حقوق بشر و کرامت انسانی
اعلامیه حقوق بشر اسلامی همانند اعلامیه جهانی حقوق بشر، بر شرافت و کرامت ذاتی انسان تکیه کرده و برخی حقوق لازم الرعایه را احصاء كرده است که باید آنها را به رسمیت شناخت و در مقام اعمال و اجرای آنها برآمد. برخی از اصولی که به عنوان حقوق آزادیهای اساسی در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده در این اعلامیه نیز آمده است. برخی از حقوق هم که در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیامده، در اعلامیه اسلامی مورد توجه و تصریح قرار گرفته است؛ مثل ممنوعیت استعمارگری و حق مبارزه با آن یا حق مقابله با تجاوز به حیات انسان و نیز حق زندگی در
محیط پاک و دور از مفاسد اخلاقی و داشتن امنیت دینی علاوه بر امنیتهای مربوط به جان و خانواده و ناموس و نیز اشاره به لزوم حفظ حرمت انسان حتی پس از حیات او و محترم شمردن جنازه او.
نوآوریهای اعلامیه حقوق بشر اسلامی
یکی از ارزشمندترین خصایص اعلامیه حقوق بشر اسلامی توجه به نکاتی است که در اعلامیه جهانی بدان توجه نشده است. این اعلامیه با حمایت از حقوقی که بیتردید در زمره حقوق مسلم بشر قرار دارند ولی در اعلامیه جهانی مورد غفلت واقع شدهاند، جایگاه خود را به عنوان اعلامیهای با مضامین بدیع در مقابل جهانیان به اثبات رساند و ارزش و اهمیت حقوق بشر در دین اسلام را نمایان كرد. اعلامیه مذکور با ممنوع شناختن استعمار و استعمارگری حق مبارزه با این موضوع را برای همه افراد بشر قائل شده است و به صراحت انواع گوناگون استعمار را به عنوان بدترین نوع بردگی تحریم میکند. اعلامیه حقوق بشر اسلامی حق رهایی و تعیین سرنوشت را برای تمامی ملتهایی که از استعمار رنج میبرند به رسمیت شناخته و تمام دولتها و ملتها را موظف به یاری رساندن به قربانیان استعمار در جهت نابودی این پدیده مخرب دانسته است.اعلامیه قاهره همچنین حق زندگی در محیط پاک و دور از مفاسد اخلاقی و لزوم حرمت انسان پس از مرگ را به گونهای بدیع مورد اشاره و پذیرش قرار داده است.
همچنین این اعلامیه قدرت حکومت را به امانتی تعبیر کرده که به حاکم یا هیات حاکمه سپرده شده است و مقتضای امانتداری این است که از آن سوء استفاده نشود و بنابراین استبداد و دیکتاتوری و هر نوع سوء استفاده از قدرت، خیانت در امانت تلقی میشود و ممنوع است و طبعا وقتی امین از دایره امانتداری خارج شد، مشروعیت خود را از دست می دهد؛ چنانكه در بند الف ماده 23 اعلامیه حقوق بشر اسلامی میگوید:«ولایت امانتی است که استبداد یا سوء استفاده از آن شدیدا ممنوع است زیرا حقوق اساسی انسان از این راه تضمین میشود».
در بحث مقایسه حقوق بشر غربی با حقوق مذكور در اعلامیه حقوق بشر اسلامی باید توجه كرد كه بدون قرارگرفتن موضوع تحت تاثیر احساسات و تعصبات، این دو اعلامیه از جهات بسیاری شبیه هم بوده و حتی اعلامیه اسلامی به استناد متون دینی، امتیازات و حقوق دیگران را هم پیشبینی كرده است ولی در عین حال این دو اعلامیه دارای تفاوتها و تناقضهایی به شرح زیر است:
اشتراکات دو اعلامیه حقوق بشری
1 ـ ممنوعیت بردهداری: بردهداری بهطور صریح در اعلامیه حقوق بشر اسلامی ممنوع شده است. ماده 11 بند الف میگوید:« انسان آزاد متولد میشود و هیچکس حق ندارد او را به بردگی بکشد یا ذلیل و مقهور خویش كند یا از او بهرهکشی كند و بندگی جز برای خداوند متعال وجود ندارد». این ممنوعیت در ماده 4 اعلامیه جهانی حقوق بشر هم تصریح شده است. آنجا که بیان میکند: « احدی را نمیتوان در بردگی نگاه داشت و داد و ستد بندگان به هر شکلی که باشد ممنوع است». نکته جالب این است که این موضوع در اعلامیه حقوق بشر اسلامی با تفصیل و توضیح بیشتری آمده است.
