رشته نامرئی
مهدویت رشته نامرئی ارتباط ذات لایتناهی با بندگان است
مهدویت و اعتقاد به وجود منجی به مثابه رشتهای نامرئی، ارتباط دائم بین بندگان و پروردگار را حفظ و از ایجاد تفکری مبنی بر «فراموششدگی» در میان انسانها جلوگیری میکند. به گزارش راسخون به نقل از ایکنا، «ابراهیم الهاشمی»، قاری برجسته بلژیکی و محقق علوم دینی مقیم بروکسل، با بیان این مطلب گفت: اعتقاد به وجود منجی و موعود در همه ادیان و حتی برخی مکاتب فکری وجود دارد و هر مذهبی نامی خاص برای منجی خود دارد؛ ولی این اعتقاد و باور که فردی از تبار و نسل یکی از پیامبران الهی برای نجات بندگان خدا خواهد آمد، در بین پیروان مکتب تشیع پررنگتر و واقعیتر است. وی افزود: اولین لازمه اعتقاد به منجی، قبول این امر است که خداوند متعال هیچگاه بندگان خود را فراموش نمیکند و به هیچوجه آنان را بدون ولی و سرپرست نمیگذارد؛ به همین دلیل است که شیعه تاریخ هجدهم ذىالحجّه یا همان روز غدیر را با جان و دل پذیرفته است، چراکه شیعیان معتقدند خداوند متعال هیچگاه بشر را به حال خود رها نکرده است و بهطور یقین، بعد از درگذشت آخرین پیامبر(ص)، باید کسی به عنوان رهبر جامعه، مسئولیت ادامه راه اولیای الهی را بر عهده بگیرد. این دینپژوه بلژیکی در ادامه تصریح کرد: اگر این سلسله مراتب را مورد توجه قرار دهیم؛ در نهایت به امام حسن عسگری(ع) میرسیم که پس از وی، فرزندشان، امام مهدی(عج) باید امامت جامعه اسلامی را بر عهده بگیرد ولی به خواست خداوند و برای ادامه یافتن اسلام در مسیر صحیح، امام دوازدهم، از انظار غایب میشود ولی برکاتش را میتوان در هر لحظه در این جهان مشاهده کرد. وی با اشاره به اینکه در زمان غیبت وظیفه رهبری جامعه بر عهده افراد صالح است، تأکید کرد: در زمان غیبت امام زمان(عج)، فردی صالح باید رهبری جامعه اسلامی را بر عهده بگیرد و شیعه بر این باور است که این فرد کسی نیست جز ولیفقیه؛ یعنی کسی که شجاع، فقیه و عالم به مسائل زمان است. بر همین اساس است که ولایت فقیه به یکی از ارکان اصلی باورهای تشیع تبدیل شده چراکه ولی فقیه نماینده امام غایب در میان مسلمانان به شمار میرود. ابراهیم الهاشمی: درست است که اعتقاد به وجود منجی در میان ادیان و حتی مذاهب اسلامی نیز با یکدیگر تفاوت دارد ولی وجود این تفاوت، اصل موضوع را زیر سوال نمیبرد الهاشمی که دوبار برای حضور در مسابقات بینالمللی قرآن کریم به ایران سفر کرده است، با بیان اینکه دنیای تحت سلطه بشر، جهانی خالی از عدالت است، عنوان کرد: امروز در جهان با پدیدهای به نام «استعمار فکری» مواجه هستیم. اگر تا صد سال قبل این استعمار شامل اشغال سرزمینها بود، امروز تبدیل به تسخیر افکار و باورهای مردم و نوعی بیعدالتی بر این جهان حاکم شده است. بنابراین انتظار برای اصلاح این وضعیت در میان افرادی که به رحمت الهی باور دارند، امری عادی است و در این میان تنها گزینه بشری برای دستیابی به جامعهای آرمانی و عدالتمحور، ظهور منجی وعده داده شده در ادیان مختلف است. وی اضافه کرد: انسان موجودی است که فطرت کمالگرا دارد و همواره به دنبال ارتقای سطح فکری و روحی خویش است. البته در طول تاریخ همواره افرادی وجود دارند که برای دستیابی به اهداف دنیوی خود سعی میکنند محدودیتهایی در جامعه بشری ایجاد کنند که افراد این جامعه بهجای تلاش برای کسب معنویات و رسیدن به تکامل روحی، در سطح تفکرات مادی باقی بمانند و خادمان بلندپروازیهای آنان باشند. بنابراین اعتقاد به مهدویت، همان اعتقاد به لطف و نظر الهی و تداوم راهی است که نقشه آن توسط پیامبران ارائه شده است. این محقق علوم دینی در پایان با بیان اینکه تفاوتها در نوع نگرش به منجی، دلیلی بر انکار وجودش نیست، تأکید کرد: درست است که اعتقاد به وجود منجی در میان ادیان و حتی مذاهب اسلامی نیز با یکدیگر تفاوت دارد ولی وجود این تفاوت، اصل موضوع را زیر سؤال نمیبرد؛ مهم این است که افراد یا گروههای مختلف علیرغم داشتن تفاوتهای نظری، بر این باور هستند که فردی صالح، در نهایت رهبری این جهان را بر عهده خواهد گرفت و بشر را از ظلمی که در آن بهسر میبرد، رها خواهد کرد.