امام و عبادت
امام سجاد علیه السلام و عبادت
نويسنده: حسین باقر
ترجمه: محمدمهدی رضایی
در بررسی اساسی ترین مظاهر زندگی امام سجاد (علیه السلام) به مواردی چون:ترک دنیا، کثرت عبادت، زهد نسبت به مال دنیا و خوشی های آن خواهیم رسید. ما از این مظاهر به «تعبد» و روی گردانی ازدنیا، تعبیر میکنیم. «تعبد» در حیات پربرکت امام (علیه السلام) به گونه ای است که محتاج دلیل و نص تاریخی نیست. همین کافی است که بدانیم آن حضرت را «زین العابدین» و «سجاد» لقب دادند. در نظر علمای غیر شیعی،امام سجاد (علیه السلام) عابدترین و زاهدترین فرد خود زمانه است که مانندخورشیدی بر تارک انسانیت می درخشد و تاریخ او را در اعلا مرتبه می ستاید. برای معرفی عبادت امام (علیه السلام) به صورت زنده و شناساندن کیفیت ومقدار آن و بررسی حالاتی مانند ترس از خدا، زهد و موعظه که ازلوازم عبادت امام بشمار می آید، برخی از روایات را که متضمن این معنایند، یادآور میشویم: 1) از یکی از کنیزان امام (علیه السلام)،در باره عبادت آن جناب، سؤال کردند، او گفت: «آیا مختصر بگویم یا تفصیل بدهم» گفتند: «مختصر بگو» گفت: «هرگاه برای ایشان غذا میبردم یا میرفتم که رختخوابشان را پهن کنم، در حال نماز و عبادت می دیدمشان.هر روز و شب هزار رکعت نماز میخواند.پیشانی حضرت از زیادی سجده پینه بسته بود و مانند پوست زانوی شتر شده بود.» 2) امام باقر -علیه السلام- عبادت پدر بزرگوارشان را چنین توصیف میکند: «پدرم شبها آن قدر نماز میخواند که هنگام رفتن به رختخواب، از ناتوانی بر روی زمین خود را میکشاند.» روایاتی هم کیفیت عبادت امام -علیه السلام- را شرح داده اند:گفته اند: امام (علیه السلام) در حال نماز، مانند چوب خشکی بیحرکت می ایستاد، مگر اینکه باد لباسهای ایشان را به حرکت درمی آورد. چون به نماز قامت می بست، رنگ چهره اش متغیر میشد و در حال سجده، آن قدر میماند که عرق از سر و روی مبارکش جاری میشد.هنگام وضو گرفتن، از خوف خدا، رنگش میپرید و این چنین خود رابرای دیدار پروردگار آماده میساخت. بعضی از دوستداران امام، با دیدن آن همه عبادت و سختگیری حضرت در تضرع و مناجات، خوف بر آنان را برمی داشت و از امام تقاضامیکردند که از عبادت خود کم کند و اندکی مراعات حال خود رابنماید. دخترش فاطمه، روزی به صحابی جلیل القدر، جابر بنعبد الله انصاری، گفت که هر طور شده امام (علیه السلام) را قانع سازد ازعبادتش بکاهد، تا خدای ناکرده صدمه ای به ایشان نرسد و به مریضی گرفتار نیاید. زیرا او تنها فرزند به جا مانده حسین (علیه السلام)و تنها حجت خدا، بر روی زمین است. کیفیت عبادت امام، اختیار از کف حاضران میربود و دل آنها رامیسوزاند. آنها می گریستند و می ترسیدند که ضعف و ناتوانی، که بی سابقه نبود، کار دست امام بدهد. میگوید، روزی امام باقر (علیه السلام)نزد پدر رفت و او را در نماز، به حالتی عجیب مشاهده کرد.حالتی که کسی را یارای رسیدن به مرتبه آن نبود. رخسار امام (علیه السلام)از شدت شب زنده داری زرد شده بود و چشمانش از گریه بسیار سرخ.در اثر سجده های طولانی، پیشانی مبارکش پینه بسته بود و بینیایشان زخم شده بود و ساق پاها به کلی از کار افتاده بود. امام باقر (علیه السلام) گویند: وقتی پدرم را بدین حالت دیدم، نتوانستم تحمل کنم و گریستم. همه کسانی که در باره امام سجاد (علیه السلام) کتابی نگاشته اند و این حالات را متعرض شدهاند، کمتر به تفسیری روشن و دقیق دراین باره دست زده اند.
صفحات: 1· 2