بیانات مفصل در دیدار با دولتی ها
بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضاى هیأت دولت
بهمناسبت هفتهی دولت (۱)
بسماللهالرّحمنالرّحیم
از اتّفاقات خوب و انشاءالله مبارک، تقارن این دیدار با سالگرد میلاد حضرت ثامنالائمّه (علیهمالسّلام) است. امیدواریم انشاءالله از برکات آن روح مطهّر و متعالی همهی ما برخوردار بشویم. یکی از بزرگترین افتخارات کشور ما و برخورداریهای کشور ما وجود آن مرقد مطهّر است. هرچه بتوانیم در بزرگداشت آن جایگاه رفیع تلاش کنیم و دلها را متوجّه به آنجا بکنیم، یقیناً به سود معنویّت ما و به سود کشور ما است. حالا فرض بفرمایید که آقای آخوندی(۲) مثلاً روی مسئلهی راه آنجا و قطار سریع و مانند اینها بتوانند فکر کنند، کار کنند، [تا] مردم بتوانند با فاصلهی کمتری بروند بیایند، اینها جزو چیزهایی است که انشاءالله میتواند مایهی برکت باشد برای دولت.
یاد شهیدان عزیز، شهید رجائی و شهید باهنر را گرامی میداریم. خب، هفتهی دولت از سالها پیش برگزار میشود؛ سنّت همین است که فرصتی باشد برای مسئولین زحمتکش دولتها که گزارش کنند تلاشهای خودشان را، موفّقیّتهای خودشان را، عزم خودشان را برای یک سال آینده یا چند سال آینده؛ و از آنها تقدیر بشود و از کارهایی که انجام گرفته، از طرف مسئولین، از طرف مردم تشکّر بشود، تقدیر بشود و احیاناً تذکّری داده بشود یا مثلاً تأمین کاستیای مورد مطالبه قرار بگیرد؛ هفتهی دولت برای این است؛ منتها نکتهی قابل توجّه این است که هفتهی دولت بهمنزلهی یک عید است برای دولت؛ یعنی بازگشت سالیانهی یک مناسبت معیّن است -که عید به همین معنا است- و وقتِ بیان کردن و گفتن و این قبیل کارها است.
صفحات: 1· 2
امام رضا(علیه السلام) و خدمات فرهنگي
امام رضا عليه السلامروز يازدهم ذيقعدة سال 148 ق. در مدينه متولد شد. نام مادرش «تکتم» بود که بعد از تولد حضرت، از طرف امام کاظم عليه السلامطاهره نام گرفت. نام مادر حضرت را «نجمه» نيز گفتهاند. نقش انگشتري آن حضرت «ماشاءالله ولا قوة الاّ بالله» بوده است.
اسم حضرت: علي، کنيه: ابوالحسن الثاني، لقب: رضا، شروع امامت: سال 183 در سن 35 سالگي. مدت امامت: 19 يا 20 سال. فرزندان: دو پسر به نام جوادعليه السلام فرزند ديگر به نام حسين. رافعي مينويسد: امام رضا عليه السلامدر سفري به قزوين آمده، در خانه داود بن سليمان مخفي شده است. وي از امام نقل کرده است: «فرزندي از حضرت که دو سال يا کمتر داشته در قزوين مدفون است.» اين همان امامزاده حسين است که اکنون در قزوين بارگاهي دارد. به احتمال، اين مسافرت در سال 193 ق. مقارن با مرگ رشيد صورت گرفته است.[1]
شهادت: امام تا سال 201 ق. در مدينه بود، در رمضان آن سال وارد مرو شده و در سن 55 سالگي، آخر صفر سال 203 ق. به علت خوردن انگور مسموم – به اجبار مأمون – مسموم شده و در طوس به خاک سپرده شد.
صفحات: 1· 2
«پناهنده توایم آقا»
یا ضامن آهو، به ضریحت که چشم مىدوزم، رازى میان زمزمههاى من با تو از نگاهم جارى است. راز نهانىام را بخوان که هلال طلایى گنبدت، ماه شبهاى تار دلشکستگان است.
