امتحــــان الهـــــی
خودمونو برای امتحان فردا آماده کردیم؟؟؟
خودمونو برای امتحان فردا آماده کردیم؟؟؟
زلال قلم در ميلاد حضرت اباالفضل (علیه السلام)
نويسنده: سيد حسين ذاکرزاده
فقط سراغ يکي ….
-طاقت نداشت غم بچه ها را ميان چشمانشان ببيند. براي همين از مولا خواست او را ديگر با اين نام نخواند و نام ديگري براي او انتخاب کند. از آن روز، فاطمه ديگر فاطمه نبود، بلکه «ام البنين» يعني مادر پسر ها بود.
-او بارش پنهاني چشمان مولا را بارها ديده بود. ناله هايش را هم زياد شنيده بود و آه محزوني که با همه بي کلامي اش به اندازه تمام طول تاريخ حرف براي گفتن داشت؛ به ويژه وقتي از فاطمه (عليها السلام ) و پدرش ياد مي کرد. با اين حال، اين گريه حسابي نگرانش کرده بود، اين اشک ها و بوسه ها.
او آمده بود تا پسراني مثل شير، بي پروا به دنيا بياورد. آمده بود تا فرزنداني سالم، قوي و جسور به پدرشان تقديم کند، ولي انگار اين نوزاد، نقصي در دستانش دارد که مولا آن قدر آنها را وارسي مي کند و اشک مي ريزد، مي بوسد و گريه مي کند.
-او به پسرانش سفارش کرده بود که هيچ گاه حسن و حسين (عليه السلام) را برادر صدا نزنند. به آنها گوشزد کرده بود که آنها پسران دختر پيامبر و سرور جوانان اهل بهشتند و اگرچه پدرشان يکي است، ولي از سوي مادر اشتراکي بينشان وجود ندارد تا آنان را برادر صدا بزنند. آنها فقط بايد بگويند آقا، سرور، مولا، همين و بس.
-چقدر اين پسر به پدرش شبيه بود؛ با همان ابهت و وقار، با همان بازوان و توان، فقط با قامتي کمي بلندتر. آن روز هم همه خيال کرده بودند مولا است که در طليعه لشکر، آن چنان مي تازد، با همان زره بي پشت برتني که هيچ گاه به دشمن پشت نکرده است. وقتي به سوي لشکرگاه بر مي گردد و نقاب از صورت بر مي گيرد، کسي جز پسر نيست که هنوز نوجوان است. حالا اشک شوق در چشمان پدر مي جوشد.
صفحات: 1· 2
ولادت مــــاه بنی هاشم مبارک باد.
سالگرد میلاد حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام ، روز جانباز نامگذاری شده است. عباس علیهالسلام بزرگ جانباز تاریخ انسانیت است که صحنه کربلا را تجلیگاه ایثار و جانبازی نمود. فداکاریهای برادر رشید امام حسین علیهالسلام در تاریخ بشر مانندی ندارد. دست حیدرآسای عباس علیهالسلام شعر زیبای عشق و ایثار در راه ولایت را با خون سرخ بر زمین تفتیده، کربلا نگاشت، و راه و رسم عاشقی و شیوه جانبازی را به جهانیان آموخت.
