سلام بر شهــــیدان....
سلام ما به لبخند شهیدان
به ذکرِ رویِ سربندِ شهیدان
سلام ما به گُم نامانِ لشگر
به تسبیحاتِ یا زهرایِ معبر
صفحات: 1· 2
سلام ما به لبخند شهیدان
به ذکرِ رویِ سربندِ شهیدان
سلام ما به گُم نامانِ لشگر
به تسبیحاتِ یا زهرایِ معبر
صفحات: 1· 2
مـــآدر است دیگر …
دلش که تنــگ میشود ؛
از آن کوچــههای تنگِ پآییـن شهر
میآید به بهشت زهرا
پیـش پســرش …
◆ مــادر است دیگــر
گریــه نمیکند!
┘◄ فقــط بطــری آب را دستش میگیرد ؛
آرام آب میریزد
خودش هم نمنم روی سنگ قبـــرها 【 آبــــ 】 میشود …
نورانیت غزه با خون شهیدان
نويسنده:خیری منصور
امروز غزه دیگر آن قبیله 16 قرن پیش نیست که عده ای خود را به آن منتسب بدانند و به آن افتخار بکنند . غزه امروز عضو زنده و فعال امت است و از عمق وجود قضیه و مردمی برخاسته است که دیگر برای نشان دادن هویت والای آن خون و نژاد و جغرافیای سیاسی و ایدئولوژی تاثیری ندارد . غزه تصغیر و تحقیر شدنی نیست . هیچ انسان عاقلی نمی تواند؛ بپذیرد که چگونه امروز تمامی عرب ها از گشودن راز این معمای فلسطینی عاجز مانده اند.
چرا باید غزه در مقابل انبوه دشمنان سنگدل و بیرحم تنها رها شود ؟ آیا غزه باید به تنهایی در مقابل دشمنان ایستادگی و از حریم و مقدسات و ارزش های امت دفاع کند؟ آیا شرم آور نیست که ما هر روز نظاره گر سریال زنده و غمبار باشیم و از کنار آن به طور عادی بگذریم ؟ حجاج با تابوت های سفید به غزه باز می گردند وکودکان در کوچه وخیابان می میرند و قتل و کشتار ادامه می یابد و دشمن به شیوه نازی های آلمان به کشتار و نسل کشی به عنوان بهترین گزینه می پردازد تا به صلح و آرامش خیالی برسد . آن وقت عرب ها و مسلمانان نه تنها به جهاد و مبارزه و دفاع نمی پردازند بلکه گویی اصلا زنده نیستند.
این گونه مرگ و خاموشی که ما به آن عادت کرده ایم؛ سطر اول کتاب خاکستر شدن است و از قتل و آواره کردن و محاصره از پنچ جهت نیز دردناکتر است و این فرهنگ سیاسی و شیوه جدیدی است که این گونه القا می کند که هرکس که زیر سم اسبان و زنجیر تانک ها قرار بگیرد؛ فقط باید خودش از خود دفاع کند و سرنوشت محتوم خود را بپذیرد و دیگر انسان غیور و شرافتمندی نیست که دست عرق شدگان در دریای خون را بگیرد. اکنون این گونه می نماید که میان کسانی که محکوم به سرنوشت سراسر محنت هستند و کسانی که حاضر به درگیری و مقابله با دشمنان تاریخی خود نیستند و حاضرند این دشمنان را در کنار خود جای دهند؛ هیچ گونه ارتباط و سنخیتی وجود ندارد.
آن چه که امروز در غزه می گذرد؛ به همه ما مربوط است و تنها یک مسئله و موضوع صرفا فلسطینی نیست و ما نباید از تحمل بار مسئولیت و مشارکت در درد و رنج آنان شانه خالی کنیم و خون های به ناحق ریخته شده آنان را نادیده بگیریم . ما راه گریزی نداریم و داستان ما ادامه خواهد داشت و دفاع از حق ما را در معرض مرگ قرار داده است ولی با این حال کناره گیری و بی تفاوتی نسبت به امور مسلمانان گرفتار، اکنون به صورت قاعده کلی در آمده است . غزه اکنون غرق در خون و تاریکی است و دود های تیره و تار فضای این منطقه را فرا گرفته است و هیچ نور امیدی به چشم نمی خورد و صرفا جغدهای شوم بر خرابه های آن آواز می خوانند.
