شهادت حضرت زهرا علیها السلام افسانه نیست (1)
این رسالهی کوتاه در وصف مظلومیت سرور زنان دو عالم، پارهی تن واپسین پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم)، مادر ائمه اطهار (علیهم السلام) و وارث سرور پیغمبران است. همان بانویی که همنشین اوصیا بود، فاطمهی زهرا (علیهاالسلام) که فرشتهای انسانی است، آن بتول عذراء و بانوی شهیده و ستمدیده، تا هنگامی که آسمان بر زمین سایه میگسترد، صلوات خدا بر او، و همسر و فرزندانش باد. وای؛ که چه غمی دل بشر را میجوشاند. دل فرزندان و شیعیانش، بیتالاحزان اوست. این رساله در بیان رنجها و مصیبتهایی است که بر وجود مبارک ایشان روا داشتهاند که منجر به شهادت آن بزرگوار گردید.
مقدمه
در این نوشتار، سخن از کسی است که پیکره مادی بدن، یعنی نطفه او از میوههای بیهمتای بهشتی است. بهترین زنان بهشتی؛ قابلهاش گردیدند، و پاک و پاکیزه با دریای عظمت و شوکت، قدم پاک به عرصه خاک نهاد، و فاطمهاش نامید. چنان مسیر پرپیچوتاب زندگی را به خوبی طی نمود، که از بزرگترین سفیر هدایت و فروزانترین خورشید نبوت و رسالت، پدر عالی مقامش به مدال (فداها أبوها) مفتخر شد. اما هزار حیف و افسوس که هنوز هجده بهار از زندگی دنیا بیشتر ندیده بود، که سفره زندگی او را برچیدند و بر گلبرگ چهرهاش، نقش سیاهی سیلی کشیدند. غنچه نشکفتهاش را پرپر کردند و صدها قصه پر از غُصّه دیگر. تاریخ اسلام حوادث بسیار تلخ و ناگواری به خود دیده است که مطالعه و بررسی آنها علاوه بر عبرتآمیزی، انسانها را با بسیاری از حقایق مسلم تاریخ صدر اسلام آشکار خواهد ساخت. یکی از این حوادث بسیار تلخ و ناگوار جریان سقیفه و بیعت گرفتن از امیرالمؤمنین (علیه السلام) و شهادت یگانه دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت زهرا (علیهاالسلام) است. این رویدادها آن چنان تأسفبار و غمانگیز است که فکر هر انسان مؤمن را به خود خیره میکند و دلش را مالامال از غصه و اندوه مینماید. واقعا"! چه زود سخنان و سفارشهای پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به فراموشی سپرده شد؟! و چه زود کینهها و بغضهای دیرینه سر باز کرد؟! و چه زود جسارتها و بیحرمتیها به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز گشت؟! کاش آن چه میگوئیم افسانه بود و خوابی زودگذر. اما هزار دریغ که حقیقت است و واقعیت؛ و این نوشتار، حکایتی است از یک واقعیت، واقعیتی جانکاه و دردآور، از یک دریا اندوه، یک اقیانوس غم و رنج، حکایت یک «شهادت در اوج غربت». این حوادث تلخ، آنچنان مسلّم و قطعی است، که در کتابهای معتبر شیعه و سنی به طور واضح و شفاف منعکس شده است، لذا جای هیچ گونه شک و تردیدی را باقی نمیگذارد. هرچند برخی از متعصّبان کوراندیش با حرفهای بیپایه و اساس سعی در غیر واقعی جلوه دادن این حقایق دارند. آن چه در این مجموعه به خوانندگان محترم ارائه خواهد شد، بیان گوشهای از روایات متعدد و فراوان اهل تسنن پیرامون وقایع تأسفبار پس از شهادت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و مصایب اندوهبار حضرت صدیقه طاهره (علیهاالسلام) است، که با تحلیل و بررسی دقیق آنها نتایج بسیاری در برخواهد داشت. اینک مطالبى را که در این مورد نقل کرده اند؛ تحت چند عنوان بیان میکنیم.
