيارت جامعه نيز يك دوره امام شناسي است كه هادي آل محمد (ص) حضرت امام علي النقي (علیه السلام) به رهپويان مكتب امامت و سالكان طريق ولايت آموخته است. ( ادب فناي مقربان 1/84) با اين ديدگاه ديگر مجالي براي توهم «غلو» در زيارت جامعه كبيره باقي نمي ماند، به چند دليل:
1- اين زيارت موافق عقيده شيعيان و مؤمنان است. ( تبريزي. ميرزا جواد. صراط النجاة 2/568 سؤال 1759 و ج 3/418 سؤال 1225)
2- در متن زيارت جملاتي آمده است كه امكان غلو را نفي مي كند. مفاد اين جملات اين است كه امامان شيعه(علیه السلام) در راستاي توحيد و نشر خداپرستي گام برداشته اند و آنچه از ويژگي ها بهره برده اند از ناحيه خدا بوده است:
الف:«الي ا… تدعون و عليه تدلون وبه تومنون و له تسلمون و بامره تعملون و الي سبيله ترشدون و بقوله تحكمون»
ب:«السلام علي الدعاة الي ا… و لا دلاء علي مرضاة ا… والتامين في محبة ا… و المخلصين في توحيد ا… و المظهرين لامرا…»
3- شارحين اين زيارت درباره فلسفه تكبير گفتنهاي آغازين زيارت و بيان شهادتين فرموده اند: گفتن شهادتين از مقدمترين درجه هاي ايمان است . و رمز گفتن تكبير در هنگام ديدن عظمت و بزرگي ايشان، اقرار به بزرگي خدا، جلال و عظمت پرودرگار است.( شبر، عبدا… مترجم.گلشيخي. عباسعلي. با اختران تابناك ولايت/43)
چنانكه مجلسي اول(ره) گفته وجه تكبير اين باشد كه اكثر طباع مايلند به غلو ، مبادا از عبارات امثال اين زيارت به غلو افتند يا از بزرگي حق سبحانه و تعالي غافل شوند.( مفاتيح الجنان/ 950)
از سوي ديگر به نظر مي رسد برخي بدون تمركز در دائره علميت موضوع، تنها به بهانه پيوندهاي سياسي ويژه خود، به توهم غلو در زيارت جامعه كبيره دامن زده اند، در حالي كه پيشتر خود به مواردي اشاره داشته اند كه بايد بر اساس آنها وي را مروج غلو دانست با اين كه غلو نيست و حقيقت مي باشد. (ر.ك: عبدالكريم سروش. روزنامه شرق Online جمعه 6 آبان 1384) به مواردي از اين ديدگاه اشاره مي شود:
1- عارفان مسلمان معتقد بودند كه پيامبر (ص) ولي اعظم خداوند و انسان كامل است.
2- شيعيان معتقدند كه اين نوع ولايت از طريق پيامبر (ص) به امام علي (علیه السلام) و فرزندان ايشان انتقال پيدا كرده است.
3- انسان كامل بنابر تئوري عارفان، مظهر همه اسماي الهي است به همين دليل او را «مظهرجامع الهي» مي نامند و براي او رفيع ترين منزلت را در هستي قائلند.
4- انسان كامل، آئينه بزرگي است كه بازتابنده همه انوار الهي است و همان كسي است كه عارفان معتقدند قوام اين عالم به اوست.
5- او بزرگترين خليفه و نماينده به حق الهي در اين عالم است.
6- خداوند در مكان و زمان نيست، حضور خداوند حضور اولياي اوست.
نویسنده: محمدحین پاکدامن