ما می دانیم که ادامه نواختن ساز مرگ و خونریزی و به صدا در آوردن ناقوس مرگ تمامی تلاش ها را ناکام خواهد گذاشت و زندگی برای کسانی که در محیط های وحشتناک و بسیار سرد و تاریک به سر می برند؛ مفهوم خود را از دست داده است . یک و نیم میلیون انسان فلسطینی به جرایمی محکوم شده اند که هیچ گاه مرتکب نشده اند . مرتکبان این جنایات اختاپوس های سفیدی هستند که شعار دمکراسی سر می دهند و خود را متولیان اصلی و انحصاری آن می دانند. دمکراسی زیر یوغ اشغالگری و تحت ائتلاف ژنرال و خاخام و شب و تاریکی و اشغالگری چه معنی دارد؟
این امت نباید تنگ نظر باشد و صرفا پیش پای خود را بنگرد و نباید طرح های موقت را تحت هر شرایطی بپذیرد و به اجبار و از روی سرخوردگی و ناامیدی به راه حل های غیر اصولی تن در دهد . صلح با جنگ ویرانگر در تضاد و تعارض است؛ اگر چه در جهان کنونی همه چیز معنای عکس می دهد و وارونه شده است.
تاریکی غزه باید آن قدر ادامه یابد تا دیگر هیچ روزنه امیدی باقی نماند . کسانی که برق بیمارستان ها و مساجد و مدارس و پروشگاه ها را قطع می کنند؛ اگر بتوانند خورشید و ماه و ستارگان را نیز از آسمان عرب ها محو می کنند و این اتفاق نیز به وقوع خواهد پیوست اگر این سکوت مرگبار فراگیر ادامه یابد.
منبع: سایت شهید آوینی
ارتقا فرهنگ شهادت و ايثار در بين نسل جوان
فرهنگ ايثار وشهادت مجموعه اي ازمعاني نمادين است كه ايثارگري و ميل به شهادت را در افراد به وجود مي آورد و با نهادينه شدن آن، نگرشها و رفتار افراد را به سمت رفتارهاي ايثارگرانه سوق خواهد داد . انقلاب اسلامي كه خود ثمره ايثارو شهادت است ، موجب تغيير و تحول در تمامي سطوح جامعه گرديد يقيناً در اين عصر اطلاعات ، اگر ملتي در راه حفظ و تقويت دستاوردهاي فرهنگي خود قدم پيش نگذارد ، نمي تواند در مقابل تهديدها مصون بماند. خصوصا امروزه كه مظاهر تمدن جهان ، خصوصاً پيشرفت علوم، اذهان و قلوب را مسخّر ساخته است، افراد و گروه هاي مغرض، يا كم اطلاع و يا ساده لوح به تحريك سياستمداران جهان خوار، مي كوشند كه دين اسلام و فرهنگ اسلامي و ارزشهاي حاكم بر آن را مخالف و مخرب زندگي و پيشرفت معرفي كنند و براي رسيدن به اهداف خود نسل جوان ما را آماج دسيسه هاي فرهنگي خود قرار داده اند ليكن بر ماست كه در راه شناخت و بازشناسي فرهنگ اصيل اسلامي خصوصا ارتقاي فرهنگ ايثار و شهادت گامهاي موثري برداشته شود. موضوع اين نوشتار : ارتقا فرهنگ شهادت و ايثار در بين نسل جوان مي باشد و مستند براي ما مطالب و نظرات قرآن مجيد و روايات و سخنان بزرگان دين ، همچنين آرا و انديشه هاي انديشمندان اسلامي و صاحب نظران و كارشناسان در اين زمينه مي باشد.فايده اين پژوهش بررسي دو چيز است : اول: شناخت فرهنگ ايثار وشهادت و مباني آن دوم : چگونگي گسترش اين فرهنگ در نسل جوان
صفحات: 1· 2
جنگ تحميلى و هويت دفاعى ايران در نگاه امام راحل
علل تحميل جنگ
صدام گمان مىكرد كه با يك مملكت آشفته كه منزوى شده است و همه دولتها پشت به او كردهاند يا او را در فشار اقتصادى گذاشتهاند طرف شده است و ما نه قواى نظامى داريم و نه انتظامى داريم و نه ساز و برگ جهاد و جنگ.او همچو گمان كرد و گمانمىكرد با چند ساعت تهران را هم فتح خواهد كرد.او غافل از خدا بود. (1)
