الگوهای رفتاری حضرت زهرا عليها السلام در خانواده
در این مقاله سعی شده حضرت فاطمه زهرا عليها السلام به عنوان الگویی نمونه برای خانوادهها به ویژه خانمها معرفی شود. رفتارها و خصوصیات حضرت در شش بخش بیان شده است. در بخش اول به کودکی ایشان پرداخته شده که حضرت در آن سنین کودکی وقتی مادر را از دست دادن مایه آرامش پدر شدند و در زمانی که مردان قوی یارای دفاع از پیامبر را نداشتند حامی و پشتیبان پدر بودند. بخش دوم در رابطه با ازدواج و انتخاب همسر ایشان میباشد. حضرت در انتخاب همسر در مرحله اول رضایت پدر و بعد همکفوی از لحاظ اعتقادی و ایمانی را مد نظر داشتند نه عوامل دنیوی و مادی را. در بخش سوم نحوه همسر داری این بانوی بزرگوار بیان شده است. عشق، محبت، جهاد، از خود گذشتگی، هم دلی، هم رازی، صبر و استقامت و جلب رضایت همسر از نمونه های بارز زندگی مشترک حضرت بیان شده است. در بخش چهارم مسئله حجاب فاطمی، وجوب حجاب و مصونیت بودن آن برای بانوان بیان شده است. حضرت در این رابطه میفرمایند بهترین چیز برای خانمها این است که نه نامحرمی او را ببیند و نه او نامحرمی را. در بخش پنجم رفتارهای گفتاری و کرداری حضرت در تربیت فرزندان بیان شده است. ایشان همیشه فرزندانش را با الفاظ محبت آمیز خطاب میکردند و هیچگاه آنان را تنبیه بدنی نمینمودند و همیشه خود را اولاتر از دیگران در نگهداری فرزندان خود میدانستند. زهد فاطمه زهرا عليها السلام در بخش ششم بیان شده است. زهد یعنی وارستگی از امور دنیوی. سرور زنان عالم زندگی را در کمال زهد و دوری از تجملات دنیا سپری کردند علاوه بر آن در این بخش اثرات نامطلوب تجمل گرایی بیان شده است.
تربیت صحیح یکی از آموزه های اصلی دین و از دغدغه های اصلی خانوادهها میباشد و از مسائلی است که اکثر مواقع فکر و ذکر انسان را به خودش مشغول کرده و علما و بزرگان دین نیز سفارشات زیادی در این رابطه بیان نمودهاند. بی شک ائمه اطهار به گفته دوست و دشمن و بنا به اعتقاد ما شیعیان کسانی هستند که به کمال و معرفتی الهی دست یافتند و چه الگویی بهتر از فاطمه عليها السلام دخت پیمبر گرامی اسلام که امامان در دامان پر مهرش پرورش یافتند. فاطمه عليها السلام کسی بود که از مادیات و ظواهر دنیوی جدا شده و به مسائل توحیدی و اعتقادی پیوسته بود پدر و همسرش از او رضایت کامل داشته و از وجود او به آرامش میرسیدند و فرزندانی تربیت نمود که جهانی را تکان داده و اسم و رسمشان راه و روش تمامی آزاد اندیشان جهان گردید. پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله میفرمایند: مردم به تربیت نیک نیازمندترند تا به زر و سیم. (1) تربیت، مرز بین انسانیت و حیوانیت میباشد زیرا تربیت است که باعث تیزهوشی و تزکیه اخلاق و در نتیجه خوشبختی انسان میشود. برای رسیدن به این هدف مطلوب، نیاز به زمینهها و عوامل گوناگونی است، یکی از این عوامل، الگو پذیری از کسانی است که این راه پر پیچوخم را رفته و به خودسازی رسیدهاند. حضرت موسی با اینکه خود از پیامبران اولوالعزم بودند ولی در طی طریقت نیازمند حضرت خضر شدند.
