تدبـــر در قـــــــرآن
اشکال سوم این است که ما در ماه مبارک رمضان که ماه تلاوت قرآن و ماه نزول قرآن و ماه جلسات است و ما هم که این جلسه را داریم و جلسات فراوانى هم در مساجد و محافل گوناگون است، ماه رمضان که تمام شد، قرآن را ببندیم و ببوسیم و بگذاریم کنار. این نباید اتفاق بیفتد. قرآن را بایستى از خودمان جدا نکنیم. دائم باید با قرآن مرتبط و مأنوس باشیم. حالا در روایات دارد که هر روز لااقل پنجاه آیهى قرآن بخوانید. این، یکى از معیارهاست. اگر نتوانستید، روزى ده آیه ى قرآن بخوانید؛ نگوئید سورهى حمد را مى خوانم و این چند آیه ى سوره ى حمد با چند آیه ى سورهى قل هو الله- یک رکعت- مى شود همان ده آیهاى که فلانى مى گوید. نه، غیر از آن قرآنى که در نماز مى خوانید- چه نماز نافله، چه نماز فریضه- قرآن را باز کنید، بنشینید، با حضور قلب، ده آیه، بیست آیه، پنجاه آیه، صد آیه بخوانید. قرآن را براى تدبر کردن و فهمیدن و استفاده کردن بخوانید. یک نوع قرآن خواندن این است که انسان ظاهر قرآن را بگیرد بخواند تا آخر. این نوع، نمى خواهیم بگوئیم هیچ اثرى ندارد. البته بنده سابقها مىگفتم هیچ اثر ندارد، بعد تجدید نظر کردم. نمى شود گفت هیچ اثر ندارد، ولى اثرش در قبال آن اثرى که متوقعِ از تلاوت قرآن است، شبیه هیچ است؛ نزدیک هیچ است.
یک تلاوت، تلاوت کسانى است که آیه را مى خوانند، لیکن- این مال امثال ماهاست- مى خوانند براى اینکه یک نکته اى پیدا کنند براى گفتن در فلان منبر، در فلان سخنرانى، در فلان محفل، در فلان مجلس. این، عیبى ندارد؛ اما این نوع هم آن نیست که ما موظفیم انجام بدهیم.
یک تلاوت این است که انسان مثل یک مستمعى بنشیند پاى صحبت خداى متعال. خداى متعال دارد با شما حرف مىزند. مثل اینکه از یک عزیزى، از یک بزرگى، نامه اى به شما رسیده باشد. شما نامه را مىگیرید مى خوانید. براى چه مى خوانید؟ براى اینکه ببینید چه براى شما نوشته. قرآن را اینجورى بخوانید. این نامه ى خداى متعال است. امین ترین زبانها و دلها این قرآن را از خداى متعال گرفته و به شما رسانده است. ما از آن استفاده کنیم؛ بهره ببریم؛ لذا در روایت هست که سوره را وقتى که مى خوانید، همت شما این نباشد که به آخر سوره برسید، همت شما این باشد که قرآن را بفهمید؛ و لو حالا به آخر سوره، به وسط سوره، وسط جزء، به وسط حزب نرسید و آن را تمام هم نکنید؛ تأمل و تدبر کنید. قرآن را اینگونه بخوانید. اگر کسى با قرآن مأنوس بشود، از قرآن دل نمى کَند. اگر ما با قرآن مأنوس بشویم، حقیقتاً از قرآن دل نمى کَنیم.
نکتهى آخر هم که باز تکرار است و مکرر ما این را عرض کرده ایم، حفظ قرآن است. حفظ قرآن یک نعمت بزرگ است. این جوانها و نوجوانها سن توانائى حفظ را قدر بدانند. شماها در سنى هستید که مى توانید حفظ کنید و در ذهنتان بماند. ما هم مى توانیم حفظ کنیم؛ در سنین ما هم مى شود؛ اما خیلى ماندگار نیست؛ زود از ذهن ما مى رود. اینطور نیست که در سنین امثال بنده نشود حفظ کرد؛ چرا؟ سنین بالاتر از ما- یعنى سنین هفتاد و پنج، هشتاد- مى شود حفظ کرد. من شنیدم مرحوم آیتاللَّه خوئى در همین سالهاى آخر عمر قرآن را حفظ کرده بود. خیلى مهم است؛ پیرمرد مثلًا هشتادساله قرآن را حفظ کند! مى شود حفظ کرد، اما ماندگار نیست؛ از ذهن زائل مى شود. اگر شما در دوره ى جوانى و بخصوص در دوره ى نوجوانى؛ یعنى از سن همین نوجوان هائى که اینجا براى ما تلاوت کردند یا بالاتر از اینها، قرآن را حفظ کنید، این یک سرمایه و ذخیرهاى براى شماست. و امکان تدبر در قرآنى که در حفظ انسان هست، به مراتب بیشتر از امکان تدبر براى کسى است که قرآن را حافظ نیست. گاهى انسان یک آیه اى را در قرآن نگاه مى کند، مثل اینکه هرگز این آیه را تلاوت نکرده؛ اما کسى که حافظ هست، چنین چیزى برایش پیش نمىآید. امیدواریم خداوند متعال آنچه را که گفتیم و شنیدیم، إن شاء اللَّه در دلهایمان نافذ کند.14
*******
اگر ما معتقدیم- که معتقدیم- که عمل به قرآن، اساس و محور احیاء قرآن است و مسئله به تلاوت و خواندن و اینها ختم نمى شود- که به آن اعتقاد داریم؛ معتقدیم باید به قرآن عمل کنیم، باید جامعه مان را قرآنى کنیم، باید فکرمان را قرآنى کنیم، باید عملمان را قرآنى کنیم، باید قرآن را باور کنیم؛ قرآن را باور کنیم و وعده ى قرآن را وعدهى صدق و حق بدانیم، همینطور که خود قرآن مى فرماید: «و تمّت کلمة ربّک صدقاً و عدلًا لا مبدّل لکلماته»؛ همچنانى که باید تعاملمان با شخص خودمان، با افراد خانوادهمان، با افراد محیط کارمان، با افراد اجتماعمان، با مسلمین کشورهاى دیگر، با قدرتها، با ملتها و همه ى اینها باید با نَفَس و روح قرآنى تنظیم بشود؛ اینها همه اش درست است و به آن اعتقاد داریم؛ احیاء قرآن، عمل به قرآن و گرامیداشت قرآن این است؛ اینها درست- اما اینها معنایش این نیست که ما تلاوت قرآن را دست کم بگیریم. من مى خواهم به شما «قرآنى ها- که اهل تلاوت، اهل تجوید و اهل لحن و آهنگ و صوت و خواندن قرآنید- این را تأکید کنم، گاهى شنیده مىشود که بعضى مى گویند آقا به قرآن باید عمل کرد؛ خوب، این حرف درستى است؛ اما مقصودشان این است که تلاوت قرآن و آرایه هاى قرآنى را دست کم بگیرند! من با این مخالفم. تلاوت قرآن هم جزوِ یک مجموعه و منظومه اى است که اینها همه به هم متصل است؛ این هم بایستى مورد توجه قرار بگیرد و گرامى داشته شود. هم باید تلاوت بکنید و هم باید معانى قرآن را بفهمید؛ اگر معناى قرآن را فهمیدید، مى توانید بهتر تلاوت کنید. الآن قراء حالا را با قراء بیست سال قبلمان مقایسه کنیم، که این حرکت قرآنى در کشور ما تازه و آرام آرام شروع شده بود؛ بعضیها خوب هم مى خواندند، صداها خوب بود و شیوه هاى قراء معروف را هم یاد گرفته بودند و مى خواندند؛ اما دلنشین نبود؛ چرا؟ چون از معانى و مفاهیم آیات هیچ سر در نمىآوردند؛ این معلوم بود. اما امروز آنطور نیست؛ امروز جوانهاى ما این آیاتى را که مىخوانند، خودِ کیفیتِ خواندنشان، حکایت از این مىکند که اینها معناى آیه را مى فهمند و به مفهوم آیه توجه دارند.
پس اول باید خوب بخوانید؛ تلاوت را خوب، زیبا و جامع و صحیح بخوانید؛ دوم، معانى و مفاهیم قرآنى را بفهمید، و سوم، قرآن را حفظ کنید. حفظ قرآن خیلى مهم است. شما جوان ها به این احتیاج دارید و مى توانید. وقتى شما حافظ قرآن هستید، این تکرار آیات قرآنى و انس دائمى با قرآن، به شما فرصت مى دهد که در قرآن تدبّر کنید. «تدبر در قرآن» با همینطور خواندن و رد شدن به دست نمى آید؛ با یکبار و دوبار خواندن هم حاصل نمىشود؛ با تکرار و انس با آیهاى از قرآن و امکان تدبّر در آن به دست مىآید. و چقدر لطایف در قرآن کریم هست که اینها را جز با تدبّر نمى توان فهمید. بنابراین حفظ و فهم معانى قرآن و تلاوت آن لازم است.15
*******
دوستان سعى کنند در همهى اوقات- بخصوص در ماه رمضان- تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگیتان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هرچه ممکن است. تلاوت قرآن هم با تأمل و تدبر اثر مى بخشد. تلاوت عجله یى که همینطور انسان بخواند و برود و معانى را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه اینکه بى فایده باشد- بالاخره انسان همینکه توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته ى ارتباطى است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسى را از اینطور قرآن خواندن منع کرد لیکن تلاوت قرآنى که مطلوب و مرغوب و مأمورٌ به است، نیست. تلاوت قرآنى مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهى را بفهمد، که به نظر ما مى شود فهمید. اگر انسان لغت عربى را بلد باشد و آنچه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند؛ دو بار، سه بار، پنجبار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنى نسبت به مضمون آیه پیدا مى کند که با بیان دیگرى حاصل نمى شود؛ بیشتر با تدبر حاصل مى شود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتى مثلًا ده آیه ى مرتبط به هم را مى خواند، یک احساس و یک انتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه مى خواند، انتباه دیگرى دارد؛ یعنى انسان انشراح ذهن پیدا مى کند. هرچه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر مى فهمد؛ و ما به این احتیاج داریم.
عزیزان من! کسانى که پایشان لغزید، خیلى از مواردش را که ما دیدیم، ناشى بود از عدم تعمق در امر دین و معارف اسلامى؛ شعائرى بود، شعارهایى بود، احساساتى بود، بر زبانشان بود، اما در دلشان عمق نداشت. لذا در گذشته ما کسانى را دیدیم که آدم هاى خیلى تند و داغ و پُرشورى هم بودند، بعد صد و هشتاد درجه وضع اینها عوض شد. سالهاى اول انقلاب کسانى بودند- من با خصوصیات، آدمهایش را مى شناسم؛ یعنى کلیات نیست- که افرادى مثل شهید بهشتى را راحت و صریح از نظر انقلابى بودن و فهم درستش از انقلاب و از راه امام، نفى مى کردند. بعد از گذشت مدتى، مشى اینها آنچنان شد که مبانى انقلاب و نظام را انکار کردند! بعضى از آنها که آدمهاى باانصافترى بودند، صریحاً، و بعضىشان ملتویاً و مزوراً انکار کردند. آدمهاى بى انصافترشان اینها هستند، که به یک معانى یى هم تظاهر مى کنند؛ اما باطنشان اینطور نیست. این به خاطر این بود که اینها عمق نداشتند. البته این یکى از عوامل است؛ یک عامل هم شهوات و دنیاطلبى و امثال اینهاست که کسانى را هم که عمق دارند، منحرف مىکند. بسیار کسانى بودند که عمق نداشتند. یکى از راههایى که این عمق را در اعتقادات انسان، در مبانى فکرى انسان، در روح انسان، در ایمان انسان ایجاد مى کند، انس با قرآن است. بنابراین در زندگى حتماً قرآنِ با تدبر را در نظر داشته باشید و نگذارید حذف شود.16
*******
باید با قرآن انس پیدا کنید. زبان ما، زبان قرآن نیست؛ مى توانیم به ترجمهى قرآن مراجعه کنیم؛ اما عمقیابى مضامین قرآنى فقط با مراجعه ى به ترجمه نمىشود؛ کمااینکه با خواندن متن قرآن هم براى کسانى که مىفهمند، همیشه به دست نمىآید؛ با تدبر به دست مىآید؛ با عمق یابى به دست مى آید.