2ـ شناسایی حق مالکیت ادبی: حق دیگر، حق مالکیت ادبی یا استفاده از دستاوردهای علمی، ادبی، هنری و تکنولوژی است. این حق در اعلامیه اسلامی به رسمیت شناخته شده است. آن جا که در ماده 16 مقرر میدارد: «هر انسانی حق دارد از ثمرههای دستاورد علمی یا ادبی یا هنری یا تکنولوژی خود سود ببرد و حق دارد از منابع ادبی و مالی حاصله از آن حمایت كند و …». همین حق در بند 2 ماده 27 اعلامیه جهانی نیز تصریح شده که: «هرکسی حق دارد از حمایت معنوی و مادی آثار علمی، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود».
حق جنین كه در بند الف ماده 7 صریحا به این حق اشاره میشود. آنجا که بیان میكند: «هر کودکی از زمان تولد، حقی بر گردن والدین خویش و جامعه و دولت در محافظت دوران طفولیت و تربیت كردن و تامین مالی و بهداشتی و ادبی دارد؛ در ضمن باید از جنین و مادر نگهداری شود و مراقبتهای ویژه نسبت به آنان مبذول شود».
تفاوتهای دو اعلامیه حقوق بشری
1ـ برابری در حقوق: تفاوت عمده اعلامیه حقوق بشر اسلامی با اعلامیه جهانی حقوق بشر این است که اعلامیه جهانی نسبت به مذهب بهصورت کلی اشاره میكند، اعلامیه جهانی به جنبه عملی و کاربردی توجه دارد و اگر در مقدمه و ماده اول به اصل فلسفی کرامت و حیثیت ذاتی انسان و یکسان آفریده شدن آنها اشاره میکند، برای این است که بر مبنای آن اجرای حقوقی را بیان کند که برای همه، بدون هیچ تبعیض اساسی اجرا شود و بهانهای برای قیام و شورش وجود نداشته باشد و صلح، امنیت و نظم زندگی به خطر نیفتد، بنابراین به تامین زمینههای ارتقای روحیه ایمانی و حفظ دین و عقیده صحیح کاری ندارد و تکالیف را هم برای انسان برنمیشمرد، چون خواهی نخواهی انسانی که در جامعه و تحت حکومت زندگی میکند، مشمول مقررات الزامآور حکومت است ولی آنچه دغدغه خاطر تدوینکنندگان اعلامیه جهانی بوده، روشن نبودن و عدم رعایت حقوق انسانهاست که خود را ملزم به تبیین و تشریح آنها دانستهاند. مقایسه بین ماده 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 1 اعلامیه حقوق بشر اسلامی، تفاوت این دو دیدگاه را به خوبی نشان میدهد.
ماده 2 اعلامیه جهانی میگوید: «هرکس میتواند بدون هیچگونه تمایز، مخصوصا از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت، وضع اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر موقعیت دیگر از تمام حقوق و کلیه آزادیهایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده بهرهمند شود… ». ولی ماده 1 اعلامیه حقوق بشر اسلامی به تساوی اصل شرافت انسانی برای همه و برابری در تکلیف و مسئولیت اشاره میکند و در واقع عدم تبعیض را در تحمل تکلیف مورد تصریح قرار داده است، نه در برخورداری از حقوق. بند الف ماده 1 بدین شرح است: «بشر به طور کلی، یک خانواده است که بندگی نسبت به خداوند و فرزندی نسبت به آدم آنها را گرد آورده و همه مردم در اصل شرافت انسانی و تکلیف و مسئولیت برابرند، بدون اینکه هیچ تبعیضی از لحاظ نژاد، رنگ، زبان، جنس، اعتقاد دینی، وابستگی سیاسی، وضع اجتماعی و غیره وجود داشته باشد» و بعد اضافه میکند: «ضمنا عقیده صحیح، تنها تضمین برای رشد این شرافت از راه تکامل انسان است». یعنی با این که همه انسانها در اصل شرافت و مخلوق بودن یکسان هستند ولی آنها که عقیده صحیح دینی را به دست میآورند بیشتر کسب شرافت میكنند و در شرافت اکتسابی از دیگران جلو میافتند. اعلامیه جهانی حقوق بشر به این مسئله کاری ندارد و نفی و اثباتی بر این امر نمیكند ولی بر این امر اصرار دارد که بین دو انسان دارای عقیده متفاوت (ولو یکی صحیح و دیگری فاسد) باید از لحاظ حفظ حیات و حق دارا شدن مال و شرکت در اداره امور کشور و احراز مناصب و مشاغل و غیره یکسان رفتار شود.
