آیا جنگ تمام شده است؟
هزار شهید ما در برابر 16 هزار کشته و مجروح و 19 هزار اسیر آن ها! و درنهایت، آزادی خرمشهر و به زانو درآمدن رژیم بعث. مگر می شود آن را «فتح» ننامید؟
خبر فتح خرمشهر با تلگراف به امام (ره) رسید و او در جواب، جملاتی گفت که از آن میان یکی مثل خورشید می درخشید: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، علیرغم تمام تلاش ها و برنامه ریزی هایی که سپاه و ارتش داشتند و مجاهدت هایی که رزمندگان ورزیدند و مقاومت هایی که مردم کردند. آری! خدا آزاد کرد خرمشهر را.
مطالعه ی حماسه ی تاریخی فتح خرمشهر، مانند بسیاری از اتفاقات دفاع مقدس عبرت انگیز است و درس آموز. عملیات فتح خرمشهر در سایه ی یک همدلی ارزشمند میان نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی اتفاق افتاد و ثابت کرد که «اتّحاد» رمز موفقیت است. اختلاف در نوع ظاهر، اختلاف درروش جنگی و متد نظامی، اختلاف در عملکرد و … هیچ کدام نقیض اتّحاد میان این دونیروی ارزشمند و مخلص نشد و این اتّحاد، لشکر تا دندان مسلّح رژیم بعث را که موردحمایت دنیای استکبار بود از خاک خرمشهر بیرون راند.
قصد این یادداشت، بازگویی تاریخ فتح خرمشهر نیست؛ اما شاید اقتضای اثبات یک قاعده، بیان مصادیق آن باشد. فارغ از تمامی دلایل عقلی و رسائل نقلی، تجربه? جنگ به ملت ها ثابت می کند که به رغم کمبودها و کاستی های تجهیزاتی و تسلیحاتی، می توان با تکیه بر اصل برادری و همدلی، یا به تعبیر دیگر «اتّحاد کلمه» بر دشمن فائق آمد و سربلند بود.
جنگ بی پایان دنیا
اما جنگ! بلائی که خانمان سوز است و گاهی ایمان سوز؛ انواع دارد و اقسام؛ گاهی نظامی است و گاهی فرهنگی؛ گاهی برابر است و گاهی نابرابر؛ گاهی متجاوزانه است و گاهی تحمیلی. ماهیتش بی رحمی است، مخصوصاً اگر متجاوزانه باشد. اینکه جنگ هشت ساله? ایران و عراق چه بود و چه نبود محل بحث نیست. محل بحث این است که آیا اصلاً «جنگ» در دنیا تمام شدنی است؟! مرزهای جغرافیائی، منابع زمینی و دریایی و زیرزمینی و غیره، اختلافات ایدئولوژیک، حفظ ارزش ها، احساس خطر از طرف مقابل، کینه ها و بغض ها و عداوت ها … و البته نفسانیات! همه و همه دلیل جنگند. پس خیالمان راحت! بااین همه دلیل، هرگز جنگ در دنیا تمام نخواهد شد.
پس یک: عقل و نقل و تجربه بر ضرورت اتّحاد در موقعیت جنگ صحه می گذارند. دو: جنگ، انواع و اقسام و اهداف مختلف دارد. سه: همیشه بشر درگیر جنگ است، چه بداند چه نداند! برخلاف عرف اغلب نوشته ها و یادداشت ها، این یادداشت قصد ندارد از صغرا و کبراهایش «نتیجه» هم بگیرد! نتیجه اش به حکم عقل و وجدان و قلب، خودبه خود به دست خواهد آمد.
بازپس گیری خرمشهر نه تنها عهدنامه ای ننگین را موجب نشد، بلکه حماسه فتح خرمشهر آن هم با اتکا صِرف به قدرت خودی و ظرفیت های درونی، به مثابه سندی ماندگار در تاریخ ایران ثبت شد؛ سندی که سنت پیروزی در مبارزه نابرابر را احیا کرد و سندی که مقاومت را جایگزین سازش، تسلیم و مماشات کرد
اما قبل! وقتی عراق خرمشهر را اشغال کرد، مستشاران روسی و آمریکایی به پیشنهاد صدام، طرح 20 ساله ی دفاع از شهر را طرح ریزی و اجرا کردند. در این طرح، میادین وسیع مین، احداث کانال ها و خندق ها و تمام پیش بینی های بازدارنده برای ادامه ی اشغال شهر انجام شده بود؛ به طوری که سه رده خاک ریز (دژ اول، دژ دوم و خاک ریز مارد از کارون تا جاده اهواز خرمشهر) و از جاده تا شلمچه هم یک خاک ریز ممتد شرقی غربی احداث شد. در چنین وضعیتی ابوالحسن بنی صدر، رئیس جمهور وقت و فرمانده قوای مسلح ایران به این نتیجه رسیده بود که «این جنگ راهکار نظامی ندارد؛ ما باید ازنظر سیاسی دنبال راه حل باشیم» (مصاحبه سید یحیی (رحیم) صفوی با روزنامه کیهان، 1377/3/3، ص 7).
درحالی که یأس و ناامیدی در برخی اجزای ساختار سیاسی و نظامی ایران و بعضی مقام های ارشد ایرانی رخنه کرده بود و درست زمانی که رئیس جمهور به عنوان فرمانده کل قوا به جای تلاش برای بسیج تمام توان کشور و استفاده از همه? ظرفیت های نیروهای داخلی در راستای بازپس گیری سرزمین های اشغالی، به اختلافات داخلی دامن می زد و کشور را تا سرحد یک بحران داخلی پیش برده بود، به نظر می رسید ارزنةالروم یا معاهده? پاریس دیگری باید منعقد شود تا ایران درازای چشم پوشی از بخشی از سرزمین خود، حاکمیت خود بر دیگر مناطق را تثبیت کند، اما تحولات شگرفی درصحنه ی سیاست و متعاقب آن در میدان های نظامی به وقوع پیوست. بنی صدر با حکم امام خمینی (ره) در بیستم خردادماه 1360 از فرماندهی کل قوا عزل شد 11 ، 10 روز بعد مجلس شورای اسلامی لایحه? عدم کفایت سیاسی وی را تصویب کرد. پس ازاین تغییرات و به ویژه بعد از انتخاب آیت الله خامنه ای به ریاست جمهوری، طرح های آزادسازی مناطق اشغالی آماده و اجرا شد و در پی سه عملیات «ثامن الائمه»، «طریق القدس» و «فتح المبین» بسیاری از سرزمین های تحت اشغال آزاد شد. بااین وجود، هنوز آخرین خاک ریز و شاید مهم ترین و حساس ترین منطقه تحت اشغال یعنی خرمشهر همچنان در دست دشمن باقی بود. دولت عراق که در پی سه عملیات پیشین، حیثیت و اعتبار نظامی خود را به شدت ضعیف شده می دید، همه? تلاش خود را متمرکز حفظ خرمشهر کرده بود؛ به گونه ای که صدام اظهار داشت در صورت بازپس گیری خرمشهر از سوی ایران، کلید بصره را تقدیم ایرانیان خواهد کرد (اکبر هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال 1361، به اهتمام فاطمه هاشمی، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ سوم، 1386، ص 16)؛ اما علی رغم تمام تهدیدات سیاسی و نظامی، رزمندگان ایرانی عملیات بیت المقدس را در چهار مرحله به انجام رساندند. نیروهای ایران در این عملیات، منطقه ای به وسعت 5380 کیلومترمربع را آزاد کردند؛ 16000 تَن از نیروهای عراقی را به هلاکت رسانده یا مجروح ساختند؛ بیش از 19000 نفر از دشمن اسیر گرفتند؛ حدود 550 تانک و نفربر، 53 هواپیما، 50 خودرو و 3 بالگرد از تجهیزات دشمن را نابود کردند؛ بنابراین، آنچه در ابتدا ناشدنی تصور و تصویر می شد به بهترین نحو انجام شد. این بار بازپس گیری خرمشهر نه تنها عهدنامه ای ننگین را موجب نشد، بلکه حماسه فتح خرمشهر آن هم با اتکا صِرف به قدرت خودی و ظرفیت های درونی، به مثابه سندی ماندگار در تاریخ ایران ثبت شد؛ سندی که سنت پیروزی در مبارزه نابرابر را احیا کرد و سندی که مقاومت را جایگزین سازش، تسلیم و مماشات کرد.
راستی! آیا جنگ تمام شده است؟ …