دوستان تنهایی رهبر
گشتي در كتابخانه شخصي رهبر انقلاب به روايت دكتر حداد عادل
(به بهانه هفته کتاب و کتابخوانی)
ابتدا اين را بگويم كه ما هيچوقت ننشستيم با آقاي خامنهاي مستقلاً راجع به كتابخانه و حوزه مطالعات ايشان صحبت كنيم؛ چون اين بحث به يك معنا به زندگي شخصي ايشان مربوط ميشود. وقتي خدمت ايشان ميرسيم، معمولاً آنقدر مسائل مهم و اساسي كشور و مسائل مربوط به فرهنگ و سياست و رسيدگي به آنها هست كه ديگر معني ندارد وقت ايشان را بگيريم و بنشينيم منحصراً راجع به كتابخانهشان صحبت كنيم. بنابراين آنچه ميگويم استنباطهايي است كه در خلال ساليان طولاني ـ يعني سي سال انس و آشنايي با ايشان ـ در ذهن من جمع شده است.
اولين نكته اين است كه قلمرو علايق مطالعاتي ايشان خيلي رسمي و منطبق بر حوزه مطالعات متعارف روحانيان نيست. بيشتر روحانيان به اقتضاي فضاي حوزه و درس و بحثي كه دارند، منطقه خاصي در مطالعه مورد علاقهشان است. هر صنف و گروه ديگر هم همينطور هستند؛ مهندسها، پزشكها و… بالاخره هر كسي يك قلمرو مشخص و مخصوصي را براي مطالعه خودش انتخاب ميكند. البته ممكن هم هست در هر يك از اين اقشار، گروهي اهل مطالعه نباشند اما اگر بخواهند مطالعه كنند، قلمرو خاصي براي آن دارند.
آقاي خامنهاي غير از فقه و اصول و معارف اسلامي كه در سنت تحصيلي ايشان، رسمي و درسي بوده و جزء مطالعات تحقيقي و پژوهشي ايشان به حساب ميآيد، از ابتداي زندگي ميدان وسيعي را براي مطالعه پيش چشم داشتهاند؛ همين قلمروهاي مطالعاتي هم پيكره اصلي كتابخانه شخصي ايشان را شكل ميدهند.
اين قلمرو مطالعاتي اولاً شامل ادبيات ميشود كه بخشي از مطالعات ايشان را شكل ميدهد. خصوصاً شعر كه ايشان براي آن اهميت زيادي قائل هستند و در درك لطايف و ظرائف شعري هم استاد هستند؛ نقد شعر ميدانند و از جواني در مشهد در حلقههاي شعرخواني و نقد شعر شركت ميكردند. آنهم حلقههايي كه ادبا و شاعران درجه اول خراسان و پيرمردهاي معروف ادبيات ادارهشان ميكردند. آقاي خامنهاي از جواني با آن محافل در ارتباط بوده و در نتيجه طبيعي است كه در كتابخانه ايشان، ديوان شعر فراوان ببينيد؛ مجموعههاي شعري قديم و جديد.
ايشان در عالم شعر فارسي كاملاً بهروز هستند. بسياري از جوانها كه ذوق و نبوغي در شعر از خودشان نشان ميدهند، نزد ايشان شناخته شده هستند. ايشان آثار آنها را ديدهاند. براي هر شاعري هم حسابي باز ميكنند و حسن و عيب او را در ذهن دارند و جايگاهي را در مجموعه ادبيات ايران به او نسبت ميدهند.
حوزه ديگر مطالعات ايشان ادبيات داستاني ايراني و خارجي است؛ اعم از داستان بلند يا داستان كوتاه. شايد بيسابقه و بينظير باشد كه يك مجتهد و مرجع و فقيه از چهل پنجاه سال پيش رمانهاي بزرگي مثل «دُن آرام» شوخولف با ترجمه بهآزين و يا آثار رومن رولان مانند «جان شيفته» را خوانده باشد و نسبت به آنها ارزيابي دقيقي داشته باشد. ايشان هنوز هم رمان خارجي ميخوانند و از خصوصياتشان اين است كه پس از خواندن كتاب، يادداشتي بهصورت جمعبندي مختصر در پايان كتاب مينويسند. من چندين رمان ديدهام كه ايشان نظر خودشان را در پايان آن نوشتهاند. ظاهراً يكبار هم تعدادي از اين اظهار نظرها توسط حوزه هنري چاپ شده. ايشان در اين يادداشتها رمان را تجزيه و تحليل ميكنند كه نويسنده كيست؟ اين رمان كِي و در چه شرايطي نوشته شده؟ نويسنده چه چيزي را هدف گرفته؟ و به چه طريقي خواسته مقصودش را بيان كند… اينها را مينويسند و داوري هم ميكنند كه خوب بوده يا بد؛ موفق شده يا نه.
قلمرو ديگر مطالعاتي ايشان آثار روشنفكري دوران معاصر است؛ با همه آن طيف وسيعي كه روشنفكري دارد. از آنهايي كه نسبت به دين و مذهب و انقلاب نظر منفي دارند تا آنهايي كه نزديك و طرفدار اين مسايل هستند. درواقع يكي از خصوصيات ايشان اين است كه جريان روشنفكري معاصر ايران را ـ خصوصاً قبل از انقلابش را ـ بهخوبي ميشناسند و آثار نمايندگان اين دوران را خواندهاند. شايد نزديكترين آنها به طيف مذهبيها، آل احمد باشد. ايشان با شخص آل احمد و با آثار و افكار او آشنا بوده و جايگاه او را در جريان روشنفكري و سبك او را در نثر فارسي كاملاً ميشناسد. ديگران را هم همينطور… آقاي خامنهاي با عقبه و تبار روشنفكران معاصر كه نويسندگان و روشنفكران عصر مشروطه هستند هم فيالجمله آشنا هستند. براي نمونه در اين زمينه كتاب «ماجراي روشنفكران اوليه» مورد توجه ايشان است.
صفحات: 1· 2