کمک به پیغمبر......
29 اردیبهشت 1394 توسط خادم الشهداء
با استغفار، پیغمبر را کمک کنید!
بسم الله الرحمن الرحیم
روی عن الحسین بن علی(علیهما السلام) قال: الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ يُسْبِغَ عَلَيْهِ النِّعَمَ وَ يَسْلُبَهُ الشُّكْر.[1]
این روایت از امام حسین(صلوات الله علیه) نقل شده است که حضرت فرمودند: استدراج از ناحیه خداوند نسبت به بنده اش، به این معنا است که خدا «نعمتی» را به سمت بنده میفرستد و سرازیر میکند و از آن طرف، «شُکر» را از او میگیرد.
معنای «استدراج»
من در گذشته روایات متعدّدی را در ارتباط با «رابطه میان حوادث و گرفتاری ها با معصیت و گناه» خوانده ام که اینجا، جای مطرح کردن آن ها نیست؛ ولی در این روایت بحثی راجع به استدراج داریم که یکی از دلائل گرفتاری های انسان را دربر دارد. امام حسین در این روایت، استدراج را معنا میکنند که گاهی خدا به بنده اش نعمت میدهد، ولی از آن طرف بنده، شکر نعمت را به جا نمیآورد؛ این به خاطر آن است که خداوند حالت شکرگذاری را از بنده سلب کرده است.
چرا «استدراج»؟!
اینجا سؤال پیش میآید که چرا خدا چنین میکند و حال شکر را از بنده اش میگیرد؟ او که نعمت را به بنده میدهد، توفیق شکر را هم به او بدهد! یعنی چه که او نعمت را بدهد ولی توفیق شکر را از او بگیرد؟[2] چرا خدا توفیق شکر را از بنده اش میگیرد تا او نتواند شکر نعمت را به جا آورد؟ اصلاً چه طور میشود که خدا با بنده اش چنین میکند؟
ناشکریِ انواع نعمت ها
حالا من خواهم گفت، چه طور میشود که استدراج پیش میآید. البته بنده اینجا نمیتوانم زیاد روایت بخوانم و به نقل یک روایت بسنده میکنم. در روایتی از امام صادق(صلوۀ الله علیه) آمده است که[3] گاهی خدا به بنده اش نعمتی را میدهد، او هم آن نعمت را در راه معصیت خرج میکند و با آن گناه میکند.
منظور از نعمت هم در این روایت فقط پول نیست؛ چشم، گوش، دست، پا و تمام قوای انسانی، نعمت هایی است که خدا به انسان داده است. نعمت، فقط پول و اسکناس نیست! چشم هایتان را باز کنید و نعمت هایی را که خدا داده است، بشناسید! نعمت، متّصله و منفصله دارد که تمام سرتاپای انسان و آن چیزهایی که متعلّق به او است را در بر میگیرد، این یعنی اینکه «ای انسان! همه وجودت و متعلقات وجودت، نعمت های خداوند است». اگر انسان نعمتی را در راه حرام مصرف کند و گناه کند، خدا به او مهلت میدهد تا استغفار کرده و از این گناه ها توبه نماید!
استدارج راهی به سوی «کفر»
این چیزهایی که من میگویم، متن روایت امام صادق است. چون خیلی فرصت ندارم، همه روایت را نمیخوانم. آیه قرآن هم این مطالب را دارد و میفرماید: « إِنَّما نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً»[4] خدا مهلت میدهد تا ببیند آیا تو استغفار میکنی یا نه! اگر استغفار کردی مسأله ای پیش نمیآید، امّا اگر استغفار نکردی، خدا نعمتش را تجدید میکند؛ یعنی نعمت را دوباره به تو میدهد. اینجا دیگر تو توفیق شکرگذاری نداری و در حقیقت، خدا این توفقی را از تو سلب کرده است. این بی حساب نیست که خدا به بنده ای از بندگانش نعمت میدهد و در عین حال، توفیق شکرگذاری را از او سلب میکند.
وقتی بنده گناه کرد و به جای عقاب، نعمت هایش زیاد شد، کم کم با خودش فکر میکند که چرا این همه گناه میکند ولی هیچ اتّفاقی نمیافتد؟! نکند خبری نیست؟! اصلاً شاید حلال و حرامی، نعوذبالله در کار نیست! از اینجا است که انسان به وادی کفر کشیده میشود.
چرا وضع کفّار خوب است؟!
خود شما هم دارید میبینید که کفّار وضع مادّی شان خوب است؛ این به خاطر همین مسأله استدراج است. اگر کسی بگوید: کفّار با توجه به اینکه این همه گناه و فجور میکنند، چرا باز هم وضعشان خوب است؟ جوابش این است که خداوند آن ها را مبتلا به استدراج کرده و توفیق شکرگذاری را از آن ها گرفته است. این به ضرر آن ها است.