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
روانشناسان در تعریف الگو پذیری گفتهاند: الگو پذیری فرایندی است که در آن شخص رفتارهایی را از طریق مشاهده یاد میگیرد و دوباره تولید میکند (روانشناسی شخصیت، ترجمه دکتر کدیور).امروزه به این عمل سرمشق گرفتن نیز میگویند. الگو پذیری نقش اساسی در شکل گیری شخصیت انسانها دارد، چنانچه خداوند متعال در قرآن نکات و مثالهای فراوانی از جنس بشر برای رهنمود انسانها بیان فرمودهاند. من جمله در سوره ممتحنه آیه 4 مسلمانان را به پیروی از حضرت ابراهیم عليه السلام و پیروانش، به عنوان اسوه ای حسنه و الگویی پرارزش دعوت کرده است. الگو خود باید راه رسیدن به خوشبختی و سعادت را طی کرده و به نتیجه مطلوب رسید باشد. بی شک ائمه اطهار به گفته دوست و دشمن و بنا به اعتقاد ما شیعیان کسانی هستند که به کمال و معرفتی الهی دست یافتند و چه الگویی بهتر از فاطمه عليها السلام دخت پیمبر گرامی اسلام که امامان در دامان پر مهرش پرورش یافتند. فاطمه عليها السلام کسی بود که از مادیات و ظواهر دنیوی جدا شده و به مسائل توحیدی و اعتقادی پیوسته بود پدر و همسرش از او رضایت کامل داشته و از وجود او به آرامش میرسیدند و فرزندانی تربیت نمود که جهانی را تکان داده و اسم و رسمشان راه و روش تمامی آزاد اندیشان جهان گردید. به روایتی پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله به علی عليه السلام فرمودند: میدانی چرا دخترم، فاطمه نامیده شد؟ عرض کرد بفرمایید. فرمودند: برای آنکه او و پیروانش از آتش دوزخ باز گرفته شدهاند. (2) این دلیل خوبی بر سعادت اخروی او و پیروانش میباشد، و نیز اتمام حجتی بر تمام انسانهای جهان و الگویی مطلوب برای کسانی که تربیت و اخلاق نیک را راه سعادت خود و نجات بشر دانستهاند. از این رو این بنده حقیر نیز افتخار دارد این اثر را به زیباترین نقش و نگار آفرینش، حضرت فاطمه زهرا عليها السلام تقدیم نماید. در ضمن جا دارد از تمامی زحماتی که همسرم در خلق این اثر ناچیز متحمل گشتند تشکر و قدر دانی نمایم.
بخش اول: کودکی پرشکوه فاطمه عليه السلام
به روایتی از شیعه و سنی، پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله در شب معراج زمانی که از بهشت عبور میکردند جبرئیل از میوه درخت طوبی به آن حضرت دادند و زمانی که پیامبر به زمین برگشتند، وجود فاطمه زهرا عليها السلام از آن میوه بهشتی منعقد گردید. حضرت زهرا عليها السلام مدت زمان کوتاهی از نعمت مادر برخوردار بودند. بنا به روایتی حدوداًٌ در پنج سالگی، جان سپردن مادر را نظاره گر شدند و در همان لحظات مایه آرامش پدر و مادرشان بودند. خدیجه کبری هنگام جان سپردن، فاطمه را به دست پیامبر سپردند و پیامبر را به خدا. او هنوز کودکی بیش نبود که غم بی مادری بر زندگیش سایه افکند. دخت گرامی پیامبر صدیقه کبری همانند دیگر کودکان مکه در رفاه و آسایش نبود فاطمه در سختی و رنج بزرگ شد و همیشه یار و غمخوار پدر بود و در انجام تبلیغات و رسالت پدر بزرگوارش همواره در کنار پدر بود و نقش مادر مهربان و فداکار را ایفا مینمود. در آن زمان که پیغمبر اسلام در حالی که در سجده بودند مورد بی حرمتی دشمن قرار گرفتند و با بی شرمی تمام شکمبه شتر را بر پشت ایشان فرو ریختند، زهرا عليها السلام با دستان کوچک ولی به بزرگی یک آسمان عشق و مهربانی بدن پدر را پاک نمود و ابوجهل ویارانش را با شمشیر زبان مجازات کرده و نفرین فرمودند. (3) آری در زمانی که مردان دلاور جرأت دفاع از پیامبر را نداشتند این دختر خردسال بود که به دفاع از پدر برخاست.
بخش دوم: ازدواجی آسمانی