رو به روى جلال تو مىایستم تا اشکهایم را قطره قطره در صحن حرمت جارى کنم.
پنجره فولاد تو، جاده ابریشمى است براى ذهن خستگان تا به تو پیوند خورند.
در هیاهوى بى پناهان، پاسخ تو را مىشنوم که از آن سوى پنجره زمزمه مىکردى: «نگاهدار سر رشته تا نگهدارم».
بیا و زائرانت را که پرندگان بى بال و پر تواند و به نوشیدن جرعهاى از نگاه تو دلخوشند، همچون کبوتران گنبدت پناهگاه باش.
«هشتمین رکعت عشق»
رضا جان! گلوى بغض کرده زائرانت، امروز به دنبال واژهاى است براى تبریک میلادت. کبوتران، به صف مىنشینند تا یکى یکى رو به روى تو اداى احترام کنند. اى بىکرانه! کدام دریایى که کشتى نشستهگان عالم، در کنار تو پهلو مىگیرند تا در لنگرگاه مهر تو، چند روزى آشیانه کنند؟
تو کدام آسمان صافى که همه در هواى تازه یادت نفس مىکشند تا دل شورههاى بىکران تنهایى خود را به آرامش پرکشیدن در خنکاى گنبدت برسانند؟
غروبها وقتى گامهاى سبز صداى اذان در منارهها مىپیچد و دل را در لذتى هراسان رها مىکنم، در سقاخانه دلم آماده اقامه هشتمین رکعت نماز عشق مىشوم. السلام علیک یا على بن موسى الرضا.
زیرنویس:
میلاد هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت بر عاشقان طریقش مبارک باد.
میلاد على بن موسى الرضا، مأواى دلشکستگان و تکیهگاه درماندگان، بر دلدادگان بارگاه و حریمش مبارک باد!
کبوتر دلم به شوق رضا علیهالسلام بال مىزند….
بازتاب انوار وحی درگفتار پیشوای هشتم
نويسنده: سید محسن امین
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در ضمن سفارشات خویش برای امت اسلام از دو امانت گرانسنگ و ارزشمند یاد کرده و فرمود: «اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْن کِتابَ اللّهِ وَعِتْرَتی وَلَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْض؛(1) من در میان شما دو امانت گرانسنگ میگذارم، کتاب خدا و عترت من و آن دو هیچگاه از هم جدا نخواهند شد تا اینکه در حوض کوثر بر من وارد شوند».
طبق این گفتار مهم رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله ، قرآن و عترت تا روز قیامت با هم بوده و تفکیک ناپذیرند. هر کس بخواهد به دامن قرآن پناه بَرَد، بدون در نظر گرفتن راهنمائیها و هدایتهای اهل بیت علیهمالسلام راه به جایی نخواهد بُرد، چرا که آنان چراغهای هدایت به سوی انوار معنوی قرآن هستند و لطائف و ظرائف و نکتههای ناب قرآن، در نزد آن بزرگان است. در زیارت جامعه میخوانیم: «السَّلامُ عَلی مَحالِّ مَعْرِفَةِ اللّهِ وَمَساکِنِ بَرَکَةِ اللّهِ وَمَعادِنِ حِکْمَةِ اللّهِ وَحَفَظَةِ سِرِّ اللّهِ وحَمَلَةِ کِتابِ اللّهِ؛ سلام بر آنانکه [دلهایشان] محل معرفت خداست و مسکن برکات حق و معدن حکمت پروردگار، آنانکه پاسداران رازهای الهی و حاملان کتاب خدا هستند». ابونواس شاعر در قصیدهای که برای امام رضا علیهالسلام قرائت کرد به این حقیقت اشاره دارد:
مُطَهَّرُونَ نَقیّاتٌ ثیابُهُمُ تَجْری الصَّلوةُ عَلَیْهمْ اَیْنَما ذُکِرُوا
«آل پیامبر صلیاللهعلیهوآله دامنشان از هر گناه و آلودگی پاک و مطهر است و هرگاه نامی از آنان به میان آید، درود و سلام بر آنان فرستاده میشود.»