صفحات: 1· 2
سلام بر سلطان عشق و وفا ابوالفضل (ع)
عباس(ع) آمد تا برادری را معنا کند، وفا را شرح دهد، ایثار را الگو باشد شجاعت را تفسیر کند و دلاوری را مصداقی والا گردد. اینک، گلخندههای آسمان و زمین و زمزمههای شورانگیز بلبلان شیدا، در سالروز میلاد حضرت عباس(ع) به گوش میرسد، دریچهای از شادی بر دلها گشوده شده و رنگین کمان شوق، فضای زندگی را آراسته است، صدای هلهله شادمانه عرشیان به گوش میرسد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر در باغستان توحید، دلها را مفتون و مجذوب خویش ساخته است. عباس میآید و صفا و زیبایی و پاکی را به ارمغان میآورد، آری؛ عباس بن علی (ع) به دنیای خاکی، گام نهاده است. به گزارش راسخون به نقل از ایسنا، در سال 26 هجری قمری، حضرت عباس (ع) پا به عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر کلبی و کنیهاش (ام البنین) بود. چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، که امیرالمومنین از برادرش عقیل، که به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست کرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری کند و عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری کرد و ازدواج صورت گرفت. زندگی نامه حضرت عباس(ع) برادران حضرت عباس (ع )از ام البنین عبداللَّه، عثمان و جعفر است که هر سه در کربلا شهید شدند و برادران دیگرش عبارتند: از حضرت امام حسن، امام حسین(ع) و دیگر فرزندان ذکور حضرت علی(ع). عباس (ع) از برادران دیگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خویش، حسین (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار کردند. حضرت عباس بن علی(ع) متأهل بود نام همسر آن حضرت، «لبابه» و دختر عبداللَّه بن عباس بن عبدالمطلب بود ازدواج آن حضرت بین سالهای 40 و 45 صورت گرفت. حضرت عباس(ع) پنج فرزند به نامهای: عبیداللَّه، حسن، فضل، قاسم و یک فرزند دختر داشت و نسل آن حضرت با عبیداللَّه ادامه یافت. بهترین راه توسل به حضرت عباس (ع) چیست؟ بهترین راه توسل به آن حضرت، زیارتی است که در «کامل الزیاره» ص 256 باب 85 آمده است و شیخ عباس قمی آن زیارت را در مفاتیح الجنان در فصل هفتم در باب زیارت امام حسین(ع)، ص 714، یک مجلدی آورده است. راه دیگر توسل به آن حضرت این است که روز جمعه پس از نماز 133 بار بگویی: (یا کاشفَ الکرب عَن وجه الحسین! اکشف کربی بحق اخیک الحسین )؛ عدد 133، عدد حروف کلمه عباس به حساب حروف ابجد است. القاب تابناک حضرت ابوالفضل العباس (ع) قمر بنیهاشم: بهرهمندی بسیار عباس از جمال و جلال و سیمای سپید و زیبا و سیرت سبز و نورانی، زمینه ساز این لقب است. باب الحوائج: کریمی از دودمان کریمان که چون حاجتمندی سوی او روی کند، خواستههایش را برآورده میسازد. طیار: بیانگر مقام و عظمت حضرت عباس(ع) در فضای عالم قدس و بهشت جاودان است. الشهید: شهادت، که نشان نمایان ابوالفضل(ع) است و در چهره حیات او درخشندگی بسیار دارد، زمینه ساز این لقب است. سقا: دلاوری عباس در صحنههای حیرت آور آبرسانی به تشنگان، سبب این لقب شد. عبد صالح: لقبی که حضرت صادق(ع) در زیارت عموی گرانقدرش بدان اشاره دارد: السلام علیک ایها العبد الصالح. سلام بر تو، ای بنده صالح خدا. سپهسالار: صاحب لواء یا سپه سالار لقب بزرگترین شخصیت نظامی است و عباس در روز عاشورا این لقب را از آن خود ساخت. پرچمدار و علمدار: یادآور دلاوی و حفظ لشکر در برابر دشمن است. علمداری عباس(ع) این لقب را برایش به ارمغان آورد. ابوقربه (صاحب مشک)، عمید (یاور دین