پیامبر اکرم میفرمایند:بهترین ازدواج آسانترین آن است. (4) فاطمه عليها السلام از کمالات زیادی برخوردار بودند، کمالات شخصی، اصالت خانوادگی و دخت پیمبر بودن، این کمالات باعث شده بود که مردان زیادی از بزرگان عرب و اصحاب پیامبر به خواستگاری او بیایند ولی همه، جواب رد شنیدند. زیرا ملاکهای انتخاب فاطمه عليها السلام بر مبنای ارزشهای اسلامی بود. ملاکهایی که فاطمه عليها السلام برای انتخاب همسر داشتند همه خداپسندانه و عاقلانه بود. با آنکه خود و پدرشان بالاترین مقام معنوی را داشتند ولی در ازدواج به دنبال رفاه و خوش گذرانی های کاذب نبودند. این بانوی والا مقام حضرت علی عليه السلام را با رضایت کامل پدر و به جهت کفویت در ایمان و اخلاق انتخاب نمودند. زمانی که امیر المومنین به خواستگاری دخت پیمبر رفتند تنها دارایی ایشان یک شمشیر، یک شتر و یک زره بود که به فرموده پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله زره مهریه حضرت فاطمه عليها السلام گردیده و صرف تهیه وسایل ضروری زندگیشان شد. (5) آری اینگونه باید ارزشهای غلط درهم بشکند و ارزشهای اصیل جایگزین آن گردد. ولی متأسفانه در زندگی کنونی ازدواجها وسیله ای شده برای فخر فروشی بین اقوام و دوستان، و ظواهر و عناوین جایگزین ملاکهای اخلاقی و فرهنگی شده است. مهمترین ملاک ازدواج همان ملاک فاطمی یعنی کفویت و همانندی از لحاظ ایمان و اخلاق است نه همانندی اقتصادی و طبقاتی. مراسم ازدواج آسمانی الهی این دو دردانه آفرینش در کمال سادگی و به دور از تفخر و تجمل برگزار گردید. طعامی که متشکل از روغن، خرما و کشک بود از باقیمانده پول زره تهیه گردید و به عده کثیری از مردم و فقرا داده شد و در مجلس دعا و ذکر خدا فراموش نشد البته شادی و شادمانی نیز وجود داشت هنگامی که عروس را به منزل داماد میبردند پیمبر صلي الله عليه و آله به دختران عبدالمطلب وزنان مهاجر و انصار فرمان داد تا شادی کنند و تکبیر گویان اشعاری نیز میخواندند که پر محتوا و همراه با ستایش الهی بود. ملاحظه میشود که اسلام با غنا و لهو و لعب مخالفت دارد نه با جشن و شادمانی. متأسفانه در عروسیهایی که امروزه برگزار میشود حتی اگر به دور از گناه و لهو و لعب باشد تجملگرایی و پذیراییهای آنچنانی به چشم میخورد که با اصول اسلامی و شیوه نبوی و فاطمی مغایرت دارد. از خرید جواهرات گرفته تا جهیزیه های نا معقول و همین امر ازدواج جوانان را به تأخیر انداخته و مشکلات عدیده ای برای خانوادهها و جامعه ایجاد کرده است. از خود باید پرسید تا کجا میخواهیم پیش برویم؟ فخرفروشیها و چشم و هم چشمیها مردابی است که انتها ندارد و در این مسیر دست بالای دست زیاد است. مراسمهای آبرومندانه و ساده و مملو از صفا و صمیمیت را کنار گذاشته و به جای آن برپا کننده جشنهای خشک و بی روح مادی شدهایم. به قول پدر بزرگها و مادربزرگها در قدیم بالعکس جشنهای امروزی این مراسمها سرشار از شادی، همبستگی و همکاری بود. برای جلوگیری از شکاف طبقاتی و تسریع ازدواج جوانان، مسلمانان و شیعیان باید از مسائل ظاهری و مادی که دست و پاگیر و هزینه بردار است چشم پوشی کنند، به خصوص خانواده های مرفه ای که توانایی مالی برگزاری مراسمهای مجلل را دارند، تا الگویی برای قشر متوسط و پایین جامعه باشند و هزینهها را در راه کمک به جوانان دم بخت، کمک به بیماران صعبالعلاج، یتیمان و… صرف کنند که رضای خدا و پیغمبر خدا و فاطمه زهرا عليها السلام در آن است.
بخش سوم: مرضیه عليها السلام همسری نمونه
امام باقر علیه السلام: گرامیترین شما نزد خداوند، کسی است که بیشتر به همسر خود احترام بگذارد. (6) فاطمه عليها السلام در اولین شب زندگی مشترکشان در پاسخ به شایستهترین همسر برای ایشان حضرت علی ابن ابیطالب که پرسیدند به چه میاندیشی؟ فرمودند: به حال و سرنوشت خویش میاندیشم به یاد پایان زندگی و غروب لذتها و فرود به قبر افتادم، همان طور که امروز از خانه پدر به خانه شما آمدم روزی دیگر از خانه شما به سوی خدا میروم، پس از این رو برخیز تا به نماز بایستیم و زندگیمان را با عبادت شروع کنیم. در این فرمایشات مادر گرامیمان دو مطلب به خوبی پدیدار میگردد اول آنکه شروع هر کاری به خصوص کارهای بزرگ همانند آغاز زندگی مشترک باید با نام و یاد خداوند و عبادت باشد و دوم آنکه چیزی که زهرای اطهر را از فاتح خیبر جدا میسازد فقط مرگ است. این درس بزرگی ست به دختران جوان که به عهد و پیمان خود باقی بمانند و با کوچکترین مسئله ای در زندگی زناشویی به سراغ جدایی و طلاق نروند چرا که بهترین زنان مومنه زنانی هستند که با مرگ خانه شوهر را ترک میکنند. متأسفانه صبر و تحمل دختران جوان برای رویارویی با مشکلات زندگی زناشویی بسیار اندک شده است و این به شیوه تربیتی و ایمان