بزرگترین جهاد امروز روحانیون از منظر امام خامنه ای




حضرت عيسي در قرآن کريم
در دين مقدس اسلام، همه پيامبران الهي سزاوار تکريم واحترام هستند؛ چرا که آنان برگزيدگان پروردگار بوده اند ومسلمانان موظفند همه رسولان الهي را دوست داشته باشند وآنان را محترم بشمارند. در کتاب مقدس مسلمانان، قرآن ، سرگذشت برخي پيامبران الهي بيان شده که حضرت عيسي(ع) از آن جمله است. در سوره مريم ،ازآيه 16 به بعد به صورت کامل درباره تولد حضرت مسيح(ع) سخن به ميان آمده است.پس از لحظاتي نوزاد- حضرت مسيح (ع) - لب به سخن گشود:«قال اني عبدالله آتاني الکتاب و جعلني نبيّا؛ گفت: من بنده خدايم.اوبه من کتاب[آسماني] عطا کرده و مرا پيامبر قرار داده است.»(مريم:30).
«وجعلني مبارکا اين ما کنت و اوصاني بالصلاه والزکاه مادمت حيا؛و[خداوند] مرا موجودي پربرکت قرار داده است؛ درهر جا که باشم و مرا به نماز و زکات سفارش کرده ، تا زماني که زنده ام » .(مريم:31).
«والسلام علي يوم ولدت ويوم اموت ويوم ابعث حيا؛سلام و درود خدا برمن باد، آن روز که متولد شدم، آن روز که مي ميرم وآن روز که زنده بر انگيخته مي شوم.»(مريم:33).
«قولوا امنا بالله انزل الينا و ما انزل الي ابراهيم واسماعيل و اسحق ويعقوب والاسباط وما اوتي موسي وعيسي وما اوتي النبيون من ربهم لانفرق بين احد منهم و نحن له مسلمون ؛ بگوييد ما به خدا ايمان آورديم وبه آنچه به ما نازل شده وبه آنچه بر ابراهيم؛ اسماعيل؛ اسحاق،يعقوب واسباط نازل شده و به آنچه به موسي وعيسي وپيامبران ديگر از طرف پروردگار داده شده است وما هيچ تفاوتي ميان آنها نمي گذاريم ودربرابر فرمان خدا تسليم هستيم » (بقره:136).
«…وآتينا عيسي ابن مريم البينات وايدناه بروح القدس…؛…ما به عيسي؛ پسر مريم نشانه هاي روشن داديم و او را با روح القدس تأييد کرديم».(بقره:87و253).
«ويکلم الناس في المهد و کهلا ومن الصالحين؛اوبا مردم ، در گهواره آن گونه سخن گفت که در کهولت سخن مي گويد و او از صالحان است ».(آل عمران : 46).
«ورسولا الي بني اسرائيل اني قد جئتکم بايه من ربکم اني اخلق لکم من الطين کهيئه الطير فانفخ فيه فيکون طيرا باذن الله وابري ء الاکمه والابرص واحيي الموتي باذن الله وانبئکم بما تاکلون وما تدخرون في بيوتکم ان في ذلک لايه لکم ان کنتم مؤمنين؛ وخداوند او را رسول وفرستاده اي به سوي بني اسرائيل قرار مي دهد.[وحضرت عيسي مي گويد:] من از گل چيزي به شکل پرنده مي سازم، سپس درآن مي دمم که به فرمان خدا پرنده اي مي شود.من کور مادرزاد ومبتلا به بيماري برص(پيسي)را بهبود مي بخشم.من مردگان رابه فرمان خدا زنده مي کنم و شما را ازآنچه مي خوريد و درخانه ها ذخيره مي کنيد، خبر مي دهم. مسلماً دراين [معجزات]،براي شما-اگر مؤمن باشيد- عبرت است». (آل عمران : 49).
«قالت الملائکه يا مريم ان الله يبشرک بکلمه منه اسمه الميسح عيسي ابن مريم وجيها في الدنيا والاخره ومن المقربين؛فرشتگان به مريم گفتند: خدا تو را به کلمه اي که نامش مسيح بن مريم است، مژده مي دهد که او در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربان درگاه خداست».(آل عمران: 45).
«وقولهم انا قتلنا المسيح عيس ابن مريم رسول الله وما قتلوه وما صلبوه ولکن شبه لهم وان الذين اختلفوا فيه لفي شک منه ما لهم به من علم الا اتباع الظن وما قتلوه يقيناً؛
وهم از اين رو که گفتند: ما مسيح بن مريم، رسول خدا را کشتيم، در صورتي که او را نکشتند و به دار نکشيدند، بلکه امر برآنها مشتبه شد و همانا آنان که درباره او عقايد گوناگون اظهار داشتند، از روي شک وترديد سخن گفتند وبه اوعالم نبودند، جز آنکه از پي گمان خود مي رفتند وبه طور يقين مسيح را نکشتند. » (نساء:157).
«وان من اهل الکتاب الا ليومنن به قبل موته و يوم القيامه يکون عليهم شهيداً؛ وهيچ يک از اهل کتاب نيست مگر اينکه پيش از مرگش به او ايمان آورد وعيسي (ع) در روز قيامت به ايمانشان گواهي خواهد داد».(نساء159).
منبع:اشارات شماره128

در دعای روز پانزدهم از خدا میخواهیم تا جزو مخبتین باشیم. مخبتین به معنای فروتنان است، آن هم فروتنانی که فروتنی آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانیان است.
بیشتر بخوانید

امشب علی و فاطمه لبخند میزنند
پیوسته بوسه بر رخ فرزند می زنند
این سبط مصطفی است به دامان دخترش
این زاده علی است فرا دست همسرش
این روح فاطمه است که بگرفته در برش
این طفل مجتبی است در آغوش مادرش
این حاصل تلاقی دو بهر رحمت است
در یم ولایت و دریای عصمت است
سید رضا مؤید

بیشتر بخوانید


آيتالله مجتهدي: به عيب خودتان بپردازيد نه به عيب ديگران

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم دادمیکشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد میزنیم؟ آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم دادمیزنیم؟ شاگردان هر کدام جوابهایى دادند امّا پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلبهایشان از یکدیگر فاصلهمیگیرد. آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها بایدصدایشان را بلندتر کنند. سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى میافتد؟ آنها سر هم داد نمیزنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند. چرا؟ چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است.فاصله قلبهاشان بسیار کم است. استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان باز هم بهیکدیگر بیشتر میشود. سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند و فقط به یکدیگر نگاه میکنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باشد این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی.