بنیاد شناسی پژوهش در حوزه علوم دین و معارف اسلامی(3)
مشخصه های نظام پژوهش
در برخی منابع از نظام پژوهش با عنوان «مدیریت در پژوهش» یاد شده است. باید در نظر داشت که مدیریت تنها جنبه فرایندی را در بر می گیرد و چنین تعبیری، از آن حکایت دارد که به کلیه ابعاد تحقیق توجه نشده است. همچنین این نکته حائز اهمیت است که مفهوم مدیریت در گرایش های مربوط به ارتباط دیگران خلاصه می شود؛ در صورتی که نظام پژوهش بینشی است که از ماهیت کار پژوهش و اشتغال به آن ناشی می شود و بر رفتار و نگرش پژوهشگران و روند پژوهش اثر می گذارد. به هر حال مشخصه های نظام پژوهش را می توان چنین برشمرد.
تکامل گرایی
نظام پژوهش زمانی ضرورت می یابد که آگاهی از ماهیت و ابعاد مسائل و راه حل های مربوط به آن، به عنوان یک نیاز مطرح گردد. که این مهم در حوزه معارف اسلامی و فلسفه و معارف دینی به خوبی شهود است.
به عبارت دیگر، پژوهش تلاش آگاهی جویانه ای است که معمولاً به دنبال اعتقاد به کامل نبودن معلومات به آن متوسل می شوند و در حقیقت نقش توسل به پژوهش، اعتراف به کامل نبودن آگاهی را دارد. (1) با تأمل در این نکته، می توان دریافت که لازمه پژوهش، اعتقاد به بازشناسی مسائل و پدیده هاست و پژوهشگرانی که از فرهنگ پژوهش برخوردارند از کنار مسائل به سادگی می گذرند. بنابراین، افرادی که تصور می کنند به عمل نهایی رسیده اند و حاضر نیستند در صحت شناخت های خود تردید داشته باشند، از فرهنگ تحقیق به دورند وحتی در صورت آگاهی از روش های تحقیق، نمی توانند در پژوهش ها از موضع گیری های محققانه برخوردار باشند.
پرهیز از مطلق انگاری
اعتقاد به شناخت علمی و بازشناسی پدیده ها، ایجاب می کند که پژوهشگر از مطلق گرایی بپرهیزد. اساساً فرهنگ و نظام پژوهش و تلاش های آگاهی جویانه ای که از طریق انجام پژوهش به عمل می آید، با باورهای مطلق گرایی منافات دارد. بر همین اساس، افرادی که در چارچوب مطلق گرایی گرفتار آمده اند، هرگز نمی توانند از تفکر پژوهشی برخوردار باشند البته این مهم در خصوص بخش های تعبدی دین مصداق ندارد.
ماهیت تحقیق و آگاهی از اثرگذاری متغیرها و از جمله متغیرهای وابسته به زمان، مکان موقعیت و شرایط موجود در وقوع رویدادها، ما را بر آن می دارد که اصل نظام مندی ارزش ها در فرهنگ تحقیق را بپذیریم. این مسئله یعنی قاعده نظام مندی در حوزه علوم دین و معارف الهی ارزشی دوچندان می یابد.
اعتقاد به تحول
با تأمل در اصولی که در بندهای یک و دو به آنها اشاره شد، میتوان نتیجه گرفت که نظام پژوهش بر مبنای اعتقاد به تغییر و تحول در پدیده ها و رویدادها و زمان استواراست و همواره برای نیازهای گوناگون زمانی و عصری پژوهش ارزش متواتر پیدا می کند. اصولاً
افرادی که نگرش ایستا دارند و آموزش ها را غیر قابل تغییر و ثابت می پندارند، نمی توانند بینش محققانه و تاب نظام پژوهشی کارآمد را داشته باشند.
مطالعه ارتباط بین پدیده ها
در نظام پژوهشی کارآمد توجه به اثر گذاری پدیده ها بر یکدیگر و دقت در چگونگی و ماهیت ارتباطات و تحول آنها، جایگاه ویژه ای دارد و محقق به تبع هدف هایی که در پژوهش به دنبال آن است، معمولاً به دیدگاه های ارتباط جویانه، گرایش دارد و از طریق ارتباط است که محققان به جامع بینی روی می آورند و در برخورد با مسائل به همه جوانب توجه می کنند؛ زیرا آبشخور آنها یک نظام جامع و جامعیت گراست. (2)
اعتقاد به آزادی
اعتقاد به آزادی فکر و اندیشه ورزی معقول و پویا، یکی دیگر از مشخصه های نظام جامع پژوهشی است که محققان به تبع ماهیت پژوهش، به آن روی می آورند. در حقیقت تشخیص دقیق و نتیجه گیری صحیح، در شرایطی حاصل می شود که محقق بتواند از هرگونه گرایش فکری و سوگیری بپرهیزد. تأکید بر این نکته که محققان نباید در اثبات فرضیه های خود تعصب کور داشته باشند، از موضع گیری بی طرفانه پژوهشگران و لزوم فراغت آنان، از حصارهای معین فکری ناشی می شود و این مسئله در یک نظام پژوهشی قاعده مند اتفاق می افتد.