دولت جابر صدام و بعث ناگهان بدون هيچ مقدمه حمله كرده است به ايران از طرف دريا و از طرف هوا، از طرف زمين و بدون اينكه دولت متوجه بشود بعضى از بلاد ايران را غصب كرده است و بعضى از سرزمينها.آن روزى كه مطلع شد ايران، جلويش را گرفت و بحمد الله به قدرى صدمه بر او وارد كرده است و بر جنود او وارد كرده است كه برگرداندن به اصل اول محتاج به سالهاى طولانى است و اين هجوم ناجوانمردانه، كشور عراق را به تباهى كشاند و مىكشاند و سرمايههايى كه بايد صرف بشود در راه ترويج اسلام، اينها را صرف كردهاند در راه جنگ .ما بادى به جنگ نبوديم و نيستيم، لكن اگر تعدى بكند دهان او را خرد مىكنيم.ابتدا از آنها بوده است و لهذا در مملكت ما اين واقعه واقع شده است، اگر ما بادى بوديم، خوب بود اول ما رفته باشيم يكى از دهات آنجا را گرفته باشيم و آنها آمده باشند و ما را عقب زده باشند. (2)
از اول هم كه [صدام] وارد اين هجوم شد، بازيش دادند و بزرگ منشى خودش به اصطلاح و بلند بينى خودش به اصطلاح و آن حب شيطانى نفسانى خودش هم بود.آمريكا هم بازيش داد كه ايران ديگر چيزى ندارد، خوب ارتشش كه از بين رفت و پاسدارها هم كه چيزى نيستند و ديگر مردم هم كه اصلا كارى به اين حرفها ندارند، تو بيا برو ايران را بگير، نفت ايران مال تو، وقتى شد، چه خواهى كرد، چه خواهى شد، منطقه را تو بگير، همه منطقه مال تو، يك همچو حرفهائى زدند و كلاه سرش گذاشتند، اين بدبخت هم از آنها گول خورد و حمله كرد به ايران و هيچ يك از اينها ايران را نمىشناختند، يعنى ايران را خيال مىكردند مثل زمان سابق است. (3)
صفحات: 1· 2
دفاع مقدس از منظر مقام معظم رهبري
*اين جنگ [جنگ هشت ساله]، مظهر و تجلى همهى روحيات خوب و سازندهاى است كه يك ملت و يك كشور را مىتواند به تعالى حقيقى برساند.
* ما در جنگ نظامى توانستيم خودمان را پيروز كنيم؛ به كمك چه چيزى؟ به كمك باور و ايمان و اتّكاى به نفس و وحدت و اميد به آينده و روشنبودن هدفها و تكيه به نيروهاى ذاتى خويش و تكيه به اسلام.
*حماسهى ملت ايران در دفاع مقدس، نمايشگر قلهى ظرفيتهاى انسانى مردم اين سرزمين خدايى است.
* جنگ ايران و عراق يك جنگ معمولى نبود، جنگ دو ارتش يا دو كشور با هم نبود؛ جنگ يك كشور در مقابل عمده قواى نظامى و پشتيبانيهاى نظامى جهان بود. تمام قدرت نظامى و سياسى امريكا پشت سرِ رژيم بعثى عراق ايستاد.
* اين جنگ [جنگ هشت ساله] حقيقتاً يك گنجِ تمامنشدنى است.
* جنگ، حقيقتاً كورهاى بود كه جوانان و بقيه مردم را آبديده كرد.
* اين جنگ هشت ساله و اين دفاع مقدّس، از بزرگترين افتخارات ملت ايران بود.
*اگر ملت ايران هشت سال جنگ تحميلى را نمىداشت، البته خيلى از ويرانيها را، خيلى از فقدانها را، خيلى از خسارتها را نمىداشت؛ اما اين اعتماد به نفس را هم نمىداشت؛ اين قدرت علمى، نظامى و پيشرفت صنعتى را هم نمىداشت؛ اين عزّتى را هم كه در مقابل چشم جهانيان به دست آورده است، نمىداشت؛ اين حالت يأس و نااميدى از تسلّط بر اين ملت هم در دل دشمنان بزرگ او به وجود نمىآمد.
* مقاومت بىنظير مردم سلحشور ما در دفاع مقدس و دفع متجاوز در طول قريب به هشت سال، اين ستم بزرگ را در رده ناموفقترين تجربهى استعمار در تاريخ معاصر ثبت نموده است.
* در همه مراحل اين جنگ، چه در عمليات نظامى جبهه، چه در عمليات نظامى بيرون از جبهه، چه در برخورد با اسرا، چه در تبليغات - در همه مراحل - ارزشها و اخلاق انسانى رعايت شد. كار بىاخلاق و كار ضدّ ارزش و ضدّ بشر، از اين ملت ايران صادر نشد
* هفتهى جنگ هفتهى افتخار است، هفتهى مقدس است، در حقيقت جشن است، عيد است و يك بزرگداشتى[ است] از روحيهى مردم، ايثار مردم و مقاومت مقدس و دفاع مقدس[ مردم].
* حماسه ملت ايران در دفاع مقدس، نمايشگر قله ظرفيتهاى انسانى مردم اين سرزمين خدايى است
* فداكاريهاى هشت سال دفاع مقدس توانست يك نظام الهى و معنوى و متّكى بر تفكّر و انديشه درست و برخاسته از ايمان را تحكيم كند.
