حدود حسن خلق
حدود حسن خلق در برخورد با مومنان و کفار
با توجه به آیات و روایات و سیره معصومین علیهم السّلام به دست می آید که حسن خلق از نظر آیین مقدّس اسلام «ارزش ذاتی» دارد، چه در برخورد با مؤمن باشد و چه در برخورد با کافر. حتی در مورد برخورد با سفیه شعری است در دیوان منسوب به امیرالمؤمنین که می فرماید:
وذی سفه یواجهنی بجهل *** واکره ان اکون له مجیبا
«سفیه» نه معنایش دیوانه است، بلکه یک کسی که رشد فکری ندارد. در این شعر اگر به جای سفیه کسی باشد که رشد فکری و هدف داشته باشد، کار او جنبه اجتماعی پیدا می کند و دیگری جای گذشت نیست. «و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما؛ هر گاه که مردم نادان به آن ها خطاب کنند با سلامت نفس (و زبان خوش) جواب دهند» (سوره فرقان، آیه 63). امیرالمؤمنین چنین سخنی می خواهد بفرماید: «وذی سفه یواجهنی بجهل» بسا هست که رشد فکری ندارند، با روی جهالت و نادانی خودشان با من روبرو می شوند، از من بدگوئی می کنند، به من فحش می دهند. «و اکره ان اکون له مجیبا» و من کراهت دارم از اینکه پاسخ آنها را بدهم.
یزید سفاهته و ازید حلما *** کعود زاد فی الاحراق طیبا
خیلی اتفاق می افتد که او بر سفاهت و جهالت و بدگوئی خودش می افزاید، من بر حلم خودم می افزایم مثل من مثل آن عودی است که در آتش می اندازند؛ هر چه آتش بیشتر می سوزد، بیشتر بوی خوشش ظاهر می شود. غرض اینکه حلم نیز یک ارزش اخلاقی است. این شعر در مطول است:
و لقد امر علی اللئیم یسبنی *** فمضیت ثمه قلت لایعنینی
من بر بعضی از اشخاص پست ناکس عبور می کنم (مرور می کنم) او فحش می دهد، (با خود) می گویم مقصود او من نبودم.
حسن خلق مؤمنان با یکدیگر
صفحات: 1· 2