آنها برمی گردد. اگر جوانان به خدا ایمان داشته باشند و آنچه که پروردگارشان برای آنها رقم زده است را با جان و دل پذیرا باشند در انتخاب خود اصلاً شک نمیکنند و یا خدای ناکرده پشیمان نمیشوند. یکی از ارکان استحکام بنیان خانواده های نوپا، اطمینان به انتخاب خود و اعتقاد به قضا و قدر الهی ست. همچنین محیط خانواده باید شیوه یافتن راه حلهای مناسب در برابر مشکلات را عملاً به جوانان آموزش دهد. پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله میفرمایند: جهاد زن همسر داری نیکوی اوست. جهاد از جان گذشتگی و ایثار در راه خدا است برابر قرار دادن آن با همسر داری زن، عظمت و اهمیت مقام زن در خانواده را نشان میدهد. همسر داری اصولی و صحیح، مستلزم آگاهی داشتن از راه و روش اصولی و صحیح است. این راه و روش صحیح هم، جز با تعلیمات دینی میسر نمیشود. اسلام دین کمال است و همه میدانند که فقط ائمه معصومین میتوانند تعلیمات الهی را درست و کامل و به دور از افراط و تفریط اجرا کرده و به ما بیاموزند. امیر مؤمنان علی عليه السلام در رابطه با همسرش حضرت زهرای مرضیه عليها السلام میفرمایند: دختر پیامبر خدا، همسر و آرام دل من بود آنچنان با هم همدل وهم راز بودیم که گویی گوشت تن او مخلوط به گوشت و خون من بود. (7) خداوند متعال از تمام رمز و رموز ما انسانها آگاهی کامل دارد ولی هیچ وقت راز کسی را بر ملا نمیسازد این خصلتی است که همسران باید از آن بهرهمند باشند. امام رضا عليه السلام مؤمنین را به الگو پذیری از خداوند در داشتن این خصلت دعوت کردهاند. امام محمدباقر عليه السلام: به راستی که این زبان کلید همه خوبیها و بدیهاست. (8) با مطالعه در زندگی مشترک مادر سادات حضرت طاهره صدیقه عليها السلام ظریفترین نکته های همسر داری را میتوان مشاهده نمود. خانم فاطمه زهرا، عشق و محبت را که اصلیترین رکن بنیاد خانواده است، نثار همسر بزرگوارشان مینمودند. این ابراز عشق، هم کلامی و هم رفتاری بود. ایشان همسرشان را با کلمات و عبارات محترمانه و محبت آمیز مورد خطاب قرار میدادند، گاهی او را با کنیه ابا الحسن و گاه ابن عم (پسر عمو) خطاب میکردند. زنی که به همسرش احترام بگذارد و با لحن و کلامی زیبا با او سخن بگوید زمینه را برای عکسالعمل مناسب همسرش فراهم میکند. خصوصاً خانمها در حضور جمع باید شوهرشان را با القاب و عناوین محترمانه مورد خطاب قرار دهند و این سبب افزایش حس خودباوری آقایان شده و باعث بازگشت نتیجه مثبت آن به سمت خود آنهاست. وقتی مرد یقین حاصل کند که همسرش او را به عنوان تکیه گاه خود پذیرفته است از هیچ تلاشی برای همسر و فرزندانش دریغ نمینماید، ولی خرده گیریهای بی مورد زن از همسرش این حس را کم رنگ میکند. سرور بانوان دو عالم فاطمه زهرا عليها السلام با عشق و صفا و محبت خانه محقرشان را به محل انس و الفت و آرامش مبدل ساخته بودند. به طوری که امام علی عليه السلام میفرمود: هرگاه به چهره فاطمه مینگریستم تمام غم و اندوهم برطرف میشد. بدیهی ست که کسب موفقیت مردان در عرصه های علمی، اقتصادی، اجتماعی و… در گرو آرامش روحی در محیط خانه است. پس این مهم بر عهده زنان است که نوع شخصیت و ویژگیهای اخلاقی همسرشان را بشناسند و در موقعیتهای مختلف زندگی برخورد صحیح و عاقلانه ارائه دهند. علی ابن ابی طالب عليه السلام بعد از شهادت فاطمه عليها السلام فرمود: به خدا قسم زهرا تا آن زمان که از دنیا رفت مرا ناراحت نساخت و عملی انجام نداد که مرا ناخشنود سازد. برخی خانمها با شنیدن چنین احادیث و روایاتی، نظرشان این است که اگر زهرا عليها السلام اینگونه با حضرت علی عليه السلام رفتار مینمودند، امام علی عليه السلام نیز شایسته و لایق آن بودهاند و حال آنکه شوهرانشان چنین نیستند. در جواب باید عرض کرد بدترین مردان دنیا اگر همسرانی دانا، عاشق، مهربان و با ایمان داشته باشند میتوانند تغییر کنند. (از محبت خارها گل میشود) و (تکرار حرف سنگ را آب میکند) این ضرب المثلها نشان دهنده این است که تغییرپذیری در دنیا ناممکن نیست و حتی انسانهایی به سختی سنگ و به خشنی خار هم قابل اصلاح هستند. هرچند حضرت زهرا نیازی به تغییر دادن اعتقادات و رفتارهای مولای