جشن میــــلاد امام چارمین آمـــــد پدید...
امام و حكـومت
امام سجاد(علیه السلام) به ايـن امر آگاه بود كه تا وقتى كه از طرف پايگاههاى مردمى پشتيبانى نشود, تنها در دست گرفتـن قدرت براى تحقق بخشيدن به عمل دگرگـونسازى اجتماع اسلامى كافى نيست. پـايگاههاى مـردمـى نيز بايـد به هـدفهاى ايـن قـدرت آگاه بـاشند و به نظريه هاى او در حكـومت ايمان داشته باشند و در راه حمايت از آن حركت كنـنـد و مـواضـع آن را براى توده مردم تفسيرنمايد و در برابر تنـد بادها با استـوارى و قدرت بايستند. امام سجاد (علیه السلام) ايـن امكانات را نداشت و به علت آگاهـى نداشتـن مردم چنيـن شكايت مـى فـرمـود:
(( پـروردگارا, در پيشامـدهاى ناگـوار روزگار به ناتـوانـى خويـش نگريستم و درماندگـى خـود را از جهت يارى طلبيدن از مردم در برابر كسانى كه قصد جنـگ با مـن داشتند ديدم و به تنهايى خـود در برابر بسيارى كسانى كه بـا مـن دشـمنى داشتنـد,نظر كردم.))(4)
امام (علیه السلام) از جنبه انقلابى, به صورتى كه مستقيما عهده دار آن گردد, كناره جويى فرمود و به ايـن بسنده كرد كه كـار قيـام را به كسـانـى واگذارد كه در اين مـورد بـر پـاى مـى خيزند.
به طـور كلى اجتماعى كه هر امام در آن زيـست مى كرد, شكل كار سياسى او را محدود و مشخص مى ساخت.
پيشوايان معصوم با وجود تـوطئه هايى كه دشمنان عليه آنها مى نمودند تا آنان را از زمينه حكـومت دور سازند, پيوسته مسئوليت خـود را در نگاهدارى مكتب و تجربه اسلامـى و مصـون نگاه داشتـن آن از فرو افتادن در ورطه انحـراف و جـدا شـدن از مبادى و معيارها وارزشهاى آن به گـونه اى كامل ايفا مـى كردنـد و هر وقت انحراف شدت مى يافت و از خطر فروافتادن در ورطه نابـودى بيـم مى داد, پيشوايان (علیه السلام) بر ضد آن حـوادث تـدبيرهاى لازم مى انديشيدند, و هر گاه تجربه اسلامـى و عقيدتـى در تنگناى مشكلـى گرفتار مىآمد و رهبريهاى منحرف به حكـم بـى كفايتـى از درمان آن ناتـوان مى شـد, امامان به نشان دادن راه حل و حفظ امت از خطرهايـى كه مردم را تهديـد مى كرد مبادرت مـى فـرمـودند .(5)
دستگيرى از درمانـدگان
يكـى از خـدمات ارزشمنـد امام سجاد(علیه السلام) رسيدگـى به درمانـدگان , يتيمان , تهيـدستان و بـردگان بـوده است. روايت شـده است كه آن حضرت, هزينه زنـدگـى صـد خانـواده تهيـدست را عهده دار بـود. گروهـى از اهل مدينه , از غذايـى كه شبانه به دستشان مـى رسيد, گذران معيشت مى گردند, امـا آوردنده غـذا را نمـى شناختند. پس از درگذشت على بن الحسين (علیه السلام) متوجه شدند كه آن شخص, امام زين العابدين (علیه السلام) بـوده است.
او شبانه به صورت ناشناس , انبان نان و مواد غذايى را خود به دوش مى كشيد و به در خانه فقيران و بينوايان مى برد , مى فرمود: صدقه پنهانى آتـش خشـم خدا را خاموش مى سازد. اهل مدينه مى گفتند: ما صدقه پنهانى را هنگامى از دست داديـم كه على بـن الحسيـن درگذشت. او در طول سالها به قدرى انبان حاوى آرد و ديگر مواد غذايـى را به دوش كشيـده و به در خانه فقيران بـرده بـود كه شانه اش پينه بسته بـود, به طـورى كه پـس از شهادت او , هنگـام غسل دادن جنـازه اش , جلب تـوجه مـى كـرد.(6)
علـى بـن طـاوس در كـتاب اقـبـال الاعـمال, ضـمـن بـيان اعـمال مـاه رمـضان مى نويسد: على بـن الحسيـن (علیه السلام) شب آخر ماه رمضان, بيست نفر برده را آزاد مى كرد مـى فرمود : ((دوست دارم خـداوند ببينـد كه مـن در دنيا بردگان خـود را آزاد مـى كنيـم بلكه مرا در روز رستاخيز از آتـش دوزخ آزاد سازد.))
او هيچ خدمتكارى را بيـش از يك سال نگه نمى داشت, وقتى كه برده اى را در اول يا وسط سال به خانه مىآورد, شب عيـد فطـر او را آزاد مى ساخت. بـردگان سياه پـوست را مى خريد و آنان را در مراسم حج , به عرفات مىآورد و آنگاه به سوى مشعر كوچ مى كرد. آنان را آزاد مى كرد و جوايز مالـى بـه آنان مـى داد. تا آنجا كه در شهر مدينه گروه عظيمـى از بندگان و كنيـزان , آزاد شده آن حضرت بـودند و آنان هـم بعد از آزادى , پيـوند معنـوى خود با را امام (علیه السلام) قطع نمى كردند.(7)
پي نوشت :
1 ـ ن.ك: ابن اسعد/ طبقات 156/5
بلاذرى / انسـاب 102/3 , 103, 146+اربلـى/كشف الغمه80/2+يعقـوبـى 46/2
مبرد/ الكامل 92/2
ابن قتيبه / المعارف 94,95.
2 ـ كلينى, كافى, 467/1
مفيد/ الارشاد 253/
اربلى / كشف اغمه 86/2
طبرسى/ اعلام الورى 256/
قمى / حسن بن حسن / تاريخ قم 196/.
3 ـ زندگانى على بن الحسين,ص 169ـ 188
من لا يحضره الفقيه, ج 2, ص 618
تحف العقول, ص 260ـ 278
الخصال, باب 50.
4 ـ صحيفه سجاديه , دعاى 49.
5 ـ زندگانى پيشوايان ما,ص 165.
6 ـ سيره پيشوايان, ص 229.
7 ـ پيشين , ص 302.
منبع: برگرفته شده از كتاب سيره وسخن پيشوايان، محمدعلى كوشا
صفحات: 1· 2