احترام خانه حضرت زهرا (علیهاالسلام) در قرآن
احترام خانه آن حضرت در قرآن و سنّت محدثان یادآورى شده، وقتى آیه مبارکه (فی بُیُوت اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الاْصَال) (1) بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرود آمد، پیامبر این آیه را در مسجد تلاوت کردند، در این هنگام شخصى برخاست و گفت: از پیامبر اکرم سؤال کردند مقصود شما از این بیوت با چنین اهمّیّت چیست؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: مقصود من از این بیوت خانههای پیامبران خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است! در همین موقع ابوبکر از جایش برخاست، در حالى که به خانه فاطمه (علیهاالسلام) و على (علیه السلام) اشاره داشت، گفت: آیا آن خانه هم از همان خانهها است؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ به ابوبکر فرمودند: آری آن خانه از برجستهترین آن خانهها است (2). پروردگار متعال میفرماید: (اللّه نُورُ السَّماوَاتِ وَالاْءَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کمِشْکاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کأَنَّهَا کوْکبٌ دُرِّی… .) (3) (خداوند روشنی آسمانها و زمین است. داستان روشنای حضرت او چونان چراغدانی است که چراغی در آن است و آن چراغ در آبگینهای و آن آبگینه گویی ستارهای است رخشان… .) حافظ ابن المغازلی شافی (4) با اسناد به علی ابن جعفر (5) نقل میکند که: از امام ابوالحسن کاظم (علیه السلام) مقصود این سخن خدا را پرسیدند که (چنان چراغدانی دارای چراغ) فرمود: چراغدان فاطمه است و چراغ حسن و آبگینه حسین. (گویی ستارهای است رخشان) فاطمه است که اختری بود فروزان در میان زنان جهان و (روغن آن چراغدان گوی که میدرخشد) اشاره به دانش آن حضرت است که همواره میتراود. (6) شخصیّت انسانی مانند فاطمهی زهرا علیها السلام دارای خصوصیّاتی است که وی را نشانهی قدرت بالغه و توانایی بدیع و عجیب پروردگار جهانیان قرار میدهد. خدای تعالی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را خلق فرمود تا آیت و نشانهی قدرت او در میان انبیا (صلی الله علیه و آله و سلم) و فرستادگانش باشد. آن گاه به ایجاد پارهی تن و دخت عزیز و گرانمایهی آن بزرگوار، فاطمهی زهرا علیها السلام امر فرمود تا آیتی بر قدرت بیمنتهایش در ایجاد و آفریدن آفریدگانی از جنس زنان باشد؛ یعنی زنی که خلاصه و عصارهی فضایل و کرامتهاست؛ پیامبرگرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدت نه ماه هر روز در مقابل خانه حضرت زهرا (علیهاالسلام) میایستادند و به حضرت زهرا (علیهاالسلام) و علی (علیه السلام)، سلام میکردند و این آیه را میخواندند: (إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) (7) (جز این نیست که خدا میخواهد آلودگی را از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند.) خانهای که اصحاب کساء در آن هستند. روایت معتبر و مشهور محور حدیث کساء از لسان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که از بهترین بانوان در جهان هستى و نظام حقپرستى است شرف صدور یافته و بما رسیده است و در صحت آن نزد اهل معرفت شک و تردیدى نیست فاطمه (سلام الله علیها) سیده نساء عالمین من الاولین و الآخرین این چنین فرموده است: روزى از روزها حضرت خیر الانام پدر عالى مقام نزد من آمد و فرمود من در بدن خود احساس ضعفى میکنم برخیز و کساء یمانى را برایم بیاور و من را در آن بپوشان من هم امر او را سریعاً اجابت نموده حضرتش را در آن کساء پوشانیدم و در این موقع به چهره نورانى او نظاره کردم مانند ماه شب چهارده میدرخشید. اندکى از این واقعه نگذشت که امام حسن (علیه السلام) گفت: مادرم بوى خوشى استشمام مینمایم (احساس میکنم بوى معطر روح بخش حضرت نبى اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) جدم خاتم انبیاء برادر وصى خود حضرت على مرتضى (صلوات الله علیهما) باشد. گفتم: آرى، پسرم قضیه آنچنان است که تو احساس نمودهاى اینک جدت حضرت ختمى مرتبت خود را زیر کساء پوشانیده است. آنگاه بسوى آن حضرت رفته و سلام عرضه داشته و اجازه خواست زیر کساء برود و جدش به او فرمود: داخل شو.
