روزتان مبارک بلند قامتان تاریخ
معلم؛ يك شمع بلند ظلمت سوز با قامتي همچون سرو و فريادي از جنس آگاهي و نگاهي از سر صميميت و دلسوزي و جوششي از جنس تغيير و تجليگاه اميد از جنس لبخند.
با بودنت هيچ كودكي براي يافتن معناي محبت، سوختن، آگاهي، ساختن،… محتاج به هيچ فرهنگ لغتي نخواهد بود.
ميگويند ققنوس با دستان خويش هيمه ها را فراهم و سپس بالها را گشوده و به يك باره آتشي مي افروزد و سوختن را آغاز كه پايان سوختن آغاز دوباره و تولدي ديگر است.
اما هماره سوختن و برافروختن و بر طريق آهستگي و پيوستگي سوختن، و زمزمه آگاهي را نجوا كردن گفتماني آسماني است و بر فطرت ملكه آفرينش حركتي فرح بخش براي تعالي و “شدن” واقعي و تفسير واژه بودن و براي چه بودن.
اين نه هر تكرار كسل كننده بلكه تكرار خوبيها و گشايش رمز و راز خلقت خدواندي و گامي نزديكتر به هدف آفرينش خالق هستي و گفتماني نو در وسعت بيكران ظلماني و دريچه نگاهي نو بر گستره زندگي سراسر عشق، اميد،شور و شعف و بودن، انباشت عشق و كاشت و برداشت صداقت در رويش سبز بودن با هزاران قاصدك اميد براي آنست كه از شباب جواني تا ركاب پيري فرياد آگاهي را زمزمه و طعم تلخ زندگي به حلاوت و قلبت مأمن هزاران پرنده مهاجر و رازهاي ناگفته ديگر كه بر هر كس غير تو نامحرم است.
پس تو بگذار در قنوت دستانم بر آستان كريم
بر وسعت قلبت
بر سعه صدرت
و بر گفتمان مهربانت
بر جوشندگي چشمه زلالت
بر بخشندگي بيكرانت
و بر همه خوبيهايت سجده شكر بجاي آورم.
و بر طريق مولايم بر دستان پر مهرت بوسه عشق
و از كريم و خالق زيبائيها هميشه سبز بودن انديشه ات
افزون شدن توانت را براي آگاهي
آرزو كنم.