آجرک الله یا بقیت الله
شهادت نهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، امام جواد علیه السلام بر همگان تسلیت باد.
شهادت نهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، امام جواد علیه السلام بر همگان تسلیت باد.
امام جواد علیه السلام تجسم صلابت
نويسنده: شمس الله صفرلكى
در ميان خانواده امام رضا(علیه السلام) و در محافل شيعه از حضرت امامجواد(علیه السلام) به عنوان مولودى پرخير و بركتياد مىشود; چنان كهصنعانى مىگويد: روزى در محضر امام رضا(علیه السلام) بودم. فرزندش ابوجعفررا كه خردسال بود. آوردند. امام فرمود: اين مولودى است كه براى شيعيان ما با بركتتر از او زاده نشده است.
شايد چنين تصور شود كه امام جواد(علیه السلام) ازامامان قبلى براىشيعيان با بركتتر بوده است. اين مطلب قابل قبول نيست. بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قراين نشان مىدهد. تولد حضرتجواد(علیه السلام)در شرايطى صورت گرفت كه خير و بركتخاصى براى شيعيان بهارمغان آورد. عصر امام رضا(علیه السلام)مشكلات خاص خود را داشت و حضرترضا(علیه السلام)در معرفى امام بعدى با مسايلى رو به رو گرديد كه در عصرامامان قبل سابقه نداشت. از يك سو، پس از شهادت امامكاظم(علیه السلام)گروهى كه به «واقفيه» معروف شدند. بر اساسانگيزههاى مادى، امامت امام رضا(علیه السلام)را منكر شدند و از سوى ديگر،امام رضا(علیه السلام)تا حدود چهل و هفتسالگى داراى فرزند پسر نشد. چوناحاديث رسيده از پيامبر(صلی الله علیه واله)حاكى بود كه امامان دوازده نفرند ونه نفر آنان از نسل امام حسين(علیه السلام)خواهند بود، فقدان فرزند براىامام رضا(علیه السلام)هم امامتخود آن حضرت و هم تداوم امامت را با پرسشرو به رو مىساخت. واقفيان نيز اين موضوع را دستاويز قرار داده،امامت امام رضا(علیه السلام) را انكار مىكردند. اعتراض حسين بن قياماىواسطى به امام هشتم(علیه السلام)در اين باره و پاسخ آن حضرت، بر درستىاين سخن گواهى مىدهد. ابن قياما كه از سران واقفيه بود. درنامهاى امام رضا(علیه السلام)را عقيم خواند و نوشت: چگونه ممكن است امامباشى در صورتى كه فرزند ندارى؟ امام در پاسخ فرمود: از كجامىدانى من داراى فرزند نخواهم شد. سوگند به خدا، بيش از چندروز نمىگذرد كه خداوند پسرى به من عطا مىفرمايد و اين پسر، حقرا از باطل جدا مىكند.
صفحات: 1· 2
مرثيه امام جواد عليه السلام
دردا كه گشت با من ، بيگانه يار جانى
با دست خود مرا كشت ، لب تشنه در جوانى
من از نفس فتادم ، برخاك رخ نهادم
او مى زند به مرگم ، لبخند شادمانى
اى بلبلان بناليد اى لاله ها بريزيد
شد باغبان دلرا گلزار جان خزانى
غم بدل نهفتم ، دردم بكس نگفتم
بردم به گور با خودصد غصه نهانى
لب تشنه ام ثوابى ، اى ام فضل آبى
بالله اين نباشد، پاداش مهربانى
بر ديده ام ستاره ، در سينه ام شراره
با قلب پاره پاره ، رفتم زدار فانى
عمر چو عمر يك آه ، كوتاه بود كوتاه
شد اول حياتم پايان زندگانى
دردا كه رفتم از حال از بس زدم پروبال
در لانه اوفتادم از فرط ناتوانى
گوئيد تشنه جان داد خاموش شد زفرياد
از اين غريب تنها، پرسند اگر نشانى
جانم به لب رسيده ((ميثم )) بگو كه ديده ؟
مرغى به لانه اين سان افتد زنعمه خوانى ؟
نخل ميثم مجموعه اشعار حاج غلامرضا سازگار ص 342
**************
منشور نسل جوان در سيره امام صادق (علیه السلام)
نويسنده: عبد الكريم پاكنيا
جوانان و نوجوانان در هر جامعهاى گنجينههاى سرشارى هستند كه اگر مربيان و متوليان براى اين قشر عظيم سرمايه گذارى شايسته انجام داده و اين گروه فعال و پرشور را با رفتار حكيمانه و تكريم شخصيت و احترام به نيازها، به اهداف مطلوب و ايدهآل خود هدايت نمايند، علاوه بر اين كه آنان را از خطر انحراف و ترديد در هويت و آسيبهاى اجتماعى مصونيتبخشيدهاند، قلبهاى پاك و زلال آنان را به سوى خوبىها، زيبايىها و اخلاق پسنديده رهنمون شدهاند، و جامعه آينده را از نظر سلامتى و حفظ ارزشها و فرهنگ، بيمه نمودهاند. امام صادقعليه السلام در مورد سرمايه گذارى معنوى براى نسل نو و حفاظت نوجوانان از گروههاى منحرف و كج انديش، مىفرمايد: «با درو احداثكم بالحديث قبل ان يسبقكم اليهم المرجعة (1) ; نوجوانان خود را با احاديث ما آشنا كنيد قبل از اين كه مرجعه (يكى از گروههاى منحرف) بر شما پيشى گيرند.
ارتباط با نسل جوان
صفحات: 1· 2
چقدر شبیه مــــآدر بودی و …..
جسمی که آب شدا زجفا زیر خاک رفت
در قلب آب و خاک از این داغ آذر است
خواهی اگر که بوسه زنی بر مزار او
قبرش کنار تربت زهرای اطهر است
شهادت رئیس مذهب شیعه، حضرت امام صادق علیه السلام بر تمامی مدافعین و خادمین مکتب اهل بیت علیهم السلام تسلیت باد
ندبه امام صادق(علیه السلام) در فراق امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه)
نويسنده: خليل منتظرقائم
به همراه «مفضّل»، «ابوبصير» و «ابان» خدمت امام صادق(علیه السلام) رسيديم و ديديم كه آن حضرت بر روي خاكها نشسته جامهاي خيبري، بييقه و آستين كوتاه بر تن كرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گريه و زاري است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود…
حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) گاه مشتاقانه از زمان ظهور آخرين حجّت خدا صحبت ميكند و به حال كساني كه آن زمان را درك ميكنند، رشك ميبرد و ميفرمايد: فطوبي لمن أدرك ذلك الزّمان.2
خوشا به حال كسي كه آن زمان را دريابد.
گاه نيز عاشقانه آرزوي درك زمان آن حضرت را ميكند و ميفرمايد: و لو أدركته لخدمته أيّام حياتي.3
اگر زمان [ظهور] او را درك ميكردم همة عمرم را در خدمتش ميگذراندم.
و گاه با مشاهدة شرايط غيبت آن حضرت از خود بي خود شده و سيل اشك از ديدگان جاري ميسازد:
«سُدَير صيرفي» ميگويد: به همراه «مفضّل»، «ابوبصير» و «ابان» خدمت امام صادق(علیه السلام) رسيديم و ديديم كه آن حضرت بر روي خاكها نشسته جامهاي خيبري، بييقه و آستين كوتاه بر تن كرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گريه و زاري است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود؛ رنگ چهرة او به كلّي دگرگون شده بود، سيل اشك از دل پر خون و قلب پر التهاب او برخاسته بود و بر گونههايش فرو ميريخت و در اين حال اين گونه زمزمه ميكرد:
سيّدي غيبتك نفت رقادي و ضيّقت عليّ مهادي، و ابتزّت منّي راحة فؤادي…
اي آقا و سرور من! غيبت تو خواب از ديدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده و آسايش و آرامش را از قلبم گرفته است.
سدير ميگويد: هنگامي كه امام صادق(علیه السلام) را اين چنين پريشان ديديم، دلهايمان آتش گرفت و هوش از سرمان پريد كه چه مصيبت جانكاهي براي حجّت خدا روي داده و چه فاجعة اسفباري بر او وارد شده است.
عرض كرديم:
اي فرزند بهترين خلايق! چه حادثهاي بر شما روي آورده كه اين چنين سيل اشك از ديدگانتان فرو ميريزد و اشك چون باران بهاري بر چهرهتان سرازير ميشود؟ چه فاجعهاي شما را اين چنين بر سوك نشانده است؟
امام صادق(علیه السلام) چون بيد لرزيد و نفسهاي مباركش به شماره افتاد، آنگاه آهي عميق به پهناي قفسة سينه از اعماق دل بركشيد و به ما روي كرد و فرمود: صبح امروز كتاب «جَفر» را نگاه ميكردم و آن كتابي است كه همة مسائل مربوط به مرگ و ميرها، بلاها و حوادث را تا پايان جهان در بر دارد. اين كتاب را خداوند به پيامبر خويش و پيشوايان معصوم از تبار او اختصاص داده است. در اين كتاب، تولد، غيبت، درازي غيبت و ديرزيستي قائم ما و گرفتاري باورداران در آن زمان، راه يافتن شكّ و ترديد در دل مردم در اثر طول غيبت و مرتد شدن مردم از آيين مقدّس اسلام را خواندم و ديدم كه چگونه رشتة ولايت را كه خداوند در گردن هر انساني قرار داده است، ميگسلند و از زمرة اسلام بيرون ميروند، دلم به حال مردم آن زمان سوخت و امواج غم و اندوه بر پيكرم فرو ريخت.4
دعاي شريف ندبه كه از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، شاهد ديگري بر سوز و گداز آن حضرت در غيبت و فراق قائم آل محمد(علیه السلام) و منجي موعود جهان اسلام است.
در پايان جا دارد از خود بپرسيم آيا ذرّهاي از آن سوز و گداز و اندوه فراق كه در قلبهاي همة معصومان به ويژه امام صادق(علیه السلام) بوده است تا آنجا كه خواب و آرامش را از آنها ميربوده و زندگي را بر آنها دشوار ميساخته است، در دل ما وجود دارد؟ آيا هيچ شده است كه در خلوت خود بر فتنهها، مصيبتها، انحرافها و… كه در زمان غيبت گريبانگير اهل ايمان ميشود، گريه كنيم؟ آيا تاكنون اتفاق افتاده است كه با همة وجود سنگيني مصيبت غيبت را درك كنيم و در نبود امام زمانمان از ته دل ناله سر دهيم؛ نالة مادري كه عزيز خود را از دست داده است؟
پينوشتها:
1. براي مطالعة نمونههايي از ندبههاي پيشوايان معصوم در فراق امام مهدي(ع) ر ك: مهديپور، علي اكبر، با دعاي ندبه در پگاه جمعه، صص 13 ـ 27.
2. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 144.
3. نعماني، ابن ابي زينب محمّد بن ابراهيم، كتاب الغيبة، ص 245.
4. طوسي، محمّد بن حسن، كتاب الغيبة، ص 167.
منبع:ماهنامه موعود
هشتم شوال
سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام تسلیت ….
وهابيت و تخريب قبور متبرکه
بيانيه علماي مکه و نجد
علماي مکه در راس آنها، شيخ عبدالقادر شيبي کليددار خانه کعبه، به ديدن ابنسعود آمدند، ابن سعود سخناني ايراد کرد و در ضمن آن از دعوت محمد بن عبدالوهاب ياد کرد و اظهار داشت که احکام ديني ما، طبق فقه احمد بن حنبل است، حال اگر اين سخنان در نزد شما پذيرفته است، بياييد تا براي عمل کردن به کتاب خدا و سنتخلفاي راشدين با يکديگر بيعت کنيم. همه با او بيعت کردند.
سپس يکي از علماي مکه، از ابن سعود درخواست کرد که مجلسي ترتيب بدهد تا علماي مکه و نجد در اصول و فروع به مباحثه بپردازند، وي اين پيشنهاد را پذيرفت و در روز يازدهم جمادي الاولي، پانزده نفر از علماي مکه و هفت نفر از علماي نجد، اجتماع کردند و مدتي باهم بحث کردند و در پايان بيانيهاي از طرف علماي مکه صادر شد، مبني بر اين که در پارهاي از مسائل اصولي، ميان علماي مکه و علماي نجد، موافقت گرديد، از جمله اين که هرکس ميان خود و خدا واسطه قرار دهد، کافر است و تا سه بار توبه داده ميشود و اگر توبه نکرد، بايد کشته شود. ديگر ساختمان بر روي قبور و چراغ روشن کردن در اطراف قبور و نماز خواندن در کنار آنها حرام است. و نيز اگر کسي خدا را به جاه و مقام کسي بخواند، مرتکب بدعتشده و بدعت در اسلام حرام است.(1)
ويران ساختن مقابر و مشاهد حجاز به وسيله وهابيان
صفحات: 1· 2