امام صادق علیه السلام از منظر آفتاب
امام صادق (علیه السلام) از منظرآفتاب
در دوران مبارزه با رژيم ستم شاهى و در زمانى كه رهبرى جامعه; مهمترين مسإله نهضت اسلامى بود ; رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله العظمی خامنه اى( دامت بركاته ) چند سخنرانى درباره تحليل زندگانى امام ششم (عليه السلام) ايراد كرد كه بعد از پيروزى انقلاب اسلامى ; تحت عنوان ( پيشواى صادق(عليه السلام) ) توسط انتشارات سيد جمال و با همكارى واحد ايدئولوژى روزنامه جمهورى اسلامى تنظيم و منتشر گرديد.
تاريخ دقيق انجام سخنرانى معلوم نيست وليكن بين سالهاى 45 ـ 50 شمسى بوده است.
كتاب ( پيشواى صادق(عليه السلام) ) دربين سالهاى 58 تا 60 شمسى منتشر شده است. درهر حال; محتواى كتاب هرچند مختصر است ـ 111 صفحه ـ اما يكى ازبهترين تحليل هاى سياسى درباره عملكرد امام صادق(عليه السلام) شمرده مى شود. مباحث اين اثر و زين; با رعايت امانت و براساس ترتيب و نظم كتاب به طور خلاصه عبارت از چند نكته ذيل است:
1- دو قضاوت درباره امام صادق(عليه السلام) دربين مردم وجود دارد كه هردو محل تإمل است.
قضاوت اول حمايت آميز است:
آن امام بزرگ; فرصتى طلايى براى تعليم و تربيت به دست آورد و چنان غرق در نشر علم و دين شد كه نتوانست به فريضه امر به معروف و نهى از منكر عمل كند و ناچار شد در مقابل حكام ظلم و جور به مدح و ستايش و تملق بپردازد!
قضاوت دوم اعتراض آميز است:
او در زمانى كه ظلم و جنايت از در و ديوار مى باريد, ره عافيت در پيش گرفت واز رسالت انسانى يك رهبر غفلت ورزيد و به درس و بحث دل خوش كرد! در حالى كه شيعيانش گرفتار تعقيب و زندان و شكنجه و تبعيد و قتل و غارت بودند!
2- هيچ يك از آن دو قضاوت; پايه و مايه استوار و صحيحى ندارد. هردو قضاوت براساس چند روايت مجعول شكل گرفته است كه دقت در محتواى آن ؛ ساختگى بودن آن را آشكار مى سازد, زيرا ساحت رفيع امامت بسى پاك تر و والاتر ازآن است كه آلوده به تملق و ستايش بى جا؛ آن هم نسبت به طاغوت ها و ستمگران گردد. علاوه برآن كه برخى از اين روايات, اساسا سند ندارد.
3- در برخى از روايات مذكور كه سندى براى آن ذكر شده ، راوى شخصى است به نام ربيع حاجب. ربيع كيست ؟ ربيع آجودان مخصوص منصور خليفه عباسى ـ و به تعبير آن روز حاجب اوـ بود. او نزديك ترين و مورد اعتمادترين شخص در دستگاه منصور
بود و در سال 153 هجرى به مقام وزارت نيز رسيد و تا آخر زندگى منصور (سال 158 هجرى) در پست وزارت باقى ماند. شگفت آور است كه عاقلى; سخن نزديك ترين يار خليفه را درباره ذلت و تضرع دشمن خليفه, بى هيچ تحقيق و جستجويى بپذيرد!
4- قضاوت دوم (قضاوت اعتراض آميز) سخنى است شبيه داورىهاى شرق شناسان كه غالبا آلوده به غرض يا برخاسته از جهل وبى خبرى است ومبتنى بربينش مادى والحادى مانند قضاوت خاورشناس يهودى; فيليپ حتى درباره صلح امام حسن(عليه السلام) و قضاوت خاورشناس ماركسيست; پطروشفسكى بعثت رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله) .
صفحات: 1· 2