* اين تجربهى درسآموز [دفاع مقدس]، سرمشق هميشگى ملت بزرگ ايران و الگوى موفقى در برابر چشم همهى ملتهاى مسلمان است.
* اين جنگ آنقدر حرف گفتنى دارد كه اگر دهها سال هنرمندان ما و افراد خوشذوق و با ابتكار بنشينند و در جزء جزء آن كار كنند، باز هم حرفهاى گفتنى خواهند داشت.
*ما جنگِ با اين عظمت و پُر از حماسه و حقيقتاً پُر از جلوههاى زيبا و بىنظير داشتهايم؛ نسل جديد هم از آن خبر ندارد؛ بايد اينها احياء، بازيابى و بازسازى شود و در معرض ديد قرار گيرد.
* جوهر انقلاب و ايمان در اين ميدان خطر، [ميدان جنگ 8 ساله ]خود را در اراده و عمل و قدرت مديريّت انسانها نشان داد.
* جنگ تحميلى هشت ساله ما، داستان عبرتآموز عجيبى است.
* جنگ هشت ساله، جنگ دو كشور و دو ارتش نبود؛ جنگِ يك ائتلاف نانوشته جهانى عليه ملتى كه تصميم داشتند حدّاكثر فشار ممكن را از لحاظ نظامى و اقتصادى و غيره بر او وارد بياورند بود، تا از راهى كه در پيش گرفته بود برگردد؛ ولى نتوانستند.
*شروع جنگ يعنى شروع افتخارات اين ملت، شروع تهاجم دشمن يعنى شروع دفاع مقدس ما، شروع شعلهور شدن آتش خيانت استكبار يعنى شروع بروز شجاعت همهى قشرهاى ملت براى ايستادگى در مقابل استكبار، پس اين افتخار دارد.
* هفتهى جنگ در حقيقت هفتهى ايثار است، هفتهى فداكارى است، هفتهاى است كه در آن بزرگترين آزمايش فداكارانهى ملت ما شكل گرفته است.
*روزهاى آخر شهريور و اول مهر ماه همه ساله يادآور يكى از تجربههاى بزرگ و بسيار پرارزش تاريخ ملت ماست. من به جاى اينكه سالگرد آخر شهريور را سالگرد جنگ به حساب بياورم، مايلم آن را سالگرد مقاومت دليرانهى مردممان كه از روى كمال آگاهى و ايمان و شهامت انجام گرفته بنامم.
* تلاش خستگىناپذير 8 ساله، افتخارى است كه امروز نيروهاى مسلح و ملت ما مىتوانند آن را در سوابق درخشان خود جاى دهند.
*هفته دفاع مقدس يادآور حادثهاى عظيم و به بار نشستن نتايجى عظيمتر در سير انقلاب ملت ماست و هيچ گاه از ذهن ملت محو نخواهد شد.
منبع: حدیث ولایت
و به کسانیکه در راه خدا کشته می شوند مرده نگویید:بلکه آنها زنده اند اما شما درک نمی کنید.
سوره بقره:آیه 154
شهیدامیر ناصر سلیمانی
پیکرش را با دو شهید دیگر, تحویل بنیاد شهیدداده و گذاشته بودند سردخانه . نگهبان سردخانه می گفت:یکی شان آمد به خوابم و گفت: جنازه ی من رو فعلا تحویل خانوادهام ندید؟از خواب بیدار شدم,هرچی فکر کردم کدامیک از این سه نفر بود نفهمیدم گفتم ولش کن خواب بوده دیگه.فردا قراربود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم دوباره همون جمله ها رو بهم گفت این بار فورا اسمش رو پرسیدم.گفت:امیرناصر سلیمانی…از خواب پریدم , رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه یکی شان نوشته بود((امیرناصر سلیمانی))
بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ,خانواده اش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند,شهید خواسته بودمراسم برادرش بهم نخوره…..
(فرمانده,فرمان قهقه,ص36)
گروهک منافقین در پی حملات عراق به خاک میهن اسلامی و عقبنشینیهای موقت رزمندگان اسلام، با تصور این که پذیرش قطعنامه 598 ناشی از جدایی ملت و دولت است، به خیال واهی، فرصت را غنیمت شمرده و سعی در رسیدن به اهداف پلید خود نمود. منافقین با جمعآوری دیگر ضد انقلابیون سرخورده، از کشورهای مختلف اروپایی، نیرویی به استعداد تقریبی 15 هزار نفر فراهم کرده و با بهرهگیری از جنگافزارهای اهدایی صدام و دیگر اربابان خود، حمله خود را از غرب کشور به خاک جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند