در نهضت برادر
زينب (س) در نهضت برادر
پيش از ورود در معرض، لازم است در ابتدا مقدارى درباره عظمت شأن و قدر اين بانوى برگزيده سخن بگوييم. زينب (س)، دختر على و زهرا (عليهما السلام) در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم هجرت، در مدينه منوره ديده به جهان گشود. در پنج سالگى مادرش را از دست داد و از همان دوران طفوليت با مصيبت آشنا شد. او در دوران عمر بابركت خويش، مشكلات و رنج هاى زيادى را متحمل شد.
رحلت پيامبر (ص)، شهادت مظلومانه مادر، فرق خونين پدر، جگر پاره پاره و سر بريده برادران، شهادت فرزندان و برادران و برادرزاده ها و همچنين حوادث تلخى چون اسارت، نمونه هايى از آن است. اين سختى ها و مشكلات از او فردى صبور و بردبار ساخته بود. او را ام كلثوم كبرى و صديقه صغرى مى ناميدند. محدثه، عالمه و فهيمه از القاب او بوده و زنى عابده، زاهده، عارفه، خطيبه و عفيفه محسوب مى شده است. نسبت نبوى، تربيت علوى و لطف خداوندى از حضرت زينب (س) فردى با خصوصيات و صفات برجسته ساخته بود، طورى كه به او «عقيله بنى هاشم» مى گفتند. او با پسرعموى خود «عبدالله بن جعفر» ازدواج كرد و ثمره اين ازدواج، فرزندانى بود كه دو تن از آنان در كربلا، در ركاب مولى ابا عبدالله الحسين (ع) شربت شهادت نوشيدند. به خاطر مقام و منزلتش در نظر ديگران، حرمت خاصى داشت. وقتى او وارد مى گشت، تمام قامت بلند مى شد.
مهمترين و حساس ترين بخش زندگى او، سفر تاريخى اش به كربلا و متعاقب آن اسارت مظلومانه اش است كه از اين جهت شايد سهم او در نهضت حسين بيشتر از نقش امام حسين (ع) باشد. چون علاوه بر مصيبت هايى كه آن دو به طور مشترك متحمل شده اند، داغ از دست دادن برادرى چون حسين بن على (ع) و همچنين رنج سفر و مشكلات اسارت، سرپرستى بيماران و كودكان داغدار و زنان و… را زينب (س) به تنهايى به دوش كشيد.
زينب كبرى، هم مادر شهيد، هم فرزند شهيد، هم خواهر شهيد و هم عمه شهيد است. اين ويژگى ها را در كمتر كسى مى توان يافت. او حتى در برهه اى از زمان، يعنى پس از شهادت امام حسين (ع)، به دليل بيمارى امام سجاد (ع) و وظيفه سنگين هدايت، رهبرى و مديريت كاروان اسرا را نيز به دوش كشيد و با سربلندى اين بار سنگين را به مقصد رساند. ما در اين مقاله بر آنيم تا سهم آن حضرت را در نهضت عظيم ابا عبدالله الحسين (ع) بررسى كنيم.
صفحات: 1· 2