موحدین امام علی عليه السلام نداشتند، ولی تمامی رفتارهایشان در زمینه همسر داری الگویی ست برای تمام زنان امت اسلام تا کسانی که در ارتباط با همسرشان مشکلاتی دارند با انجام درست وظایفشان مشکلات را ریشه کن کنند و کسانی که به حمدالله مشکلی ندارند روزبه روز خوشبختتر و موفقتر شوند. خوش خلقی از ویژگیهای بارز فرد مؤمن است. بهرهمند بودن خانمها از این صفت زیبای اخلاقی، در محیط خانواده موجب میشود تا محیط خانه برای همسرانشان سرشار از شادی و آرامش باشد. آنها با زبان نرم و خوشرویی قدرت بسیاری پیدا میکنند که میتوانند سختترین و غیرممکن ترین ها را از آقایان طلب کنند ولی با تحکم و کج خلقی، آقایان معمولیترین کارها و وظایفشان را به درستی انجام نمیدهند. حضرت هیچگاه با صدای بلند با همسرشان صحبت نکردند و آرامش وجودی ایشان همچون خورشیدی تابان در زندگی علی عليه السلام نورافشانی مینمود به نحوی که اگر مولا به منزل وارد میشدند و یار و همدم خود را نمییافتند غم و اندوه بر دلشان مستولی میشد. علاقه بی بی به همسرشان چنان بود که وقتی در بستر بیماری بودند اجازه ندادند همسرشان از وضعیت جسمانیشان مطلع شود تا نکند که علی عليه السلام اندوهگین شود. از دگر برجستگیهای حیات ایشان وارستگی از دنیا و ساده زیستی با توجه به تمکن مالیشان میباشد و هر آنچه داشتند همانند مادر بزرگوارشان انفاق مینمودند. از نمونه های انفاق ایشان بخشیدن لباس عروسی و دادن افطاری خود در سه روز روزه داری و … میباشد. نقل است که سلمان فارسی حضرت را با چادری کهنه و وصله دار میبیند و بسیار متعجب و اندوهگین میشود و به یاد شاهزاده های ایرانی میافتد که چه فاصله ای بین رفاه و آسایش آنها وزندگی ساده وبی آلایش یگانه دخت خلیفه اسلام میباشد. در کنار همسر داری و خانه داری مهمترین وظیفه زنان در خانواده تربیت فرزندان صالح و سالم است. مسئولیت پرورش جسمانی و روحی فرزندان در درجه اول بر عهده مادر میباشد. فاطمه زهرا عليها السلام در این امر خطیر آنقدر با ظرافت و دقت عمل نمودند که تمامی فرزندانشان از بر جستهترین افراد تاریخ میباشند. هرچند در شکل گیری شخصیت انسانها وراثت نقش بسزایی دارد، اما شیوه های تربیتی از آن مهمتر است. وجود پدری همچون امام علی عليه السلام و مادری چون سرور زنان دو عالم حضرت صدیقه مرضیه، موجب پیدایش نسلی موفق، رستگار و سعادتمند شد. این بانوی بزرگوار مدتها خدمتکار نداشتند تا اینکه پیامبر صلي الله عليه و آله در یکی از جنگها زنی را به که به اسارت درآمده بود نزد ایشان آوردند و فرمودند: این زن در خدمت توست. اما حضرت هر گز باعث ایجاد زحمت و خستگی برای خدمت کارشان نبودند و کارهای خانه را تقسیم کردند روزی خود کارها را و روزی دیگر خدمت کارشان انجام میدادند. معمولاً خانمها به خود اجازه میدهند از همسرشان تقاضای لباس، زینت و لوازم منزل و امثال آن را بکنند اما فاطمه عليها السلام هیچگاه همسرشان را جهت برآورده کردن این نیازها به زحمت نمیانداختند. بنابر این یک زن عمدهترین نقش اقتصادی را در خانواده ایفا میکند. اگر مسیر اقتصادی و هزینه های زندگی در راه صحیح باشد اولاً اسراف که گناه بزرگی است انجام نمیشود و ثانیاً اقتصاد خانواده و جامعه به هدر نمیرود. بیان ساده زیستی زندگی دخت بزرگوار پیامبر به این معنا نیست که تمام زنان جامعه مطابق ایشان چادری وصله دار به سر کنند یا بر روی پوست گوسفند بخوابند و از ظروف گلی استفاده کنند، آنچه مهم است وابستگی نداشتن به ظواهر دنیوی است که همچون بازیچه ای در دست بشریت قرار میگیرد و هر فرد دانایی کمتر دستخوش این بازیچه میشود. زنان مسلمان باید ارزش واقعی خود را در اعمال، رفتار و گفتار نه در ظواهر خود و زندگیشان بیابند، زیرا کسانی که به ظواهر زندگی خود تفاخر میکنند انسانهای پوچ و از درون تهی (از علم، فرهنگ و ایمان) هستند و چون در وجود خود چیزی برای ارائه نمییابند خود را سرگرم جمع آری وسائل مادی میکنند. (9)
بخش چهارم: حجاب فاطمی