فَاَنْتُمُ الْمَلاَءُ الاَْعْلی وَعِنْدَکُمُ عِلْمُ الْکِتابِ وَماجاءَتْ بِهِ السُّوَرُ(2)
«شمائید آن ملأ اعلی و نزد شماست علم کتاب و آنچه از سورهها آمده است.»
بر این اساس فهمیدن کلام خدا و راز و رمز آیههای قرآن، بدون رهنمودهای ائمه اطهار علیهمالسلام کاری دشوار، بلکه ناممکن است. در این راستا به سراغ رهنمودهای حضرت رضا علیهالسلام در زمینه آیات وحیانی کلام خدا رفته، بازتاب انوار درخشان وحی را در سیره و سخن آن حضرت به نظاره مینشینیم.
صفحات: 1· 2
ولادت آقایمان مبارک....
نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند
مردم صدای آمدنت را شنیده اند
زیباتر از همیشه شده آستان تو
آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند
ولادت هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، آقا امام رضا علیه اسلام بر تمامی مدافعین مکتب اهل بیت علیهم السلام مبارکباد.
نبرد پنهان سیاسی
بزرگترين هُنر امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) در نبرد پنهان سياسي
تشکيل کنگره علمي زندگي امام هشتم عليه السلام در جوار تربت پاک آن بزرگوار و همزمان با سالروز ولادت آن حضرت، گام تازه اي در جهت روشنگري چهره تابناک ائمه معصومين عليهم السلام و آشنائي با زندگينامه پرحماسه و پر رنج آن پيشوايان عظيم الشأن است. بايد اعتراف کنيم که زندگي ائمه عليهم السلام به درستي شناخته نشده و ارج و منزلت جهاد مرارت بار آنان حتي بر شيعيانشان پوشيده مانده است. عليرغم هزاران کتاب کوچک و بزرگ و قديم و جديد درباره زندگي ائمه عليه السلام امروز همچنان غباري از ابهام و اجمال بخش عظيمي از زندگي اين بزرگواران را فراگرفته و حيات سياسي برجسته ترين چهره هاي خاندان نبوت که دو قرن و نيم از حساس ترين دوران هاي تاريخ اسلام را در بر مي گيرد با غرض ورزي يا بي اعتنائي و يا کج فهمي بسياري از پژوهندگان و نويسندگان رو به رو شده است، اين است که ما از يک تاريخچه ي مدون و مضبوط درباره زندگي پرحادثه و پرماجراي آن پيشوايان تهيدستيم.
زندگي امام هشتم عليه السلام که قريب بيست سال از اين دوره ي تعيين کننده و مهم را فراگرفته از جمله ي برجسته ترين بخش هاي آن است که بجاست اگر درباره آن تأمل و تحقيق لازم بکار رود.
