خاندان ويراني 12
خاندان ويراني : حق رأي خارجي
خاندان ويراني : حق رأي خارجي
دیدار مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با رهبر انقلاب
حضرت امام خامنهای مدظله العالي رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان دفتر تبلیغات اسلامی، یک وظیفه مهم این دفتر را پاسخ به سؤالها و نیازهای فکریِ جوانان، دانشجویان و گروههای اثرگذار فرهنگی برشمردند و توصیههایی در خصوص حضور جریانساز در فضای مجازی و آسیبشناسی مقوله تبلیغ بیان کردند.
حضرت امام خامنهای مدظله العالي با تجلیل از خدمات دفتر تبلیغات اسلامی، وجود نواندیشی و روشنفکری دینی در این دفتر را مغتنم دانستند و گفتند: امروز، دوره انقلاب و روزهای کار و حرکتهای جهشی است و قم به اینگونه نگاهها و جهتگیریهای نو، بیش از پیش احتیاج دارد.
ایشان دفتر تبلیغات اسلامی را یک واحد زنده و برخوردار از تألیفات پر شمار برشمردند و افزودند: البته جای دفتر تبلیغات در مجموعههای اثرگذار کشور خالی است و این دفتر باید با شناسایی مجموعههای مؤثر فرهنگی و پاسخ دادن به سؤالهای دینی آنها، بر غنای فکری این مجموعهها بیفزاید.
رهبر انقلاب با اشاره به سؤالهای متنوعِ دینی که برای دستاندرکاران فعالیتهای فرهنگی و هنری وجود دارد، خاطرنشان کردند: پاسخگویی به این سؤالها و ابهامها، وظیفه حوزه و دستگاههایی همچون دفتر تبلیغات اسلامی است.
ایشان دفتر تبلیغات را به اولویتبندی و تمرکز بر کارهای زمینمانده در حوزه علمیه قم توصیه کردند و در خصوص فعالیتهای تبلیغی در فضای مجازی، افزودند: دستگاههای مختلفی در فضای مجازی حضور دارند اما حضور در این فضا باید یک حضور جریانساز باشد، ضمن اینکه بهترین راه شناسایی و ارتباط با گروههای مؤثر فرهنگی و یافتن سؤالها و سرنخهای فکری آنان، استفاده از فضای مجازی است.
حضرت امام خامنهای مدظله العالي همچنین تدوین و انتشار کتابهایی با موضوع پاسخ به شبهات فکریِ جوانان و دانشجویان را لازم دانستند.
«تدوین دانش مددکاری اسلامی»، «شبکهسازی و همافزایی با سایر دستگاههای فعال در امر تبلیغ» و «آسیبشناسی تبلیغ» از دیگر توصیههای رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار بود.
ایشان به یک حلقه مهم در فعالیتهای تبلیغی یعنی «اثر و بازخورد تبلیغ» اشاره کردند و افزودند: صرفِ رفتوآمد مبلغان و گروههای تبلیغی به شهرها و روستاها و تأکید بر خوشبیان بودن آنها کافی نیست. مبلغان باید بهگونهای آموزش داده شوند که بتوانند پس از پایان دوره تبلیغ نیز ارتباط و تبادل فکری خود را با جوانانِ مستعد استمرار بخشند و در ظرف چند سال، جمعی از همین جوانان را به مبلغان دین در منطقه خود تبدیل کنند.
حضرت امام خامنهای مدظله العالي با اشاره به توقعات زیاد از حوزه علمیه قم برای حل مسائل و ابهامات، گفتند: در گذشته چنین توقعاتی از قم وجود نداشت و حوزه علمیه، سربهزیر و مشغول کار خود بود اما امروز این انتظار از حوزه علمیه قم وجود دارد که برای ابهامها و مشکلات دینی راهحل داشته باشد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجتالاسلام واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی و حجتالاسلام جعفری رئیس هیئت امنای دفتر تبلیغات اسلامی، گزارشی از فعالیتها و برنامههای این دفتر بیان کردند.
دلایل و شواهد زوال رژیم صهیونیستی:
مسئله رژیم صهیونیستی «بُحران موجودیت» است
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین با اشاره به شکستهای رژیم صهیونیستی به موضوع روند زوال این رژیم اشاره کردند و فرمودند «تا زمانی که مقاومت وجود داشته باشد، روند افول و زوال رژیم صهیونیستی ادامه خواهد داشت.» ۱۳۹۷/۱۰/۱۰
ایشان همچنین در سخنرانیهای متعددی در سالیان اخیر، به روند زوال این رژیم نامشروع اشاره کرده و شکست صهیونیستها در مصاف با نیروهای مقاومت، از جنگ ۳۳ روزه تا شکست ۲ روزه در نوار غزه را از مؤیدات ضعفِ روزافزون آنها دانستهاند.
بر همین اساس پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در دومین مطلب در پروندهی «زوال رژیم صهیونیستی» در گفتگو با آقای مجید صفاتاج، کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا و فلسطین و نویسندهی دانشنامهی هشت جلدی فلسطین به تحلیل بُحرانها و معضلات داخلی و منطقهای رژیم صهیونیستی پرداخته است.
شکافهای اجتماعی، نابسامانیهای اقتصادی و ضعف امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی از جمله موضوعاتی هستند که در این گفتگو مورد بررسی قرار گرفتهاند.
آقای صفاتاج، وضعیت کنونی رژیم صهیونیستی از حیث شکافها و گسلهای قومی و مذهبی و مسائل اجتماعی به چه شکلی است و این رژیم با چه مسائلی در این زمینه روبهرو است؟
عمدهترین شکافی که به نظر میرسد، شکاف بین مذهبیها و سکولارها در داخل جامعهی اسرائیل است. میدانید که اسرائیل برای اینکه مشروعیت خودش را توجیه کند، مجبور است به متون توراتی و تلمودی استناد نماید. در رژیم صهیونیستی یک خاخام وقتی درصدد توجیه مشروعیت اسرائیل برآید، به متون توراتی و تلمودی اشاره میکند و جالب توجه است که یک لائیک هم مجبور به استناد به همین متون است اما نه به نام متون مذهبی، بلکه به نام متون تاریخی و میراث تاریخی یهودیان. از این جهت اصل متون توراتی در شکلگیری رژیم صهیونیستی دخیل بوده اما اینکه فلسفهی وجودی این دولت چیست، محل بحث بین یهودیان بوده است. اکثر رهبران رژیم صهیونیستی چه از حزب لیکود و چه از حزب کارگر، از گروه یهودیان لائیک هستند که بسیاریشان نهتنها غیر دینی بلکه ضد دین هستند و بهشدت مسائل دینی را تحقیر میکنند.
“هرتسل” بنیانگذار جنبش صهیونیسم، مسائل دینی را مسخره میکرد. “بنگوریون” هم همیشه افتخارش این بود که بگوید مذهب چیز منفوری است. لائیکها منظورشان از ایجاد سرزمین یهودی حفظ ملت یهود یا نژاد یهود در مقابل سایر ملیتها است. اینها صهیونیست سیاسی محسوب میشوند.
البته برخی از یهودیان نیز طرفدار ادغام بوده و میگفتند از هر جهت تابع کشور محل اقامتمان هستیم؛ مذهبمان یهودی و مثل سایر اقلیتهای مذهبی باید فعالیت کنیم اما برخی دیگر بهشدت مخالف ادغام بوده و میگفتند ما ملت واحد و جداگانهای هستیم که نباید تن به ادغام دهیم و احکام شریعت هم بهگونهای است که این عدم ادغام را تشویق میکند.
بههرحال این عده معتقد بودند که چون یهودیان نمیتوانند ادغام شوند و درعینحال در همهی جوامع تحت ستم هستند باید موجودیت خاص خودشان را داشته باشند. صهیونیستهای اولیه دنبال آرژانتین بودند تا آنجا را به یک کشور یهودی تبدیل کنند اما این تصمیم پا نگرفت. مدتی کنیا و سپس اوگاندا را مطرح کردند که هیچ کدام میسّر نشد. سرانجام یکسری مسائل پیچیده از منافع خاص امپراتوری بریتانیا تا تقدّس سرزمین فلسطین از نظر یهودیان و همینطور اضمحلال امپراتوری عثمانی دست به دست هم داد تا صهیونیستها فلسطین را انتخاب کنند. لذا صهیونیستهای اولیه در پی سرزمینی برای یهودیان بودند که بتواند آنها را در مقابل ملیتهای دیگر حفظ کند و از آزار و اذیت آنان در امان باشند. اما مذهبیها میگویند نه! ما این کشور را به این دلیل تشکیل دادیم که احکام تورات را بر ملت یهود حاکم کنیم؛ یعنی تفسیری بنیادگرایانه از دولت ارائه میکنند و میگویند وظیفهی دولت، اجرای احکام مذهبی است. البته مذهبیها هم یک طیف هستند.
اعلام تصمیم امام خمینی رحمهالله به بازگشت به ایران، رژیم پهلوی را به اقداماتی واداشت که آتش انقلابی مردم را دوچندان نمود. تاریخ اعلامشده، پنجم بهمنماه بود اما خبرها از اعلام نقص فنی هواپیمای عازم پاریس و مسدودشدن باند فرودگاه مهرآباد توسط تانکها و کامیونهای ارتشی حکایت میکرد؛ سرانجام از تعطیلی کلیهی پروازهای فرودگاه مهرآباد تا سه روز خبر داده شد. روحانیون انقلابی در اعتراض به این حرکت رژیم، تصمیم به برگزاری تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. حضرت آیتالله خامنهای که در آن روزها، عضو شورای انقلاب بودند، مسئولیت کمیتهی تبلیغات تحصن را برعهده گرفتند. گزارش زیر روایتی است از آغاز و سرانجام این تحصن.
با بستهشدن فرودگاه و پس از راهپیمایی گستردهی مردم در فردای آن روز (مصادف با ۲۸ صفر)، سران انقلابیون در مقر کمیتهی استقبال از امام در مدرسه رفاه جمع شدند تا دراینباره رایزنی کنند. پیشنهاد برگزاری تحصن به میان آمد. «فکر تحصن در تهران بیارتباط به تجربهی تحصن در مشهد نبود، یعنی تجربهی موفق تحصن بیمارستان [امام رضا علیهالسلام] مشهد، تشویقکننده بود به این تحصنی که در تهران انجام گرفت.»۱
پس از تصویب اصل برگزاری تحصن، گفتوگوها دربارهی مکان آن آغاز شد: «مدتی بحث شد که کجا تحصن انجام بگیرد، بعضی میگفتند در مسجد بازار، مسجد امام که آن وقت اسمش مسجد شاه بود آنجا تحصن انجام بگیرد، بعضی جاهای دیگر را پیشنهاد میکردند یک وقت پیشنهاد دانشگاه هم شد که دیدیم بسیار جالب و از همه جهت این خوب هست.»۲
مرحوم آیتالله طاهری خرمآبادی دراینباره میگوید: «یک نظر این بود که تحصن در مکانی صرفاً مذهبی انجام بگیرد. برای این منظور، مسجد شاه سابق در نظر گرفته شد. دوستان میگفتند که آنجا بهترین مکان برای تحصن است. این مسجد در بازار قرار داشت و مردم هم در مسجد و اطراف آن تردد داشتند. نظر دیگری هم وجود داشت که شهید مطهری هم طرفدار آن بود و آن، تحصن در دانشگاه بود. طرفداران این نظر معتقد بودند نام دانشگاه، نامی جهانی است و این تحصن از این طریق در سطح جهان مطرح میشود و رسانههای دنیا هم آن را مطرح مینمایند؛ علاوهبر اینکه با قشر دانشجو و دانشگاهیان ارتباط و نزدیکی بیشتری برقرار میگردد.»۳
با انتخاب دانشگاه تهران «برادرها صبح زود رفتند دانشگاه … مشکلات زیادی هم سر راه ما انصافاً درست کردند اما مسجد خوشبختانه باز بود، ما رفتیم داخل مسجد و فوراً آن اتاقک سر مسجد را، آنجا را ستاد کارها قرار دادیم و بلافاصله یک اعلامیه منتشر کردیم؛ یعنی اولین کاری که کردیم یک اعلامیه نوشتیم.»۴
بدینترتیب تحصن آغاز شد و اولین بیانیهی روحانیون متحصن مسجد دانشگاه تهران در هشتم بهمنماه ۵۷ صادر شد. در قسمتی از این بیانیه آمده است: «اینجانبان، به عنوان اعتراض به اعمال ضد انسانی دولت غیر قانونی بختیار از ساعت ۹ صبح روز یکشنبه هشت بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیتاللهالعظمی امام خمینی دامظله به وطن و به آغوش پُرمهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار میکنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حقطلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند.»۵ با شروع تحصن، سیل بیشمار جمعیت، بهسمت دانشگاه تهران سرازیر شد. روحانیون مختلف هم خود را به هر طریق به مسجد دانشگاه میرساندند و به متحصنین میپیوستند.
«اگر سخنرانیها و اعلامیهها نبود مفهوم نمیشد که چکاری انجام گرفته، نه مردم در جریان قرار میگرفتند و تبلیغات دستگاه هم میتوانست شاید آن را جور دیگری جلوه بدهد لذا بود که چند تا برنامه در دانشگاه بود. یکی سخنرانیهایی بود که مستمراً در مسجد دانشگاه انجام میگرفت که همهی ماها هر کدام یک برنامهی سخنرانی را اینجا گذاشتیم و دیگران سخنرانی میکردند. یکی اعلامیهها بود، یکی هم یک نشریه، یک بولتن روزانه ما منتشر میکردیم.»۶
اتاقک کنار مسجد دانشگاه اما به مرکز رهبری تحصن در تهران بدل شده بود. چند کمیتهی اصلی جهت تحصن تشکیل شد که برخی از آنها عبارت بودند از: کمیتهی علمای شهرستانی و کمیتهی پشتیبانی؛ کمیتهی مهم دیگری هم وجود داشت بهنام کمیتهی تبلیغات. مسئولیت این کمیته با آیتالله خامنهای بود که نشریهای هم در همان ایام منتشر میکرد: «من فراموش نمیکنم آن روز با مرحوم آقای بهشتی دو نفری آمدیم و از در شرقی دانشگاه وارد شدیم. یکی از دوستان عزیز و علمای محترم … قبلاً رفتند آنجا، هماهنگی کردند و در شرقی دانشگاه را باز کردند -چون در جنوبی که در اصلی بود، [تحت کنترل رژیم بود] و روی ما باز نمیشد- و ما از آنجا وارد دانشگاه شدیم، رفتیم توی مسجد دانشگاه، و بنده رفتم توی آن اتاق عقب مسجد -که یک اتاق کوچکی بود، نمی دانم حالا هم هست یا نه- آنجا مستقر شدیم و از همان روز اول، نشریهی تحصن را راه انداختیم، که چند شماره از همان روز اول آنجا منتشر شد.»۷
این تحصن هوشمندانه و بهموقع علما و بازتاب گستردهی آن فشار شدیدی به بختیار وارد کرد و او را سخت به تکاپو انداخت. او حتی در این راه به مذاکرهی غیر مستقیم با سران تحصن هم روی آورده بود؛ اگرچه نمیتوانست آنان را به سازش و کوتاه آمدن بکشد. به گفتهی آیتالله جمی: «ما میدانستیم که بختیار دستپاچه شده، با بعضی از این بزرگان دستاندرکار تحصن و کمیتهی استقبال تماسهایی میگیرد. با آقایانی مثل شهید مطهری و بهشتی که یک کاری بکنند. اینها هم قرص و محکم میگفتند که غیر از این راهی نیست و باید حتماً امام بیاید و این تحصن به هم نمیخورد تا امام بیاید.»۸
به هر حال بختیار وقتی متوجه شد که نمیتواند سران را به سازش بکشد و از طرفی دیگر هم نمیتواند در برابر فشارهای رو به افزایش ناشی از تحصن مقاومت کند، نهایتاً تسلیم خواست متحصنین و مردم حامی آنها شد و از طرف دولت اعلام شد که مانعی جهت ورود امام به میهن وجود ندارد و این تحصن موجب شد تا رکن اصلی پیروزی انقلاب در آن مقطع (یعنی حضور امام در کشور) محقق گردد. بدینجهت باید این تحصن را از اصلیترین رویدادهای انقلاب اسلامی محسوب نمود.
پینوشتها:
۱. مصاحبه با شبکهی ۲ تلویزیون دربارهی خاطرات ۲۲ بهمن، ۶۳/۱۱/۱۱
۲. همان
۳. خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، جلد ۲، صفحات ۲۸۳ و ۲۸۴
۴. مصاحبه با شبکهی ۲ تلویزیون دربارهی خاطرات ۲۲ بهمن، ۶۳/۱۱/۱۱
۵. روزنامه کیهان، ۹ بهمن ۱۳۵۷، صفحه ۱
۶. مصاحبه با شبکهی ۲ تلویزیون دربارهی خاطرات ۲۲ بهمن، ۶۳/۱۱/۱۱
۷. بیانات در دیدار وزیر علوم و استادان دانشگاه تهران، ۸۸/۱۱/۱۳
۸. خاطرات آیتالله جمی، صفحه۱۸۱
خاندان ويراني : تكيه بر باد
حضرت امام خامنهای مدظله العالي: «معجزهی انقلاب این است که بعد از چهل سال شما میبینید جوان مؤمن مسلمان که نه امام را دیده است، نه انقلاب را دیده است، نه دوران دفاع مقدّس را دیده است، امّا امروز با روحیهی انقلابی، مثل همان جوانِ اوّلِ انقلاب میرود وسط میدان و با علاقه، با احساس مسئولیّت، با شجاعت تمام در مقابل دشمن میایستد.» ۹۷/۹/۲۱
خاندان ويراني : بي خيال مردم
خاندان ويراني : به كام دربار
خاندان ويراني : به كام آمريكا
خاندان ويراني: زنجير طاغوت