رمز جاودانگی حماسه حسینی (علیه السلام)
«سرّ جاودانگی حادثة کربلا، که اصل آن در مدت کمتر از یک روز و در بخش بسیار کوچکی از سرزمین پهناور اسلامی واقع شد، نیز همین هاست. در طی این سیزده قرنی که از این حادثة کبری و داهیة عظمی می گذرد، هر اَبَرقدرتی که آمد با هدف کربلا جنگید. هیچ قدرت جابری نیامد مگر اینکه گاهی با نام حسین(ع)، گاهی با قبر او، گاهی با زایر او، گاهی با وقف برای او و خلاصه همگی با مرام و آیین او جنگیدند و برای اضمحلال و نابودی هدف نهضت کربلا و شهدای گرانقدر آن، قیام و اقدام کردند؛ ولی هیچ کدامشان به مقصد شوم خود نرسیدند و نه تنها نتواستند این مشعل فروزان هدایتگر نسل بشری را خاموش کنند بلکه خودشان نابود شدند. از آن طرف در طول تاریخ افراد فراوانی جنگیدند، کشتند و کشته شدند ولی نام آنها در لابلای تاریخ دفن شد. یک مورخ بحّاث باید در صفحات تاریخ با جدیّت و پشتکار کنجکاوی کند تا بتواند از لابلای کتب تاریخی قصه ای تاریخی را استنباط کند. اما حماسة کربلا همواره سرآمد تاریخ است و بر تارک آن می درخشد. این بدان جهت است که آفرینندگان این حماسة پرشکوه افراد عادی نبودند بلکه کسانی بودند که عرفان ناب را با حماسه و نبرد دلیرانة خود آمیخته بودند. در کربلا مردانی بودند که با وضوی نماز عشا، نماز صبح می خواندند. بدین صورت که نماز مغرب و نافلة آن را که می خواندند مقداری استراحت می کردند: «کانوا قلیلاً من اللَّیل مایَهْجَعون»1 و بعد بر می خاستند و نماز عشا و نافلة آن را می خواندند و سپس به اذکار و ادعیه و مناجات مشغول بودند تا هنگام فضیلت نماز شب فرا می رسید و بعد از اقامة نماز شب، نافله و نماز صبح را به جا می آوردند و این سیرة حسنة آنان بود. اینها بودند که کربلا را حفظ کردند و نگذاشتند از صفحة تاریخ محو شود». (حماسه و عرفان، ص 312)
|