2ـ کرامت و حیثیت:
کرامت و حیثیتی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر از آن سخن میگوید، هیچ پشتوانه منطقی و فلسفی ندارد و مشخص نکرده است که چرا انسان دارای این وصف شده است ولی در اعلامیه اسلامی، اساس این کرامت را مقام جانشینی خداوند «خلیفه الله» میداند که آفریدگار جهان به او اعطا کرده است و دیگر اینکه اعلامیه اسلامی به تربیت روحی و بالابردن سطح اخلاق و معنویات و فضایل انسانی پرداخته که اعلامیه جهانی در مورد آن سکوت كرده است.
3ـ نقش مذهب: نقش مذهب در اعلامیه اسلامی پررنگتر شده، این در حالی است که اعلامیه جهانی حقوق بشر به آن توجهی نكرده است و در ماده 18 گفته است: «هرکس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهرهمند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان است … ». این در حالی است که اعلامیه اسلامی در ماده 10 بیان میکند : «اسلام دین فطرت است و به کار گرفتن هرگونه اکراه نسبت به انسان با بهرهبرداری از فقر یا جهل انسان جهت تغییر این دین به دینی دیگر یا به الحاد، جایز نیست». که این ماده در تعارض آشکار با اعلامیه جهانی است زیرا اعلامیه اسلامی، دین اسلام را اصل و پایه و اساس تمامی اصول حقوقی دین میداند.
4ـ منشاء قدرت حکومت: تفاوت دیگر در مورد حکومت و منشاء اقتدار بین دو اعلامیه مشاهده میشود. اعلامیه جهانی حقوق بشر در بند 3 ماده 21 صریحا میگوید: « اساس و منشاء قدرت حکومت، اراده مردم است. این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز شود که از روی صداقت و به طور ادواری صورت پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد».
حکم این ماده از این واقعیت نشات میگیرد که انسان چون موجودی اجتماعی است به ناچار باید با توافق و مساعی با هم زندگی اجتماعی خود را اداره كند و بهترین راه رسیدن به این هدف شرکت افراد آن جامعه در انتخابات آزاد و انتخاب افرادی به نمایندگی از مردم است ولی اعلامیه حقوق بشر اسلامی در بند الف ماده 23 میگوید: «ولایت (حکومت) امانتی است که استبداد و سوء استفاده از آن شدیدا ممنوع است زیرا حقوق اساسی انسان از این راه تعیین میشود». در این ماده قدرت حکومت به امانتی تعبیر شده که به حاکم واگذار شده و شایسته نیست که حاکم امانتدار نبوده و یا از آن سوء استفاده كند.
5ـ حقوق خانواده: از دیگر تفاوتهای بین دو اعلامیه، راجع به حقوق خانواده است. بند 1 ماده 16 اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید: «هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچ گونه محدودیت از نظر نژاد، ملیت یا مذهب، با همدیگر ازدواج كرده و تشکیل خانواده دهند. در تمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی هستند». ولی اعلامیه حقوق بشر اسلامی در ماده 6 خود میگوید: « الف) در حیثیت انسانی، زن با مرد برابر است و به همان اندازه که زن وظایفی دارد، از حقوق خود نیز برخوردار است و دارای شخصیت مدنی و ذمه مالی مستقل و حق حفظ نام و نسب خویش را دارد . ب) بار نفقه خانواده و مسئولیت نگهداری آن از وظایف مرد است».
6ـ حق تابعیت جهانی: حق تابعیت جهانی در اعلامیه جهانی تصریح شده است. آنجا که بیان میکند: «هر کسی حق دارد که دارای تابعیت باشد و احدی را نمیتوان خودسرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد». ولی در اعلامیه حقوق بشر اسلامی به لحاظ این که دارالاسلام کشور و وطن همه مسلمانان از هر قوم و رنگ و نژادی است، اصلا مطلبی در این خصوص نیامده است.
اعلامیه اسلامی در ماده 10 بیان میکند : «اسلام دین فطرت است و به کار گرفتن هرگونه اکراه نسبت به انسان با بهرهبرداری از فقر یا جهل انسان جهت تغییر این دین به دینی دیگر یا به الحاد، جایز نیست». که این ماده در تعارض آشکار با اعلامیه جهانی است زیرا اعلامیه اسلامی، دین اسلام را اصل و پایه و اساس تمامی اصول حقوقی دین میداند.
مزایای حقوق بشر اسلامی بر اعلامیه جهانی
الف) حق فضل و کرامت ناشی از عمل و عقیده که در بند الف ماده 1 آمده است: « … و همه مردم در اصل شرافت انسانی و تکلیف و مسئولیت برابرند بدون هرگونه تبعیضی از لحاظ نژاد، رنگ، جنس، اعتقاد دینی، وابستگی سیاسی یا وضع اجتماعی و … ». گرچه این موضوع به صورت پراکنده و عام در بعضی از مواد اعلامیه جهانی قید شده ولی اعلامیه اسلامی بهطور وسیع به آن پرداخته است.
ب) حرمت اقدام به کاری و یا پناه بردن به وسیلهای که باعث به فنا رفتن نوع بشری شود. این موضوع در بند ب ماده 2 آمده است که: «زندگی موهبتی الهی و حقی است که برای هر انسانی تعیین شده است و بر همه افراد و جوامع و حکومتها واجب است که از این حق حمایت كرده و در مقابل هر تجاوزی علیه آن ایستادگی کنند و جایز نیست کشتن هیچکس بدون مجوز شرعی».
ج) حق حفاظت و نگهداری از افراد بیگناه و زنان و کودکان در هنگام جنگ و نزاع و مداوای زخمیها و حفاظت و نگهداری از اسیران و حرمت مثله کردن کشتهها که این موضوع در ماده 13 اعلامیه حقوق بشر اسلامی آمده است و حال آن در اعلامیه جهانی محلی از اعراب ندارد، گرچه این موضوع بعدها در معاهدات ژنو مورد توجه قرار گرفت.
د) حق جنین كه در بند الف ماده 7 صریحا به این حق اشاره میشود. آنجا که بیان میكند: «هر کودکی از زمان تولد، حقی بر گردن والدین خویش و جامعه و دولت در محافظت دوران طفولیت و تربیت كردن و تامین مالی و بهداشتی و ادبی دارد؛ در ضمن باید از جنین و مادر نگهداری شود و مراقبتهای ویژه نسبت به آنان مبذول شود».
به گزارش ایسنا، در مجموع میتوان گفت اعلامیه حقوق بشر اسلامی در واقع تلاشی از سوی جامعه اسلامی برای ابراز هویت اسلامی خود در سطح بینالمللی و بیان دیدگاهها و نظرات این دین الهی درخصوص حقوق انسانهاست. همانطور که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفت اعلامیه حقوق بشر اسلامی در برخی موارد برتریهایی نسبت به اعلامیه جهانی حقوق بشر دارد و در برخی موارد همانند اعلامیه جهانی بر شرافت و حیثیت و کرامت ذاتی انسان تاکید میکند اما بارزترین نكته این است كه اعلامیه حقوق بشر اسلامی با تاكید بیشتر به كرامت انسانی ویژگیهای متفاوتتری دارد كه میتواند به عنوان یك الگوی جهانشمول در این حوزه مورد توجه قرار گیرد.