بیشتر بخوانید:رفتار با مردم؛ حضرت فاطمه زهرا (س)
پس اندکى نگذشت که حسین (علیه السلام) سبط رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و گفت: مادرم بوى خوشى مانند مشک پاکیزه شده نزد تو استشمام میکنم و قسم بحق آن کسى که شرافت خود را بتو عطا فرموده این بوى پیغمبر برگزیده خداست. گفتم: آرى، فرزندم چنین است. اینک برادرت حسن هم در کنار آن بزرگوار است در این موقع حسین هم رو به جانب کساء آورده و با کسب اجازه و سلام بر جد امجدش در زیر کساء داخل و شرفیاب محضر انور آن حضرت گردید. سپس چیزى نگذشت که پدر آن دو بزرگوار شیر شجاع حضرت اسدالله على مرتضى (علیه السلام) از راه رسید آن که هدایتکننده و برگزیده خدا و چهارمین نفر از اصحاب کساء است. آنگاه خطاب به ملکه ملک و ملکوت حضرت زهرا (علیهاالسلام) نموده و گفت: اى سیده نساء عالمین و اى کسى که در آسمان با او ازدواج نمودهام اینک من بوئى به مشامم میوزد که گویا گل تازهای است که از بوى خوشش مرا سرمست نموده و باید بوى خوش وجود مفخر عالمیان سید البشر بهترین کسى که عمره بجا آورده است بوده باشد. (این نسیم خوش بوى وزان حاکى از وجود اوست که جهانى را به نسیم علم و حکمت خود معطر ساخته است). حضرت فاطمه (علیهاالسلام) به حضرت على (علیه السلام) گفتم: آرى، على جان چنین است که تو میگوى بلى حضرتش در زیر آرامیده و بچهگان حضرتت را در بغل خویش به لطف و عنایت دربر گرفته است سپس جلو آمده از حضرت ختمى مرتبت اذن ورود گرفت و با سرعت مشرف به زیارت آن بزرگوار شده و داخل در تحت کسا گردید.
پنجمین کس از اصحاب کساء حضرت فاطمه زهراى اطهر دختر والا گهر پیغمبر خاتم است که فرمود: من هم بسوى آنان رفته با تقدیم عرض سلام بر پدرم رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، ایشان به من فرمودند: داخل کساء شو دختر عزیزم که تو بسیار محترم و گرامى هستی. چون بوسیله آن انوار خمسه که همه مظاهر نورند آن موضع نورانى شد و همگى در زیر کساء جمع و اجتماع آل عبا در آن جایگاه برقرار شد آنگاه از صنع الوهى ندای رسید: من که خداوند عالم و آفریننده عالم و آدم خالق و جمیع مخلوقات هستم سوگند یاد میکنم و قسم میخورم که به عزت و جلالم همانا هیچ آسمانى و زمینى و هیچ ماه تابان و قمر منیرى و هیچ منظومه شمسى و خورشید نورفشانى و هیچ بحرى و دریایی و هیچ فلک و فلکى و بالجمله هیچ مخلوق و موجودى اعم از مبدعات و مخترعات و مکونات را نیافریدم مگر جهت خاطر همین کسانى که در تحت کساء قرار دارند. جبرئیل ملک مقرب دربار الهى عرض کرد: پروردگارا چه کسانى در زیر کسایند؟ تو را به حق آنان قسم میدهم که هویت ایشان را براى من بیان و آنان را به من معرفى فرمای. ذات اقدس حق تعالى و مبدء اعلى در جواب جبرئیل فرمود (… فاطمة و ابوها و بعلها و بنوها…) جبرئیل، نظام کل طفیل وجود آنان میباشد. ایشان خاندان جلیل نبوت و معدن رسالت و گنجینههاى علم و حکمت هستند. فاطمهاند و پدر فاطمه ایشان فاطمهاند و شوهر فاطمه ایشان فاطمهاند و فرزندان فاطمه. جبرئیل عرضه داشت: پروردگارا آیا مرا اجازت و رخصت میدهى که بروم بسوى زمین نزد اصحاب کساء و در خدمت آنان باشم و ششمین نفر در تحت کساء باشم.
خداوند متعال فرمود:
آرى؛ برو و شرفیاب شو به محضر ایشان و با ابلاغ سلام من بر ایشان آیه شریفه تطهیر را بر آنان تلاوت نما. جبرئیل فرمان الوهى و رب جلیل را امتثال و سلام خداوند متعال را ابلاغ نمود. (إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً) آیه را آورد و خود را حسبالامر پروردگار قرار داده و عرض نمود: ذات اقدس الوهى شما را به این تطهیر از تمام ارجاس اختصاص داده است و کرامت را مختص شما قرار داده و این از فضل عظیم بینهایت ذات احدیت جلت عظمته میباشد. که این درجه عالیه را مخصوصاً بشما عطا و افاضه فرموده است. سپس حضرت ولى الله اعظم مرتضى (علیه السلام) از حضرت رسول خاتم محمد مصطفى (صلی الله علیه و آله و سلم) سئوال کرد و عرض نمود: اى حبیب من بفرما جلوس و نشستن ما در اینجا چه بهره و فائده بر آن مترتب است و نفعش بحال امت و شیعیان ما چیست؟ حضرت نبى اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود سوگند به کسى که مرا به رتبه نبوت ختمیه برگزید و مرا از میان کل نظام هستى منتخب و مختار خود قرار داده است که فوائد بسیار و بهرههاى بیشمار از این جلوس ما در این موضع عائد و نصیب دوستان و شعیان ما میشود. از جمله اینکه یاد این ماجرا و خبر نافع اثر در هر مجلس و محفل که از ناحیه شیعیان و پیروان ما مطرح شود خداوند متعال و ذات ذى الجلال و الاکرام رحمت خاصه رحمیه خود را نازل و جنودى ربانى از سپاه و لشکریان خود از ملائک و فرشتگان الهى که قواى پخش رحمت و فیض پروردگارند بطور دسته جمعى محور آنان جمع و اطراف آنان را میگیرند. و برکات ما را بر آنان نازل و فیض و رحمت ما را بر آنان اشراق و متجلى میسازند و پیوسته آن فرشتهگان و مأمورین انتظام الهى از آنان حراست و حفاظت و نگهبانى مینمایند تا هنگامى که از آن مجلس نورانى متفرق و پراکنده شوند. نه تنها همین است که از فوائد بلکه تشکیل مجلس و محفل ذکر حدیث کساء موجب رفع غموم و کشف هموم و برطرف شدن اندوه آنان گردد.