روزی امیرالمؤمنین از همسرشان پرسیدند: بهترین چیز برای زنان چیست؟ ایشان فرمودند: بهترین چیز برای زنان این است که مرد بیگانه ای او را نبیند و او نیز آنان را نبیند. وقتی که علی عليه السلام این جواب را به خدمت پیامبر عرضه داشت پیامبر آن جمله معروف را فرمودند: انها بضعه منی؛ او پاره وجود من است. (10) خداوند متعال در آیه حجاب علت حجاب زنان پیامبر را پاکی قلب آنها و کسانی که آنها را میبینند بیان فرموده است؛ لذا با توجه به این آیه شریفه مشخص میشود که حجاب خانمها در مرحله اول باعث مصونیت خود آنهاست و در مرحله بعد از به گناه افتادن دیگران جلوگیری میکند. مطابق با احادیث و روایات حضرت زهرا عليها السلام نیز هرگاه میخواستند از منزل خارج شوند، علاوه بر پوشش کاملی که داشتند پارچه ای بلند (مشابه عبا و چادر) بر روی سر میانداختند بطوریکه از سر تا پا پوشانده میشد تا اندامشان کاملاً محفوظ و نامعلوم باشد. روزی پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله در خانه فاطمه بودند که مرد سائل نابینایی وارد شد فاطمه عليها السلام خود را پوشاند، پدرشان پرسیدند: یا زهرا این مرد نابیناست پس از چه رو خود را پوشاندی؟ دخت گرامی نبی عليها السلام فرمودند: آری جانم به فدایت پدرم به درستی او مرا نمیبیند ولی من که او را میبینم و او نیز بوی مرا استشمام میکند. بر تمام دختران مسلمان واجب است طبق آیه حجاب در قرآن از نه سالگی خود را کاملاً از نامحرم بپوشانند. پوشش و ظاهر هر کس در جامعه نشان دهنده طرز تفکر و شخصیت وی میباشد. انسانهای وارسته همیشه پوششی مناسب و عاری از زرق و برق ظاهری دارند و هیچگاه در اندیشه جلب توجه و عرض اندام از طریق نحوه پوششان نیستند، بنابراین خانمها با داشتن ظاهری متین و محجوب ارزش انسانی و اجتماعی خود را بیان میکنند و بالعکس هرچه نحوه پوشش از تعلیمات الهی دورتر شود، تهی بودن درون فرد را میرساند.
بخش پنجم:تربیت فرزند
در کنار همسر داری و خانه داری مهمترین وظیفه زنان در خانواده تربیت فرزندان صالح و سالم است. مسئولیت پرورش جسمانی و روحی فرزندان در درجه اول بر عهده مادر میباشد. فاطمه زهرا عليها السلام در این امر خطیر آنقدر با ظرافت و دقت عمل نمودند که تمامی فرزندانشان از بر جستهترین افراد تاریخ میباشند. هرچند در شکل گیری شخصیت انسانها وراثت نقش بسزایی دارد، اما شیوه های تربیتی از آن مهمتر است. وجود پدری همچون امام علی عليه السلام و مادری چون سرور زنان دو عالم حضرت صدیقه مرضیه، موجب پیدایش نسلی موفق، رستگار و سعادتمند شد. با بررسی و جستجو در نحوه تربیتی این دو دردانه عالم بشریت، میتوان شیوه صحیح و کاملی جهت پرورش فرزندان یافت. یکی از نیازهای اساسی کودکان محبت و مورد توجه قرار گرفتن است. عدم توجه والدین به این نیاز فطری، سبب بروز مشکلات روانی که سرچشمه تمام تیره بختیهای بشریت است، میشود. کودک به خصوص در سالهای اولیه زندگی نیاز شدیدی به محبت و مورد توجه بودن دارد. مادر شیعیان جهان فاطمه عليها السلام جهت خطاب به فرزندان از عبارات محبت آمیز و مهربانانه ای چون نور چشمم و میوه دلم استفاده مینمودند. هرگز در امر تربیت از خشونت و تنبیه بدنی و دشنام و ناسزا استفاده ننمودند، چرا که اعتقادشان بر این بود که فرزند گلی از گلهای بهشت است و باید قدر آنها را دانست و با ظرافت و احترام با آنها برخورد نمود. عدالت را بین فرزندان رعایت میکردند و هیچگاه فرزندی را بر دیگر فرزندان ترجیح نمیدادند. ایشان با رفتار عاطفی و معقول خود پیوندی محکم و عاطفی میان فرزندانشان ایجاد کرده بودند، به طوری که در صحنه های مختلف عاشورایی میتوان رابطه خاص و خیره کننده زینب عليها السلام و امام حسین عليه السلام را نظاره گر بود. ابراز محبت نیز باید متعادل باشد و افراط و تفریط در این مورد خود مسئله آفرین میباشد. در جامعه کنونی سپردن کودکان به مهد کودکها قضیه ای قابل بررسی ست. گاهی دیده میشود بچه های بسیار کوچک بالاجبار صبحهای زود از خواب بیدار میشوند و در طول روز در عوض آغوش گرم و پر مهر مادر، نزد مربیان مهد نگهداری و تربیت میشوند. این حالت یا به علت اشتغال یا به دلیل تقلید کورکورانه مادر است. اشتغال مادران خارج از منزل در جای خود موضوعی ست قابل تأمل که از این بحث خارج است. هم از نظر علم روانشناسی و هم از دیدگاه اسلام محیط خانه و آغوش گرم مادر تا هفت سالگی