احساس خجالت می کنم...
نه حرم رفته ام…
نه سفری در راه است…
حق دارم اگر…؟؟؟
“بین زوار تو احساس خجالت بکنم؟"…
نه حرم رفته ام…
نه سفری در راه است…
حق دارم اگر…؟؟؟
“بین زوار تو احساس خجالت بکنم؟"…
حال من حال جــــوانی است که یک مـــــاه تمام….
در پی کسب جــــواز حرمت پیـــــر شده….
.
.
.
این آخرین امیــــد دل خســـــته من است
این بـــــار
دست به دامـــــن زهــــرا میـــــزنم….
عاقبت در حسرت یک آرزو دق می کنم….
اربعین، پای پیــــــادهــ ، از نجفــ تا کربــــلا
..
..
..
می رود دل به همان جا که تعلق دارد
صحبت کرب و بلا شد، وطن از یادم رفتــ …
حسینــ جانـــ….
اگر از دست من غرق گنه دلگیری
با نبردنــ به حرم قصد تلافی داری؟؟؟
بر روی یکی از تابلوهای نصب شده در مسیر پیادهروی اربعین عبارتی جالب نوشته شده است که پاسخی دندان شکن به تهدیدهای گروههای تروریسی و خصوصاً داعش است .
بر روی این تابلو نوشته شده است: “لو تمطر دواعش هم نزور حسین” یعنی “حتی اگر داعشی ها از آسمان ببارند باز هم به زیارت امام حسین(ع) میرویم.”
چند روزی می شود می سوزم اما هیچکس
دردهایم را نمی فهمد در اینجا هیچکس
از سرِ شب عهد کردم با تمام زخم ها
جز به بابایم نگویم حرف خود با هیچکس
مثل بابا، مثل عمه، مثل سقا ، مثل… نه!
من هم از جایی زمین خوردم که حتی هیچکس
دیگر امشب طاقتم طاق است ای شلاق ها
هرچه پیش آید خوش آید یا پدر یا هیچکس
باید از غصه بمیرم، دست هایی مهربان
روزگاری دور من بودند و حالا هیچکس
قول داده می رسد امشب و یا نزدیک صبح
مطمئن باشید دیگر می روم تا هیچکس
ناله هایم، گریه هایم، زخم پایم، گوش ها
صورتم را هم نبیند صبح فردا هیچکس
من قسم خوردم به این گیسو و این لبهای سرخ
مثل تو بابا نمی آید به دنیا هیچکس
سیلی که جای خود، نسیم داغ صحرا هم
حتی
برای کودک زیبا ضرر دارد ……
روز هفتم شهادت اربـــابــــــ….
اشکواره ولی امر جهانیان،حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه) بر حضرت سید الشهداء(علیه السلام)
أَلسَّلامُ عَلَی الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ****** سلام بر آن گریبان های چـاک شده
أَلسَّلامُ عَلَی الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ****** سلام بر آن لب های خشکیده
أَلسَّلامُ عَلَی النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ ****** سـلام بر آن جان های مُستأصل و ناچار
أَلسَّلامُ عَلَی الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ ****** سـلام بر آن ارواحِ (از کالبد) خارج شده
أَلسَّلامُ عَلَی الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ ****** سلام بر آن جسـدهای عـریان و برهـنه
أَلسَّلامُ عَلَی الْجُسُومِ الشّاحِباتِ ****** سـلام بر آن بدن های لاغر و نحیف
أَلسَّلامُ عَلَی الدِّمآءِ السّآئِلاتِ ****** سلام بر آن خون های جاری
أَلسَّلامُ عَلَی الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ ****** سلام بر آن اعضایِ قطعه قطعه شده
أَلسَّلامُ عَلَی الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ ****** سلام بر آن سرهایِ بالا رفته (بر نیزه ها)
أَلسَّلامُ عَلَی النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ ****** سلام برآن بانوانِ بیرون آمده (از خیمه ها)
أَلسَّلامُ عَلی حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمینَ ****** سلام بر حجّتِ پروردگارِجهانیان
أَلسَّلامُ عَـلَی الاَْبْدانِ السَّلیبَةِ ****** سلام بر آن بدن های برهـنه شده
أَلسَّلامُ عَلَی الْعِتْرَةِ الْقَریبَةِ ****** سلام بر آن خانواده ای که نزدیک (و همراه سَروَرشان) بودند
أَلسَّلامُ عَلَی الْمُجَدَّلینَ فِی الْفَلَواتِ ****** سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها
أَلسَّلامُ عَلَی النّازِحینَ عَنِ الاَْوْطانِ ****** سلام بر آن دور افتادگان از وطن ها
أَلسَّلامُ عَلَی الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان ****** سلام بر آن دفن شدگـانِ بدون کفن
أَلسَّلامُ عَلَی الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاَْبْدان ****** سلام بر آن سرهای جدا شده از بدن
أَلسَّلامُ عَلَی الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ ****** سلام بر آن حسابگر (اعمالِ خویش برای خدا) و شکیبا
أَلسَّلامُ عَلَی الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر ****** سلام بر آن مظلومِ بی یاور
أَلسَّلامُ عَلی ساکِنِ التُّرْبَةِ الزّاکِیَةِ ****** سلام بر آن جای گرفته در خاکِ پاک
أَلسَّلامُ عَلی صاحِبِ الْقُبَّةِ السّامِیَةِ ****** سلام بر صاحـبِ آن بارگـاهِ عالی رتبه
أَلسَّلامُ عَلَی الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ ****** سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد
أَلسَّلامُ عَلَی الْمُحامی بِلا مُعین ****** سلام بر آن مدافعِ بی یاور
أَلسَّلامُ عَلَی الشَّیْبِ الْخَضیبِ ****** سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده
أَلسَّلامُ عَلَی الْخَدِّ التَّریبِ ****** سلام بر آن گونه خاک آلوده
أَلسَّلامُ عَلَی الْبَدَنِ السَّلیبِ ****** سلام بر آن بدنِ برهنه
أَلسَّلامُ عَلَی الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ ****** سلام بر آن دندانِ چوب خیزران خورده
أَلسَّلامُ عَلَی الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ ****** سلام برآن سرِ بالای نیزه رفته
أَلسَّلامُ عَلَی الاَْجْسامِ الْعارِیَةِ فِی الْفَلَواتِ****** سلام بر آن بدن های برهنه و عریانی که در بیابان ها(یِ کربلاء)
تَنْـهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِیاتُ ****** گُرگ های تجاوزگر به آن دندان می آلودند
وَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّباعُ الضّـارِیاتُ****** و درندگان خونخوار بر گِردِ آن می گشتند