با قرآن باید مثل آینه مواجه شد؛ پاکیزه، براق و بى زنگار؛ تا قرآن در دل ما منعکس شود. قرآن باید در جان ما انعکاس پیدا کند؛ این همیشه و براى همه نیست؛ براى کسانى است که دلشان را با صفاى باطن و نفس پاکیزه کنند؛ با ایمان، با باور و با قبول با قرآن مواجه شوند؛ و الّا کسانى که دل معاند دارند، بناى بر نشنیدن و نفهمیدن دارند، نواى قرآن، کلام قرآن و پیام قرآن در دل آنها اثرى نمى کند؛ «و لو انّنا نزّلنا الیهم الملائکة و کلّمهم الموتى و حشرنا علیهم کلّ شیء قبلا ما کانوا لیؤمنوا الّا أن یشاء الله»؛ اگر براى برخى افراد زمین را به آسمان بدوزى، این دلِ ناباور و زنگار گرفته، نزدیک نمى شود و ایمان نمى آورد. لذا قرآن را هم مى خواند، اما به قرآن نزدیک نمى شود.
باید به قرآن نزدیک شد. شما جوانهاى عزیز و همهى جوان هایى که این حرف را در سرتاسر کشور مى شنوید، بدانید در قرآن حکمت هست، نور هست، شفاء هست. عقده هایى که بر اثر چالشهاى موجود مادى دنیا در دل و جان انسان به وجود مى آید، سرانگشت حکمت قرآنى مى تواند همه ى این عقده ها را باز کند؛ این واقعیت است؛ دلها را باز مى کند، شرح صدر مى دهد، امید مى دهد، نور مى دهد، عزم راسخ براى حرکت در صراط مستقیم مى دهد. با قرآن باید مواجه شد و اینها را گرفت.17
*******
برادران عزیز و خواهران عزیز! بارتان سنگین و کارتان دشوار است. اگر خوب عمل کنید، اجرتان دو برابر است؛ اما اگر خداى نکرده بد عمل کنید، مؤاخذه تان هم دو برابر است. براى اینکه بتوانید این راه را سالم طى کنید و 1450 روزى را که در پیش دارید، بخوبى سپرى کنید، باید خود را به خدا وصل کنید. قرآن خواندنِ هر روز را فراموش نکنید. هر روز حتماً قرآن بخوانید؛ هر مقدارى مىت وانید. آنهایى که ترجمه ى قرآن را مى فهمند، با تدبر به ترجمه نگاه کنند. آنهایى که ترجمه ى قرآن را نمى فهمند، یک قرآن مترجَم خوب- که الحمد للّه زیاد هم داریم- کنار دستشان بگذارند و به ترجمه ى آن نگاه کنند. ممکن است ده دقیقه صرف وقت کنید و یک صفحه یا دو صفحه بخوانید؛ اما هر روز بخوانید؛ این را یک سیره ى قطعى براى خودتان قرار دهید. علامت بگذارید، فردا از دنباله اش بخوانید. تا آنجایى که مى توانید، به نماز و توجه و ذکر در نماز و به نوافل اهمیت دهید. خداى متعال به پیغمبر اکرم مى فرماید: «قم اللّیل الّا قلیلًا. نصفه او انقص منه قلیلا. او زد علیه و رتّل القرآن ترتیلا. انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا»؛ یعنى نصف شب را بیدار بمان، یا دو ثلث شب را بیدار بمان و عبادت کن- که این براى پیغمبر است؛ من و شما خیلى دهنمان مى چاید که از این حرفها براى خودمان بزنیم- چرا؟ «انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا»؛ ما مى خواهیم سخن سنگینى را به تو القاء کنیم؛ مى خواهیم حرف بزرگى را به تو بزنیم؛ بنابراین باید خودت را آماده کنى.
بار سنگین احتیاج به آمادگى روحى دارد؛ این آمادگى روحى هم همینطورى به دست نمى آید. اینکه ما بگوییم آقا برو دلت را صاف کن، بله، اساس همان صاف کردن دل است؛ اما صاف کردن دل فقط از راه نماز، از راه توسل، از راه توجه و از راه ذکر به دست مىآید.
