تکلیف یا ولایت 2
ب ــ مفهوم «امور حسبیّه»
1 ــ تعریف لغوی: حسبه در لغت به معنای گوناگونی آمده است؛ از جمله در «معجم مقاییس اللغة» حسبه، به معنای حسابگری، سازماندهی، نظارت، کنترل و در نتیجه مدیریت و سرپرستی آمده است (ابن فارس، 1404ق، ج 2: 60).
در مقابل، برخی از نویسندگان، واژه ی «حسبه» را از لحاظ لغوی به معنای اجر و ثواب می دانند:
«واژه ی حسبه (به کسر) اسم مصدر و از ماده ی (احتساب) اشتقاق یافته و به معنای «اجر و ثواب» به کار می رود و امور حسبیه را از آن جهت حسبیّه می گویند که شخص، آنها را به خاطر ثواب انجام می دهد» (موسوی خلخالی، 1361: 427).
در «لسان العرب» نیز درباره ی معنای حسبه چنین آمده است: «والحسبه: مصدر احتسابک الأجر علی الله …و الاسم: الحِسبةُ بالکسر و هو الأجرُ».
2 ــ تعریف اصطلاحی: برای به دست آوردن معنای اصطلاحی حسبه در فقه، باید عبارات فقها را در تعریف آن، مورد بررسی قرار داد. ملا احمد نراقی در این باره می نویسد: «هر کاری که مربوط به حوزه ی زندگی دینی یا دنیوی مردم بوده و انجام آن لازم و غیر قابل اجتناب باشد؛ خواه بایستگی و اجتناب ناپذیری آن به دلیل عقلی و یا به اقتضای عرف و عادت باشد و یا به حکم شریعت» (نراقی، 1375: 536).
در کلام شیخ انصاری نیز چنین آمده است: «هر عمل پسندیده ای که یقین به رضایت شارع در تحقق خارجی آن احراز شود…و اگر احتمال داده شود که وجود یا وجوب انجام آن عمل مشروط به نظر فقیه است، رجوع فقیه در این گونه امور واجب است» (شیخ انصاری، 1378، ج 3: 554).
امام خمینی نیز امور حسبیّه را چنین تعریف کرده اند: «امور حسبیّه، چیزهایی است که احراز شده است شارع اقدس در هیچ حالی راضی به اهمال و فروگذاری آنها نیست» (امام خمینی، 1379، ج 2: 665).
آیة الله سید عبدالاعلی سبزواری، پس از بیان تعریف امور حسبیّه و اقسام آن، به دلایل روایی که بر انجام امور حسبیه دلالت دارند اشاره کرده و می نویسد: «این دلایل در واقع به خودی خود اذن برای تصدی است و در نتیجه برای انجام این امور، نیازی به اذن حکم شرع نیست، هر چند ممکن است اِذن حاکم، راهی برای اثبات و تشخیص موضوع باشد» (سبزاری، 1413ق: 255 ــ 256).
این امور، هرگاه متصدی خصوصی و یا عمومی داشته باشد، به وی واگذار می گردد، ولی اگر ثابت شود که مربوط به نظر امام است و یا احتمال دهیم که نظر فقیه در آن دخالت داشته باشد، باید به فقیه ارجاع داده شود (عمید زنجانی، 1366، ج 2: 82).
بنابراین، با توجه به تعاریف ارائه شده، می توان «امور حسبیه» را چنین تعریف کرد: امور حسبیه اموری هستند که نه تنها شارع مقدس راضی به انجام آن ها می باشد، بلکه در هیچ شرایطی، اجازه ی اهمال و فروگذاری آن امور را نیز نمی دهد. لذا نمی توان آن ها را ترک کرد تا بر زمین بمانند. از سوی دیگر، متولی خاصی برای انجام این امور، مشخص نشده است؛ به علاوه که انجام دادن آن، نیازمند ترافع قضایی و شکایت به قاضی هم نیست.
پس از روشن شدن مفهوم «ولایت» و «امور حسبیه»، به بررسی دو مبنا «اداره ی حکومت» و «ولایت بر حکومت» خواهیم پرداخت.
مبنای اوّل؛ اداره ی حکومت
صفحات: 1· 2