مهم ترين چيزي که در زندگي ائمه عليه السلام بطور شايسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر «مبارزه حاد سياسي» است. از آغاز نيمه دوم قرن اول هجري که خلافت اسلامي به طور آشکار با پيرايه هاي سلطنت آميخته شد و امامت اسلامي به حکومت جابرانه ي پادشاهي بدل گشت، ائمه اهل بيت عليهم السلام مبارزه سياسي خود را به شيوه اي متناسب با اوضاع و شرائط، شدت بخشيدند. اين مبارزه بزرگترين هدفش تشکيل نظام اسلامي و تأسيس حکومتي بر پايه ي امامت بود. بي شک تبيين و تفسير دين با ديدگاه مخصوص اهل بيت وحي، و رفع تحريف ها و کج فهمي ها از معارف اسلامي و احکام ديني نيز هدف مهمي براي جهاد اهل بيت به حساب مي آمد. اما طبق قرائن حتمي، جهاد اهل بيت به اين هدف ها محدود نمي شد. و بزرگترين هدف آن، چيزي جز «تشکيل حکومت علوي و تأسيس نظام عادلانه اسلامي نبود. بيشترين شدواري هاي زندگي مرارت بار و پر از ايثار ائمه و ياران آنان به خاطر داشتن اين هدف بود و ائمه عليهم السلام از دوران امام سجاد عليه السلام و بعد از حادثه عاشورا به زمينه سازي دراز مدت براي اين مقصود پرداختند. در تمام دوران صد و چهل ساله ي ميان حادثه عاشورا و ولايت عهدي امام هشتم عليه السلام جريان وابسته به امامان اهل بيت يعني شيعيان هميشه بزرگترين و خطرناکترين دشمن دستگاه هاي خلافت به حساب مي آمد. در اين مدت بارها زمينه هاي آماده اي پيش آمد و مبارزات تشيع که بايد آن را نهضت علوي نام داد به پيروزي هاي بزرگي نزديک گرديد، اما هر بار موانعي برسر راه پيروز نهائي پديد مي آمد و غالباً بزرگترين ضربه از ناحيه تهاجم بر محور و مرکز اصلي اين نهضت، يعني شخص امام در هر زمان و به زندان افکندن يا به شهادت رساندن آن حضرت وارد مي گشت و هنگامي که نوبت به امام بعد مي رسيد اختناق و فشار و سخت گيري به حدي بود که براي آماده کردن زمينه به زمان طولاني ديگري نياز بود.
ائمه عليه السلام در ميان طوفان سخت اين حوادث هوشمندانه و شجاعانه تشيع را همچون جرياني کوچک اما عميق و تند و پايدار از لابلاي گذرگاه هاي دشوار و خطرناک گذراندند. و خلفاي اموي و عباسي در هيچ زمان نتوانستند با نابود کردن امام، جريان امامت را نابود کنند. و اين خنجر برنده همواره در پهلوي دستگاه خلافت، فرو رفته ماند و به صورت تهديدي هميشگي آسايش را از آنان سلب کرد. هنگامي که موسي بن جعفر عليه السلام پس از سال ها حبس در زندان هاروني مسموم و شهيد شد در قلمرو وسيع سلطنت عباسي اختناقي کامل حکم فرما بود. در آن فضاي گرفته که به گفته ي يکي از ياران علي بن موسي عليهم السلام «از شمشير هارون خون مي چکيد». بزرگترين هنر امام معصوم و بزرگوار ما آن بود که توانست درخت تشيع را از گزند طوفان حادثه بسلامت بدارد و از پراکندگي و دلسردي ياران پدر بزرگوار مانع شود. با شيوه ي تقيه آميز شگفت آوري جان خود را که محور و روح جمعيت شيعيان بود حفظ کرد و در دوران قدرت مقتدرين خلفاي بني عباس و در دوران استقرار و ثبات کامل آن رژيم، مبارزات عميق امامت را ادامه داد. تاريخ نتوانسته است ترسيم روشني از دوران ده ساله ي زندگي امام هشتم در زمان هارون و بعد از او در دوران پنج ساله ي جنگ هاي داخلي ميان خراسان و بغداد به ما ارائه کند، اما به تدبر مي توان فهميد که امام هشتم در اين دوران همان مبارزه ي دراز مدت اهل بيت عليه السلام را که در همه اعصار بعد از عاشورا استمرار داشته با همان جهت گيري و همان اهداف ادامه مي داده است.
هنگامي که مأمون در سال صد و نود و هشت از جنگ قدرت با امين فراغت يافت و خلافت بي منازع را به چنگ آورد يکي از اولين تدابير او حل مشکل علويان و مبارزات تشيع بود. او براي اين منظور، تجربه همه ي خلفاي سلف خود را پيش چشم داشت. تجربه اي که نمايشگر قدرت و وسعت و عمق روز افزون آن نهضت و ناتواني دستگاه هاي قدرت از ريشه کن کردن و حتي متوقف و محدود کردن آن بود. او مي ديد که سطوت و حشمت هاروني حتي با به بند کشيدن طولاني و بالاخره مسموم کردن امام هفتم در زندان هم نتوانست از شورش ها و مبارزات سياسي، نظامي، تبليغاتي و فکري شيعيان مانع شود. او اينک در حالي که از اقتدار پدر و پيشينيان خود نيز برخوردار نبود و به علاوه بر اثر جنگ هاي داخلي ميان بني عباس، سلطنت عباسي را در تهديد مشکلات بزرگي مشاهده مي کرد، بي شک لازم بود به خطر نهضت علويان به چشم جدي تري بنگرد.
