یا هادی علیه السلام
تو خود کریمی و آمد گدا به محضر تو
بزار باشم از امشب همیشه در بر تو
در این زمان که نوشتند دشمنان، دشنام
به ساحتت و به آن نام و اسمِ اطهر تو
توان بده که بگویم همیشه از لطفت
به مدح نام تو باشم همیشه یاورِ تو
تو در زمانِ خودت هم چقدر مظلومی
غریب دفن شد آن پیکر مطهر تو
شنیده ام که پیاده…. میانِ کوچه …دوان
دوباره خاطرهٔ کوچه ها و مادر تو
به زور، بزم شراب و تعارفی! ای وای
جسارتی که بلرزاند جسم لاغرِ تو
دوباره بزم شراب و دوباره یک معصوم
گذشت حادثه ها یک دم از برابرِ تو
صدای خندهٔ مستانه ای بلند شد و
چه خوب شد که در آنجا نبود خواهر تو
به احترام از آن مجلس آمدی بیرون
کنیز خطاب نکرده کسی به دخترِ تو
تو هم به وقت شهادت به لب عطش داری
همیشه یادِ حسینی وَ ذکرِ آخرِ تو:
تمام عمر بسوزم برای روز دهم
بمیرم از غمِ آن ضربهٔ دوازدهم