ریشه گرفتاری های مسلمین
مسلمان ها هم از این جهت مانند کفّار هستند که اگر نعمت به آن ها برسد و آن را در راه غضب الهی مصرف کنند، خدا برای توبه به آن ها مهلت میدهد، اگر توبه کردند که هیچ، وگرنه توفیق شکرگذاری از آن ها سلب شده و دچار استدراج میشوند. گرفتاری های ما هم از همین جا نشأت میگیرد که ما نعمت ها را، نعوذبالله در راه گناه صرف میکنیم و بعد مبتلا به انواع گرفتاری ها میشویم تا بیدار شویم و استغفار کنیم. این گرفتاری ها نیز، پس گردنی هایی است که خدا برای باز شدن چشم بنده اش میزند که بنده بگوید: خدایا غلط کردم که نعمتت را در بیراهه خرج کردم!
حال اگر نعمت را در مسیر غضب الهی خرج کردیم و وقتی هم که خدا برای بیدار شدنمان ما را به گرفتاری ها مبتلا کرد، باز هم چشم هایمان باز نشد و توبه و استغفار نکردیم، اینجا است که دچار استدراج شده و نعوذبالله به وادی کفر کشیده میشویم! من صریح میگویم تا جای هیچ بحثی باقی نماند.
جایگاه و ویژگی ماه شعبان
«استغفار کردن» کمک به «رحمۀ للعالمین» است!
امّا این مباحث را گفتم که یک تذکّر بدهم. ماه، ماه شعبان است. ماه، ماه استغفار است. ماه، ماه پیغمبر اکرم است. ما در روایات داریم که حضرت فرمود: «أَلَا إِنَّ شَعْبَانَ شَهْرِي فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِي عَلَى شَهْرِي »[5] ماه، ماه من است؛ خداوند کسی را که در این ماه به من کمک کند، رحمت کند! این یعنی چه؟
پیغمبر چون رحمۀ للعالمین است، کارش این است که برای همه ما رحمت باشد و همه ما را مورد رحمت قرار دهد؛ ماه هم، ماه پیغمبر است؛ حال او میخواهد بندگان را شستشو داده و وارد دریای رحمت کند، پس از ما میخواهد که ما با استغفار و توبه، به او کمک کنیم تا او ما را شستشو دهد.
ماهِ شستشوی نبوی
پس این ماه، ماه شستشو است؛ ماه شستشوی نبوی است. ماهی است که پیغمبر امّتش را از گناهان شستشو میدهد و پیش خدا شفاعتشان را میکند. بیایید هرچه که، نعوذ بالله، کفران نعمت کردیم و بعد از آن هم استغفار نکردیم، الآن چشمانمان را باز کنیم و استغفار کنیم.
تناسب «آداب ماه شعبان» با «خصوصیّات صاحب ماه»
لذا شما ببینید، در اعمالی که به عنوان آداب این ماه وارد شده است، اوّل روزه آمده است، دوم یک استغفار ذکر شده است و سوم هم باز استغفار وارد شده است. به مفاتیح الجنان مراجعه کنید! برای این ماه دو استغفار ذکر شده است؛ یکی اینکه انسان هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» از خدا استغفار میکنم و از او طلب توبه دارم؛ و دیگری اینکه هر روز هفتاد بار بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» از خدایی که جز او خدایی نیست، مهربان و بخشنده است، زنده و پاینده است، طلب مغفرت میکنم و توبه مینمایم.[6] این ها به خاطر آن است که این ماه، ماه تطهیر نبوی برای امّت خویش است و پیغمبر میخواهد امّتش را تطهیر کند. این کار با استغفار امّت، بر پیغمبر آسان میشود.
چکیده:
پس این ماه، ماه شستشو است؛ ماه شستشوی نبوی است. ماهی است که پیغمبر امّتش را از گناهان شستشو میدهد و پیش خدا شفاعتشان را میکند. بیایید هرچه که، نعوذ بالله، کفران نعمت کردیم و بعد از آن هم استغفار نکردیم، الآن چشمانمان را باز کنیم و استغفار کنیم.
[6]. وسائلالشيعة، ج 10، ص 509؛ (ابوالْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیهماالسلام يَقُولُ: مَنْ قَالَ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ سَبْعِينَ مَرَّةً «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ وَ أَحَلَّهُ دَارَ الْقَرَارِ )
وسائلالشيعة، ج 10، ص 510؛ (قال ابوعَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ قَالَ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ سَبْعِينَ مَرَّةً «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» كُتِبَ فِي الْأُفُقِ الْمُبِينِ قُلْتُ وَ مَا الْأُفُقُ الْمُبِينُ قَالَ قَاعٌ بَيْنَ يَدَيِ الْعَرْشِ فِيهِ أَنْهَارٌ تَطَّرِدُ فِيهِ مِنَ الْقِدْحَانِ عَدَدَ النُّجُومِ )