شايد مأمون در ارزيابي خطر شيعيان براي دستگاه خود واقع بينانه فکر مي کرد. گمان زياد بر اين است که فاصله پانزده ساله ي بعد از شهادت امام هفتم تا آن روز و به ويژه فرصت پنج ساله جنگ هاي داخلي، جريان تشيع را از آمادگي بيشتري براي برافراشتن پرچم حکومت علوي برخوردار ساخته بود.
مأمون اين خطر را زيرکانه حدس زد و در صدد مقابله با آن برآمد و به دنباله همين ارزيابي و تشخيص بود که ماجراي دعوت امام هشتم از مدينه به خراسان و پيشنهاد الزامي ولي عهدي به آن حضرت پيش آمد. و اين حادثه که در همه ي دوران طولاني امامت کم نظير و يا در نوع خود بي نظير بود تحقق يافت.
تجربه ي نبرد پنهانِ سياسي
اکنون جاي آن است که به اختصار، حادثه وليعهدي را مورد مطالعه قرار دهيم. در اين حادثه امام هشتم علي بن موسي الرضا عليه السلام در برابر يک تجربه تاريخي عظيم قرار گرفت و در معرض يک نبرد ناگهاني سياسي که پيروزي يا ناکامي آن مي توانست سرنوشت تشيع را رقم بزند، واقع شد.
در اين نبرد رقيب که ابتکار عمل را بدست داشت و با همه ي امکانا ت به ميدان آمده بود مأمون بود. مأمون با هوشي سرشار و تدبيري قوي و فهم و درايتي بي سابقه قدم در ميداني نهاد که اگر پيروز مي شد و اگر مي توانست آنچنانکه برنامه ريزي کرده بود کار را به انجام برساند، يقيناً به هدفي دست مي يافت که از سال چهل هچري يعني از شهادت علي بن ابي طالب عليه السلام هيچيک از خلفاي اموي و عباسي با وجود تلاش خود نتوانسته بودند به آن دست يابند، يعني مي توانست درخت تشيع را ريشه کن کند، و جريان معارضي را که همواره همچون خاري در چشم سردمداران خلافت هاي طاغوتي فرو رفته بود، به کلي نابود سازد.
اما امام هشتم با تدبيري الهي بر مأمون فائق آمد و او را در ميدان نبرد سياسي اي که خود به وجود آورده بود، به طور کامل شکست داد. و نه فقط تشيع، ضعيف يا ريشه کن نشد بلکه حتي سال دويست و يک هجري، يعني سال ولايت عهدي آن حضرت، يکي از پربرکت ترين سال هاي تاريخ تشيع شد و نفس تازه اي در مبارزات علويان دميده شد. و اين همه به برکت تدبير الهي امام هشتم و شيوه ي حکيمانه اي بود که آن امام معصوم در اين آزمايش بزرگ از خويشتن نشان داد.
براي اينکه پرتوي بر سيماي اين حادثه عجيب افکنده شود به تشريح کوتاهي از تدبير مأمون و تدبير امام در اين حادثه مي پردازيم.
منبع :
شخصيت و سيره ي معصومين(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامي(جلد 7)
( شخصیت و سیره امام زمان (علیه السلام))
،ناشر موسسه فرهنگي قدر ولايت - 1383
هوس کردم آب سقاخانه ات را....
...مرا بطلب
تو را به گنبد طلایت قسم مرا بطلب
عجیب کرده هوایت دلم مرا بطلب
.
تمام حجم اتاق را گریه می کنم
برای لمس نگاهت توهم مرا بطلب