و نیز از جمله فواد ذکر حدیث کساء در مجالس و محافل آن است که حاجت حاجتمندان اداء و نیاز نیازمندان روا و گرفتارىهائی که در نظر دشوار است به لطف و عنایت پروردگار مرتفع شده ارباب حاجت مشمول فضل خدا گردیده رضوان و خوشنودى خود را شامل حال ایشان کند و بهتر از این فوائدهاى متصور نیست.
پس از بیان خاتم پیغمبران در رابطه حدیث شریف کساء و ذکر فوائد آن امیر اهل ایمان على (علیه السلام) فرمودند: شکر بینهایت خدا را که ما و پیروان واقعى ما را نائل به این فیض خاص و نعمت گردانید و این سعادت را به شیعیان ما عطا نموده و باید در قبال این نعمت و سعادت و رستگارى شاکر و سپاسگذار پروردگار خود بوده باشیم. مشخص است که شئون کمالیه و فضائل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بسیار فراوان است و به همین دلیل است که نمیتوان همه آنها را شمارش کرد و این بس که براى اثبات این واقعیت اسماء و القاب حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بیان شود:
(رحیمه) نامیده شده است به این دلیل که مظهر رحمت رحیمیه الهیه است.
(صفیه) نامیده شده است به این دلیل که مختار و برگزیده خداست.
(شریفه) نامیده شد است به این دلیل که داراى شرافت نسبى و حسبى و شخصى است.
(جمیله) نامیده شده است به این دلیل که مظهر جمال ذات کل الجمال الوهى است.
(انسیه حوراء) نامیده شده است به این دلیل که او انسان فرشتهخو است.
(رشیده) نامیدهاند به این دلیل که آن حضرت در نهایت کمال عقلانى و روحى و جسمى است.
(معصومه) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت داراى مرتبهای عصمت است.
(عفیفه) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت در منتهى درجه پاکدامنى است.
(عطوفة) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت در مرتبه عطوفت و مهربانى است.
(رؤفة) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت در مرتبه رأفت و دلسوزى است
(حبیبةالله) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت حبیبةالله و محبوب خداست.
(بقیةالنبوة) نامیده شده است به این دلیل که حضرت وجودش موجب بقاى دین اسلام است.
(کوثر محمدى) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت وجودش منشاء خیر کثیر است.
(رکنالهدى) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت رکن اساسى دین و هدایت است.
(زاهد) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت تارک دنیا است.
(عابد) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت دائماً به پرستش خداى یکتا اشتغال داشته.
(عارفه و شاهده) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت همیشه مستغرق در شهود شروق نور حق بوده است.
(ملیکة) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت خاتون دنیا و آخرت و ملکه ملک و ملکوت است.
(فاطمه) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت از هر شر و بدى و آراسته و دریای خیر و خوبى بوده است.
(صدیقة) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت در تمام گفتارش صادق و راستگو بوده است.
(محدثه) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت همیشه با فرشتگان صحبت داشته است.
(راضیه) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت از هر جهت و هر بابت راضى و خوشنود بقضاء الهى بوده است.
(مرضیه) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت تمام اعمال و رفتارش بتمام جهات مورد رضایت پروردگارش بوده است.
(زهرا) نامیده شده است به این دلیل که آن حضرت وجودش مظهر نور است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: (… نور دخترم فاطمه از نور خداست… .) (8)
ادامه دارد…….