امنترین مکان برای کودک است. البته استفاده از مهدکودکها و کلاسهای آموزشی مانعی ندارد، اما بهتر است لااقل تا چهار سالگی انجام نشود و ساعات کمی به این کار اختصاص داده شود. یکی دیگر از محورهای تربیتی فاطمی محور عبادی و انجام فرائض الهی ست. کودک به طور فطری خدادوست و خداپرست است و بهره گیری صحیح از این فطرت بر عهده والدین میباشد. اگر امام حسین عليه السلام در لحظات طاقتفرسای نبرد نماز به پا میدارند، حلاوت و شیرینی پرستش پروردگار، که از مادرش زهرای اطهر آموختهاند باعث آن است. مشاهده حالات معنوی و عبادی مادر از سوی کودک، آموزش عملی عبادت الهی ست. همراه بردن فرزند به اماکن مقدس و مساجد و مراسمهای مذهبی، ذهن فرزند را آماده پذیرش فرائض عبادی میکند. وقتی والدین در مهمانیها، تفریح و گردش، به نماز اول وقت اهمیت میدهند و یا در زندگی روزمره به خواندن قرآن و ادعیه استمرار بورزند، الگوی مثبت معنوی برای فرزندانشان میشوند. بنابراین والدین آیینه فرزندان خود هستند و باید دقیقاً مراقب تک تک اعمال و رفتارشان در حضور فرزندان باشند و به یاد داشته باشیم که از ماست که بر ماست. جهت ارتقای ارتباطات اجتماعی فرزندان باید همانند فاطمه زهرا عليها السلام با آنها همبازی شد و در حین بازی از گفتار و رفتار صحیح و مناسب استفاده نمود. مثلاً نقش یک پزشک کارآمد و متعهد را ایفا کینم و از فرزندمان بخواهیم که نقش بیمار را بازی نماید و یا اینکه میتوان خود را در نقش یک بچه قرار داد و از فرزند خواست تا نقش پدر یا مادر را ایفا کند و در همین بازی انتظارات خود را غیر مستقیم عنوان نماییم. پدر بزرگوار زهرای مرضیه عليها السلام نیز با امام حسن و امام حسین عليه السلام همبازی میشدند. هنگام سجده در نماز وقتی حسنین عليهم السلام بر پشت مبارکشان قرار میگرفتند، سجدهشان را طولانی می کردن تا فرزندان بازی کنند. از دیگر نمونه های تربیتی فرزندان توسط دختر گرامی رسول الله، انفاق کردن و کمک به دیگران و دعا در حق همه مردم به خصوص همسایگان میباشد. فرزندان این بزرگوار شاهد این بودند که در طول سه روز روزه داری پیاپی، هنگام افطار مادرشان در هر سه روز افطاری خود و فرزندانش را به سائل بخشیدند. امام حسن عليه السلام میفرماید: میدیدم که مادرم شبهای جمعه تا صبح عبادت میکردند و در حق همه مردم و همسایگان دعا مینمودند، گفتم چرا در حق خودتان دعا نمیکنید، فرمودند: همسایگان بر خودمان مقدمترند. (11) فرزندان زهرا عليهم السلام شاهد قضیه تلخ فدک و خانه نشینی های پدرشان امیرالمؤمنین بودند که با وجود تمام سختیهای جسمی و روحی زهرا عليها السلام و علی عليه السلام سر تعظیم در برابر ناحق فرود نیاوردند و تا پای جان ایستادگی نمودند. انعکاس این عمل، ایستادگی شهید لب تشنه آقا امام حسین عليه السلام و خواهرشان زینب کبری عليها السلام در کربلا و شام در مقابل یزیدیان بود. تمامی مقاومتها و مبارزات ائمه سرچشمه عملکرد جدشان پیغمبر صلي الله عليه و آله و پدر و مادر والامقامشان میباشد. از دیگر ابعاد تعلیم عبادی از سوی حوریه بهشتی، زهرا عليها السلام این بود که در شبهای قدر در ماه مبارک رمضان، بچهها را به شب زنده داری وادار میکردند. وی در مواظبت و نگهداری از کودکان کوتاهی نمیکرد. روزی حضرت محمد صلي الله عليه و آله به خانه دخترشان رسیدند و دیدند که حضرت نگران و مضطرب هستند پرسیدند: چرا پریشانی؟ فرمودند: فرزندانم حسن و حسین از صبح از خانه بیرون رفتهاند و هنوز برنگشته اند و خبری از آنها ندارم. پیامبر بی درنگ به دنبالشان رفتند و آن دو را دیدند که مشغول بازی هستند، سپس هر دو را بر دوش گذاردند و به خانه نزد فاطمه بردند. سلمان فارسی میگوید: روزی حضرت زهرا عليها السلام را در حال آرد آسیاب کردن مشاهده نمودم. فرزندش حسین عليه السلام گریه و بی تابی میکرد. عرض کردم من بچه را نگه میدارم ولی حضرت فرمودند: من به آرام کردن فرزندم اولیترم. شما آسیاب را بچرخانید. ایشان همواره فرزندان را به فراگیری علم تشویق مینمودند. به امام حسن عليه السلام که هفت ساله بودند میفرمودند: به مسجد برو و آنچه از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برایم بازگو کن.
