تازه می خواست دلم سرخوش مبعث گردد...
18 اردیبهشت 1395 توسط خادم الشهداء
حسین قافله ات نیّت سفر دارد
تو میروی و خدا از دلت خبر دارد
برای بدرقه امّ البنین هم آمده است
به جای مادرتان دست بر کمر دارد
مسیرتان زیاد است و دخترت کوچک
برای دختر تو این سفر خطر دارد
برای قاسم از اینجا زره ببرآقا
برای پیکر او سنگها شرر دارد
میان قافله ات جا که هست با زینب
بگو که چادر و معجر اضافه بردارد
بیا حسین عوض کن تو ساربانت را
گمانم که به انگشترت نظر دارد
بیا برای خودت هم کفن بخر آقا
ثواب دارد عزییزم کجا ضرر دارد