شهید غریب
«حمید باکری» در آذر سال 1334 در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود. در کودکی مادرش را از دست داد و در دبیرستان فردوسی ارومیه تحصیل کرد و موفق به اخذ مدرک دیپلم ریاضی شد. به گزارش فارس، حمید بعد از کسب دیپلم در کنکور شرکت کرد و پذیرفته شد اما به پیشنهاد برادرش به سربازی رفت. او دوران سربازی را در یکی از پاسگاههای ژاندارمری در اطراف ارومیه گذراند.
گذراندن دوره چریکی در سوریه
حمید در 21 سالگی و ظاهرا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر کرد. او ابتدا به ترکیه و از آن جا برای گذراندن دوره چریکی عازم سوریه شد. سپس به آلمان رفت و برای ادامه تحصیل در دانشگاه کلن اسم نویسی کرد که به علت هجرت امام خمینی(ره) به پاریس، فقط یک هفته در کلاس درس حاضر و پس از آن عازم پاریس شد.
حمید با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران برگشت و برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در مراکز نظامی مشغول فعالیت شد. او با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 57 به عضویت سپاه درآمد و به عنوان فرمانده عملیات با عناصر دشمن که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب شروع به فعالیت کرده بودند به مبارزه پرداخت. او در عملیاتهای پاکسازی منطقه سرو و آزادسازی مهاباد، پیرانشهر و بانه نقش مهم و اساسی داشت و با استفاده از طرحهای چریکی باعث شد که سنندج پس از مدتها آزاد شود.
فرماندهای که دوش به دوش سربازانش میجنگید
حمید با شروع جنگ تحمیلی به آبادان رفت و فرماندهی خط مقدم ایستگاه 7 آبادان را به عهده گرفت و به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت. او برای مدتی از سوی جهاد سازندگی، مسئولیت پاکسازی مناطق آزاد شده کردنشین را در منطقه سرو عهده دار شد که در آن شرایط کمتر فردی میتوانست چنین مسئولیتی را بپذیرد.
سپس به عنوان مسئول کمیته برنامه ریزی جهاد استان تعیین شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلی میدانست و معتقد بود که در جبهه مفیدتر است، حضور دائمی اش را در جبهههای نبرد با صدام متجاوز از عملیات فتح المبین شروع کرد. حمید در عملیات بیت المقدس فرمانده گردان تیپ نجف اشرف بود و با تلاشی که کرد نقش موثری در گشودن دژهای عراقیها برای ورود به خرمشهر داشت و بالاخره پیروزمندانه وارد خرمشهر شد و بعد از عملیات رمضان برای فعالیت دائمی در سپاه پاسداران مصمم شد.
همچنین او در عملیات موفقیت آمیز «مسلم بن عقیل» به عنوان مسئول خط تیپ عاشورا در جنگ تن به تن شرکت کرد و از ناحیه دست مجروح شد و با شایستگی که از خود نشان داد از طرف فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل(ع) منصوب شد. شرکت در عملیات والفجر 1، 2 و4 از افتخارات حمید بود که همیشه دوش به دوش برادران رزمنده بسیجی اش در خطوط اول حمله شرکت داشت و فرماندهان زیر دستش را به استقامت ترغیب میکرد و به آنها یاد میداد که چگونه با دست خالی از امکانات مادی در مقابل دشمن که سراپا زره پوش و مجهز به پیشرفته ترین امکانات جنگی عصر است، فقط با اتکا بهایمان باید جنگید.
جانبازی که شهید شد
حمید در والفجر یک از ناحیه پا و پشت، زخمی و بستری شد که پایش را از ناحیه زانو عمل جراحی کردند. هرچند اطرافیانش متوجه بودند که از درد پا رنج میبرد ولی هیچ وقت این را به زبان نیاورد و در نهایت در عملیات خیبر با اولین گروه پیشتاز که قبل از شروع عملیات باید مخفیانه به عمق پادگانهای دشمن میرفتند و کنترل منطقه را به دست میگرفتند، عازم شد و ساعت 11 شب چهارشنبه 3 اسفند 62 شروع عملیات خیبر بود که با بی سیم خبر تصرف پل مجنون در عمق 60 کیلومتری عراق را اطلاع داد. حمید باکری در حالی که به همراه یارانش برای حفظ این پل مهم میجنگیدند، بر اثر اصابت آر.پی.جی شهید شد و چون نتوانستند جسد او را به کشور برگردانند، مفقودالاثر نام گرفت.
شادی روح این شهید غریب و مظلوم