خدا)، سفیر (نماینده حجت خدا)، صابر (شکیبا)، محتسب (به حساب خدا گذارنده تلاشها)، مواسی (جانباز و مدافع حق)، مستعجل (تلاشگری مهربان در برآوردن حاجات دیگران) و … از دیگر لقبهای ابوالفضل است. مقام علمی حضرت عباس (ع) حضرت عباس (ع) در خانهای زاده شد که جایگاه دانش و حکمت بود. آن جناب از محضر امیرمومنان (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) کسب فیض کردند و از مقام والای علمی برخوردار شدند. لذا از خاندان عصمت (ع) در مورد حضرت عباس (ع) نقل شده است که فرمودهاند: زق العلم زقا، یعنی همان طور که پرنده به جوجه خود مستقیماً غذا میدهد، اهل بیت (ع) نیز مستقیماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند. علامه محقق، شیخ عبدالله ممقانی، در کتاب نفیس تنقیح المقال، در مورد مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاک بود. راز و رمز تعالی حضرت عباس (ع) حضرت عباس (ع) فرزند کسی است که آیه (وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ، سوره بقره آیه207 ) در شانش نازل شد و از سلاله دودمانی است که اسوه ایثار و از خودگذشتگی بودند و سوره هل اتی، در شان ایثار ایشان نازل شده است. فداکاری، ایثار و جانبازی در اسلام و مکتب اهل بیت(ع) از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ به طوری که امیرمومنان در جایی ایثار را برترین فضیلت اخلاقی میداند. در جایی دیگر، علی (ع) ایثار را بالاترین عبادت معرفی مینماید و در روایتی دیگر غایت و هدف تمام مکارم اخلاقی را ایثار و از خودگذشتگی میداند. جواب این است که معرفت حضرت عباس (ع) از همه شهیدان والاتر و اطاعتش از امام خویش، کاملتر بود. براساس دیدگاه اسلام و مکتب اهل بیت (ع) آنچه اعمال نیک را از یکدیگر متمایز میسازد و ارزش اعمال را متفاوت میکند، همان معرفت و بینش و نیت شخص است و کلام پیامبر اسلام (ص) که فرمود: (ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین، ضربت علی در روز خندق از عبادت جن و انس برتر است) شاید ناظر به این معنا باشد؛ آری حضرت عباس (ع) با کمال معرفت در راه دین و امام خویش جانبازی نمود و مراحل کمال و تعالی را طی کرد. منابع: لغت نامه دهخدا بحار الانوار،ج 45 معالی السبطین،ج 1 مفاتیح الجنان سفینة البحار،ج 2
ويژگيهاى بزرگ اخلاقى اباعبدالله
بخشنده و بزرگوار
1 - روزى يك اعرابى نزد امام حسين آمد و عرض كرد: اى فرزند رسول خداصلىاللهعليهوآله من پرداخت ديه اى كامل را ضمانت كرده ام امّا از اداى آن ناتوانم. با خود گفتم كه از بزرگوارترين مردم، آن را تقاضا میكنم و از خاندان رسول اللَّه كسى را بزرگوارتر و بخشنده تر نيافتم.
پس امام حسين به وى فرمود: “اى برادر عرب از تو سه پرسش مىكنم اگر يكى از آنها را پاسخ گفتى ثلث آن ديه را به تو میدهم و اگر دو پرسش را جواب دادى دو ثلث آن را به تو مىپردازم و اگر هر سه پرسش را پاسخ گفتى تمام مالى را كه مىخواهى به تو مىدهم".
اعرابى عرض كرد: آيا كسى مانند تو كه اهل علم و شرف است از چون منى مىخواهد بپرسد؟
حضرت فرمود: “آرى. از جدّم رسول خدا صلىاللهعليهوآله شنيدم كه مىفرمود.معروف به اندازه معرفت است".
اعرابى عرض كرد: آنچه مىخواهى بپرس اگر پاسخ دادم (كه هيچ) و گرنه جواب آنها را از تو فرا خواهم گرفت. و لا قوة الا باللَّه.
امام عليه السلام پرسيد: “برترين اعمال چيست؟”
اعرابى گفت: ايمان به خدا.
حضرت سؤال كرد: “راه رهايى از نيستى و نابودى چيست؟”
اعراى گفت: اعتماد به خداوند.
امام حسين پرسيد: “زينت دهنده انسان چيست؟”
اعرابى گفت: علم همراه با حلم.
