آیا زنان در بهشت هم حجاب دارند؟
گاهی سوال می شود که آیا در بهشت هم رعایت حجاب الزامی است؟ آیا زنان و مردان بهشتی نسبت به هم نامحرمند؟ و …
منشاء اینگونه سوالات، تطبیق احکام و قوانین عالم دنیا به قوانین عالم آخرت است. در حالیکه دنیا دار تکلیف و مکافات است و آخرت، دار جزا و مجازات.
نه فقط احکام ناظر به حلیت و حرمت نگاه، بلکه شریعت در کلیت احکام خود، مختص عالم دنیاست که دار عمل و امتحان است و اگر بنا باشد در بهشت هم که سرای سعادت و آسودگی است، پای تکلّف و مشقت در میان باشد، آنگاه چه تفاوتی است بین دنیا و آخرت؟
این سخن البته بدین معنا نیست که زنان بهشتی، عاری از هر گونه حجاب و ستر اند. بلکه بر عکس، از آیات قرآن اینگونه مستفاد است که زنان در بهشت، لباس هایی حریرآسا به تن دارند و با شوهران خود در سراپرده های به سر می برند که کاملا از چشم اغیار، پوشیده است؛
نمونه را:
1. خداوند کسانى را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، در باغ هایى از بهشت وارد می کند که از زیر درختانش نهرها جارى است؛ آنان با دست بندهایى از طلا و مروارید زینت می شوند؛ و در آن جا لباس هایشان از حریر است(حج/23)
2. در آن باغ هاى بهشتى، زنانى هستند که جز به همسران خود عشق نمی ورزند؛ و هیچ انس و جنّ پیش از اینها با آنان تماس نگرفته است … حوریانى که در خیمه هاى بهشتى مستورند(رحمن/56 و72)
حجاب عملی حکایت از صفتی باطنی دارد که همان عفاف است و در آخرت که دار ظهور ملکات و بواطن است، حجاب که علامت عفاف است در کامل ترین شکل، جلوه می کند.
در اینجا ممکن است این سوال برایتان مطرح شود که اگر بهشت دار راحتی و التذاذ است، پس چرا زنان در بهشت، مستور و در حجاب اند؟
پاسخ بدین سوال در گروه تقدیم دو مقدمه است:
مقدمه نخست: انسان فطرتا گرایش به پوشیدگی دارد
پوشیدگی جزء سرشت آدمی است و انسان فطرتا از برهنگی گریزان است. بنا بر آیات قرآن، آدم ابوالبشر و همسرش حوا، تا قبل از اینکه گرفتار تلبیس ابلیس شوند، پوشیده بودند و به محض تسلیم شدن به وسوسه شیطان، عورتشان آشکار شد؛ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ « هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان [= عورتشان ] بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهای (درختان) بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند»(اعراف/22)
قرآن البته اشاره ای به چگونگی این پوشش، نکرده است اما از فحوای آیات فهمیده می شود که این پوشش، نوعی کمال و نشانه تکریم شخصیت حضرت آدم و حوا بوده که با خوردن میوه ممنوعه، این کمال از آنها ستانده شده است.
پوشش بدن، جزئی از فطرت انسان است که مع الاسف برخی انسان ها این گرایش فطری را در زیر زنگار نافرمانی ها، مدفون کرده اند .
حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه، فلسفه برانگیختن پیامبر و پیامبران بزرگ الهى را این گونه معرفى کرده است: فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیاءه لیستادوهم میثاق فطرته: «خداوند پیامبران خویش را یكى پس از دیگرى به سوى مردم فرستاد تا از آنها بخواهند كه به پیمان فطرى خویش عمل كند».*
آری! بشر فطرتا طالب پوشیدگی است و مادامیکه غبار غفلت و رجس معصیت، آیئه زلال فطرت آدم را مکدر نساخته است، این گرایش در نهان نهاد بشر، وجود دارد. لکن، کدورات عالم دنیا، این تمایل فطری را پوشانده و گاه به سمت و سویی کشانده است که برهنگی را کمال می انگارد.
مقدمه دوم: باطن احکام شریعت در آخرت ظهور می کند.
در قرآن می خوانیم: « یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ» یعنی: از زندگى دنیا ظاهرى را مى شناسند و حال آنكه از آخرت غافلند (روم/7)
چون در این آیه، آخرت را در مقابل ظاهر حیات دنیا قرار داده است به قرینه این مقابله، می توان فهمید که آخرت، باطن دنیاست. در بهشت، نیز باطن اعمال ظهور می کند.
نتیجه:
نتیجه ای که این دو مقدمه به دست می آید اینکه:
حجاب عملی حکایت از صفتی باطنی دارد که همان عفاف است و در آخرت که دار ظهور ملکات و بواطن است، حجاب که علامت عفاف است در کامل ترین شکل، جلوه می کند.
ممکن است بگویید: حجاب بالاخره محدودیت است در حالیکه طبق آیات قرآن، در بهشت هیچ منع و محدودیتی وجود ندارد.
جواب این است که این محدودیت، مطابق میل اهل بهشت و در جهت التذاذ بیشتر آنهاست. چرا که لباس هایی از جنس حریر و یاقوت بهشتی، علاوه بر اینکه موجب زینت زنان اهل بهشت است، از طرفی حس تملک و در انحصار داشتن را در راستای التذاذ بیشتر مردان بهشتی، به اوج می رساند.
محرمیت و نامحرمیت در بهشت
در پاسخ بدین سوال که آیا در بهشت، زنان به مردان بیگانه محرمند یا خیر؟ باید گفت:
طبق برخی اقوال، بهشت یک مکان خاص و محدود نیست که بخواهند همه بهشتیان را در این فضای محدود جای دهند. در آخرت، هر کس بر اساس مقام و مرتبی که به دست آورده است، بهشتی مخصوص به خود دارد که دراین بهشت، هر نعمتی که از آن برخوردار است مانند حوران و همسران بهشتی، متعلق به خود اوست و دیگرای را در آن سهمی نیست. بنابراین، مساله وجود نامحرم اساسا منتفی است.
پاسخ دیگر اینکه حکم شریعتی محرمیت و غیرمحرمیت، فطری نیست بلکه تابع مفاسد و مصالح دنیوی است. و چون بهشت، دار سعادت و کمال است و خالی از هر گونه نقصان و مفسدت، بنابراین در بهشت، محرم و نامحرم، معنا ندارد.
پی نوشت ها:
*نهج البلاغه، خطبه 1.