انعطاف ذهنی
گرایش های مربوط به بازشناسی پدیده ها موجب می شود که محققان از انعطاف ذهنی برخوردار باشند، به طوری که در صورت نیازو با توجه به نتیجه بررسی ها و مطالعات، تجدید نظر در پندارها و تصورات خود را به آسانی بپذیرند. اصولاً باید توجه داشت که فرهنگ پژوهش، با درگیری و ستیزهای مصرانه تفاوت دارد و محققان به تبع پژوهش و ماهیت اشتغال خود، معمولاً ظرفیت پذیری و انعطاف بیشتری دارند واین مهم از ارکان نظام پژوهشی کارا و اثر بخش است.
علم باوری
یکی دیگر از جنبه های مهم نظام پژوهش در حوزه معارف دینی، در گرایش مربوط به علم گرایی آن نهفته است. محقق در این رویکرد در تلاش برای شناخت دقیق و همه جانبه پدیده ها، معمولاً به ریشه یابی روی می آورد؛ به عبارت دیگر در بررسی معلول ها پیوسته در صدد جست و جوی علت می باشد. همین گرایش به ریشه یابی و علت جویی است که موجبات هم سویی و سازگاری محقق با سایر فعالیت های علمی را فراهم می آورد. لذا محقق به اعتقاد به این امر که با انجام پژوهش، میسر علم را می پیماید، ضمن احترام به سایر دستاوردهای علمی، درصدد آن است که از دیگر نتایج و یافته های دانش بشری برای تکمیل کوشش های خود برخوردار باشد. از این رو پژوهشگران در استنتاج های خود به استدلال علمی متکی اند. (3)
تجربه باوری
تأکید بر این نکته که در یک نظام پژوهشی توسعه یافته و در پژوهش، مراجعه به پیشینه مطالعاتی موضوع مورد نظر ضرورت دارد، بیانگر آن است که پژوهش، نوعی تلاش تکمیلی محسوب می شود که طی آن مطالعات قبلی کامل تر می گردد، پس اگر پژوهش را یک نفر انجام داده باشد، باز نمی توان آن را کار فردی تلقی کرد؛ زیرا کوشش ها و یافته های پژوهش های قبلی را به همراه خود دارد. (4)
باید در نظر داشت که اصولاً پژوهش کارگروهی به شمار می آید و محققان تحت تأثیر اشتغال گروهی، معمولاً افرادی هستند که در ارتباطات جمعی و در اجرای وظایف جمعی، توفیق افزون تری دارند و بیشتر از کسانی که با فرهنگ پژوهش بیگانه اند، به کار گروهی روی می آورند و نباید انزواگرایی را با روحیه تحقیقاتی مربوط دانست؛ گرچه برخی تحقیقات فردی جایگاه ویژه ای در یک نظام پژوهشی دارند.
افکار و اندیشه ها
باید در نظر داشت، تلاش تحقیقاتی در نظریات پژوهشگر خلاصه نمی شود و دیدگاه های پژوهشی، مانند جریانی هستند که از فردیت محققان بالاتر می روند. (5) این مهم در تحقیقات مرتبط به حوزه دین و معارف اسلامی و تعلیم و تربیت دینی و مذهبی محسوس است.
پژوهشگران معمولاً در تلاش های مطالعاتی خویش، به جریانی از افکار می اندیشند که عامل را پشت سر گذاشته است. به بیانی واضح، محقق نه به متفکران، بلکه به سیر تفکرات می اندیشد؛ همان گونه که امام علی (علیه السلام) نیز می فرمایند: (6) به گفته بنگر نه به گوینده آن. (7) چنین گرایش شغلی، ایجاب می کند که محققان به روند مسائل بیندیشند و دیدگاه های خود را در افراد محدود نکنند. برای مثال، در توجه به مسائل اداری، پژوهشگر به مدیریت می اندیشد نه به مدیر یا در مسائل مدیریت آموزشی او، به این نکته عنایت دارد که جریان رهبری از خود به رهبر فراتر می رود.
به عبارت موجز، ماهیت پژوهش ایجاب می کند که محققان از نظرگاه نظام مند برخودار باشند و به جای آنکه در نشانه های راه گرفتار آیند، به خود راه بیندیشند.