امام پرسيد: “اگر اين نشد؟”
اعرابى گفت: مال همراه با مروّت.
حضرت پرسيد: “اگر اين نشد؟”
اعرابى گفت: “فقر همراه با صبر".
حضرت پرسيد: “اگر اين نشد؟”
اعرابى گفت: در اين صورت صاعقهاى از آسمان بر او فرود آيد و بسوزاندش كه او سزاوار آن است.
آنحضرت براى ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار را میخواند: - چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود، بر مردم ببخش
آنگاه امام حسين عليه السلام خنديد و كيسهاى كه در آن هزار دينار بود، به او داد و انگشترى خود را كه نگين آن به دويست درهم مىارزيد، بدو بخشيد و فرمود: “اى اعرابى اين طلا را به طلبكارانت بده و انگشترى رابه مصرف خود برسان.”
اعرابى تمام آنها را گرفت و گفت: “خدا داناتر است كه رسالتش را در كجا نهد."(1)
2 - انس بن مالك گويد: پيش امام حسين عليه السلام بودم كه كنيز آنحضرت داخل شد و در حالى كه دسته اى گل براى آن حضرت آورده بود، به وى سلام داد. امام به او فرمود: “تو را در راه خدا آزاد كردم".
عرض كردم: او به شما با دستهاى گل سلام كرد. اين امر براى آن كنيز چندان مهم نبود كه آزادش كردى؟!
فرمود: “خداوند ما را چنين ادب آموخته است. او فرمود: “چون بهشما تحيّت فرستادند شما نيز تحيّتى بهتر از آن يا همانند آن بفرستيد".بهتر از تحيّت اين زن، آزاد كردنش بود".(2)
ياور ضعيفان
اين صفت در حقيقت به مثابه شاخهاى از صفات پسنديده بخشش و كرم آنحضرت است. زيرا هر گاه نفس به بلنداى صفات پاك و والابرسد نسبت به ديگران مهر مىورزد همچنان كه ابر بر زمين و خورشيد برديگر ستارگان مهربانى و محبّت مىبخشد.
1 - پس از ماجراى عاشورا، بر شانه آن حضرت زخمى عميق مشاهدهكردند. به نظر مىرسيد كه اين زخم در اثر ضربت چند شمشير بر شانه آن حضرت پيدا شده است. كسانى كه اين زخم را ديدند دريافتند كه اين، زخمى عادى نيست. از امام سجادعليه السلام در اين باره پرسش كردند. آنحضرت پاسخ داد: “اين زخم در اثر حمل توبرهاى بود كه حسين عليه السلام آن را بردوش مىگرفت و به منزل بيوه زنان و يتيمان و بيچارگان مىبرد".(3)
3 - آنحضرت براى ترغيب مردم به جود و سخاوت اين اشعار رامىخواند:
- چون دنيا به تو بخشيد تو نيز همه آن را پيش از آنكه از بين برود، بر مردم ببخش.
- پس بخشش، نابود كننده آن نعمت هاى رسيده نيست و بخل نمىتواند آن نعمتهاى از دست رفته را نگاه دارد.
در حقيقت او پيش از آنكه گوينده خصال نيك باشد، عامل بدان هابود. داستان زير از همين ويژگى امام حسينعليه السلام حكايت مىكند.
شجاعت و دلاورى
ما شيعيان بر اين باوريم كه ائمه معصوم عليهم السلام به قلّه همه كمالات انسانى رسيده و در رسيدن به هر كمالى از همگان گوى سبقت ربوده بودند.امّا شرايط خاصّ اجتماعى كه هر يك از ائمه عليهم السلام در آن به سر مىبردهاند، موجب مىشده تا صفتى مخصوص به همان اوضاع و شرايط در آن نمود بيشترى پيدا كند.
