معایب من....
مَعآیبِ مَـــن….
مَحآسِنِ تــــو را….
سپیــــد کَرد…..
یاأیهَاالعَزیـــــز…..
.
.
.
مَعآیبِ مَـــن….
مَحآسِنِ تــــو را….
سپیــــد کَرد…..
یاأیهَاالعَزیـــــز…..
.
.
.
نارِ اِبراهیــــــم را بَــــردَاً سَـــــلامــــا میــــکنـــــــی
اِی فَلَک اِنصـاف نیست مــــادَر بِســــوزَد چـــــادُرَش
……!!!!
در روضه های آل عبا قد کشیده ام
این خانواده را ز ازل برگزیده ام
همچون کبوتری که به دنبال دانه است
هرجا که روضه ای شده بر پا پریده ام
این جا گدا شدن به خدا اوج عزت است
این را من از کلام سلیمان شنیده ام
من اهل روضه ام به دعاهای مادرم
گفته تو را برای همین پروریده ام
دست خودم نبوده که اینجا نشسته ام
ممنون لطف بانوی قامت خمیده ام
لبخند من به عرش خدا میرسد اگر
زهرا بگویدم که تو را من خریده ام
یا فاطمه به چادر تو میدهم قسم
با گریه بر شماست به جایی رسیده ام
از برکت همین دههٔ فاطمیه است
عمری به زیر بیرقتان آرمیده ام
آیـــا بَرای چـــیدَن گــُــل استفاده اَز
میــــخُ و فـــشآر و ضربـــه آتَـــش شــَــدید نیــــست؟؟!!…
بوی دود است که پیچیده ، کجا میسوزد ؟
نکند خانه ی مولاست خدا رحم کند….
همه ی شهر به این سمت سرازیر شدند
در میان کوچه دعواست خدا رحم کند….
هیزم آورده که آتش بزنند این در را
پشت در حضرت زهراست خدا رحم کند….
جمع اند و موافق که علی را ببرند
و علی یکه و تنهاست خدا رحم کند..
بین این قوم که از بغض لبالب هستند
قنفذ و مغیره پیداست خدا رحم کند ..
. مادر افتاد و پسر رفت زدست ، درد این است
چشم زینب به تماشاست خدا رحم کند ….
ماجرا کاش همان روز به آخر می شد
تازه آغاز بلاهاست خدا رحم کند…
غزلم سوخت دلم سوخت دل آقا سوخت
روضه ی ام ابیهاست خدا رحم کند…
مــــآدَر
هر کـــاری کُنـــَـــد
بچـــه ها یاد مـــی گیرَنـــد؛
مَثــَـــلاً
اَگـَــر “شــَـــهید” شَـــوَد….
مــــآدَر
کـــه بِرَوَد نظمِ خـــآنِه بِهَــــم میــــریزَد….
نِگـــاه کُــــن!
عَـــلی نَجـــف
حَســـن بَقیــــع
حُســــین کَربَـــلا
زینـَــب دَمشــــق
…..
مَـــهــــدی را نِمیــــدانَم کُجـــــآ بِیابَـــم!!
این را به هوای کـربــلا پست کنم…؟
یااین که به مشهدالرضا پست کنم…؟
یک نامه نوشتم ام برایت بـــی بـــــی!
این را به نشانی کـــــجـــــــا پست کنم…؟
اَلــــسـَٓـــلامُ عَلَیـــکَ یــــا فـــــاطِــــمَـــــةَ الـــــزهراء علیها السلام
ای قطره های باران !
با جویها بگویید……
کآن رهرو غم آلود ،
زین رهگذر کجا رفت…..
ای جویهای آرام !
از رودها بپرسید ،
زین راه راز پیوند ،
آن همسفر چرا رفت ؟
ای رودهای سرکش، کآ شفته و سبک پوی،
آغوش میگشا یید ، دریای بیکران را….
آنجا که بینهایت ، در بیکران غنوده است….
از موجها بجویید آن راز جاودان را….
ای قطره های باران،
ای جویبار آرام!
ای رودهای سرکش!
وی بحر بیکرانه!
سرگشته و ملولم ، در دشت خاطر خویش
آیا شما ندارید زان بی نشان نشانه ؟
زان بی نشان نشانه؟!
شاعر:پرتوکرمانشاهی
.
.
.
یا زهرا علیها السلام
این کودکت چه دیده که هی زار می زند…!؟
هی دست مشت کرده، به دیوار می زند…!
یا حسن بن علی ایها الغریب علیه السلام
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُک
..شعری بسیار زیبا از حسن لطفی
بانوی من
بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام
مشغول کار خانه شدی! خوش سلیقه ام!؟
زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی!؟
داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟
در این سه ماه، آب شدم، امتحان شدم
با هر صدای سرفه ی تو نصفه جان شدم
صفحات: 1· 2