بخش ششم: زهد فاطمه عليها السلام
حب دنیا (جا، مقام، پول و ثروت) سر منشاء تمام ظلمها، جنایات و تجاوزهاست و زاهد کسی است که هیچ گونه دلبستگی به مال دنیا ندارد. ابن حجر نقل میکند پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله روزی از سفر برگشتند و نخست به منزل فاطمه عليها السلام رفتند، در نبود پیامبر دو دست بند از نقره، یک گردن بند و دو گوشواره برای فاطمه عليها السلام ساخته بودند، و پرده ای بر درب اطاقش بسته بودند. پیامبر وقتی این منظره را دیدند با حالت غضب از آنجا خارج شدند. فاطمه زهرا عليها السلام دریافتند ناخوشنودی پیامبر از آن مختصر زینت است لذا همه را نزد پیامبر فرستاد تا در راه خدا صرف کند. پیامبر وقتی این منظره را دیدند سه بار فرمودند فَعلت، فِداها اَبوها (آنچه را خواستم انجام داد، پدرش به فدایش باد).عموماً خانمها سردمدار تجمل گرایی در خانواده هستند و این امر عواقب ناخوشایندی به دنبال دارد از آن جمله دل مشغولی به ظواهر دنیا، دری از معنویات، کم شدن رفت و آمدهای خانوادگی، افسردگی، ناراحتی و کم رسیدگی به همسر و فرزندان و… پیامبر اکرم در مورد شخص تجمل گرا میفرمایند: آنان بدترین افراد امت من هستند. داشتن وسائل و امکانات زندگی در حد معمول خوب است اما اگر از حد معمول خارج بشود ما را از هدف اصلی که همان آرامش و خوشبختی است دور میسازد… در آخر با تمام وجود برای خوانندگان آرزوی سعادت و خوشبختی دارم و امید است شیعیان به ویژه جوانان از الگوهای با ارزش اسلام که همان پیامبر و اهل بیت عليهم السلام هستند در تک تک ابعاد زندگی استفاده کنند. برای تحقق این کار مطالعه و بررسی زندگانی این بزرگواران لازم و ضروری میباشد.
با توجه به مطالبی که در این مقاله بیان نمودیم میتوان الگوی کامل برای زندگی و رفتارهای فردی را حضرت زهرا عليها السلام قرار دهیم و ایشان را به عنوان یک نمونه کامل و به دور از معصیت شخصیتی دانست که تمام رفتار ایشان بر اساس آموزه های الهی میباشد.
پینوشتها:
1.میزان الحکمه ج 1
2.صواعق ابن حجر و کنزالعمال
3.صحیح بخاری 5/8، به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث
4.نهج الفصاحه ح 1507
5.احقاق الحق 10/358، به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث
6.وسائل الشیعه ج 15/58
7.الاحتجاج شیخ طوسی ج 1 ص 18، به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث
8.تحف العقول ص 298
9.حلیه الاولیاء 2/40، به نقل از نرم افزار جامع الاحادیث
10.بحارالانوار ج 43 ص 82
11.الصواق المحرقه 109
منابع:
1.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، تهران، 1365 ش.
2.محمدی ری شهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، قم، 1380 ش.
3.ابن شعبه، حسین بن علی، تحف العقول عن آل الرسول (ص)، ترجمه صادق حسن زاده، انتشارات موسسه نشر اسلامی، بیچا، قم، 1374 ش.
4.عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، انتشارات مکتبه الاسلامیه، 1339 ق.
5.ابن حجر هیثمی، شهاب الدین احمد بن محمد بن علی بن حجر، صواعق المحرقه، بیچا، بی جا، بی تا
6.نرم افزار علوم اسلامی، نرم افزار جامع الاحادیث، گنجینه روایات نور
نویسنده: سید مهدی سیدی
منبع اختصاصی:راسخون چکیده