بنابر اين مىتوان گفت كه هر كدام از آنان صفتى متفاوتاز ديگرى داشتهاند. صفت برجسته امام حسينعليه السلام، كه وى را از ديگر ائمه متمايز ساخته، همانا شجاعت و دلاورى آنحضرت است.
هر گاه انسان واقعه كربلا را با آن صحنههاى شگفت انگيز به خاطرمىآورد صحنههايى كه در آنها خون با اشك و بردبارى با مروّت و همدلىبا فداكارى آميخته بود، چهره قهرمان يكى از دلير مردان اين ميدان يعنىحسين بن علىعليه السلام در شكوهمندترين و درخشانترين شكل خود نمايانمىشود به گونهاى كه اگر از تواناييهاى جنگى آن حضرت كه آن را دست بهدست و سينه به سينه از پدران خويش به ارث برده بود آگاهى نداشتيم و ياآنكه در اين باره مدارك و اسناد قطعى تاريخى در دست نداشتيم و اگر براين باور و اعتقاد نبوديم كه رهبران معنوى مىبايست آيت خلقت و معجزه خداوند باشند، چه بسا در بسيارى از حقايق ثابتى كه عقل و انديشه و ضمير ما در برابر آنها سر تعظيم فرود آورده، گرفتار گمان و ترديد مىشديم.
امام حسينعليه السلام در واقعه عاشورا در هر مناسبتى به ميدان نبرد گام مىنهاد و در ميان تاخت و تاز اسبان براى يافتن جسد صحابى يا هاشمىكه شهيد شده بود به جستجوى مىپرداخت. و چه بسا تا رسيدن بر سر جسد ياران خود درگيريهاى بس خونين ميان او و دشمنانش در مىگرفت.
هر يك از اين درگيريها و نبردها، خود يورشى بى همتا و دشوارمحسوب مىشد. مصيبت، خود از نيروى انسان و اراده او مىكاهد. گرسنگى وتشنگى او را فرسوده و ضعيف مىكند و توان او را كاهش مىدهدو گرماى شديد خود عامل ديگرى است كه تلاش بيشترى از وى مىطلبد.
شكيبايى آن است كه انسان در سخت ترين شرايط بر اعصاب خود مسلّط باشد. بىگمان امام در روز عاشورا در دشوارترين وسختترين حالتى بوده كه انسان در برابر ظلم و ستم پايدارى كرده است. امّا با اين همه آنحضرت شكيبايى ورزيد، آن گونه كه حتّى فرشتگان آسمانى از مقاومت دليرانه و قدرت اراده و عزم پولادين وى به شگفت آمدند
تمام اين موارد، در روز عاشورا براى امام حسين به وجود آمده بود. امّابا اين حال او نيم زرهى در بركرده بود و با يورشهاى شجاعانه خويش بردشمن درنده خوى مىتاخت. همچون صاعقهاى بود كه چون فرود مىآمد،دلاوران سپاه دشمن را مانند برگ درخت، در اطراف خود به خاكوخون مىنشاند.
يكى از كسانى كه در صحنه عاشورا حضور داشت، مىگفت:
“هيچ كس را دليرتر از حسين نديدم. چون يورش مىآورد، دشمنان مانند حيوان ضعيفى كه از پيش روى شير مىگريزد، از مقابل او مىگريختند. بعلاوه اينكه فصيحتر از ايشان كسى وجود نداشت".
عقاد در اين باره مىنويسد: “در ميان نوع انسان هيچ كس دلدارتر ازحسينعليه السلام در روز عاشورا يافت نمىشود."(4)
بردبار حكيم:
1 - شكيبايى آن است كه انسان در سخت ترين شرايط بر اعصاب خود مسلّط باشد. بىگمان امام در روز عاشورا در دشوارترين وسختترين حالتى بوده كه انسان در برابر ظلم و ستم پايدارى كرده است. امّا با اين همه آنحضرت شكيبايى ورزيد، آن گونه كه حتّى فرشتگان آسمانى از مقاومت دليرانه و قدرت اراده و عزم پولادين وى به شگفت آمدند.