فراموش نکنیم که تحقیقات، راه تکامل اندیشه، و تولید دانش را هموار می سازند. توجه به این رسالت موجب می گردد که به ضروت رویکرد پژوهش به تولید اندیشه اهمیت بیشتری بدهیم. به منظور حصول درک بهتر درباره تولید اندیشه، به نظر می رسد شناخت ویژگی های اندیشه انسان به مطالعه کنندگان این بحث یاری رساند. (8)
مدیریت دانایی محور در نظام پژوهشی کارآمد
روش های ناکارامد، همانطور که الیور رندل هولمز (9) یک قرن پیش گفته، می توانند به وضع قوانین بد یا نتایج مناسب منجر شوند. اما پرسش های بزرگ و مطالعات روشمند اغلب خاستگاه پیشرفتهای بزرگ در علم اند. اسرار سر به مهر به علم انگیزه و جهت می دهند. دست اندازهای جاده شناخت علمی نه چاله هایی برای پرهیز، بلکه فرصت هایی برای بهره برداری اند. (10)
دیوید گراس (11) برنده جایزه نوبل فیزیک در سال 2004 می گوید: «پرسش های بنیادی علایم راهنمایی هستند؛ آدم را بر می انگیزند. یکی از خلاق ترین خصلت هایی که یک پژوهشگر می تواند داشته باشد توانایی طرح پرسش های درست است». و یک نظام پژوهش کارآمد نیز خالق فرصت هاست و زمانی به مرزهای موفقیت دست می یابد که زمینه ظهور استعدادها و توانایی ها را فراهم سازد. بزرگ ترین فتوحات علم در مرزهای آن حاصل می شوند؛ یعنی در فصل مشترک میان نادانی و دانایی که همان جایی است که ژرف ترین پرسش ها مطرح می شوند. برای ارزیابی وضعیت کنونی پژوهش هیچ راهی وجود ندارد بهتر از فهرست کردن پرسش هایی که علم نمی تواند به آنها پاسخ دهد. به قول گراس «جهل است که به علم شکل می دهد». هرچند گاه بعضی ها به این باور می رسیدند. که علم تمام چاله ها را پر کرده، راه ها را هموار ساخته و به جهل پایان داده است. از طرفی نیز در دنیای پرشتاب کنونی براساس فلسفه و جهان بینی جدید بشری، تحقق توسعه جهان شمول و کارساز مبتنی بر استقرار مدیریت دانایی محور است. در نظام های دانایی محور، حقیقت عنصر محوری توسعه تلقی شده و اتکای اصلی به همگانی کردن و انتشار دانش نو و توامندسازی و ارتقای کرامت ها و مهارت های ارزشمند است. از این رو تداوم حیات نظام ها در گرو یادگیری مستمر و برنامه ریزی مطلوب برای تربیت و بهسازی منابع انسانی کارآمد و ساختارهای مدیریتی منعطف و توانمندسازی است. گام نهادن در مسیر چنین توسعه ای نیازمند ایجاد زیرساخت های اصلی همانند اطلاع رسانی عمومی، ایجاد عزم ملی، تربیت محققان و مدیران و کارشناسان مجهز به مفاهیم توسعهجدید و تجهیز نیروی انسانی مورد نیاز برای عملیاتی و مدیریت کردن آنهاست. مدیریت پژوهش در راستای چنین هدفی حرکت می کند و چارچوب طرح نظام پژوهشی و مطالعات راهبردی پژوهشی حوزه معارف اسلامی که جایگاه اساسی در نظام دینی و فلسفی ما دارد، به شرحی که در پی خواهد آمد پیشنهاد می گردد.
نویسندگان: حسین خنیفر*، اکبر برجی ارمکی**
پی نوشت ها :
*دانشیار دانشگاه تهران. hkhanifar@ yahoo. com
**دانشجوی دکتری دانشگاه شهید بهشتی دریافت: 89/5/6 پذیرش:
89/8/8
1- Dayton C. M. and stunkard (1997) C. L. Statistics for problem Solving, New York : Cmc Grow Book co: p 127.
2- محمد علی طوسی، سیاست گزاری و خط مشی گذاری آموزشی، ص 42.
3- احمد بیانی، روش های تحقیق و سنجش در علوم تربیتی و روان شناسی، ص 44.
4- ر. ک: علی دلاور، روش تحقیق در علوم اجتماعی
5- C.F: Likert, Rensis, (1974) the method of constructing an Attiude Scalem in Gary m, aranell, (Ed) Scaling: A Source book for Behavioral scienctistis, (chieago: Aldine publishing Company).
6- انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال
7- محمدخوانساری، منطق، ص 128.
8- احمد بیانی، روش های تحقیق و سنجش در علوم تربیتی و روان شناسی، ص 38.
9-O.W. Holmes
10-kerlinger 1973 pp 121-128)
11-D. Gross
منبع: نشریه پژوهش، شماره 3.