اگر کسى خیال کند که مى توان دل و روح را بدون اینها صاف کرد، سخت در اشتباه است. از راه گریه ى نیمه شب، از راه خواندن قرآن با تدبر و با دقت، از راه خواندن ادعیه ى صحیفه ى سجادیه، دل انسان صاف مىشود؛ و الّا اینطورى نیست که بگوییم آقا برو دلت را صاف کن؛ هر کارى هم کردى، کردى.18
*******
حجگزاران عزیز را به خشوع و ذکر و انابه و تلاوت قرآن با تدبر و حضور در نمازهاى جماعت و مهربانى با حاجیان کشورهاى دیگر و پرهیز از وقتگذرانی هاى بیهوده، فرامىخوانم و از خداوند متعال موفقیت و عافیت و قبولى عبادات شما را مسئلت مىکنم و همه را به دعا براى حضرت بقیة اللّه أرواحنا فداه و فرارسیدن حکومت عدل جهانى آن ذخیرهى الهى دعوت مى کنم.19
*******
امروز که حکومت اسلامى تشکیل شده و نظام جمهورى اسلامى به وجود آمده است، ما معناى بسیارى از آیات قرآن را مى فهمیم، که قبل از تشکیل حکومت اسلامى، تصویر گنگ و مبهمى از آن آیات داشتیم. امروز که دشمنیهاى استکبار و قدرتهاى ظالم و ستمگر و افزونطلب در مقابل چشم ماست و صفآرایی هاى آنها را مشاهده مى کنیم- توطئه ها و نقشه هاى آنها و نوع فریب افکار عمومى یا فریب بعضى ذهنهاى آلوده ى برخى از خواص- براى ما آشکار مى شود که عمق معناى آیه ى قرآن چیست و به کجا اشاره مى کند و چه آسیب هایى را براى ذهن خوانندگان و متدبّران در قرآن مجسم مى کند. قدر این را باید دانست.
ما در جامعه ى خودمان مبالغ زیادى از آموزش قرآن عقب افتادگى داریم. باید اینها را جبران کنیم. اگر جوان مسلمان با قرآن انس پیدا کند و فرصت تدبّر در قرآن را به خود بدهد، بسیارى از شبهات دشمنان بى اثر خواهد شد. البته همه ى دستگاههاى فرهنگى کشور باید کمک کنند. باید مفاهیم قرآنى به وسیله ى خبره هاى این کار دسته بندى شود و به تناسب در جاى خود و در کتابهاى درسى- چه در مدرسه ها و چه در دانشگاهها- گنجانده شود. این ارتباط باید دائمى باشد.20
*******
تلاوت قرآن یک فضیلت بزرگ و یک ثواب است؛ اما این تلاوت وسیله اى براى رسیدن به معرفت است. این قرآن یک اقیانوس عظیم است. هرچه بیشتر جلو بروید، تشنه تر مى شوید و علاقه مندتر مى شوید و دل شما روشنتر مى شود. در قرآن باید تدبّر کرد. من بازهم از شما جوانان خواهش مى کنم که با معانى قرآن انس پیدا کنید و ترجمه ى قرآن را بفهمید. من بارها این را از جوانان خواسته ام و بسیارى هم اقدام کرده اند. قرآن را که هر روز تلاوت مى کنید. هرچه تلاوت کردید، ترجمه ى آن را هم نگاه کنید؛ بگذارید این مفاهیم در ذهن جوان شما حک شود. در آن صورت فرصت تدبّر پیدا خواهید کرد.21
*******
اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد. پروردگارا! تو را به ذات مقدس و به اسماء و صفات خودت و به اولیایت سوگند مى دهیم که این ماه رمضان را براى ملت ما مبارک فرما. پروردگارا! توفیق دعا، عبادت، تضرّع، روزه، تلاوت قرآن و تدبّر در قرآن به همه ى ما عنایت کن.22
پینوشتها:
13. بیانات در دیدار قاریان - 1386/06/22
14. بیانات در دیدار قاریان شرکت کننده در بیست و سومین مسابقات بینالمللى قرآن - 1385/07/04
15. بیانات در دیدار اعضاى هیأت دولت - 1384/07/17
16. بیانات در دیدار قاریان قرآن کریم - 1384/07/14
17. بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
18. پیام به کنگره عظیم حج - 1383/10/29
19. بیانات در دیدار جمعى از حافظان و قاریان قرآن نونهال و نوجوان کشور - 1380/06/28
20. بیانات در مراسم اختتامیه مسابقات حفظ و قرائت قرآن کریم - 1379/08/09
21. بیانات در خطبههاى نمازجمعه - 1377/10/04
22. بیانات در مراسم اختتامیهی مسابقات قرآن - 1377/09/01
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (دامت برکاته)
صفحات: 1· 2