2 - يكى از خادمان آنحضرت مرتكب عملى شد كه بر وى مجازات لازم بود. امام دستور داد او را حد بزنند. خادم گفت: مولاى من(وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ )(و آنهايى كه خشم و غضب خود فرو نشانند) امام فرمود: رهايش كنيد. خادم گفت: (وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ) (و از بدى مردم در گذرند) امام فرمود: از تو گذشتم. خادم گفت:
(وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ)(و خداوند نيكو كاران را دوست مىدارد) امام فرمود: “تو در راه خدا آزادى و دو برابر مبلغى كه پيش از اين به تو مىدادم، به تو خواهم داد".(5)
پينوشتها:
1 - اعيان الشيعه - سيّد محسن امين، ص40 - 29.
2 - أبو الشهداء - عباس محمود عقّاد.
3 - اعيان الشيعة، ج4، ص132.
4 - أبو الشهداء - عباس محمود عقّاد، ص46.
5 - الفصول المهمّة، ص159.
منبع: هدايتگران راه نور؛ زندگانى امام حسين عليه السلام آية الله سيد محمد تقى مدرسى؛ مترجم : محمد صادق شريعت
سوم شعبان كه دلها منجلى است عيد ميلاد حسين بن على است
عيد ميلاد على را نور عين سرور آزادگان يعنى حسين
دم به دم گويم من از جانان عشق يا حسين اى سرور و سلطان عشق
خادم كوى تو باشد جبرئيل عرش بر نام تو مى بندد دخيل
عرش حق بايك اشاره مست تو آسمانها و زمين در دست تو
اى چراغ راه و كشتى نجات تحت فرمان تو باشد كائنات
نگاهی بر سيره قرآنى امام حسين(علیه السلام)
نويسنده: على اسعدى
اشاره
امام حسين(علیه السلام) گوهر تابناك و چراغ درخشانى است كه هماره بر تارك تاريخ درخشيده و خواهد درخشيد. طالبان هدايت و انسانهاى خسته از ظلم و تبعيض و ذلت و ستيزه، نامردمى و ناجوانمردى را به حق رهنمون ساخته و بيدار نموده است. عنصر جاودانهاى كه به يقين رمز ماندگاريش را در الهى بودنش بايد جُست. سيرهى ارجمندش را در قرآن بايد نگريست تا به حقيقتش يا شمهاى از حقيقتش دست يافت. امام حسين(ع) نه تنها شاگرد مكتب قرآن كه عِدْل و شريك قرآن است از اينروست كه در فرازى از زيارتنامهى شريفش مىخوانيم: «السَّلامُ عَلَيكَ يا شريكَ القُران؛(1) سلام بر تو اى شريك قرآن» و در حديث «ثقلين» نيز همدوشى امام به عنوان قرآن ناطق و قرآن به عنوان امام صامت گرديده است.
رسولُ اللَّه(ص) فرمودند: «انى تاركٌ فيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كتابَ اللَّه و عترَتى اهلَ بَيْتى فَأِنَّهُمَا لَنْ يَفتَرِقا حتَّى يَردِا عَلَىّ الحوض»(2) حال كه ائمه(ع) بطور عام و امام حسين(ع) به طور خاص چنين نسبت و خويشاوندى محكمى با قرآن دارند بايد تفسير قرآن را در آنان جُست كه در «وجود آنها كرامتها و فضيلتهاى قرآن و گنجهاى الهى نهفته است.» «فيِهْم كوائِمُ القرآن و هُمْ كُنوُز الرَّحمان»(3) در اين نوشتار بر آنيم كه فرازهايى از آيات نورانى قرآن را در سيرهى علمى و عملى آن امام همام جستجو كنيم و آيات اين كتاب صامت را با نور وجود اين پرتو درخشنده به نطق آوريم.
