بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب
به مناسبت میلاد حضرت امام حسن مجتبیٰ علیهالسلام(۱)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
من یک چند جملهای اینجا یادداشت کردهام که اگر بنا شد صحبت کنم برای دوستان بیان کنم؛ لکن قبل از آنکه این مطلبی را که در ذهنم بوده عرض بکنم، این را بگویم که جلسهی شعرخوانیِ امشب بسیار جلسهی خوبی بود؛ این دوستانی که شعر خواندند، واقعاً هر یکی از یکی بهتر؛ امشب بحمدالله بیش از حدّ انتظاری که بنده از این جلسه و از شعرای جوانِ غالباً شعرنخواندهی در این محفل انتظار داشتم، این جلسه خود را نشان داد. خیلی متشکّرم و خدای متعال را سپاسگزارم که کمک کرده تا حرکت شعری در کشور در بین جمعی مثل جمع شما پیشرفت کرده. البتّه جمعهای زیادی هستند در تهران و جاهای دیگر که مشغول کار شعر و مانند اینها هستند؛ بنده کم و بیش گاهی ارتباطی پیدا میکنم، شعرهایشان را میخوانم؛ آنها به قدر شماها پیشرفت نکردهاند؛ شعرهای عاشقانهی محض، شعرهای عشقهای زمینی، شعرهای خالی از حکمت، خالی از معرفت، خالی از ذکر مصالح ملّی و انقلابی -که آن دوستان دنبال آن جور شعرها هستند- و احیاناً شعرهای عریان؛ آنها پیشرفتی نکردهاند. من نگاه میکنم میبینم در این شعری که شما دارید میخوانید، این مضمونیابیها، این صیقلیافتگی الفاظ، نوآوری در مفاهیم، واقعاً بسیار چشمگیر است؛ من خیلی امیدوارم به شعر انقلاب که شعر شما است.
مطلبی که من اینجا یادداشت کردهام که بگویم، دو مطلب است که -حالا هر چه بشود انشاءالله کوتاهترش کنم- یکی راجع به شعر است، یکی راجع به زبان فارسی است. آنچه راجع به شعر میخواهم بگویم [این است که] پدیدهی شعر یکی از معجزات آفرینش است، یکی از معجزات عالم خلقت همین پدیدهی شعر است؛ مثل خود بیان، بیان هم یکی از برترین معجزات پروردگار در عالم آفرینش است. اینکه شما قادر هستید که ذهنیّت خودتان را، صُوَر ذهنی خودتان را به کسی منتقل کنید با قالب کلمات، در قالب الفاظ، این خیلی حادثهی مهمّی است، خیلی پدیدهی بزرگی است. خب ما [چون] عادت کردهایم، به عظمتش توجّه نمیکنیم؛ این خیلی از ساخت خورشید و ماه و ستارگان و این چیزهایی که خدای متعال به آنها قسم میخورد بالاتر است؛ لذاست [میفرماید:] اَلرَّحمٰن، عَلَّمَ القُرءان، خَلَقَ الاِنسان، عَلَّمَهُ البَیان؛(۲) اوّلین چیزی که خدای متعال بعد از اصل خلقت، در مورد خلقت انسان بیان میکند، تعلیم بیان است؛ «بیان» معجزهی آفرینش است. در اقسام بیان، شعر این خصوصیّت را دارد که از جمال و زیبایی برخوردار است. هر بیانی زیبا نیست؛ معجزه است، مهم است امّا زیبایی در شعر است. در شعر، اینکه شما میتوانید یک مفهوم برجستهای را در قالب الفاظی که کنار هم میگذارید، به مخاطب منتقل کنید زیبا است، زیبایی دارد؛ هنر بودنش هم به خاطر همین است که جنبهی «زیبایی» دارد. خب، حالا که این جور شد و امتیاز جمال را دارد، این امتیاز موجب شده است که یک رسانهی اثرگذار باشد. شعر یک رسانه است؛ یک رسانهی اثرگذار است و برای انتقال مفاهیم، کارآمدیِ مضاعف دارد نسبت به بیان غیر شعری؛ اغلب هنرها همین جور هستند. البتّه هنرها با هم متفاوتند؛ خود شعر یک خصوصیّات و یک امتیازات ویژهای دارد -کما اینکه بعضی از هنرهای دیگر هم برای خودشان امتیازاتی دارند- که منحصر به فرد است، و حالا نمیخواهیم وارد آن مقولات بشویم.
صفحات: 1· 2