7 مهر 1360 شهادت سرداران اسلام:فلاحی،نامجو ،کلاهدوز ،فکوری وجهان آرا در سانحه سقوط هواپیمای ارتشی
پس از پايان موفقتآميز عمليات ثامنالائمه، پنج تن از فرماندهان رده بالاي ارتش و سپاه جهت تقديم گزارش به امام خميني (ره) بوسيله يک فروند هواپيما ي سي ـ 130 عازم تهران شدند. هواپيما درساعت 19:59 روز هفتم مهرماه در جنوب غربي کهريزک دچار سانحه ميشود و به علتي نامشخص هرچهار موتور هواپيما همزمان خاموش ميشود . خلبان تلاش ميکند هواپيما را در همان منطقه به زمين بنشاند. چرخهاي هواپيما بوسيله دستگيره دستي باز ميشود و هواپيما در زمين ناهموار فرود ميآيد اما پس از طي مسافتي، در نقطهاي متوقف و بال چپ هواپيما به زمين اصابت ميکند. هواپيما آتش ميگيرد و 49 نفر سرنشين آن از جمله 5 تن از سرداران رشيد اسلام به درجه شهادت نائل آمدند.
اين 5 شهيد بزرگوار که در حال خدمت به ميهن اسلامي به جوار رحمت حق تعالي شتافتند عبارت بودند از: 1ـ سرلشکر فلاحي (رييس ستاد مشترک ارتش) 2ـ سرلشکر سيد موسي نامجو (وزير دفاع) 3ـ سرلشکر يوسف کلاهدوز (قائم مقام سپاه پاسداران) 4ـ سرلشکر فکوري (مشاور جانشين رييس ستاد مشترک ارتش) 5ـ سرلشکر جهانآرا (فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر و آبادان)
خاطراتی ازشهید سرتیپ خلبان سید موسی نامجو
|
|
از نظر ابعاد مذهبی، ایشان هیچ كم و كسری نداشت. مرتب روزه میگرفت و خیلی وقتها نماز شب میخواند. نماز شب او نماز معمولی نبود؛ طوری گریه میكرد كه اتاق به لرزه میافتاد. ما گاهی از صدای گریه او بیدار میشدیم.
|
زندگی نامه شهید ولی الله فلاحی
|
|
آن قدرعاشق و دلباخته ی امام(ره)بود که همه جا ارادت خودش را به ایشان نشان می داد. یکبار که بنی صدر به دانشگاه افسری آمده بود، با شجاعت شعار داد: فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا وقتی بنی صدر این را شنید فقط یک چیز گفت: دانشکده افسری هم از دست رفت…
|
زندگینامه شهید یوسف کلاهدوز
|
|
مونس و همدم او در تمامي اوقات قرآن كوچكي بود كه پيوسته همراه داشت و هرگاه فرصت مييافت آن را ميگشود و از سرچشمه زلال اين وحي الهي سود ميجست. همين امر يعني پيروي جزء بجزء احكام الهي و دستورات قرآن او را به گونهاي ساخته بود كه زندگي وي پر از خير و بركت باشد.
|
خاطراتی ازشهید سرتیپ جواد فکوری
|
|
یکروز جواد هراسان به خانه آمد و گفت: ساک مرا ببند میخواهم با تیمسار فلاحی به جبهه بروم. برخلاف همیشه نگران شدم و خواهش کردم نرود. به او گفتم: تو مدت ها در جبهه بودی، من و بچهها دوری تو را زیاد تحمل کردیم….
|
زندگینامه و وصیت نامه شهید محمد جهان آرا
|
|
ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای امام! درد تو را جوانان درک می کنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند.
|