اگر چه ما را هرگز ياراى آن نيست كه عمق شخصيت آن درياى علم و معرفت و اخلاق و معنويت را بپيمايد ولى از باب عرض ارادات به پيشگاه آن شفيع روز محشر چند جملهاى را به تحرير در مىآوريم.
صفحات: 1· 2
دعای ویژه ملائکه برای روزه داران شعبان
از عبادتهایی که در ماه شریف شعبان فراوان به آن سفارش شده، روزه است. روزه در این ماه می تواند روزه قضای سالهای گذشته خود انسان یا به نیابت، روزه قضای یکی از عزیزان و بستگانی باشد که از دنیا رفته است یا روزه ای مستحبی باشد که فرد برای رسیدن به اجر الهی آن را می گیرد. در هر صورت، روزه در این ماه از سفارش و ثواب کم نظیری برخوردار است و به هر کدام از این نیتها که باشد آن پاداش ویژه را خواهد داشت. آنچه در ادامه می آید احادیثی است گهربار در مورد ارزش و پاداش روزه ماه شعبان که از کهن ترین منابع روایی استخراج و با دقت خاصی به فارسی روان، ترجمه گردیده است.
دعای ویژه ملائکه برای روزه داران پنج شنبه
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: تَتَزَیَّنُ السَّمَاوَاتُ فِی كُلِّ خَمِیسٍ مِنْ شَعْبَانَ در هر پنج شنبه ماه شعبان آسمانها را تزیین می کنند. ملائکه عرضه می دارند: پروردگارا! روزه داران امروز را ببخش و بیامرز و دعای آنها را اجابت کن. (وسائلالشیعة 8/104)
در ادامه فرمودند: هر کس تنها یک روز از این ماه را روزه بگیرد حَرَّمَ اللَّهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ؛ خداوند بدن او را بر آتش جهنم حرام می کند.(همان، 10/493)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، شفیع روزه دار شعبان
امام رضا علیه السلام فرمودند: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یُكْثِرُ الصِّیَامَ فِی شَعْبَانَ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله در ماه شعبان بسیار روزه می گرفت و اگر همسران آن حضرت روزه قضایی(1) از ماه رمضان گذشته داشتند آن را تا ماه شعبان به تاخیر می انداختند تا مبادا نیاز حضرت را رد کنند. رسول خدا صلی الله علیه و آله مرتب می فرمودند: شعبان ماه من است و برترین ماههای خدا بعد از ماه رمضان است؛ پس هر کس یک روز از آن را روزه بگیرد من در قیامت شفیع او خواهم بود. (فضائلالأشهرالثلاثة، ص 55، ح33)
در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمودند: مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ شَعْبَانَ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛ هر کس سه روز از شعبان را روزه بگیرد بهشت بر او واجب شده و رسول خدا صلی الله علیه و آله در قیامت شفیع او خواهد بود. (فضائلالأشهرالثلاثة ص 61 ح42)
باز در روایت دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: شَعْبَانُ شَهْرِی وَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ؛ شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه خداست. هر کس روزی از ماه مرا روزه بگیرد من در قیامت شفیع او خواهم بود و هر کس دو روز آن را روزه بگیرد گناهان گذشته او بخشیده می شود و اگر کسی سه روز آن را روزه گرفت به او گفته می شود اعمال خودت را از سر گیر. (الأمالیللصدوق، ص 19، مجلس6، ح 1)
روزه شعبان، روزه پیامبران و پیروان آنها
امام باقر علیه السلام فرمودند: إِنَّ صَوْمَ شَعْبَانَ صَوْمُ النَّبِیِّینَ وَ صَوْمُ أَتْبَاعِ النَّبِیِّینَ؛ روزه شعبان، روزه پیامبران و پیروان آنهاست. پس هر کس در ماه شعبان روزه بگیرد پس به این ندای رسول خدا صلی الله علیه و آله لبیک گفته که فرمودند: خداوند رحمت کند کسی را که مرا در ماهم یاری کند. (المقنعة ص 37)
چهل حاجتی که از روزه دار دوشنبه و پنج شنبه برآورده می شود
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مَنْ صَامَ یَوْمَ الْإِثْنَیْنِ وَ الْخَمِیسِ مِنْ شَعْبَانَ؛ هر کس روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه بگیرد؛ بیست حاجت دنیایی و بیست نیاز آخرتی او برآوره می شود. (إقبالالأعمال ص68)
رحمت، آمرزش و لطف ویژه الهی بر روزه داران شعبان
امام رضا علیه السلام فرمودند: مَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ وَجَبَتْ لَهُ الرَّحْمَةُ هر کس روز اول شعبان را روزه بگیرد رحمت الهی برایش حتمی می شود و هر کس دو روز از ماه شعبان را روزه بگیرد، به طور قطع در روز قیامت، رحمت، آمرزش و کرم الهی شامل حال او خواهد شد.(فضائلالأشهرالثلاثة، ص 5، ح31)
رو به راه شدن وضع معیشتی و محفوظ ماندن از شر دشمنان به برکت روزه شعبان
امام صادق علیه السلام فرمودند: صِیَامُ شَعْبَانَ ذُخْرٌ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ روزه شعبان، اندوخته ایست برای روز قیامت. اگر بنده ای در ماه شعبان زیاد روزه بگیرد به طور قطع خداوند متعال وضع معیشتی او را رو به راه کرده و او را از شر دشمنانش حفظ می کند. آنگاه فرمودند: کمترین پاداشی که نصیب روزه دار یک روزه شعبان می شود این است که بهشت بر او واجب می شود. (الأمالیللصدوق، ص16، مجلس5، ح1)
توصیه جدی امام صادق علیه السلام به شیعیان در مورد روزه شعبان
زید شَحّام می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا کسی از نیاکان شما در ماه شعبان روزه می گرفت؟ فرمودند: نَعَمْ كَانَ آبَائِی یَصُومُونَهُ وَ أَنَا أَصُومُهُ وَ آمُرُ شِیعَتِی بِصَوْمِهِ بله؛ در این ماه هم پدران من روزه می گرفتند هم من روزه می گیرم و هم به شیعیانم توصیه می کنم که از روزه این ماه غفلت نکنند. هر کس از شما شیعیان روزه های ماه شعبان خود را به ماه رمضان ختم کند قطعا خدا دو بهشت به او می دهد و هر شب به هنگام افطار فرشته ای از عرش او را ندا می دهد که تو پاک شدی؛ بهشت گوارای تو باد و تو را همین بس که رسول خدا صلی الله علیه و آله را بعد رحلتش شادمان کردی. (المقنعة، ص37)
روزه شعبان، داروی وسوسه های درونی و آشفتگی های روحی
امام صادق علیه السلام فرمود امیرالمومنین علیه السلام در جلسه ای با اصحابش برای آبادی دین و دنیای مومن چهارصد نکته به آنها آموختند که یکی از آن نکات این است صَوْمُ شَعْبَانَ یَذْهَبُ بِوَسْوَاسِ الصَّدْرِ وَ بَلَابِلِ الْقَلْبِ؛ روزه ماه شعبان وسوسه های درونی و پریشانی خاطر و آشفتگی های قلبی را از بین می برد.(الخصال 2/611)
پي نوشت ها :
1.کسی که روزه قضا بر عهده اوست نمی تواند روزه مستحبی بگیرد.
2.تعبیر «دو بهشت»، تعبیری است که در سوره الرحمن آیات 46 آمده است: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت است. در اینکه این دو بهشت چه هستند مفسران قرآن کریم سخنها گفته اند اما نظری را که علامه طباطبایی ره آن را می پسندد این نظر است که: یك بهشت را به خاطر استحقاقى كه شخص بهشتی دارد به او مىدهند، و یك بهشت دیگر را فقط به عنوان تفضل ارزانیش مىدارند. (المیزان، 19/109)