تنم درد می کند....
blogs/4mahal/siwG85O3_535.jpg” alt="” />
تا سرفه میکنم بدنم درد میکند
زینب مرا نبوس، تنم درد میکند
از من نخواه با تو کنم درد دل علی
تا حرف میزنم دهنم درد میکند
blogs/4mahal/siwG85O3_535.jpg” alt="” />
تا سرفه میکنم بدنم درد میکند
زینب مرا نبوس، تنم درد میکند
از من نخواه با تو کنم درد دل علی
تا حرف میزنم دهنم درد میکند
blogs/4mahal/siww0eOy_535.jpg” alt="” />
صد بهار و صد خزان در دیده های فاطمه
هفت سین نه هفت آسمان بازیچه های فاطمه
بر مشامم میرسد از بادهای سال نو
بوی اسپند خوشی از روضه های فاطمه
blogs/4mahal/021111111111111.jpg” alt="” width="582″ height="812″ />
منم در سفره دارم هفت سین را
ولی تواَم شده با داغ زهرا
بود سین نخستین سیلی کین
به روی مادرم با دست سنگی
ببین بر سفره سین دومم را
که سویی نیست در چشمان زهرا
بگویم سین سوم تا بسوزی
که مادر سوخت بین کینه توزی
ازین ماتم دل حیدر غمین است
که سین چارمم سقط جنین است
به روی سفره سین پنجم این است
سر سجاده اش زینب حزین است
شده سفره پر از اشک شبانه
ششم سین،مانده سوت و کور خانه
چه گویم ای عزیز ازسین آخر
بود آن، سینه ی مجروح مادر
blogs/4mahal/01111111111111111111.jpg” alt="” width="560″ height="783″ />
از بغض،از اندوه،از تردید می ترسم…
از اشک های رفته ی هر عید می ترسم
حوّل محوّل، منقلب کن قلب ِ سنگم را
واسع نما قلب سخیف و چشم ِتنگم را
از روزهای غافل و مغلول بیزارم
از زندگی بر پایه ی معمول بیزارم
از زنده زنده دفن بودن بین آدمها
کتمان رنج ِ زندگی، عادت به این غمها
بیزارم و بیزارم و بیزارم و بیزار
از این فضای مضطرب از این همه دیوار
از این همه سین، از سکوت ِ سرد بیزارم
از سین های منعکس در درد بیزارم
با سین ِ اول، از تمام ِ زندگی “سیر"م
با سین ِ دوم “ساعتی” محتوم میمیرم
با سین ِ بعدی “سرکه” هرگز مُل نخواهد شد
بی “سکّه” دنیای محبت گل نخواهد شد
با سین ِ بعدی “سنگ” اندازی تقدیر است
عمری نشستی منتظر این “سبزه"تزویر است
دنیا فقط در پاسخ ِ یک ذرّه “سیب” آمد
دنیای شوخ و بازی وآدم فریب آمد
آمد جهان سر به سر سختی و سودایی
سال ِ سکوت و سیم آخر، مرگ سرپایی
سنگر گرفتن پشت ِ سدّ سال هایی دووور
یک افتخار کهنه و مفلوک و بی منظور
سین صحیح سفره ی عیدی سیاهی بود
دنیا شبیه حال و روز ِتنگ ماهی بود
در دو عالم، جلال ما زهراست
رمز تغییر حال ما زهراست
عید با فاطمیه می آید
ذکر تحویل ما زهراست
گر بگویم که مرا با تو سروکاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
حضرت زهرا سلام الله عليها از منظر اميرالمومنين عليه السلام
اگر چه بيان عظمت مقام حضرت فاطمه عليها السلام در نزد حضرت علي عليه السلام خود تحقيق مستقلي مي طلبد لکن در اين جا فهرست وار، به ذکر پاره اي از موارد، پرداخته شده تا بيانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد. توجه به اين نکته نيز در نوشتار زير حائز اهميت است که، ميزان علاقه اميرالمومنين عليه السلام به همسرش الگويي براي همه خانواده هاست.
مباهات حضرت علي به همسرش فاطمه عليها السلام
شخصيت بزرگي چون علي عليه السلام به همسرش فاطمه عليها السلام افتخار مي کند و همسري با او را براي خود فضيلت و ملاک برتري بر ديگران و شايستگي پذيرش مسئوليت هاي سنگيني چون رهبري جهان اسلام مي داند. برخي از موارد که حضرت براي اثبات حقانيت خود به داشتن همسري فاطمه عليها السلام استناد فرموده اند عبارت است از:
* در پاسخ نامه اي به معاويه از جمله فضيلت ها و امتيازهايي که حضرت به آن اشاره مي فرمايند اين است که «بهترين زنان جهان از ماست و حماله الحطب و هيزم کش دوزخيان از شماست».(1)
*در جريان شوراي شش نفره که خليفه دوم براي جانشيني تعيين کرده بود حضرت خطاب به ساير اعضا فرمود: «آيا در بين شما به جز من کسي هست که همسرش بانوي زنان جهان باشد؟» همگي پاسخ دادند: نه.(2)
*حضرت علي عليه السلام در ضمن پاسخ به نامه معاويه مي نويسد: «دختر پيامبر صلي الله عليه وآله همسر من است، نوادگان حضرت احمد صلي الله عليه وآله همسر من است، نوادگان حضرت احمد صلي الله عليه و آله فرزندان من از فاطمه عليه السلام هستند، کدام يک از شما سهم و بهره اي چون من دارا هستيد».(3)
*در جريان سقيفه حضرت ضمن برشمردن فضايل و کمالات خويش و اين که بايد بعد از پيامبر، او رهبري و هدايت جامعه اسلامي را عهده دار شود به ابوبکر فرمود: «تو را به خدا سوگند مي دهم! آيا آن کس که رسول خدا او را براي همسري دخترش برگزيد و فرمود خداوند او را به همسري تو [علي] درآورد من هستم يا تو؟ ابوبکر پاسخ داد: تو هستي.(4)
صفحات: 1· 2